پاسخ ما

میر عبدالواحد سادات
پاسخ ما :
بر مبنای وجدان ملی و ندای مادر وطن مشترک و عزیز ما به دشمنان خبیث و تاریخی افغانستان :
“اگر افغانستان به اسلام آباد نگاه چپ بیندازد ، ما آن چشم را از کاسه بیرون میکنیم ”
این بیان عام که کشور افغانستان را مخاطب ساخته است ، بخش از اظهارات امروز اقای « خوجه »آصف ( نه خواجه )
وزیر جنگ پاکستان است .
اماج این یاداشت همین قسمت صحبت این سیاستمدار بی ازرم پاکستان است که به صورت عام مطرح نموده است که نه تنها نقض اصول روابط بینالملل است، بلکه بیانگر تحقیر و تهدید کرامت ملی افغانستان است
که :
چشمان مادر وطن مقدس ما را از :
“ کاسه بیرون میکند ”
( بقیه صحبت و با مخاطب خاص را ، مربوط طالبان و حکومت دیفکتوی شان است و پاسخ خواهند داد )
با شنیدن سخنان این دلقک ، شعر معروف حکیم ناصر خسرو بلخی بذهنم متداعی گردید.
هیهات !
افسوس و صد افسوس
افغانستان همان عقاب زخمی حکیم فرزانه یمدانی است که در “ تیر جگر دوز ” و جگر سوز ، پنجابی خبیث ، “ پر ” خود را می بیند :
„… چون نیک نگهکرد و پر خويش بر او ديد گفتا ز که ناليم که از ماست که بر ماست ”
اگر ما ، حدود نیم قرن قبل در مخالفت با اولین جمهوری افغانستان و محمد داود فقید به دامن پاکستان پناه نمی بردیم و بحیث « دسته تبر » و زیر نظر دشمنان تاریخی ما ، نصیراله بابر و کرنیل امام ، به ابزار جنگ “ اعلام ناشده پاکستان ” مبدل نمیگردیدم و در دور بعدی نیز باز هم همین دو خادم صادق آی اس آی و (GHQ ) بحیث پدر معنوی طالبان و در دور جدید از بازیهای سوپر شیطانی پاکستان ، افغانستان را در مدار اهداف شان سوق نمیدانند و …
امروز این پنجابی ، جرئت چنین گستاخی و زهر طعنه وپیغور علیه ما را نمیداشت .
به هرحال :
در خطاب به این دشمن حقیر افغانستان عزیز ما ، میپرسم که :
ای انسان جبون و زبون :
اگر سه سفر مارشال تان به پنتاگن و قرار و مدار با سکاندار قصر سپید نمیبود ، آیا :
آی اس آی و (GHQ ) میتوانست چنین گستاخانه به کشور ما تجاوز نماید ؟
از چلوسی صدر اعظم پاکستان به اقای ترامپ و امروز ، کرنش محیلانه وزیر خارجه انکشور به معاون وزارت داخله طالبان معلوم است که :
سیاسیون و نظامی های پنجاب این روباه های مکار ، هیچگاهی « دل شیر » پیدا نمکردند .
اقای خوجه ( نه خواجه ) اصف خان :
از بزرگان تان ، نام پر ابهت و صلابت سید اکبر ببرک زی غازی را شنیده اید ؟
همو افغان جسور را میگویم که :
صدراعظم شما لیاقت علی خان را در هنگام صحبت ، در لحظه ایکه به تحقیر افغانستان دهن گشود ، با فیر چند مرمی برای ابد ، صدای کثیفش را خاموش ساخت ! ! !
دهن گشوده بخاری برسم بس ادبان
سخن بجایی رسیده که چوب میخواهد
بیاد داشته باشید :
اخلاف چنین راد مردان در جمع فرزندان غیور افغانستان وجود دارند :
لا تر اوسه ییې ماغزه په قرار نه دي
چا چې ما سره وهلی سر په څنګ دی
آقای «خوجه » :
تو وزیر حکومت کشور تصنعی و مخلوق استعمار هستی و میدانی که پاکستان و اسرائیل مخلوقات جدید بخاطر اهداف بزرگ جیوسنراتیژیک قدرتهای بزرگ دارایی اهداف استعماری اند .
اما :
سرزمین و وطن عزیزما (افغانستان ) کشور کهن تاریخی است و خوب است که ، سروده معروف شاعر بزرگ پژواک فقید ( پارا پامیزاد ) را بخوانی و تا « کله مستت » سر عقل اید ، که چگونه حتی سکندر کبیر ، طعم تلخ شکست ، در کوه پایه های سر به فلک ، این سرزمین را چشیده است :
هزار خم نکند مست می پرستان را
چنانچه ذره خاک وطنپرستان را
در فرجام و بعد از پاسخ دشمنان خبیث وتاریخی وطن ، اهینه را در برابر خود باید قرار بدهیم :
بی نیاز از اثبات است که :
عنقا زمانی جفای نول گنجشکان را می کشد که از پرواز باز ماند !
بدینرو :
از خود سوال نماییم که :
چرا از پرواز باز مانده ایم ؟
بدون شک درین بیشتر از نیم قرن همه ما ملامت هستیم !
وقت آن رسیده است تل رک و راست و نقادانه از خود بپرسیم که چرا :
بعد از حدود ده سال حضور پیمان وارسا و اتحادشوروی
و بعد از بیست سال حضور ناتو و امریکا
چگونه و چرا ، در طی :
سی سال مغلوب پاکستان شده ایم ؟
و در هردو بار نظام ما ساقط و اردوی منظم ما منحل گردیده است ؟
اماج بحث من ، بدون پرداختن به مباحث ارزشی ، و ملامت و سلامت ، جلب توجه ، به:
پرداختن به مسایل و مصایب جاری و راه نجات است .
باید بپذیریم که :
پاشنه آشیل افغانستان ، فقدان دولت مقتدر ملی قانون محور و عدالت گستر است .
دولت رسمی که در سازمان ملل متحد ، از افغانستان نماینده گی و در برابر تجاوز پاکستان و دسایس دشمنان تاریخی کشور ، مدافع حق افغانستان و حقوق مردم ما باشد .
بدون حب و بغض بمثابه یک شاگرد حقوق و علوم سیاسی ، مسولانه مطرح مینماییم که :
بین یک گروه حاکم و حاکمیت طالبان ، با دولت رسمی ، فرق فاحش وجود دارد ، و فقط دولت رسمی متکی به اراده تمام آحاد ملت ، با مشروعیت ملی و بین المللی ، میتواند با تمام چالش ها مقابله نماید .
هوشدار و هشدار !
ای هموطن عزیز !
از برای خدا هوشیار شویم !
دور جدید بازیهای سوپر شیطانی پاکستان ، ملهم از اهداف کلان حفارانکهنه کار جهان است !
اگر به « عقل عقیم » فایق نکردیم و با چشم باز و قلب آکنده به عشق وطن به حوادث نگاه ژرف نداشته باشیم و حتی فرق مملکت و حاکمیت را نتوانیم ، بیمناکم که :
درین بازیهای شیطانی و مستی افراطیون اسلامی و با عناوین مختلف ، گپ ما به کنفدریشن با مرکزیت اسلام آباد نرسد .
که تا ابد ، چنین مبادا !
با حرمت









