هفتم اکتوبر روز تجاوز عریان آمریکا و ناتو
که ملت افغان را ۲۰ سال بخاک و خون نشاند
نباید به فراموشی سپرده شود .
این روز از جمله روزهای سیاه در تاریخ افغانستان است .
حیل و دلیل تراشی برای اشغال نظامی افغانستان در مطبوعات جهان بسیار انتشار یافت ، اهداف ( محو تروریسم ، مبارزه با مواد مخدر ، تاسیس حکومتداری خوب ، تامین دموکراسی،و حقوق بشر ) برای آنانیکه خصلت ذاتی امپریالیسم آمریکا و متحدین آنرا نمی شناختند مایه های نوین برای زندگی خوب و پیشرفته بود ، مردم به امید دسترسی به آرامش و زندگی صلح آمیز در وجود نیروی نظامی پر قدرت ناتو و آمریکا و متحدین ان دلبستگی زیاد داشتند .
با سقوط حاکمیت ۵ ساله طالبان شیکه های خبر رسانی جهانی از بی. بی. سی . تا صدای امر یکا و رادیو صدای آزادی، همسایگان و دههای دیگر به کابل ریختند و هیاهوی عجیبی در مطبوعات برپا نمودند که گویا افغانستان آزاد شده است و حالا در مسیر تعین شده چهار گانه آمریکا به حرکت می افتد و سعادت بار می آید. غافل از آنکه تجاوز و اشغال بدون مقاومت باقی نمی ماند و امید صلح از آمریکای جنگ طلب سرابی بیش بوده نمیتواند.
هرچهار هدف تبلیغی آمریکا ناکام شد یعنی از آغاز کار انجام ناکامی هویدا بود .
سه مرکز قدرت ایجاد شد ( خلیلزاد بحیث نماینده خاص رئیس جمهور بوش با صلاحتهای فوق العاده ، حامد کر،ی بحیث رئیس حکومت موقت فاقد صلاحیت و اشرف غنی بحیث چهره مورد اعتماد آمریکا در امور مالی ) ، جمعیتی ها و شورای نظاری ها به حیث پادَو های نظامی اشغال و تطبیق کنندگان اهداف عاجل امر یکا بحیث مهره های اساسی در وزارت های دفاع ، داخله و امنیت ملی و وزارت خارجه جابجا شدند .
به قسیم فهیم لقب مارشالی داده شد او طبق پلان آمریکا به تصفیه وزارت دفاع از وجود صاحب منصبان اردوی قبلی پرداخت و انآ ۲۰ هزار تن را از اردو بدور ریخت .
گروه گروه افغانهای دو تابعیتی از غرب بخصوص آمریکا به افغانستان سرازیر شدند و در پستهای مختلف دولتی عز تقرر حاصل کردند .
بزعم دولت سازان امر یکا کار دولت سازی در افغانستان بخوبی پیش میرفت و پر وسه های دموکراسی چون لویه جرگه قانون اساسی ، انتخابات ریاست جمهوری و پارلمان را نماد های موفقیت دولت سازی و دموکراسی تبلیغ میکردند و حقوق بشر را نه در گوانتانامو و بگرام که در چند پروسه ظاهر نمایی حقوق زنان وغیره تمثیل مینمودند.
اما این پروسه ها در واقعیت ناکام و ناکارا بود چنانچه سرمنشی ناتو در بیانیه اختتامیه سالیانه در همین سال گفت :” نظام سازی ما در افغانستان در واقعیت یک خانه کاغذی بود “، او افزود :” پس از ۲۰ سال حضور در افغانستان دریافتیم که در حال پیروزی درین جنگ نیستیم ” و بایدن این سرزمین را گورستان امپراطوری ها ولی نفرین شده از جانب خداوند خواند درد وسوز شکست مفتضح به چنین هزیان گویی آلوده اش کرده بود . این جملات جواب انانیست که هنوز از نامبردن شکست ناتو و امر یکا عار میکنند.
اشغال بیست ساله طبق آمار رسمی برای پیاده سازی حقوق بشر و دموکراسی باعث کشته شدن هشتاد هزار افراد اردو ، پولیس و امنیت دولتی شد اما در مورد آمار کشته شدگان و زخمی های غیر نظامی ها چیزی گفته نمیشود.
بهر حال اشغال ۲۰ ساله آمریکا و شکست افتضاح آمیز آن در افغانستان باید درسهای تا یخی برای متجاوزین و پادو های داخلی آنان میبود اما نه آنها و نه اینها هنوز بهوش نیامده اند و از جنگ تبلیغاتی دست بر نمیدارند. هنوز افغانستان در سرخط کارزار تبلیغاتی انتخابات آمریکا و مطبوعات آن قرار دارد و دستیاران و ستایشگران افغانی آنها نیز درین عرصه از دَوش نیافتیده اند و سر به گریبان نمیکنند.
افغانستان که همه جغرافیایش،در تحت سلطه امارت اسلامی قرار دارد هنوز مصدوم به خطرات جدی چون فرار مغزها و قوای بشری میباشد ، فاقد قانون اساسی است ، سرپرستی ادامه دارد ، امارت اسلامی از جانب جهان برسمیت شناخته نشده است ، خلای عمیق در عرصه تعلیم و تحصیل دختران به میان آمده که شاید تا ۵ سال آینده یک داکتر زن هم برای معالجه زنان باقی نماند ، در زندگی مردم از لحاظ اقتصادی تغیری نیامده ، بیکاری معضله حل ناشده باقیمانده و همچون گذشته ها ادامه دارد و بر نرخ آن افزوده میشود، کشمکش حقوق بشر در سر خط کارزار تبلیغاتی غرب و آمریکا از تازگی نیافتیده است . حقوق حقه مامورین متقاعد پرداخته نمیشود ، کشوریکه مشی مدون سیاست داخلی و خارجی اش معلوم نیست کجا میتواند دور نمای مطمئن برای مردم ارائه نماید ؟
بدترین پیامد اشغال ۲۰ ساله تفرقه قومی و سمتی و زبانی است هنوز از ذهنیتها زدوده نشده است .
۲۰ سال اشغال مصیبت بود و اثرات آن بحیث مصائب بزرگباقی مانده و دامه دارد .