ژئوپلیتیک آخرالزمان
ولادیمیر پراخواتیلوف (VLADIMIR PROKHVATILOV)
ا. م. شیری
تحلیلگران برجستۀ غرب سیاستهای غرب در خاورمیانه را بیاعتبار میکنند
برونو ماسائس، ژئوپلیتیک برجستۀ غربی، وزیر امور خارجۀ سابق پرتغال در امور اروپا و نویسندۀ کتاب «ژئوپلیتیک آخرالزمان»، در مقالۀ خود در مجلۀ تایم، ضربۀ سختی به موقعیت آمریکا و متحدانش در جنگ اسرائیل علیه مردم فلسطین در سطح مفهومی و تمدنی وارد میکند. مشائش تهدیدات پیش روی آمریکا را به عنوان مرکز قدرتی که به تنهایی داعیۀ تعریف اصول حکومت داری جهانی دارد، افشا میکند. به عقیدۀ او، حمایت آشکار از اسرائیل به پایههای نظم جهانی ساخته شده توسط آمریکا ضربه میزند و این به دلیل رفتار اسرائیل در جنگ و پایههایی است که دولت یهود بر روی آنها بنا شده است.
برونو ماسائس مینویسد: «در واکنش دموکراسیهای غربی به رویدادهای اسرائیل از زمان آغاز عملیات نظامی در نوار غزه، چیزی شگفتآور مشاهده میشود. من این را نقطۀ اوج ریاکاری مینامم. رئیس جمهور جو بایدن را در نظر بگیرید. او دو بار علناً اعلام کرده است که اسرائیل نوار غزه را «بیرویه بمباران» میکند. این، بر اساس قوانین بینالمللی جنایت جنگی است. کارشناسان حقوقی حتی تصریح میکنند که اظهارات او به منزلۀ اعتراف به کمک و مشارکت در جنایات جنگی است.
چرا بایدن این کار را میکند؟ چرا به راحتی مجموعۀ اصول عالی را اعلام نکنیم تا در عمل آنها را نادیده نگیریم؟ به نظر میرسد هنری کیسینجر بهتر میدانست و نگران نقش ریاکاری در امور جهانی بود. اما نیاز به هنجارها را با نیاز به همان اندازه مهم برای شکستن گاه به گاه آنها متعادل میکرد».
تحلیلگر پرتغالی به طعنه اشاره میکند که بایدن، برعکس، «بخش آرام را با صدای بلند میگوید. تیم او، از سالیوان گرفته تا بلینکن و جان کربی معلومالحال، از همین روش پیروی کردند. آنها دائماً حتی از بیان قوانین بینالمللی یا اصول جهانی امتناع میورزند و ترجیحا میدهند به این نکته اشاره کنند که اسرائیل «شریک نزدیک» است. شریک به انجام خیلی کارها یا همه چیز، از جمله تخریب عمدی بیمارستانها و مدارس مجاز است
واقعاً هم، وقتی از کربی سؤال شد که اگر اسرائیل به جنایات جنگی ادامه دهد، دولت بایدن چه خواهد کرد، پاسخ او صریح بود: «ما به حمایت از آن ادامه خواهیم داد».
در مورد بایدن، او که اخیراً در مقابل حامیان دموکرات در واشینگتن صحبت میکرد، به گفتۀ سیانان، اذعان کرد که «گفتگوهای دشواری با بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در مورد کارزار نظامی اسرائیل، چگونگی از دست دادن حمایت بین المللی اسرائیل و در مورد لزوم راه حل دو دولتی به رهبری فلسطین داشته است. اما او حتی در طول آن گفتگوها (با نتانیاهو)، گفت: «ما در این روند هیچ کار دیگری جز دفاع از اسرائیل نمیتوانیم انجام دهیم».
ماسائس، البته، وقتی ادعا میکند که قبلاً «هیچکس نمیتوانست آمریکا را به استانداردهای دوگانه متهم کند، صادق نیست». اما نمیتوان با او مخالف بود که اکنون برای همه روشن شده که آمریکا «دیگر هیچ ضابطهای را رعایت نمیکند».
برونو ماسائس خاطرنشان میکند: «اگر آمریکا را چیزی نگران میکند، آن، ایدۀ ایجاد نظم نیست، بلکه اجرای ایدههای خصوصی خود و ساخت زمین بازی است که در آن بتوان آنها را اجرا کرد. آنچه مانع لذت مفرط از تجربه میشود، همان مشکل نیست که باید حل شود، بلکه مانعی است که باید برطرف شود. اگر جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا، در کنار کابینۀ جنگی اسرائیل بنشیند و تصمیم بگیرد که چگونه بهترین حمله به نوار غزه را، حملهای که پیامدهای آن اکنون کاملاً واضح است، انجام دهد، آیا کسی میتواند تمایل سنتی آمریکا برای ایفای نقش میانجی را جدی بگیرد؟
تایم مینویسد: «بایدن از ۷ اکتبر، همبستگی کامل خود را با اسرائیل اعلام نمود و بر لزوم مشت در مقابل مشت مجدداً تأکید کرد. او ارائۀ کمکهای نظامی را تسریع نمود و از همه مهمتر، به اسرائیل سفر کرد و به عضویت کابینۀ نظامی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر درآمد. صرفنظر از اینکه سنت دیرینۀ روابط ویژه بین آمریکا و اسرائیل برقرار است، بایدن در یکی از خشنترین جنگهای اسرائیل، نه تنها از نظر فیزیکی، حتی بلحاظ سیاسی و استراتژیک از هر رئیسجمهور دیگری فراتر رفت».
ماسائس تصریح میکند: «اسرائیل اگر چه ظاهراً به عنوان دولتی که در نتیجۀ هولوکاست ایجاد شده، وجود خود را در این تصویر از دست داده است. برای اینکه، امروز خودش به نسلکشی مشغول است و غرب قادر به حل این تناقض نخواهد بود. زیرا، جامعۀ اسرائیل و دولت آن در درون تخیلات دور از واقعیت خود غوطهور هستند».
او مینویسد، وقتی نخست وزیر اسرائیل میگوید که قصد پاکسازی نوار غزه را ندارد، به راحتی دروغ میگوید و واقعیتهای این دروغ آشکار را ارائه میدهد.
نتانیاهو در ۲۵ دسامبر، روز کریسمس کاتولیکها، در جریان جلسۀ فراکسیون پارلمانی لیکود به اعضای حزبش گفت که بر روی طرحی برای اسکان مجدد فلسطینیان از غزه به کشورهای دیگر کار میکند و آن را یک «هدف استراتژیک» خواند. علاوه بر این، نخست وزیر اسرائیل پیشتر تلاش کرده بود تعدادی از رهبران اروپایی را به مشارکت در این نسلکشی بکشاند و آنها را برای کمک به این پروژۀ خود متقاعد سازد. در فیلم ضبطشدۀ دیدار نتانیاهو در سوم ژانویه با خانوادههای گروگانهای اسرائیلی، میتوان شنید که نخستوزیر میگوید «سناریوی تسلیم و اخراج» جمعیت نوار غزه را بررسی میکند.
روزنامۀ تایمز اسرائیل در ۳ ژانویه گزارش داد که مقامات اسرائیلی مذاکرات محرمانه با جمهوری کنگو و سایر کشورهای آفریقایی دایر بر پذیرش فلسطینیهای اخراج شده از نوار غزه داشتهاند.
این روزنامۀ اسرائیلی مینویسد، که گیل گملیل، وزیر اطلاعات در کنیست گفت: «در پایان جنگ، حکومت حماس سقوط خواهد کرد، هیچ مقام شهری وجود نخواهد داشت و جمعیت غیرنظامی کاملاً به کمکهای بشردوستانه وابسته خواهند بود. هیچ شرایطی برای کار باقی نخواهد ماند و ۶۰ درصد زمینهای کشاورزی غزه به مناطق حائل امنیتی تبدیل خواهد شد».
این سیاستمدار اروپایی مقالۀ خود را چنین به پایان میبرد: «در نوار غزه، ما شاهد آسیبشناسی آمریکا هستیم که به سرعت در حال انحطاط است. آن، دیگر نقش یک نیروی سفارشدهنده را بازی نمیکند، بلکه نقش یک آفریدگار بد را ایفا میکند که دنیایی برای لذت شخصی خود میآفریند».
ادوارد لوتواک، یکی از تحلیلگران برجستۀ نظامی آمریکایی، که همدردی خود را با اسرائیل پنهان نمیکند، در مقالۀ خود توضیح میدهد که چرا اسرائیل نمیتواند آتشبس را بپذیرد، نمیتواند جنگ در نوار غزه را متوقف کند و موظف است در چارچوب آن عمل کند، منطق نظامی است. زیرا، جنگ اسرائیل ماهیت مذهبی و ماهیت هستیگرایانه دارد.
اسرائیل حتی با پیروزی در جنگ نیز نمیتواند به صلح دست یابد. برای اینکه با محكوم كردن مردم فلسطین به مرگ و ویرانی و بدون پنهان كردن آن، فلسطینیها را مجبور میکند که همان جنگ نابودی را علیه دولت یهود به راه بیندازند.
یک تحلیلگر نظامی برجستۀ آمریکایی اذعان میکند که این یک تله استراتژیک است که اسرائیل نه تنها بواسطۀ بازیگران خارجی، بلکه، توسط سیاستمدارانی مانند نتانیاهو، نخست وزیر فعلی به آن رانده شده است.
برونو ماسائس ضمن پیشبینی پایان سلطۀ جهانی آمریکا مینویسد: «اگر صاحبان قدرت وقت خود را صرف ارضای تخیلات خصوصی کنند، در نهایت، وظیفۀ برقراری نظم باید به شخص دیگر واگذار شود».
برگرفته از: بنیاد فرهنگ راهبردی
۱۱ بهمن-دلو ۱۴۰۲