شجاعت و رزمنده گی دیروز، خموشی و رکود امروز
م ع اصیل – جدی 1402 شمسی
چقدر تفاوت کرده کرکتر رزمنده گی مبارزین جبهه آزادی بخش نیرو های ملی و عدالتخواه چپ اندیش از دیروز تا امروز.
دیروز گام های اول و سرنوشت ساز تشکل سیاسی جنبش رهائی بخش چپ در پرتو اندیشه و آرمان های بزرگ نهضت مشروطه خواهان و اهداف سترگ انسانی مردم افغانستان تحت قیادت و رهبری خردمندانه با وحدت، بیداری، متانت، شجاعت، سرسپرده گی، استقامت، پیروزی و اقتدار در کشور عزیز ما افغانستان گذاشته شد. این رخداد تاریخی در مبحث مبارزات سیاسی فصل نو را برخ شایقان عزم و رزم، عدالت و مساوات، پیشروفت و ترقی باز نمود و در اندک ترین زمان با اشتراک و سهم گیری توده های بزرگ اعم از اقشار مختلف خاصتآ افراد روشنفکر و تحول طلب اساس و بنیاد مکتبی را بنا نهاد که تا امروز بزرگترین سد و جبهۀ مقاوم در مقابل تمامی برنامه های ارتجاع و استبداد جهانی قرار دارد. در مورد جایگاه، نقش و چگونگی شخصیت سیاسی و تاریخی رهبران این جنبش آنچنانکه در متون نوشته های کوتاه و دراز تاریخ با حقیقت ها و نا حقیقت ها، با سلامت ها و ملامت ها، با خوب بود و بد بود گوئی ها تشریح گردیده است، نمیخواهم سخن برانم اما میخواهم منحیث یک روشنفکر و فعال جنبش رهائی بخش ملی و عدالتخواه در روشنائی رخداد ها واقعیت های عینی و مطالعه عمیق از آن، روی جایگاه و نقش بارز و تاریخی زنده یاد ببرک کارمل در تحولات سیاسی و ایجاد مکتب بزرگ سیاسی و مبارزات عدالتخواهی ابراز نظر و عقیده نمایم.
زمانیکه اولین فرصت برای اساسگذاری و تشکل واحد سیاسی در پرتو اندیشۀ سترگ انسانی و ملی وطنپرستانه مساعد گردید در نتیجۀ تلاش، پیکار های خسته گی ناپذیر، فعالیت های سیاسی و مبارزات جانبازانۀ رهبر بی بدیل، انسان خردمند و حامی زحمتکشان افغانستان روان شاد ببرک کارمل و یاران هم اندیشه و همرزم شان، تشکیل جریان سیاسی تحت نام ح د خ ا رسمآ اعلام موجودیت کرده در مقابل انواع استبداد و برنامه های ارتجاع و حامیان ضد تمدن و ترقی شان بخاطر استقرار نظام دیموکراتیک و دفاع از حقوق و زندگی توده های عظیم زحمتکش افغانستان به فعالیت و مبازرات بی امان، خطیر و سرنوشت ساز ادامه دادند.
پارچه ها و پاره های تاریخی از آن رخداد ها نشانگر این است که خوشبختانه دیدگاه و موضعگیری های اندیشمندانه و خردمندانۀ رهبر زحمتکشان افغانستان زنده یاد ببرک کارمل در قبال سرنوشت و آیندۀ مردم و کشور از همان آغاز مبرهن و هویدا بوده و ایشان رفاه و آسایش جامعه را در انجام مسوولیت های حزب میدانسته تا با راه اندازی مبارزات و فعالیت های سیاسی دیموکراتیک و مسالمت آمیز در جهت تحقق آرمان و اهداف والا و انسانی همانا استقرار نظام دیموکراتیک بر پایۀ اراده و حمایت مردم و تامین عدالت و مساوات بود، دست یابند. بدبختانه شرایط داخلی و عوامل خارجی باعث شد که امپریالیزم و استعمار غرب با استخدام و توظیف مهره های خاین از داخل حزب و تحریک و تمویل عمال ارتجاع، برنامه های حزب و جبهۀ سیاسی چپ افغانستان را به چالش بکشاند و سیاست های منطقه نیز موجب ناگزیری رهبری حزب بعد از رخداد 6 جدی گردد.
قضاوت روی این برهۀ تاریخی در دست مردم خاصتآ نسل های آگاه و روشنفکر است و خواهد بود.
از لابلا و محتوای تاریخ مبارزات و فعالیت های بی امان و جانبازانۀ سیاسی جبهۀ چپ خاصتآ رهبری و اعضای ح د خ ا فهمیده میشود که سخت ترین شرایط را در راستای تحقق اهداف و برنامه های سیاسی سپری نموده اند که واقعا نمایانگر احساس وطنپرستی، شجاعت و رزمنده گی فعالین و رزمنده گان ح د خ ا است که در میان مردم از خاطرات و کارنامه های شان به نیکوئی یاد میگردد. زمانیکه در نتیجۀ دسیسه و برنامۀ فریبکارانۀ غرب با پا درمیانی سازمان ملل متحد قدرت و حاکمیت دولت دیموکراتیک افغانستان به تنظیم های ارتجاع گر دستپرورد بیگانه ها سپرده شد در حقیقت با سرنوشت افغانستان و جریان های سیاسی ملی و دیموکراتیک معاملۀ خطرناک صورت گرفته بود که تا به امروز مردم نجیب افغانستان وضعیت اسفناک و تراژیدی را تجربه مینمایند واقعا غیر قابل تحمل است.
اگر اوضاع و شرایط فعلی افغانستان را با اوضاع و شرایط بعد از دهۀ 40 به مقایسه بگیریم در حقیقت بیشتر از دیروز امروز مکلفیت متوجه مبارزین جبهۀ نجات بخش و آزادی خواه است تا مسوولیت تاریخی و وجدانی خود را در قبال زنده گی مردم افغانستان و احوال ناگوار جامعه که در دستان گروهی از عمال ارتجاعی و ضد انسانی قرار گرفته است، ایفا نمایند.
اما چرا خموش و رکود ؟
اگر شرایط و احوال دردآور و متاثر کنندۀ فعلی مردم افغانستان را در نظر بگیریم و به آن توجه داشته باشیم باردیگر لازم به ذکر میدانم که بگویم واقعا مسوولیت تاریخی و مکلفیت نیرو های آزادیخواه و مبارزین راستین وطنپرست در پرتو شعار و برنامه های انسانی و عمرانی بیشتر از هر زمان دیگر است و خواهد بود و گر نه با این گونه خموشی و رکود نمیتوانیم جواب مردم افغانستان را منحیث مسوولین سیاسی و حامیان حقوق و زنده گی میلیون ها انسان این سرزمین درست بدهیم.
بر اعضای دیروز و پارچه های سازمانی امروز سیاسی متراکه شده از بدنۀ حزب پرافتخار و تاریخی خلق با عزت افغانستان ( ح د خ ا ) است که هر چه دیر نشده با انسجام و تشکل واحد سیاسی در مقابل برنامه های ویرانگر و ضد بشری حاکم و تعاملات خصمانه بیرونی قرار گرفته مانند سد آهنین از مردم رنج کشیده و درددیده افغانستان دفاع نمایند تا بار دیگر اعتماد مردم افغانستان نصیب حال فرزندان راستین و وطنپرست شان گردد.
مردم افغانستان چشم براه آغاز فعالیت های گسترده و سرنوشت ساز فعالین و مبارزین جبهۀ ملی رهائی بخش و آزادیخواه چپ افغانستان استند.