وضعیت فاجعه بار کودکان در افغانستان
لزوم احترام به کرامت انسانی ایجاب میکند که کودک به عنوان یک انسان دارای حقوق برابر با بزرگسالان انگاشته شود. برخورداری از حقوق برابر برای کودکان مستلزم حمایت همه جانبه از آنان است. در شماری از کشورها توجه به حقوق انسانها، کرامت انسانی، رشد، تعالی، بالندگی و تلاش در راستای ارتقاء حقوق کودک در قوانین داخلی و اصول و مفاد فراوان آن مدنظر قرار گرفته است و در راستای حقوق همه جانبه افراد زیر سن 18 سال اقدام های زیادی انجام یافته و از رهگذر آن دستآورد های چشمگیری در این زمینهها حاصل شده است.
در عرصه بین المللی، مهمترین سند حقوقی برای کودکان، کنوانسیون یا مقاوله نامه حقوق کودک است که در سال 1989 به تصویب رسیده و در آن مهمترین حقوق کودکان درج شده است.
بر اساس این سند، حقوق کودک و یا فرزند مجموعهیی از حقوق بشر وِیژه کودکان شناخته شده که بر پشتیبانی و نگهداری از افراد جوان تمرکز دارد. حقوق کودکان شامل حق بر عدم تبعیض، حق حیات، حق بقا، حق رشد، حق بر ثبت نام ، برقراری ارتباط با هردو والدین، هویت انسانی و همچنان نیازهای اساسی برای حفاظت فزیکی، غذا، آموزش عمومی دولتی، مراقبتهای بهداشتی و قوانین کیفری مناسب براساس سن و رشد کودک، حفاظت برابر از حقوق مدنی کودک و آزادی از تبعیض بر اساس نژاد، جنسیت، گرایش جنسی، هویت جنسیتی، منشا ملی، مذهب، معلولیت، رنگ، قومیت یا سایر ویژهگیها را در بر میگیرد. در این سند کمیته یی برای بررسی وضعیت کشورها در زمینه حقوق کودک نیز ایجاد شده است.
همچنان پروتوکل های اختیاری سه گانه پیماننامه حقوق کودک پیرامون «خرید و فروش، فحشا و هرزه نگاری کودکان»، «به کارگیری کودکان در مخاصمههای مسلحانه» و «آیین مکاتبات» به کنوانسیون حقوق کودک اضافه شده است که بر طبق آن یک فرد، گروهی از افراد و یا نمایندگان آنان در قلمرویی یک دولت عضو این پروتوکل میتوانند موارد نقض هر یک از حقوق کودک مندرج در پیمان نامه حقوق کودک یا پروتکل های اختیاری که دولت متبوع شان به عضویت آن درآمده است را مستقیمن به کمیته بین المللی حقوق کودک گزارش کنند.
در روشنی آنچه در باره حقوق کودکان بر مبنای کنوانسیون مربوط به آن نگاشته شد، حالا نگاهی فشرده به چگونگی وضعیت کودکان و اطفال در سرزمینی به نام افغانستان با استفاده از منابع نهادهای بین المللی و رسانههای جمعی میاندازیم تا این فاجعه جانسوز بیشتر درک گردد.
براساس آخرین گزارش تهیه شده نهاد بین المللی موسوم به «حقوق کودکان» در ارتباط به شاخص جهانی حقوق کودک در سال ۲۰۲۳ میلادی، افغانستان یکی از بدترین کشورها در زمینهی حقوق کودکان شناخته شده است. این نهاد در گزارش خود وضعیت کودکان در ۱۹۳ کشور جهان را از نظر شاخصهای زندگی، مراقبت صحی، آموزش، حفاظت و فراهمکردن محیط برای تأمین حقوق، بررسی کرده است. براساس شاخصهای این نهاد، کشورهای چاد، سودان جنوبی و افغانستان بدترین کشورهای جهان برای کودکان هستند و پایینترین رتبه را در رتبهبندی جهانی از میان ۱۹۳ کشور جهان بدست آوردهاند.
افغانستان در ردهبندی این نهاد، در جایگاه ۱۹۱ جهان قرار دارد.
در گزارش این نهاد آمده است که ممنوعیت آموزش دختران پس از تسلط طالبان بر افغانستان، باعث افزایش ازدواج و کار کودکان شده است. این نهاد گفته است که براساس کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل متحد، آموزش از حقوق اساسی هر کودک است، اما در افغانستان کودکان بهصورت گسترده به این حق دسترسی ندارند.
نهاد حقوق کودکان گفته است که انکار حق آموزش کودکان افغانستان، نه تنها نگرانیها را در مورد آموزش، بلکه در مورد حقوق آنان برای توسعهی همهجانبه، اطلاعات، مشارکت و ایمنی نیز افزایش میدهد. گروه طالبان از زمان تسلط دوباره بر افغانستان، دختران بالاتر از صنف ششم را از رفتن به مکتب منع کرده است. براساس آمار سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی سازمان ملل متحد (یونسکو)، بر اثر این ممنوعیت بیش از ۱.۲ میلیون کودک در افغانستان از آموزش محروم شدهاند. طالبان دانشگاهها و مراکز آموزشی خصوصی را نیز بهروی دختران مسدود کردهاند.
سال گذشته سازمان حفاظت از کودکان هشدار داده بود که منع کار زنان توسط طالبان زمینهساز کار کودکان در جادهها و کارخانهها خواهد شد. این سازمان در ماه جدی ۱۴۰۱ خورشیدی گفته بود که والدینی که ناامید از تغذیه خانوادهی خود هستند، بهطور فزایندهای فرزندانشان را برای کار در محیطهای اغلب خطرناک میفرستند.
در بهار امسال صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد اعلام کرد که از هر پنج کودک در افغانستان یک کودک مجبور است کار کند. این نهاد گفته بود که ۲۲ درصد کودکان کار در افغانستان مشغول کارهای «خطرناک» هستند. این سازمان در تازه ترین مورد از نیاز شدید نزدیک به سی میلیون شهروند افغانستان به کمک های بشری خبر داده است. بربنیاد گزارش یونسیف، در این میان نزدیک به شانرده میلیون کودک به کمک جدی بشری نیازمند میباشند. از سو دیگر بیماری های سوء تغذی و اسهال کودکان به علت ناداری و نبود غذای کافی و صحی مشکل بزرگ دیگری در برابر کودکان افغانستان دانسته شده است.
در یک گزارش تحلیلی مفصل زیر عنوان «خشتهای پخته و آرزوهای سوخته» که به تاریخ پنجم میزان 1402 در روزنامه اطلاعات روز به نشر رسیده، وضعیت خیلی رقتبار و فاجعه بار کودکان کار در داشهای خشتپزی در شهر مزار شریف ولایت بلخ به تصویر کشیده شده است که در آن کودکان پسر و دختر همراه با والدین خود مشغول خشت زنی هستند. آنان برای تامین معیشت خود از زادگاه اصلی شان، ولسوالی صیاد ولایت سرپل، کوچیده اند و در منطقهی «گوری مار» در ولسوالی نهر شاهی ولایت بلخ زندهگی میکنند. آنان به ابتدایی ترین امکانات زنده گی دسترسی ندارند، از سختی روزگار، زن و مرد و کودک و جوان تن به کار شاقه داده اند.
یکی از این کارگران، دختر خردسالی است که در کنار پدرش خشتزنی میکند. او درحالیکه در دیگر مناطق بلخ دختران همسن او هنوز سرگرم بازیهای کودکانهاند، میخواهد در تأمین معیشت خانواده همدست پدرش باشد تا شاید اندکی از فشار روزگار و تنگدستی را از دوش او برداشته باشد. این خانواده در یک روز دوهزار خشت می زنند و در برابر این کار حدود هشتصد افغانی مزد دریافت میکنند که تنها هزیبه درمان چند عضو بیمار خانواده را کفایت میکند و برای تهیه غذا برای شان پولی باقی نمیماند.
بر اساس گزارش رسانهها ، روزانه صدها کودک زبالهگرد درخیابانهای کابل روز شان را به شب میرسانند. این کودکان بیشتر، آهنپاره، پلاستیک، کاغذ، غذاها و مواد عضوی غیر قابل استفاده را از داخل و اطراف آشغالدانیهای شهر جمع میکنند.
کودکان زبالهگرد در معرض آسیبهای امنیتی، روانی، اجتماعی و بیماریهای گوناگون قرار دارند. این گزارش، تصویری از رنج بیپایان زندگی کودکان زبالهگرد در کابل را روایت میکند.
اضافه بر آن، برنامه جهانی غذا سازمان ملل متحد (WFP) اعلام کرده است که چهار میلیون تن به شمول 3،2 میلیون کودک در افغانستان به سوء تغذیه حاد مبتلا هستند. 29،2 میلیون نفر یعنی دو سوم بخش جمعیت افغانستان در سال 2023 به کمک های بشر دوستانه نیاز دارند و از آنجمله 15،3 میلیون تن در افغانستان «به شدت» در ناامنی غذایی قرار دارند. برنامه جهانی غذا افزوده که این سازمان در سال جاری مجبور شده که کمکهایش را به ۱۰ میلیون افغان کاهش دهد، در حالی که جان میلیونها تن هنوز در خطر است. این نهاد تاکید کرده که برای جلوگیری از افزایش بیشتر نرخ سوءتغذیه و سطح گرسنهگی، به حمایتهای بشردوستانه مستمر نیاز است. در گزارش آمده است که بین ۳۰ تا ۵۰ درصد از خانوادههای افغان در حال حاضر قادر به خرید غذای مغذی کافی نیستند.
با به قدرت رسیدن دوباره طالبان و تطبیق سیاست های تبعیض آمیز قومی و اپارتاید جنسیتی در افغانستان به شمول محروم ساختن دختران از ادامه تحصیل و ممنوعیت کار بانوان در تمام عرصه های زنده گی اجتماعی و فرهنگی، این وضعیت فاجعه بار بر زندهگی کودکان به شدت آسیت رسانیده و بیشتر از همه آنان را متاثر ساخته است. بنابر فقر حاکم بر زنده گی جامعه که نود درصد جمعیت افغانستان را در بر میگیرد و ظلم و ستمی که بر آنان مستولی شده است، و انواع ناهنجاری های ناشی از آن سبب گردیده تا بیشترینه کودکان صدمه ببینند. کودکان بطور اجباری به بازار کار با همه مصیبت های ناشی از آن رانده شده اند؛ به گونه مستقل و یا یکجا با خانواده درکار های بسیار شاقه سهیم گردیده اند؛ برای نجات خانواده از مرگ حتمی فروخته شده و یا به ازدواج های اجباری داده شده اند؛ عضوهای بدن شان به فروش رسیده و شماری زیادی از آنها به تولید، فروش و قاچاق مواد مخدر مصروف شده اند؛ و حتا پای شان در بازار های تجارت جنسی و فاحشه خانه های کشورهای منطقه و بیرون از منطقه باز شده است. اضافه بر آن شمار زیادی از آنان در فرار از کشور و از راههای بسیار پرمخاطره و طولانی جان شان را از دست داده و میدهند. در نهایت چنین است وضعیت بسیار فاجعه بار و وحشتناک زنده گی کودکان معصوم در کشوری به نام افغانستان.
ادامه نظام منحط طالبانی بر مبنای ایدیولوژی سلفی و بنیادگرایانه اسلامی، در بستر سنتهای سخت عقبمانده قبیله یی و روستایی، در مجموع کشور را به یک مرکز خیلی خطرناک و تهدید کننده تروریستی ودهشت افگنی در جهان مبدل ساخته و می سازد. این مرکز تروریستی با استفاده از جغرافیای بسیار مغلق موجود و تهدید کشورهای منطقه و جهان زمینه مداخله های بسیار ویرانگر بیرونی را فراهم خواهد ساخت و باردیگر این کشور را در معرض تهاجم قدرتهای بزرگ که خود زمینه ساز چنین وضعیت بوده اند، قرار خواهد داد.
در چنین شرایط بی نهایت ناهنجار که زمینه استفاده از کودکان افغانستان در مدرسه های جهادی و مغز شویی آنان و تبدیل و تغییر آنان به روباتهای خون آشام تروریستی ممکن گردیده است ، ضرور است تا اجازه نداد که این نظام فاسد و ضد انسانی به قوام برسد و شاخ و پنجه بکشد و پایدار گردد. بنابر آن رسالت و وظیفه میهنی همه نیروهای وطن دوست، آزادی خواه و ترقی پسند کشور و آنانی که تا هنوز عشق به وطن و مردم در سینه های شان می جوشد، میباشد که این خطر بسبار بزرگ را درک کنند و خارج از هر نوع تعصب و تنگ نظری با یک آجندای باز و روشن، یکدیگر را دریابند، متحد شوند و برای سرنگونی این نظام منحط و قرون وسطایی و برای افغانستان آزاد و آباد از هر وسیله ممکن استفاده برند.
شما چه فکر می کنید که چگونه می توان جلوی این فاجعه بزرگ انسانی را گرفت و روند آن را دگرگون ساخت؟
دستگیر صادقی
30 اکتوبر 2023