جهان پرآشوب
رسول پویان
جهـان نه خانۀ امن و نه جای مصون است
چوجنگلی که درآن زور،نظم وقانون است
قـرار و وعــده و پـیـمـان فـتـاده از رونـق
نه اعتبار به اسناد و متن و مضمون است
حـقــوق و حــق ملـل را ســتم کـنـد تعیـین
ضعـیـف لقـمــۀ خــامِ دد و دیـوِ دون است
ز سازمان ملل جسم مـرده یی بـاقی اسـت
همه حقوق و قوانین به خاک مدفـون است
بـشـر بـه عـهــد قــرون مـیــانـه بـر گـردد
پیام مذهب و سـرمایـه مکر و افسون است
قلم شکـست و لبان را به دشـنه می دوزنـد
جهان پرآشوب و حال بشـر دگرگون است
به هرطرف نگری جوروظلم و بیداد است
دوبـاره دورۀ شــداد و عـهــد قـارون است
تـو گـویی صلح شـده مثــل جـنّ و بسم الله
زبسکه درهمـه جاسیل وحشت وخون است
شـقایـق و گل سـوری و لاله پـرپـر گشـت
تمام دشت و ده وشهر وجلگه گلگون است
دعـا و دارو و درمـان نـتـیـجـه یی نـدهــد
از آن که زخم نظام جهان سراطـون است
جهان عـرصۀ بحـران و یکّه تازی نیست
بـه دام عــدۀ سود جو بشر محـزون است
به دسـت کیست مگر این تجارت تریاک؟
بـرای مــردم بی چـاره درد افـیــون است
پیام نفـرت و نفـریـن و وحشـت و افـراط
دروغ وتوطئه و شرّ و جورِ افزون است
خـدا دوبـاره مَلَک را مگـر دهــد دسـتور
چرا که خیل فـرشـتـه اسیر ملـعـون است
اگــر بـه پـا بـشــود جـنــگ سـوّم دنـیـــا
اتم هـزار بار بتر از بلای طاعـون است
ز کـشته پـشـته کند جنگ در هـمه عـالـم
حساب آن بـه خدا از شماره بیرون است
بـه انـهــدام تـمــدن چــرا کـنـنـد کـوشـش
چوگنج تجربه درقلب جمله مسکون است
به زیـر سـقـف گـشـاد تمدن از هـر رنگ
چونقش قالی زربافت وه چه موزون است
بسـاط نفـرت و آزار و کـیـنـه و تبعـیـض
به دست اهـل تمدن ز ریشه باژگون است
پـری اگـر شکـنـد شـیشــه و طلـســم دیــو
جهان به همت عشـق و خرد مدیـون است
فـرات و سـند و کارون و نیل تنـها نیسـت
که رود زرد وولگا وگنگ وجیحون است
کهن مسیریکه شرق رابه غرب دهد پیوند
بـه لطـف عقل و تمدن همیشه مأمون است
زهـی که شــرق بُــوَد مـرکــز تمــدن هـا
چودل به دانش و مهر و هنر مفتون است
جهــان کهـنـۀ مـا نـظـم تـازه می خـواهـد
که چون تعادل قطبین نظام مـوزون است
امید شرق وجنوب و شمال وغرب جهان
به هـمدلی و تفاهـم و صلح همگون است
13/4/2022