«از ماست که بر ماست»
دور از انسانهای پاک نفس و با احساس کشور
از چیست آه و ناله ی ما با ثمر نشد
خون جاده ها گرفته ، خبر رهگذر نشد
از چیست سنگ خاره شده قلب عصر ما
آتش به جان ما و کسی را نظر نشد
از چیست اشک ملتی سیلاب شد ولیک
یک قطره اش ز بخت بد ما گهر نشد
از چیست شعله های تن ما به آسمان
اما زمین ز سوختن ما خبر نشد
از چیست دست ملتی شد سوی آسمان
بر ما ولی ز روی کرامت نظر نشد
از چیست اژدهای جهان را که خون خلق
نوشیده قرن هاست ، همان و دگر نشد
از چیست نخبگان بسی روز شان سیه
وان سفله گان و پست ، ز قدرت بدر نشد
این حال مردم و وطن از کار شوم ماست
از ما مگر خراب همان بوم و بر نشد ؟؟؟
از ما مگر نشد بسی ها زنده در مغاک ؟
از ما مگر وطن چو شب بی سحر نشد ؟؟؟
بفروختیم خویش و وطن را به پول و زر
بر ما ز آن شهامت آبا اثر نشد
ما را نه دانش است و نه آن غیرت پدر
بر ما مگر که ( سفله ) شه و تاج سر نشد ؟
مهرو ۲۸ اپریل ۲۰۱۸