میانجی گری علی خامنه ای میان حسن روحانی و سران سپاه
فرامرز دادرس، کارشناس اطلاعاتی- فرانسه
به گزارش نشریه فرانسوی، جهان اطلاعات، طی دو هفته پیش، علی خامنه ای ، رهبر انقلاب اسلامی، ناچار شده است در حل اختلافات میان شیخ حسن روحانی، رئیس جمهور اسلامی و سران سپاه پاسداران نقش میانجی را بازی کند.
این نشریه نوشت: « رئیس دولت ایران از هنگام انتخاب به این مقام، می کوشد تا نفوذ سپاه پاسداران را در زمینه های اقتصادی و سیاسی محدود کند. روحانی، در واگذاری قرار داد های تجاری به شرکت های تابع سپاه پاسداران و بستگان سران سپاه ،به ویژه به قرارگاه خاتم الانبیاء، سختگیری هایی را اعمال کرده است. این نشریه اطلاعاتی معتقد است که میانجیگری خامنه ای از افزایش یک بحران جلوگیری کرده است.»
نشریه فرانسوی، جهان اطلاعات، در خبر کوتاه دیگری نوشت: « حسین طائب، رئیس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، از سوی حسن روحانی، زیر فشار قرار گرفته، تا از این پس زیر نظر وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی (واجا) به کار خود ادامه دهد، ولی حسین طائب، این فرمان رئیس جمهور را اجرا نمی کند. به نظر حسن روحانی، سازمان اطلاعات سپاه پاسداران، بیش از اندازه در زمینه مسائل مالی و عملیاتی مستقل است. حسین طائب از مشاورین نزدیک سردار محمد علی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران می باشد.»
پس از گذشت سی و پنج سال از انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران بصورت غده سرطانی حکومت اسلامی در آمده است و با گذشت زمان بزرگ تر و خطرناک تر می شود. سپاه، به دلیل ساختار انقلابی که در قانون اساسی برای آن پیش بینی شده است ، در دنیای مدرن امروز، دیگر جایی در مناسبات بین المللی ندارد و به گونه ای دست وپای جمهوری اسلامی را بسته است. یک زبانزد فارسی می گوید« در مسجد است، نه می توان آن را از جا کند و نه می توان آن را سوزاند»
سپاه پاسداران به همراه سازمان های زیر فرمان خود مانند بسیج، به یک دولت کامل نظامی تبدیل شده و کشور را زیر کنترل خود دارد. حکومت اسلامی از پایگاه مردمی برخوردار نیست، و برای بقای خود روی تنها اهرم قوی و سرکوبگری که در اختیار دارد، حساب می کند. جمهوری اسلامی ناچار است با همین غده سرطانی بسازد. بایستی توجه داشت که مدارا و تکیه کردن به سپاه، در دراز مدت غیر ممکن خواهد شد.
جمهوری اسلامی برای خارج شدن از این وضعیت بغرنج! ناچار است دست سپاه را تا اندازه زیادی از مسائل مهم کشور کوتاه کند، ولی نه خامنه ای و نه روحانی و نه هیچ فرد دیگری در کشور، اکنون جرات انجام این کار را ندارد. تنها کسی که می توانست این کار را انجام دهد، خود شخص روح الله خمینی بود.
یکی از بزرگ ترین اشتباهات خامنه ای، باز گذاشتن دست سپاه در امور اقتصادی کشور بود، در هر جا که گروهی توانست اقتصاد یک کشور را در اختیار بگیرد، بی شک به قدرت سیاسی نیز تبدیل خواهد شد. خامنه ای پس از پایان جنگ میان ایران و عراق، به لطف دوست دوران جوانی خود، هاشمی رفسنجانی به مقام رهبری رسید، او خوب می دانست که بر جایگاه محکمی تکیه نزده است، به همین دلیل به فکر پی ریزی و ساختن نیرو های وفادار برای دستگاه رهبری خود افتاد. خامنه ای با فرمانی اجازه داد که سپاه در اموراقتصادی وارد شود. خامنه ای روش، محمد انورالسادات، رئیس جمهور مصر را پیش گرفت، انور السادات خود از روش خلفای عرب بهره گرفته بود.
محمد انورالسادات پس از امضای قرار داد صلح در کمپ دیوید، دست ارتش مصر را که در سه جنگ پیاپی با اسرائیل شرکت کرده بود و اکنون کار مهمی نداشت، در امور اقتصادی مصر باز گذاشت. هم اکنون ارتش مصر به بزرگ ترین کارفرمای مصر تبدیل شده است.
تفاوت انورالسادات ، نظامی با تجربه با سید علی خامنه ای، آخوند بسیار است، خامنه ای، آخوندی که حتی خدمت سربازی انجام نداده است. او تنها با ادعای علم لدنی! که گفته می شود در وجود رهبر انقلاب اسلامی ایران نهفته است، مقام فرمانده کل قوا را در اختیار دارد. گذشته از آن، پس از انقلاب ضد سلطنتی در مصر، همه رؤسای جمهور مصر از نظامیان بودند و می دانستند که چگونه همقطاران خود را کنترل کنند.
سپاه پاسداران، به خوبی دریافته است که به تدریج باید از صحنه اقتصادی و سیاسی ایران کنار رود، سپاه نمی خواهد تسلیم این نقشه شود، سپاه به انتظار مرگ خامنه ای نشسته است، پس از مرگ خامنه ای، دست سپاه بسیار بازتر خواهد شد، از این پس، این سپاه است که رهبر مطیع خود را تعیین خواهد کرد. بی شک داستان سپاهیان ترک و خلفای اسلامی بار دیگر تکرار خواهد شد.
سپاه پس از پی بردن به این نقشه، همواره به دنبال بهانه می گردد و اظهار نارضایتی می کند. وعده های حسن روحانی مبنی بر حفظ سهم سپاه در امور اقتصادی و سیاسی، این نیروی تعیین کننده در کشور را آرام نکرده است،روحانی در دیدار با فرماندهان سپاه کوشید نگرانی آنها را بر طرف سازد. حسن روحانی، از ضرورت مشارکت سپاه در پروژههای بزرگ اقتصادی دولت و این که سپاه در پروژههای اقتصادی رقیب بخش خصوصی و دولت شده است سخن گفت، و مسئولیت سپاه را حفظ کشور و نظام توصیف کرد.
سپاه پاسداران، در میان اکثریت ایرانیان جایگاهی ندارد و مورد تنفر مردم است، به همین دلیل بر خلاف خواست اکثریت مردمی که به حسن روحانی راًی دادند، در کار سنگ اندازی در روند مذاکرات اتمی رژیم اسلامی با شش کشور می کوشد، سپاه هر چه بیشتر به روس ها نزدیک می شود تا مانند رژیم بشار الاسد، از پشتیبانی روس ها برخوردار شود.
روز چهارشنبه 19، فوریه 2014، میلادی ، فرمانده کل سپاه، در جمع بسیج دانشجویی، برای چندمین بار ناخشنودی فرماندهان سپاه را از مذاکرات با گروه پنج به اضافه یک، ابراز داشت. محمد علی جعفری فرمانده سپاه گفت: «اکنون ما باید بغض در گلو فروبریم و منتظر شویم ببینیم نتیجه مذاکرات چه میشود و سکوت میکنیم.» وی افزود « باید خطوط قرمز نظام در این مذاکرات حفظ شود.» به نظر می رسد که منظور جعفری ازخطوط قرمز نظام، همان خطوط قرمز سپاه! باشد.
در این میانه، علی خامنه ای، دو دوزه بازی می کند، وی از سویی مایل است که از استقلال و قدرت سپاه در حکومت خود بکاهد، ولی از انجام این کار هم ترس دارد و هم برای رویارویی با شورش های احتمالی به سپاه وابسته است.