مردم شاهد برخوردهای تروریستی و غارتگری طی چهاردهه گذشته بوده و میباشند
فرهاد
جمعی به تلاش تاج سلطانی خویش
جعی به خیال گنج پنهانی خویش
این ملت بیچاره در این جنگ ستیز
پیشی که بنالد از پریشانی خویش
مرحوم فانی
طراحان جنگ اعلان ناشده و تحمیلی از خارج بعد از اعلان نظام جمهوری توسط سردار محمد داود در سال 1352 خورشیدی زیر بهانه های مختلف حملات مسلحانه را در یک عده ولایات و ولسوالی ها آغاز کردند. با انجام اعمال حمله مسلحانه بالای ولسوالی پنجشیر، آتش زدن سینمای ولسوالی خان آباد ولایت کندز، باج گیری، آزار دادن مردم، در نقاط کشور سران دولت وقت مجبور به گرفتاری آنها شده عده دیگر آنها به پاکستان فرار نمودند. نظامیان پاکستانی از جمله اداره آی. اس. آی با استفاده از گروه های متذکره هر لحظه دولت وقت را تهدید، وادار به قبولاندن خواستهای نامشروع از جمله منصرف شدن از تعیین سرنوشت برادران پشتون و بلوچ که در آنطرف خط دیورند زیست مینمایند می شدند. آنها توانستند بعد از سفرهای محمد داود به یک عده کشورهای عربی و ایران تاجای نتایج مطلوبی در این رابطه بدست آورند.
اما این خواست شوم نظامیان پاکستانی زمانی به ناکامی مواجه گردید که قیام مسلحانه هفتم ثور در سال 1357 به وقوع پیوست. تحول هفتم ثور سبب افزایش خشم نظامیان پاکستانی اداره آی. اس. آی و حامیان منطقه و جهانی شان شده. آنها با نشر و پخش دروغهای شاخدار سر و صداهایی را در منطقه و جهان راه اندازی نموده از جانب دیگر مسلط شدن حفیظ الله امین در رهبری قیام بهترین زمینه ایجاد فاصله میلیونها تن مردمان کشور و دولت گردید. از همین لحاظ هزاران فرزندان بیگناه مردم ما شهید و چندین هزار تن به شمول اعضای اصولی ح. د. خ. ا زندانی شدند.تا اینکه کشورگشایان از جمله ایالات متحده امریکا، متحدین منطقه و جهانی آن توانستند در ششم جدی 1358 عملا پای قوت های نظامی اتحاد شوروی وقت را در این جنگ دخیل سازند.
در این رابطه چند جمله از نوشته های میشل شودوفسکی نویسنده کتاب (جنگ جهانی شدن فاشیستم قرن 21 این گونه از قاره امریکا سربرآورد) غرض اگاهی آنعده از شهروندان آگاهان امور و مردم عزیز خویش که تا هنوز به آن دسترسی نداشته یادآور میشوم.
وی در بخشی از کتاب خویش مینویسد در سال 1979 بزرگترین عملیات مخفی سیا در افغانستان به مرحله اجرا درآمد. سازمان سیا و سرویس اطلاعاتی نظامی پاکستان موسوم به آی. اس. آی مصمم بودند که جنگ در افغانستان را بدین منظور بین سالهای 82 – 92 سی و پنج هزار تن بنیادگرای انتگریست از چهل کشور اسلامی به خدمت گرفتند. ده ها هزار نفر برای تحصیل در مدارس مذهبی به پاکستان سرازیر شدند. صاحب نظران معتقدند بیش از صد هزار تن از این مسلمانان تندرو در جنگ افغانستان شرکت کردند. روی کار آمدن دولت ببرک کارمل ورود نیروهای شوروی به افغانستان در سال 1379 دستاویزی شد که امریکا کمک به مجاهدین افغان را در برابر افکار عمومی جهان توجیه کند. اما بر اساس اطلاعات جدید بدست آمده سازمان سیا عملیات براندازی حکومت افغانستان را قبل از ورود نیروهای شوروی آغاز کرده بود. اکنون روشن است که هدف واقعی واشنگتن راه اندازی جنگ داخلی در افغانستان بود. جنگی که بیش از بیست سال ادامه یافت. بر اساس گفته های برزینسکی مشاور امنیتی امریکا بخشی از فعالیت های مخفی سازمان سیا ایجاد یک شبکه بنیادگرای اسلامی بوده که به آن نام جهاد و جنگ مقدس بر علیه شوروی داده شده بود. این شبکه از طرف ایالات متحده امریکا، عربستان سعودی پشتیبانی میشد اما بخش اعظم کمک مالی این عملیات از طریق قاچاق مواد مخدر در مثلث طلایی منطقه تولید تریاک در آسیای مرکزی و افغانستان تأمین میشد.
سازمان سیا از طریق سرویس اطلاعاتی پاکستان نقش کلیدی در تربیت نظامی مجاهدین افغانستان داشت. مدارسی که توسط بنیاد گرایان وهابی و پشتیبانی مالی عربستان تشکیل شده بودند تدریجا تدریس تکتیک های جنگ های چریکی سازمان سیا را در تعالیم خود گنجاندند. ایالات متحده امریکا از دکتاتور پاکستان، ژنرال ضیااسحق در تأسیس هزاران مدرسه علمیه در پاکستان پشتیبانی کرد. مدارسی را که از آن طالبان سربرآوردند.
در بخش دیگر زیر عنوان ایالات متحده و پشتیبانی از گروه طالبان مینویسد در حالیکه رسانه های گروهی غربی به تقلید از دولت بوش ، طالبان و گروه القاعده بن لادن را به عنوان نماینده شرارت معرفی میکنند اما از ذکر این نکته خودداری میکنند که به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان در سال 1996 میلادی در سایه کمک های نظامی امریکا میسر شده. کمک هایی که توسط سرویس اطلاعات پاکستان آی. اس. آی کانالیزه میشد. بر اساس اطلاعات هفته نامه جینس دیفنس نیمی از تجهیزات دولت طالبان از طریق پاکستان به وسیله سرویس اطلاعاتی این کشور در اختیار آن قرار گرفته است.
در بخش دیگر پایمال کردن حقوق اجتماعی هدف از قوانین جدید در جهت حفظ و حمایت از سیستم بازار آزاد به اجرا گذاشته شده اند. این قوانین تضعیف و تهدید جنبش های ضد جنگ و دفاع از حقوق اجتماعی و مقابله با جنبش ضدجهانی شدن را نشانه گرفته اند.
گرچه دولت وقت به رهبری ببرک کارمل اعلامیه را بخاطر ختم جنگ اطراف افغانستان در اولین روزهای ورود قطعات محدود به جهانیان از جمله ایالات متحده زیر نظر سازمان ملل متحد پیشنهاد نمود. از اینکه کشورگشایان منافع خویش را در شعله ور نگاهداشتن جنگهای خونین میدیدند به گماشته گان خویش اجازه نمیدادند که بخواست انسانی و اصولی که سبب تأمین صلح و ثبات واقعی در کشور میگردید تن دهند. در این رابطه دیزس های ده گانه ببرک و فیصله پلینوم شانزدهم کمیته مرکزی ح. د. خ. ا وقت در رابطه به انجام مصالحه ملی ثبت تاریخ از این کشور خواهد شد. با تأسف بعد از به میان آمدن ستون پنجم در حزب کمونیست اتحاد شوروی به رهبری گورباچف این دشمن صلح و ثبات جهانی زمینه برای افزایش خونریزی و اعمال انجام هراس افکنی بیشتر شده تا اینکه گورباچف وریگن در عقب دروازه های بسته تصامیم خائنانه و یک جانبه را بر ضد ده ها میلیون مردم اتخاذ نمودند. با دادن سلاح های پیشرفته از جمله استنگر به مخالفین زمینه کشتار مردم بیگناه، آتش سوزی مکاتب، انفجار پل ها، حمله بالای قطارهای اکمالاتی، ترانسپورت هایی که مواد غذائی و سوخت را برای شهروندان انتقال میدادند. قطع لین های برق، مخابرات، کشتار علما و روحانیون، دوکتوران، انجینران، استادان، شاگردان، ملازمین، کارگران، دهقانان، پیشه وران، بزرگترین جنایت را برای مردم انجام داده اند. سران امریکا و اتحاد شوروی وقت با وجودی که در پای فیصله معاهده ژنیف بخاطر عودت دوباره قطعات محدود شوروی وقت به کشورشان امضاء نموده بودند آنرا پشت پا زدند صرف دولت دکتور نجیب الله شهید یک جانبه آنرا عملی مینمود. با راه اندازی بازیهای ریاکارانه توانستند بخاطر به قدرت رسانیدن گماشته گان خویش پلان پنج فقره ای سازمان ملل متحد را که بخاطر انتقال قدرت طور مسالمت آمیز به مخالفین تصویب گردیده بود به ناکامی مواجه ساخته از راه های مختلف غرض غضب قدرت و غارت ثروت های دولت و مردم به شهر کابل هجوم آورده جنگ بخاطر غارت ثروت و قدرت در ماه ثور 1371 شدت بیشتر کسب کرد.
بعد از شعله ور شدن جنگهای قدرت طلبی و غارتگری که چند سال بین گروه ها ادامه داشت به قیمت صدها میلیارد دالر ثروت های مادی و معنوی کشور و مردم غارت به کشور پاکستان انتقال داده شد. قوای مسلح مجهز با بیش از ده هزار تانک، توپ، ششصد بال طیارات پیشرفته جیت عملیاتی و ترانسپورتی و صدها هزار سلاح های ثقیل و خفیف به هدایت جنرال حمیدگل رئیس آی. اس. آی وقت منحل گردید. بیش از شصت هزار تن مردم کابل شهید و چندین میلیون بعد از چور شدن خانه هایشان مجبور به مهاجرت در کشورهای منطقه و جهان گردیدند. شهر کابل به یک شهر مخروبه تبدیل تمام دستاوردهای علمی، تخنیکی، فرهنگی، اقتصادی، مالی، پنج هزار ساله کشور به خاک یکسان و نابود گردید. با تأسف کشورگشایان به انجام جنایات فوق الذکر قناعت نکرده با مسلح ساختن گروه گماشته زیر نام طالب بزرگترین جنایات دیگری بالای ده ها میلیون مردم که در تاریخ کمتر سابقه داشته با مبدل ساختن سرزمین انگور یعنی کوهدامن به سرزمین سوخته، انفجار بت های بامیان که در جهان نظیر نداشت. کشتارهای جمعی در ولسوالی یکاولنگ، قیصار، ولایت بلخ، کیبل زدن زنهای مردم در محضر عام، قطع نمودن دست و پاها، اعدام ها، بسته نمودن دروازه های علم و معرفت بر روی اولاد کشور از جمله دختران انجام دادند. زمانیکه دوکتور نجیب الله شهید حاضر نشد آثار طلا تپه را برای گماشته گان نشان دهد بی رحمانه آنرا شهید و در چهارراهی آریانا همراه برادرش حلق آویز کردند.
بعد از فروریزی آسمان خراش ها در امریکا زیربهانه با تروریزم، مواد مخدر، احیا و بازسازی، دفاع از حقوق بشر، زن، حکومت داری خوب، دست و پاچه بر زده با تدویر جلسه بن اول عاملین بازیهای خونین را یکبار دیگر بر فرق ده ها میلیون مردم میخکوب نمودند. خواستند با عوض کردن قره قل، چپن، نکتائی به جای لنگی سیاه، پکول، تمثیل دموکراسی و مردم سالاری غرض اغفال ده ها میلیون مردم کشور و هزاران میلیون مردمان کشورهای جهان نمایند. با تدویر جلسات در داخل و خارج کشور و اتخاذ تصامیم پا در هوا غیر انطباقی، نمایشی و فرمایشی سرزمین جنت نشان ما را به پایگاه مافیای بین المللی، مواد مخدر، میدان نبرد کشورهای متخاصم، آزمایش انواع ایدلوژی، سلاح های پیشرفته هوائی و زمینی، تهیه کننده مواد خام، بازار مصرفی کشورهای منطقه و جهان مبدل ساختند. به نسبت نشر و پخش اخبار گمراه کننده زیرنام خروج قوت های خارجی بعد از سال 2014 انجام حملات انتحاری، ماین گذاری روی جاده، آدم ربائی، سرقت های مسلحانه، تجاوز بالای عده ای از کودکان، زنان، دامن زدن انواع خشونت های خانوادگی ،خصومت های قومی ،لسانی، مذهبی، سمتی، تنظیمی، حزبی، گسترش فساد، غضب میلیونها هکتار به واسطه غاضبین زمین، موجودیت جنایت کاران، سازمان یافته، زورمندان، جنگ افروزان، افزایش کشت ترافیک و قاچاق مواد مخدر، سنگهای قیمتی، تورید و توزیع مواد سوخت، غذائی و ادویه طبی بی کیفیت، ایجاد فضای ترس و وحشت، افزایش بیکاری، فقر، بلند رفتن مواد غذائی، بیش از هفتاد فیصد مردم به امراض روانی و فزیکی مبتلا شده اند.
با وجود سرازیر شدن قریب به نود میلیارد دالر زیرنام کمک به افغانستان در زندگی ده ها میلیون مردم تغیراتی رونما نگردیده بلکه از سابق بدتر شده. چهار میلیون هکتار زمین توسط غاضبین غضب، تولید کشت قاچاق ترافیک مواد مخدر صدها مرتبه افزایش یافته، فساد گسترده، تجاوز بالای زنان و کودکان، آدم ربائی، سرقت های مسلحانه، انجام حملات انتحاری، ماین گذاری روی جاده، به نسبت گسترش فرهنگ معافیت رو به افزایش بیش از یک میلیون تن به مواد مخدر مبتلا، طبابت به تجارت تبدیل شده چهل فیصد مردم در زیر خط فقر زیست مینمایند. به نسبت عدم حمایت از تولیدات داخلی عدم تثبیت مالیات عادلانه، عدم تصویب و تطبیق قانون جلوگیری از احتکار، انحصار و لیلام نمودن هزاران دستگاه های بزرگ و کوچک تولیدی، خدماتی، تجارتی به نرخ کاه ماش زیر نام خصوصی سازی، ده ها هزار مؤسسات که دستگاه های کوچک و بزرگ ورشکست، میلیونها تن کارگران و کارمندان ماهر آن بخاطر کاریابی با قبول توهین و تحقیر به کشورهای منطقه و جهان مهاجر شده اند. سیل خون در کشور جاری مردم در هیچ نقطه کشور احساس مصئونیت کرده نمیتوانند.
واقعات در هفته اول ماه جدی 1392 صورت گرفته از این قرار است مسئولین پولیس و شهر کابل از ناحیه افزایش جنایات در ماه قوس اظهار نگرانی نموده میافزایند طی ماه متذکره یک صد و شصت واقعه جنایی در شهرکابل صورت گرفته که اکثریت آنها آدم ربائی سرقت های مسلحانه و غیره میباشند. علت آنرا فقر و بیکاری و نشر و پخش اخبارها زیرنام خروج قوت های خارجی بعد از سال 2014 میخوانند. یک تن که میخواست مسئول پولیس ولایت خوست را به قتل برساند گرفتار، وی که شانزده سال عمر دارد میگوید اعضای شبکه حقانی بعد از تجاوز جنسی بالای وی و برادر کودک آن آنها را جبراً بخاطر انجام حملات انتحاری به ولایت متذکره اعزام نمودند. مؤالدین از ناحیه بلند بودن قیمت برق و تثبیت مالیات غیرعادلانه در ولایت ننگرهار اظهار نگرانی نموده اند. خانجان الکوزی معاون اتاق تجارت میگوید از جمله یازده میلیارد دالر سرمایه گذاری طی سالهای گذشته صرف دو میلیارد آن در بخش تولید بوده به نسبت عدم حمایت مسئولین از تولیدات داخلی از جمله یک هزار و دوصد فابریکه چهارصد آن در سراسر کشور به شکست مواجه، غیرفعال گردیده اند. انجام حملات انتحاری به تاریخ ششم جدی در ساحه پل چرخی شهرکابل جان سه تن سربازان امریکائی را گرفت. بالای سفارت امریکا دو موشک پرتاب شد که تلفات جانی در پی نداشت. مسئولین اتحادیه سنگ های قیمتی از ناحیه افزایش استخراج غیر فنی و غیرقانونی سنگ های قیمتی در ولایات بدخشان، نورستان و کنر اظهار نگرانی نموده میافزایند قاچاقبران بعد از استخراج سنگهای متذکره را به پاکستان قاچاق، در آنجا پروسس یک قسمت زیاد عاید آن به جیب پاکستانی، یک قسمت دیگر آن به جیب طالبان و بسیار کم آن به جیب استخراج کننده گان میریزد.
در این شرایط دشوار آقای اوباما و عده ای تأمین صلح را به مردم افغانستان داده وی میگوید همان طوری که با کشیدن قوت های نظامی خویش صلح را در کشور عراق تأمین در افغانستان نیز این کار عملی خواهد شد.
آگاهان امور از ناحیه تکراری شدن بازیهای سال 1392 در افغانستان، و وضع موجود که در عراق جریان دارد سخت نگران میباشند. زیرا که ایالات متحده زیربهانه محو سلاح ذروی به عراق هجوم برد. بعد از سرکوبی حکومت صدام حسین با کشیدن قوای خویش زمینه را برای ترورستان که توسط کشورهای ترکیه، سعودی، ایران و غیره تمویل و تسلیح میشوند مساعد ساخت که زیرنام جنگهای فرقه ای و مذهبی روزانه صدها تن مردم بیگناه عراق در خون غرق و نابود میشوند. اگر آقای اوباما خواهان صلح و ثبات واقعی در کشور ما میباشد بجای بازیهای خونین بخواست ده ها میلیون در مسدود نمودن چهل هزار لانه های تروریزم که در آنطرف خط دیورند فعال میباشند جلوگیری از مداخله ادارات استخباراتی کشورهای منطقه در امور کشور ما، آموزش و پرورش افراد مسلکی در بخش های ملکی و نظامی، جلب سرمایه داران ملی و خارجی بخاطر کاریابی، محدود نمودن صلاحیت های گروه های جنگ افروز، مافیای مواد مخدر، اقتصادی، غاضبین زمین، عاملین فساد گسترده، نافضین حقوق بشر، جنایت کاران سازمان یافته، و تدویر انتخابات شفاف بخاطر انتخاب افراد آگاه دانشمند، مجرب و صادق در ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی که بهترین وسیله و بستر بخاطر تأمین صلح و ثبات در کشور میباشد تن دهند.
خلاصه اینکه با راه اندازی جنگ اعلان ناشده و تحمیلی از خارج مردم افغانستان به دهن گوشت توپ و مواد سوخت مبدل به غیر از قربانی های فراوان و جبران ناپذیر کدام سودی بدست نیاورده اند. در مقابل صرف گروه های فوق الذکر توانسته هزاران قصر، بلند منزل، شهرک ها، ترانسپورت های هوائی و زمینی، شرکت های تجارتی و غیره را در داخل و خارج اعمار نمایند. از همین لحاظ است که به هیچ وجه حاضر نبوده و نمیباشند که جنگ اعلان ناشده از خارج قطع و صلح و ثبات واقعی در کشور ما تأمین گردد.
سوال اینجاست چه باید کرد تا دشواریهای فوق را کاهش داد؟
به باور ما غرض کاهش شعله های جنگ اعلان ناشده از خارج و جلوگیری از انجام حملات ترورستی، غارتگری و از کشت قاچاق، ترافیک مواد مخدر، گسترش فساد گسترده، غضب بیشتر زمین های دولتی و شخصی، تجاوز بالای کودکان و زنان، دامن زدن انواع خشونت های خانوادگی و خصومت های قومی، لسانی، سمتی، مذهبی، تنظیمی، حزبی و جلب سرمایه داران ملی و خارجی غرض مساعد نمودن زمینه کار برای میلیونها تن افراد بیکار، دسترسی میلیونها تن به تعلیم، تربیه و تحصیل و تداوی مجانی، تطبیق یکسان قانون و عدالت اجتماعی، عملی شدن رشد اقتصادی و مصارف متوازن و تأمین صلح و ثبات واقعی، وقت آن رسیده که تمام نیروهای سالم اندیش، ترقی پسند، آزادی دوست، تحول پسند بدون در نظرداشت سلیقه و علایق شخصی، غرض سهم گیری ده ها میلیون مردم بخاطر انتخاب افراد و اشخاص دانشمند، متجرب، دلسوز به وطن، صادق که از اعتبار ملی و بین المللی نسبت به سایر کاندیدان برخوردار باشد در ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی که در سال 1392 خورشیدی برگزار خواهد شد وظایف ایمانی، اسلامی و وجدانی خویش را انجام دهند. تا به لطف خداوند متعال و سهم گیری نیروهای مسئول و جوابگو در این امر حیاتی و انسانی، دیگر شعله های جنگ اعلان ناشده مردم ما را به گورستان نابودی سوق ننماید و زمینه چور و چپاول برای عاملین آن محدود گردد.
