عید قربان

ای وطندار عید قربان شد قربانت شوم
صدقهی حال خراب و چشم گریانت شوم
نی به خوانت نقل و بادام و نه هم جلغوزهی
سفرهی خالی ز نان و چشم حیرانت شوم
نی خریدی جامهی عیدی به فرزندان خود
مفلس و درمانده هستی من پریشانت شوم
عید سالی میرسد تا خنده و شادی کنیم
این وطندارم بخند تا من غزل خوانت شوم
سفره ات خواهم پر از نقل و نبات و دشلمه
آیم آن روزی چنین تا آنکه مهمانت شوم
ای وطن آباد خواهم، دشمنت زار و ذلیل
این دعا از دل کنم هم من ثنا خوانت شوم
محمد اسحاق ثنا
ونکوور کانادا
۵ جون ۲۰۲۵