اسرار عشق 

رسول پویان  شدم تا همدم نـور آشیان در کهکشان دارم  از این…

کابل زیبا

سیمین بارکزی فرزند عبدالکبیر خان بارکزی 1953 میلادی در یک…

خالە بکر

استاد "بکر محمد امین" (به کُردی: به‌کر محه‌ممه‌د ئەمین) متخلص…

احتمال تحولات بعد از انتخابات در آمریکا و صدای تکانه…

نویسنده: مهرالدین مشید آیا با پیروزی ترامپ آمریکا به افغانستان باز…

                   من وتو 

چرا صدا ی ما را  جها ن  نمی  شنود برای  آنکه …

شناخت با 30 نوع سوگیری در عرفان

دکتر بیژن باران اگر ما بتوانیم خود را تغییر دهیم؛…

خواب  و  رویا

فرزانه ساحل  حسینی دوش  دیدم  که در آغوش  تو ام با…

سارتر،- مبارزی عملگرا، روشنفکری التقاطی؟

Sartre, jean paul(1905-1980) آرام بختیاری سارتر و انقلاب؛ روشنفکران جایگزین پرولتاریا. سارتر(1980-1905.م)، نویسنده…

هجران

شعر تورکی اوزبیکی داکتر فیض الله ایماق با ترجمه ی دری…

قامت با شکوه ی آسمایی و شیر دروازه بار دیگر…

نویسنده: مهرالدین مشید به راستی که جهان بی وطنی دنیای سرد و…

مولانا عبدالرحمن جامی 

نورالدین عبدالرحمن بن احمد بن محمد جامی معروف به مولانا…

آیا این یک آدمیزاد است یا غیر آدمیزاد؟!؟!؟!

سنگ شکن خدا که می دهد نمی پرسد بچه کیستی؟! "اما…

پس منظر اختلاف نظر رهبران طالبان و شکننده گی بقای…

نویسنده: مهرالدین مشید سیطره جویی ملاهبت‌الله و افزایش اختلاف میان جناح…

رهبران فراری

نوشته نذیر ظفر ما را به وحشیان زمـــــان رهبران فروخت خـــــود را…

کجاست

مادر دلسوز بی آزار و غمخوارم کجاست  مادر شیرین من از…

تبار گرایی یا تفوق خواهی تباری ؟

ساحه باقیمانده از آریانا ، خراسان و باختر که بنام…

لوکاچ؛ فیلسوف مجار، مورخ و تئوریسین ادبیات

georg lukacs (1885-1971) آرام بختیاری گئورگ لوکاچ، و دمکراسی سوسیالیستی شورایی. جرج لوکاچ(1971-1885…

په حکومت کولو کې بد، په خبرو کې بد او…

نور محمد غفوري جان کیری د امریکا د خارجه چارو پخواني وزیر هغه…

سروش واژگان 

رسول پویان  خـدا تا در نمـاد بنده یـی مصلـوب آدم شد  محـیط…

«
»

شناخت با 30 نوع سوگیری در عرفان

دکتر بیژن باران

اگر ما بتوانیم خود را تغییر دهیم؛ گرایشات در جهان هم تغییر کنند. گاندی

شناخت سوگیری باور غیرمنطقی است. در تصمیم رفتاری با امری پدید آید. اما خود امر آن باور را نسازد. این فرد است که با کل سامانه احساسی‌ و شیوه‌ ادراک‌ ش، ذهنیت تکرار توهم را سازد. سوگیری میانبر در تصمیم گیری است که اغلب چیز بدی هم نیست. گاهی سوگیری‌ به سازگاری و بقای فرد در محیط کمک کند. سوگیری بنیان ثابت تصمیم گیری در جهان متغیر است.

سوگیری در عرفان با تلقین و تداعی یک دور باطل در ذهن است که خلاقیت، تخیل، نوآوری کلامی ببار آورد. چون عارف از امور اقتصاد و سیاست بری است، تاثیر این داوریها سنجیده نشوند. این اغلاط را عارف با زبان فصیح آب و تاب دهد. ولی صحت و سقم آنها را در تاریخ محک نزده اند.

بیماری شناختی در عارف 3 مرحله شدید، عود کرده، زده به سیم آخر دارد. ولی نشت عرفان در فرهنگ به رکود ذهنی عمومی، تقدیر، قسمت، تحجر، غیرواقعگرایی، افقهای دور تخیل، عدم تعامل، گذشته طلبی، عدم پویش برای آینده، استبداد مطلقه منجر شود. در حالیکه در مدرنیسم سازش، اصلاحات، برد- برد طرفین عمده اند. عرفان سوگیریهای 30 گانه را وارد فرهنگ ایرانی کرد. 

فرهنگ ایرانی ایلی، امتی بوده، مسئولیت فردی رایج نیست، شکست را در اثر نیروی خارجی نه داخلی داند که تبلور سوگیری است. با بالا رفتن سن و تجربه، میل به خودخدمت‌گرایی کاهش ‌یابد. راسل 1942 گفت: “مهم است که بیاموزیم از عقاید متفاوت از خود عصبانی نشویم، بلکه بکوشیم تا بفهمیم چگونه آنها پدید آمده اند.” پژوهش سوگیری نشان دهد: انسانهای تابع فرهنگ و ساختار فردی مغزی ویژه ادراکات، نظرات، تصمیمات گوناگون دارند. 

شناخت یعنی ادراک محیط، پردازش داده ها، تصمیم درست فرد است. شناخت منجر به ادراک، برداشت، بصیرت شود. شناخت زنجیره ادراک، برداشت، تصمیم فرد است. شناخت در ذهن برای اینها ست: دریافت، فهم، کاربرد دانش، اطلاعات، روان، زبان، عصب شناسی در فکر، تجربه، حواس، به روزی آموزش، بهینگی پرورش، هوش مصنوعی.  

پردازش مغز دو بخش دارد: ادراک/ پرسپشن جهانشمول در بشر و جانوران با اعضای سالم؛ شناخت ویژه یا قوطی دارنده معمار برای ترتیب و تنظیم داده های تربیتی، آموزشی، حافظه، باور، منافع، غرایز، عادات. ادراک توانایی دیدن، شنیدن، آگاهی از چیزی با 5 حس تن است. برداشت/ ایمپرشن یا تصور ذهنی ایده، احساس، نظر در باره چیزی یا کسی، به ویژه بدون فکر آگاهانه و شواهد کمیتی در مغز است. 

در جانوران این 2 بر هم منطبق اند. در انسان ادراک و برداشت را معمار سوگیری از هم متفاوت کند که این 2 در تصمیم گیری با واقعیت و رویداد محک زده شوند. این معمار بیطرف نبوده؛ تابع محتوای ذهنی فرد است. این محتوا باور، نفع، دیدگاه، دین، تربیت، تجربیات، عادات فرد را در برگیرد. معمار در قفسه بندی قوطی شناخت بیطرفانه ادراک را پردازش نکند. لذا شناخت برای داوری و تصمیم گیری با سوگیری و خطا همراه شود. 

سوگیری تعصبات زیر را دارد: ملی، دینی، نژادی، فرهنگی، سنی، جنسیت، مالی، اطلاعات، یادآوری/ بازخوانی، بی واکنش/ منفعل، کوس/ نقاره ای، مغایرت، مسکوت، شیفتگی، گزینشی، ناظر، سر شاخ شدن، مودب، تناقض، دم دست، هاله، موافق، مماشات، حسن نظر، اثبات. سوگیری در حوزه های زیر روی دهد: سیاسی، پژوهشی، روانشناسی، آمار، آسیب، نمونه برداری، مثالی، محل کار، خوراک، امور تندرستی. یک سوگیری تلویحی است که در تصمیم گیری، بحث کلامی، پلمیک اجرا شود. 

کنترل، سانسور، مطیع پروری، جامعه را به رکود فرهنگی، کاهش تیراژ کتاب، افت فیلم، کارآفرینی ببرد. البته اینترنت و مهاجرت به خارج تا حدودی جبران مافات کنند. ولی یک فرهنگ نیاز به آزادی بیان، ظهور سلایق، فعالیتهای تجارتی دارد تا با دیگر فرهنگها رقابت کند. ملل کوچک سنگاپور، قطر، اسراییل به شکوفانی اقتصاد و رفاه عمومی رسیده اند. 

سوگیری‌های شناختی از همه الگوها و الگوریتم‌های ابداعی حاصل شود. آنها از تولد، یادگیری، حل مسئله، تصمیم‌گیری در فرد انباشت شوند. کاربرد آنها انحراف از واقعیت، نتیجه‌گیری‌ بد، تصمیم‌گیری بد، بحث غیرمنطقی را ببار آورد. فون نویمان، مورگن شترن نشان دادند: افراد همیشه گروهی ترجیحات خاصی دارند که در تصمیم‌گیری امور بکار برند. 

4 ویژگی‌ 30 نوع سوگیری شناختی اینها یند: ۱-همیشه در انحراف از واقعیت بروز پیدا ‌کند. ۲- به‌طور سازمان یافته در گروهی از جامعه رخ ‌دهد؛ نه فقط در یک نفر. ۳- اجتناب از آن دشوار است؛ حتی اگر به فرد گفته شود. ۴- در آن، مسیر تصمیم‌گیری متمایز از مسیر درست پردازش اطلاعات در مغز است.

سوگیری‌ شناختی/ کاگنتیو بایس خطای ذهنی است که بطور نظام‌مند به گرایش، نگرش، وهم یا باوری غلط منجر شود. در تصمیم‌ گیری، استدلال، ارزیابی، یادآوری، ادراک، شناخت فرد تاثیر ‌گذارد. لذا گذار جامعه از واقعیت به هپروت نکند. زیرا در تحلیل سیاسی این گذار ضایعه ملی ببار آورد. نمونه: انقلاب بضد استبداد قبلی با محدودیت کتاب و سازمان که منجر به استبداد بعدی با محدودیت اجتماعی و افت حقوق زنان شد. 

سوگیری یا سوگرایی یا گرایستگی، گرایش به جانبداری از یک امر بدون بررسیِ درستی یا نادرستی آن است. با امتناع از لحاظ کردن بدیلهای آماری و منطقی همراه است. سوگیری غالباً ناآگاهانه در داوری فرد اثر گذارد. غالباً به سوءتفاهم و تعارض انجامد. افراد می‌توانند در دفاع یا در برابر یک فرد، قومیّت، ملّت، مذهب، طبقهٔ اجتماعی، حزب سیاسی، اُلگوی نظری، رئوس ایدئولوژیک در حوزه‌های علمی دچار سوگیری شوند. سوگیری به‌معنی یک جانبه‌گرایی، فاقد دیدگاه بی‌طرفانه یا نداشتن یک ذهن باز است. به شکل‌های مختلف نمود یابد؛ به پیشداوری و شهود ربط دارد. ویکی/ سوگیری.

سوگیری در جهان سده 21 بر عدم رقابت با غرب، فقیرتر شدن مردم، عدم خلاقیت کسبی، فنی، هنری کنترل داشته؛ شادی، تفریح، مد پوشاک را محدود کند. عرفان و دین باید به روز شوند. شاعر انگلیسی بلیک گفت: “کسی که هرگز عقیده خود را تغییر نمی دهد مانند آب ساکن است و خزنده ذهن را پرورش دهد.” 

سوگیری در روان شناسی را آدلر اتریشی توضیح داد. سوگیریِ شناختی تکرار یا پافشاری اشتباه در اندیشیدن، ارزیابی، یاد آوری، بخاطر سپاری، الگوی انحراف از داوری منطقی، هنجاری، نرمال است. در آن  استنتاج ممکن است نامعقول باشد. در پردازش ورودی‌های پیشین در حافظه جا ‌گیرد. سوگیری شناختی مخل ادراک است که رفتار فرد در جامعه را بسازد؛ نه ورودی ‌های کنونی او. بنابراین، سوگیری شناختی در تصمیم به تحریف درک، داوری نادرست، بیانات من درآوردی، تاویل غیر منطقی، بی‌خردی، خودستایی منجر شود. 

سوگیری در نخبگان در سازمان سیاسی در قهرمان انگاری، توهم، تکروی، انشعاب بروز کند. شکل‌ گیری واقعیت اجتماعی یک فرد، رفتار وی در جامعه را دیکته کند؛ نه ورودی‌های عینی او. بنابراین سوگیری شناختی به سوداگرایی، تحریف ادراکی، داوری، تفسیر نابخردانه منجر شود. 

در سوگیری تعصب، پیش‌داوری، جزم‌اندیشی، خطای بنیادی، برچسب‌زدن، پس‌نگر، بازیگر-مشاهده‌گر. ایدئولوژی در زمان ثابت مانده؛ از تغییرات محیط بری است؛ متکی به مفسر صاحب قدرت است. عقیده نظر فردی است که از تجمیع عقاید بیرون از ذهن، باور، اختلال ذهنی، منطق در موقعیت ویژه بیان یا تصمیم گیری شود. سوگیری شناخت 30 نوع در تصمیم‌گیری است: 

ادراک گزینشی، فروپاشی انگاری، تازگی انگاری، نوآوری گرایی، اعتماد به نفس کاذب، نتیجه نگری، اثر شترمرغ، پیوندانگاری، پس نگری، انگ بیدرنگ، قالب بندی، محافظه کاری، خوشه انگاری، پشتیبانی از انتخاب، نقطه کور تعصب، اعتقاد گرایی، منفی نگری، خودخدمتگرایی، تاییدی، همپوشانی گرایی، دوام نگری، بردباخت انگاری، لنگر انداختن، راه حل دم دست، چشم و همچمشی، چند تای دیگر. در فرصت آتی، 30 نوع سوگیری شناختی با شواهدی در منطق الطیر عطار بررسی شوند. 

1 ادراک گزینشی، ذهن را هر چه درست ‌پندارد دریافت کند؛ هر چه را مخالف پندارد نادیده گیرد. پس دریافت اطلاعات فیلتر ‌شود. فرد تصویر را آن طور که دوست دارد ‌بیند؛ نه آن گونه که واقعاً هست. عوامل انگیزشی امید، آرزو، انتظار و عوامل شناخی باور پیشین، عادت، دلبستگی عاطفی آن را سازند.

سوگیری تابع عادت است. عادت رفتار روتین/ تکراری، ناآگاهانه، گرایش، ثابت، مکرر است؛ ترک آن مشکل است. البته در جهان مدرن با تغییر سریع عادت فرد ناهنجار جلوه کند. عادت در جامعه با رسم، آداب، رسومات مترادف شود. در روانشناسی تعریف شده: عادت یک روش ثابت فکر، اراده، احساس حاصله از تکرار پیشین تجربه ذهنی است. فرد متوجه آن نیست. زیرا نیازی به اریابی خود در اجرای وظایف روتین نمی بیند. 

روتین یک سری کردار منظم فرد است. در برنامه نویسی رایانه یک سری اجرای وظایف برای نتیجه خاص است. عادت اجرای روش منظم نه به دلیل خاص است که دو لوپ/ اجرای حلقوی نام دارد. در ارتش عادت یکی از اصول آموزش سرباز است. نمونه:    شیپور سحرخیزی، حمام، خبردار در حضور مافوق. مثل فارسی: ترک عادت موجب مرض است. ناپلئون گفت: عادت کنیم که عادت نکنیم. عادت، سلیقه، ترجیح فرد بمرور در محیط و غرایز شکل گیرند.

ترجیح علاقه بیشتر به یک بدیل از چندین گزینه است؛ برتری یک گزینه به دیگر گزینه ها ست. سلیقه احساس هم رجحان فرد برای یک گزینه است. ترجیح مزه خوراکی. روتین بفارسی روزمرگی، کار/ برنامه ی روزمره، کار تکراری  بنا به عادت، روال، جریان / امر / کار عادی، عادت جاری، کار و فعالیت روشمند روزانه، کار /روال همیشگی. در پیشاسرمایه داری تغییرات ابزار تولید ناچیز و ایستا بود. لذا همه امور روتین بودهغ نیازی به شک، چارهجویی، نوآوری نبود. کشاورزی ایران تا اواخر سده 20 همان ابزار عهد کورش کبیر گاوآهن، آسیاب، خرمنکوبی، داس بود. لذا عادت تحجّر فکری را زاید.   

2 تازگی‌انگاری، ذهن وزن بیشتری به اطلاعات تازه بدهد تا داده‌های قبلی. تجربه تازگی‌انگاری برای هر کسی آشناست. گاهی وقتی فرد برای نخستین بار با موضوعی آشنا شود به غلط گمان کند آن موضوع برای دیگران نیز تازگی دارد. اما بعد ‌دریابد که سالیان زیادی از عمر آن موضوع ‌گذرد. رک بهمن شهری

3 نوآوری‌گرایی، فرد برای فواید یک محصول جدید بیش از اندازه ارزش گذارد. در حالی که به محدویت‌های همان محصول اهمیت ندهد. پس فرد ‌پندارد کل جامعه باید نوآوری را بدون هیچ تغییری بپذیرد. نمونه: نوآوری خودرو درشگه و گاری کنار زد. ولی آلودگی هوا و بیماری ریوی را افزود.

4 اعتماد به نفس کاذب، اطمینان فرد به داوری‌هایش فراتر از دقت عینی آن داوری‌ها است. برخی بیش از اندازه به توانایی‌شان اطمینان دارند. ریسک‌های بزرگ‌تری را در زندگی روزمره ‌پذیرند. اعتماد به نفس کاذب در میان نخبگان پدیده‌ای شایع است. زیرا بیشترشان به غلط گمان ‌برند که همیشه حق با آنها ست. قوه داوری انسان در مقابل این سوگیری بسیار آسیب‌پذیر است. این اعتماد چنان رشد کند که فرد همه تصمیمات را بنا بر نظرات خودش بگیرد. هیچ توجهی به واقعیت‌ها و مشورت‌های کارشناسان نکند. فرد بنا به دلخواهش عمل کند؛ نه آنچه واقعاً دارد اتفاق می‌افتد.

اعتماد به نفس کاذب امور اخلاقی را گاهی ناچیز کند. در داوری اخلاقی، بیشتر مردم گمان کنند از دیگران اخلاقی‌تر عمل کنند. در پژوهشی آمد: بیش از نیمی از افراد خود را به لحاظ اخلاقی در 10% بالای جامعه ‌دانند. خیلی‌ها به سادگی پندارند آدم‌های خوبی اند؛ در هر چالش اخلاقی کار درست را انجام ‌دهند. اعتماد به نفس کاذب خیلی‌ها در بیان کمک به نیازمندان غلو کنند. آنها در بیان امور خیریه و داوطلبانه وقت گذارند اغراق کنند. اعتماد به نفس بیش از اندازه می‌تواند سبب شود فرد بدون تأمل کاری را انجام دهد. این درست جایی است که احتمال سر زدن عمل غیراخلاقی بسیار بالا ست. رک شهری.

برای شفای این تعصب: در زندگی روزمره به واقعیت‌ عینی همیشه توجه شود. با نتیج داوری خود صادق باش. به انتقاد دیگران بویژه افراد مورد اعتماد با شکیبایی گوش ده. از مقایسه خود با دیگران بپرهیز. در پایبندی به تعهد جدی باش. وقتی کاری را قبول کردی در محاسبه انرژی و زمانی که باید صرف کنی واقع‌گرا باش. هر چند راهکارهای بالا در کاهش اعتماد به نفس کاذب نقش دارند؛ اما نباید فراموش کرد تا این راهکارها بدل به عادت نشوند نتوان از شر اعتماد به نفس کاذب در امان ماند. منبع بالا.

5 نتیجه‌نگری، ذهن وقتی برای تصمیم‌گیری، داوری کند به جای آنکه کل فرایند تصمیم‌گیری و کیفیتش را مد نظر قرار دهد فقط به نتیجه تصمیم اهمیت دهد. نتیجه‌نگری باعث ‌شود فرد به وقایع گذشته ‌توجه نکند. او وقایعی را نادیده بگیرد که منجر به نتیجه ‌شوند. در عوض بر نتیجه تاکید زیادی ‌کند. وقتی قرار است درباره کیفیت تصمیم‌های خود داوری کرد، بهتر است فقط نتیجه را در نظر نداشته؛ شرایطی را هم که منجر به آن تصمیم شده در نظر گرفت.

بهترین راه برای درک درست تصمیم‌ و داوری درباره کیفیت‌ش این است که کل فرایند را مد نظر قرار داد. چه شرایط آغازینی منجر به فلان تصمیم شد؟ در هنگام تصمیم‌گیری چه اطلاعاتی در دسترس بود؟ از چه چیزهایی او باخبر نبود؟ آیا می‌توان فرایند دیگری را تصور کرد؟ آیا مشورت و بازخورد دیگران بکار رفت؟ آیا پژوهش کافی پیش از فرایند تصمیم‌گیری انجام شد؟ آیا همه منابع موجود بکار رفت؟ آیا اصلا آن تصمیم‌گیری لزومی داشت؟ اهداف اولیه‌ از چنان تصمیمی چه بودند؟ آیا به همه اهداف ش رسید؟

6 اثر شترمرغ، ذهن گرایش دارد از برخی امور دائماً چشم‌پوشی کند. اصطلاحا خودش را قایم کند. در این گونه مواقع فرد ترجیح ‌دهد سرش را مثل کبک زیر برف پنهان کند. این خطای شناختی سبب ‌شود فرد اطلاعات ضروری فراوانی را از دست بدهد. زیرا ترجیح ‌دهد با آن اطلاعات کاری نداشته باشد. در نتیجه هم خود فرد دچار خطای بنیادی در داوری‌ ‌شود هم اعتماد دیگران را به تدریج از دست ‌دهد. زیرا در جاهایی که لازم است باشد یا غایب شده یا منفعل باشد.

افراد بهتر است هیچ‌گاه خود را از دریافت اطلاعات محروم نکنند. زیرا صرف داشتن اطلاعات نمی‌تواند آسیبی به تصمیم نهایی بزند. در زمان تصمیم‌گیری با پرسیدن چند پرسش ساده می‌توان اثر شترمرغ را تشخیص داد. آیا علاوه بر آنچه فرد ‌داند اطلاعات بیشتری هم هست که می‌تواند به دست آورد؟ آیا آن اطلاعات را دنبال کند یا از آنها چشم‌ پوشد؟ در صورت چشم‌پوشی چرا آن اطلاعات اضافی را نادیده گیرد؟ وقتی کاری از دست ش ساخته نیست، لازم نیست اطلاعات بیشتری دریافت کند. چون احتمالا دریافت اطلاعات بیشتر فقط حال ش را بدتر ‌کند.

7 پیوندانگاری پدیده‌ای است که ذهن پندارد پدیده الف به پدیده ب ربط دارد. در حالی که در واقعیت بین آن دو پدیده پیوند معنادار نباشد. پیوندانگاری زمانی رخ ‌دهد که فرد به اشتباه بیش از اندازه به یک نتیجه تکیه ‌کند. از نتایج دیگر چشم‌پوشی ‌کند. نمونه: پیوندانگاری ارتباط معناداری بین زندگی در روستا- یعنی 80% جمعیت پیشاسرمایه داری با فرهنگ ایلخانی و دهقانی- و رفتار رعایا آنجا سازد که وجود ندارد. 

در نبود علم، روستاهای مجزا از هم- خرافات، اعتقاد به جادو، تعصبات جنسیتی، قومی، قبیله‌ای متحجر، تعمیق، بنیانی شوند. یعنی نیروی غیب و زندگی روزانه رابطه پندارند. جن، پری، آل رابطهای عالم غیب و محیط کار تخیل شوند تا پرسشهای عوام پاسخ یابند. چه پیوندی بین چله نشینیی عارف و خدای خالق انسان و آفریدگار کیهان است؟

در اینگونه موارد ذهن 2 پیشامد مستقل را به اشتباه به هم پیوند ‌زده؛ بین این 2 با خاطرات گزینشی موافق با یکی تبعیض گذارد: خاطراتی را که به آسانی به یاد ‌آورد، بیش از اندازه مهم تلقی کند. خاطراتی را که به سختی به یاد آورد، کمتر از حد معمول. تفکر شکیبا، رجوع به منابع علمی، مشاوره با افراد آگاه- تاثیرات مخرب پیوندانگاری را  کمینه کند.

8 پَس‌نگری برای داوری فرد، پس از وقوع رویداد است. او با گفتن “به دلم از اول برات شده بود؛ از اول مقلوم بود چنین خواهد شد” القا ‌کند که آن رویداد پیش‌بینی پذیر بود. ولی در آغاز دلایلی برای پیش‌بینی نداشت. این سوگیری با بازسازی حافظه در یادآیی، خاطرات را با باورهای کاذب ‌مخدوش کند. پس از حل معما، پاسخ آسان شود. پس‌نگری 3 گرایش دارد. 1- “انحراف حافظه” که ذهن پیش‌بینی پیش از رویداد را به یاد نیآورد. 2- ذهن  رویداد  را “اجتناب‌ناپذیری” پندارد؛ یعنی گرایش به جبری بودن آن. 3- فرد به “پیش‌بینی” رغبت داشته؛ با بصیرت/ به دل برات شدن، وقوع آن را دید. 

هرگاه هر 3 گرایش خبط حافظه، جبری بودن، پیش بینی با هم پدیدار ‌شوند، امکان پس‌نگری افزایش ‌یابد. برای رفع آن، باید چیزهایی را به یاد آورد که هیچگاه روی نداده اند؛ یا وقوع‌شان نامحتمل ارزیابی ‌شدند. با مرور چنین رویدادهایی، ذهن ‌دیدگاه تراز‌تر به واقعیات یابد. نمونه: فروپاشی 1991 اردوگاه، انقلاب 57، تصادم هواپیما با برج دوقلو نیویورک در 11 سپتامبر 2011 آن از پیش پیش بینی پذیر نبودند. با پس نگری پس از وقوع آنها، تئوری توطئه بافته شود.

9 انگ‌ بی‌درنگ، ذهن پس از وقوع رویداد، گمان ‌کند از اول از آن خبر داشت. فرد در توضیح و داوری رفتار دیگران بر شخصیت و ویژگی‌های ذاتی بیش از اندازه تاکید ‌کند. عوامل محیطی و شرایطی را که آن فرد در آن قرار دارد حذف کند. از این باور برآِید که رفتار انسان‌ بازتاب شخصیت‌ او ست. مثل فارسی: از کوزه همان برون تراود که در اوست. در حالیکه کوزه در معرض نیروهای محیط است. با انگ بی‌درنگ فرد باور کند که بدکاران حتماً منش بد داشته؛ دیگر سجایا و شرایط فرد را نبیند. 

فرد رفتار اختیاری دیگران را به شخصیت آنها نسبت ‌دهد. ولی رفتار اتفاقی را به شرایط نسبت دهد. نمونه: کسی را مقصر خواندن، بدون محکمه، انگ زدن است. عقبماندگی ایران را نه از عدم انقلاب صنعتی بلکه از حضور استعمار داند. چرا در داوری با دیگران سخت ‌گیر بوده؛ ولی بر خود اغماض شود؟ در باره استعمار بدگفته ولی در باره بومیان تنبل چیزی نگوید. انگ بی‌درنگ با تفکیک منش و شرایط از هم، در رفتار فرد کاهش یابد.

10 قالب‌بندی بر تصمیم‌گیری، ذهن را سوگیر ‌کند. بسته بندی بر تفکر فرد اثر گذارد. قالبندی عرضه یک گزینش و  واکنش‌های گوناگون بر مخاطب دارند. بسته‌بندی مثبت‌تر تاثیر تبلیغی دارد که صفات اصلی ثابت مانند. ذهن قالب‌ها را بنا بر دانش فرد به سود و زیان تقسیم کند. قالب شامل واژه‌بندی، تصاویر، زمان، مکان، شرایط گزینش است که تاثیر در تصمیم‌گیری دیگران دارد. بروز قالب‌  از درگیری عاطفی مخاطب گرفته تا فشار اجتماعی می تواند باشد. 

در قالب بندی نهی از منکر، امر به معروف و لحن هم بر عرصه ودرک پیام بر مخاطب اثر گذارند. تصمیم‌گیری هر امری با ارائه و تفسیر صورت مسئله بستگی دارد. بویژه دربارة امور مالی، امنیتی، سلامتی، قالب بندی در تصمیم گیری دخیل است. آیا نتیجه خوب یا اجتناب از بد مد نظر است؟ نمونه لحن: بفرما، بشین، بتمرگ. چه گفته شود مهم است؛ ولی چگونه و در چه قالبی گفته شود هم مهم است.

11 فروپاشی انگاری گرایش به گذشته‌نگری مثبت و آینده‌نگری منفی دارد. فرد باور دارد که یک سامانه یا نهاد فروپاشد. در توهم است که قدیم گل و بلبل بود. او به گذشته فراق‌زده نگرد. در حافظه ش سختیهای گذشته زایل شده؛ دشواری‌های کنونی پر رنگ ‌شوند. فروپاشی‌انگاری با نوستالژی یا غبطه گذشته رابطه دارد. روان‌شناسی اجتماعی نشان ‌دهد: هرگاه زمان حال برای فرد تحمل ‌ناپذیر شود؛ چالش‌ها پیش رویش ‌پیدا شوند، ذهن به آخرالزمانی روی ‌آورده؛ یک ساز و کار عاطفی بکار برده؛ تا تحمل حال را آسان‌تر کند. رک شهری.

اشپنگلر، نویسنده آلمانی در کتاب “فروپاشی غرب” یک سده پیش به رابطه زوال انگاری و سختی اوضاع فرد ‌پرداخته؛ پیش‌گویی کرد: تمدن غرب در حال فروپاشی است. پژوهش ۲۰۰۵ دانشگاه استنفورد 2 دلیل برای فروپاشی‌انگاری را نشان داد. 1- ذهن فرد در 70سالگی دچار “پرش خاطره” شود. سپس فرد خاطرات 10 تا 30 سالگی را بهتر از میان‌سالی به یاد ‌آورد. ناگهان خاطرات نوجوانی و جوانی به خاطرات اکنون پرند. با پرش خاطره، گذشته‌ی سالم و سرخوشی فرد با جزییات در یاد ماند. آنگاه فرد انگارد قدیم‌ها همه چیز بهتر بود.

مثبت‌نگری به گذشته همراه پرش خاطره به شکل‌گیری فروپاشی‌انگاری کمک ‌کند. علوم شناختی نشان ‌دهند: هرچه سن بالاتر ‌رود، ذهن ترجیح ‌دهد خاطرات مثبت را یادآوری کند تا منفی. مغز کم‌کم خاطرات مثبت را پررنگ ‌و خاطرات منفی را کمرنگ کند. با پرش خاطره خاطرات مثبت گذشته پررنگ‌تر شوند، پس امروز از دیروز بدتر شود. پرش خاطره همراه مثبت‌نگری فروپاشی‌انگاری را تحکیم ‌کند. 

در فروپاشی‌انگاری، فرد امید و آرزو را از دست داده؛ نقش اجتماعی‌ را جدی نگرفته؛ پس در آن جامعه به تدریج فروپاشی جای واقعیت ‌را گیرد. بخشی از مخالفان امروزی، دوره حکومت ساقط را از اکنون بهتر پندارند. مقایسه تهران در 37 سلطنت مخروبه بود نسبت به دوبی، دوحه، ریاض امروزی. این افراد حذف اطلاعات در ذهن کنند: آمار، ارقام، تصاویر رساندن گاز، برق، تلفن، مترو، اینترنت، قطار، جاده، تلویزیون، دانشگاه، کلینیک. ایران امروز با 75 % شهرنشنینی، 5 میلیون دانشجوی سالانه، 65% دانشجوی زن – معکوس رژیم گذاشته با 70% روستا، 150 هزار دانشجو وسالانه، کمتر از آن در خارج است.

فروپاشی‌انگاری در سده 21 به 5 دلیل پیچیده‌تر است. 1-جمعیت بشر در شکوفانی تاریخ به 8 میلیارد رسید. 2- فقر، بیماری، مرگ زودرس با علوم و ثروت کمینه شدند. 3- جوامع با تنوع زیاد مدارا/ تولرانس به اقلیتها دارد. 4-برابری جنسیتی، حقوق دگرباشان، مرزها در 200 عضو سازمان ملل رو به بهبود اند. 5- رسانه، شبکه، اینترنت، آیفون، اخبار بد را در جهان پخش کند. پس خبر فروپاشی‌انگاری را روزانه دریافت شود. باید گذشته را به خاطر اورده؛ از زمان حال فاصله گرفته؛ خود، جامعه، جهان را در تغییر دیده؛ زایل شود. می توان فروپاشی‌انگاری را کاهش دادرک شهری. 

12 محافظه‌کاری فرد اطلاعات و شواهد قدیمی را بر اطلاعات تازه ترجیح ‌دهد. ربطی به محافظه‌کاری سیاسی ندارد. هر کسی در طیف سیاسی چپ تا راست این خطای شناختی را مرتکب شود. در فرایند تصمیم‌گیری و داوری در محافظه‌کاری، ذهن وزن بیشتری برای گفته های پیشین داده؛ به شواهد جدید اهمیتی ندهد. نمونه: آفرینش و فرگشت. پختی و کرویت زمین.

محافظه‌کاری پردازش اطلاعات در ذهن را مخدوش کند. با فراوانی داده دریافتی، فرد نگران ‌شود. آسان‌ترین گزینه برای رفع نگرانی چسبیدن به باورهای پیشین است که از محافظه‌کاری برآید. با محافظه‌کاری برخی تصمیمات خوب گرفته نشده؛ فرصت از دست رود. برای کاهش محافظه کاری باید با شکیبایی در اطلاعات دریافتی غور کرده؛ پیچیدگی‌ آن‌ را بررسی کرده، پردازش را با منطق محک زد. باید سازگاری با موقعیت جدید و اهمیت به واقعیت‌  تصمیم‌گیری را بهینه کرد. همه داده‌ها و جوانب بررسی شده؛ سپس تصمیم گرفت. رک شهری

13 خوشه‌انگاری- ذهن گرایش دارد رد یک رابطه را در اجزای یک مجموعه بیآبد. در حالی که آن اجزا تصادفی گرد هم آمده‌اند. نمونه: وقتی شخص به ابرها یا برگه‌های شاخه نگاه کند، اشکال‌ معنادار ‌بیند. گاهی فرد فارغ از باور و تمایل حقیقی‌ خویش از دیگران پیروی کند. پیش از هر تصمیم‌ میزان تاثیر دیگران را باید سنجید. مطمئن شد که بدون فکر از دیگران پیروی نشود. 

گیلوویچ نوشت: وهم خوشه انگاری از نیاز انسان به دوراندیشی است. او با این کار ‌کوشد در مجموعه‌ای از داده‌های غیر مرتبط، ارتباطی معنادار بیابد. کشف ارتباط، پیش‌بینی‌پذیری را بالا برد. نیز یافتن الگو لذت بخش است. پیش‌بینی یعنی تقویت عاقبت ‌اندیشی است. در خوشه‌انگاری الگوهای ناموجود پدیدار شوند. یافتن شمای اشیاء برای پیشگیری از غافلگیری فرگشتی است. 

تا سده 20 رویدادهای جبری مانند هواشناسی مدلسازی شدند. ولی بسیاری رویدها اتفاقی بوده که در حساب احتمالات تدوین شدند. خوشه‌ انگاری در ورزش‌، قمار، رویدادهای کتره ای باور غلطی است که با آن فرد به اشتباه ‌‌پندارد احتمال یک پیش‌آمد مستقل در زنجیره رویداد های تصادفی به پیش‌آمدهای قبلی وابسته است. 

احتمال شرطی بیز محاسبه احتمال رخداد پیشامد آ به شرط رخداد پیشامد ب است. ممکن است رخداد پیشامد ب روی احتمال رخداد آ تاثیر گذارد. نمونه: یک تخته نردباز پس از 2 بار جفت 6 به غلط تصور کند احتمال پرتاب بعدی جفت 6 افزایش ‌یابد. باید احتمال پیش‌آمدها را مستقل از هم بررسی کرده؛ بعد تصمیم گرفت تا در تله خوشه‌انگاری نیفتاد. رک شهری.

14 پشتیبانی از انتخاب، ذهن گرایش دارد به گزینه‌ انتخابی صفات مثبت نسبت دهد. نمونه: فرد معمولا پس از ‌خرید احساس مثبتی دارد. حتی اگر آنچه خریده‌؛ نواقصی داشته باشد. از این رو سوگیری را “عقلانی‌سازی پس از خرید” هم نامند. با افزایش سن و تجربه، تاثیر پشتیبانی از انتخاب بیشتر ‌شود. چون فرد نمی‌خواهد بپذیرد که تبلیغات فروشنده بر تصمیم اثر گذاشت. پس به جای پشیمانی انتخابش را عقلانی‌ ‌کند. استوارت میل، فیلسوف سده 19، نوشت: ریشه نیمی از خطاهای مهلک انسانی در خودداری از نقد پس از تصمیم‌گیری است.

15 نقطه کور تعصب، فرد سوگیری در داوری دیگران را تشخیص ‌دهد؛ اما نه در داوری خودش. همه ‌پندارند از دیگران کمتر جانبدار ند، فارغ از تصمیمات خوب و بد خود. باور به متعصب‌تر بودن دیگران مخرب است زیرا فرد زیر مشورت زده؛ به توصیه‌ دیگران اعتناء نکند. فرد در جلسات حرفه‌ای، بازآموزی، پرورشی، آموزشی یا شرکت نکند یا توجه نکند. سیاستمداران روزنامه‌نگاران را به تعصب متهم ‌کرده؛ رسانه ها را انتقاد کنند. خود منصف و معتدل نیستند. نقطه کور از بی‌توجهی برآِید. باید پیش از داوری در باره دیگران، نظر خود را مرور کرد؛ به منابع علمی و افراد مطلع رجوع کرد؛ تا پشتوانه قوی‌ برای نظر خود داشت.

16 اعتقادگرایی فرد هر استدلال را ‌با توجه به باورپذیری نتایجش داوری ‌کند؛ به جای اینکه قدرت استدلال را بررسی کند. او هر استدلال را با باور خود محک زند. اگر همخوانی داشت؛ پذیرا شود. فرد از فکر منطقی دور شود. زیرا فقط به نتیجه استدلال تکیه کند. اگر نتیجه بیرون از باورهاش است، کل استدلال را ندید ‌گیرد. او منطقی فکر نکرده؛ زیرا باور و نتایج را پسند ‌کند. 

صرف منطقی بودن و فهرست کردن سود و زیان کافی نیست تا دیگران قانع شوند. برعکس بهتر است تمرکز بر این باشد که چگونه فلان چیز یک مسئله واقعی را برایش حل کند. در ضمن از نظام اعتقادی‌ش بیرون نباشد. بیشتر افراد صورت مسئله را از راه‌ حل ش بیشتر دوست دارند. رک شهری.

توهمات بصری ناشی از زمینه یک تصویر، آنچه را فرد بیند معنا بخشند. زمینه اهمیت دارد؛ زیرا انتظار فرد را از آنچه ممکن است ببیند تنظیم کند. با این انتظار، نتوان آن را به شکل دیگری دید! تعصب یک فرآیند است که در طول عمر تنظیم شود. در این سوگیری فرد اغلب استدلالی را ‌پذیرد که با باور‌ش سازگار است. بدون حتی منطقی بودن دلایل را بررسی کند. 

او استدلالی را حتی اگر منطقی و عقلانی باشد، در صورتی که بیرون از نظام ارزشی‌ او باشد، رد کند. الکساندر لوریا  ۱۹۷۷-۱۹۰۲ ، استاد دانشگاه قازان روسیه از پژوهش خود نتیجه گرفت: اعتقادگرایی اجازه نمی‌دهد فرد منطقی فکر کند. زیرا فقط به نتایج استدلال تکیه ‌کند. وقتی نتایج بیرون از باورش است، کل استدلال را نادیده ‌گیرد. 

یکی از چالش‌های آموزش روش‌های آماری، مقابله با اعتقادگرایی است. باید به دانشجویان آمار، شک‌گرایی را آموزش داد تا در زمان گزارش و نتیجه‌گیری به اعتقادگرایی دچار نشود. چه وقتی نتایج با باورهایشان سازگار است چه وقتی که بیرون از نظام اعتقادی‌شان است. راسل نوشت: «وقتی توجه شما به چیزی یا فلسفه‌ای جلب می‌شود، تنها پرسشی که باید از خودتان بپرسید این است: واقعیت‌ها چیستند و این واقعیت‌ها بر چه حقیقتی دلالت دارند. نباید آنچه را دوست دارید حقیقت داشته باشد، یا فکر کنید حقیقت بودنش برای جامعه مفید است، شما را منحرف کند. فقط ببنید واقعیت‌ها چه هستند.» کانت گفت: علم مطلق است و حقیقت ابدی. 

به جای اینکه به طرف مقابل بگویید تو اشتباه فکر ‌کنی، بهتر است تبیین کنید چرا من فلان اعتقاد را دارم. از طرف مقابل بخواهید روشن کند که چرا وی اعتقادش چیز دیگری است. این گونه بهتر می‌توان سوگیری اعتقادی را تشخیص داد. احتمالا بهتر می‌توان درک کرد که آیا فرد دارد خود را گول زند یا نه. ضمن اینکه گفتگو سازنده‌تر خواهد بود. رک شهری.

منابع. ‏2024‏/11‏/09 فاکتها از ویکی پیدیا با ویراست آمدند.

چرا دانستن سوگیری‌های شناختی مهم است؟ بهمن شهری، 2018 بی بی سی.

سوگیری‌های شناختی: محافظه‌کاری 2019 بهمن شهری https://www.bbc.com/persian/science-46399462