خداوند و ماده فلسفی
نوشته : صوفی کریم نورانی
مورخ۲۲ جنوری سال ۲۰۲۱
قسمت سوم
در بحث امروز ما زمان ، خلا یا فضا ، مکان ، ماده انرژی و خداوند است که کدام یکی از اینها اول بدنیا امده اند. خداوند چه است . ایا خالق جهان مادی است یا همه؟
زمان : عبارت از وقتی است که بالای ماده می گذرد. زمان به ۳ شکل تقسیم شده گذشته حال و آیند. زمان همیشه جلو میرود. در تعریف فسلفی آن زمان عبارتست از نوع مقدار وکمیت متصل و پیوسته به خصوصیات آن قرار ناپذیر و گذرایی است که بواسط حرکت عارض بر اجسام میشود.
در حقیقت زمان بدون ماده محاسبه شده نمیواند. اگر چه زمان بدون ماده بجلو میرود ولی بدون ماده نفی است.. این جهان گذشته لایتنهای و آینده لایتنهای دارد. زمان قبل از پیدایش ماده مفهوم ندارد . زمان در برابر یک جسم محاسبه میشود و در برابر نیست محاسبه نمیشود. ولی درمجموع جهان هستی ما ازروی زمان محاسبه میشود.الی قرن ۱۹ زمان را موقتی محاسبه می نمودند و زمان را ازلی نمی شمردند ولی در فلسفه فرضی قرن بیست ابعاد تمام کاینات را جمع زمان محاسبه می کنند. طول کاینات +عرض +عمق+ زمان =تمام کاینات .
خلا: در لغت فضای خالی از ماده را گویند. در فسلفه مکان های خالی که بعدا توسط اجسام پر میشود. در حقیقت خلا مکان است ولی خالی از اجسام . فیلسوفهای دینی خلا را بدو قسمت تقسم نموده اند . درون عالم و بیرون عالم ولایتنهای. درینصورت خلا مکان ماده است .قبل از مکان وجود داشته ازلی است. نزد فلیسوفان امروز خلا عبارت از معمار طیعت است. تا فواصل بین ستارگان و
وکهکشانها را ایجاد نموده تا باهم تصادم نکنند. در حقیقت فضا تاریک بدون ماده لایتنهای است تا کهکشان ها فواصل مناسب را گیرند. خلا را کسی نساخته و جسم نیست که ساخته شود.
فضا
فضا عبارت است از یک میدان سهبعدی نامحدود است که جسم فیزیکی در آن وجود داشته همواره واقعات در آن رخ میدهند . فضا فاصله و جهت نسبی دارند . فضای فیزیکی اغلب در سه بُعد خطی بودن تصور میشود یعنی طول عرض و عمق . اما فیزیکدانان نوین معمولاً آن را در کنار زمان به عنوان یک واسطه نامحدود ۴ بعدی به نام فضازمان توصیف نموده اند. مفهوم فضا اهمیتی بنیادین در درک جهان فیزیکی دارد. اما بین فیلسوفان همچنان بر سر اینکه آیا فضا خود یک موجودیت است یا اینکه رابطهای میان موجودیتها دارد اختلاف نظر وجود دارد. تا حال کسی و یا نظریه وجود ندارد که خداوند خلا یا فضا را بوجود آورده باشد. خلا ازلی بوده ماده منحیث یک جسم کوچک در آن بود باش می نماید.
تعریف انشتاین در مورد فضا
در سال ۱۹۰۵ آلبرت اینشتین نظریه نسبیت خاص را منتشر نمود که به این مفهوم خلاصه میشد که فضا و زمان را میتوان به عنوان یک ساختار واحد به نام فضا زمان در نظر گرفت. در این نظریه سرعت نور در خلاء برای تمام اجسام یکسان است. از این موضوع میتوان نسبیت همزمانی نتیجه گرفت که اگر دو رویداد که از دید یک ناظر خاص همزمان هستند ممکن است برای ناظر دیگر همزمان نباشند. اگر ناظرها نسبت به هم در حرکت باشند ممکن است رویدادها از دید ناظر دیگر همزمان نباشند. و اجسام در جهتی که نسبت به او حرکت میکنند نسبی است.
اینشتین پیشنهاد داد که جاذبه ساختار هندسی فضازمان را تغییر میدهد بر طبق نظریه او زمان در مکانهایی با پتانسیل جاذبی کمتر، آهسته تر میگذرد و پرتوهای نور در نزدیکی یک میدان جاذبه کمتر میشوند.
مکان: عبارت از حجم جهان مساوی با حجم جسم به مکان است. مکان تابع جهان مادی است و قبل از پیدایش یا بعد از فناء آن، مکان وجود ندارد. همچنین در غیر عالم ماده مکان وجود ندارد. زیرا اساسا مفاهیمی مانند حجم وسطح ، نمایانگر چهرههایی از وجود اجسام بوده که ذهن، آنها را جداگانه در نظر گرفته است. در حقیقت حجم و سطح جزء علایم موجودات جسمانی میباشند. یک تعداد موجودات ماده نیست و لی آثار ماده است مثال عدد خساب فورمولها ریاضی سافت ورد وغیره. مکانها ازلی نیست.
انرژی
در فیزیک، انرژی توانایی انجام کارویا فعالیت است که به آن به مصرف می رسد، ویا گفته میتوانیم به حرکت در آوردن و یا ایجاد تغییر در ماده تعریف را انرژی گویند. از خاصیت مهم انرژی اینست که انرژی همیشه “حفظ” می شود به این معنی است که نه ایجاد می شود و نه از بین می رود. انرژی بین اشیاء یا سیستمها، توسط فعل و انفعالات نیروها، منتقل می شود. انرژی به چند شکل وجود دارد که عبارتند از انرژی تاریک ، انرژی پوتانشیل ، انرژی الکترونیکی انرژی حرکی انرژی حرارتی انرژی کیمادی و انرژی هستوی است. که جهان مادی از آنها بنا شده است
هرکدام ازین انرژی ها به جای خود فعالیت دارد و لی انرژی تاریک بیشترین حصص جهان مارا گرفته است.
طبق بررسی دانشمندان، انرژی تاریک مقبولترین فرضیه برای توضیح دادن مشاهدات اخیر است که میگویند جهان ما رو به افزایشی بوده با شتاب ثابت منبسط میشود. در مودل استندرد ستاره شناسی جهان شامل حدود ۲۶٫۸٪ ماده تاریک،۶۸٫۳٪ انرژی تاریک است که در مجموع ۹۵٫۱٪حصص جهان مارا گرفته صرف ۴٫۹٪ مادهٔ معمولی است. انرژی در طبیعت وجود داشته ولی ازلی نیست.
ماده : آنچه که دارای ابعاد و وزن باشد ماده است . ماده جسم است که از یک شکل به دیگر شکل تبدیل شده توسط حرکت و حرارت از یکجا شدن پروتون نیترون و الکترون اتم را میسازد که جهان ما ازین ماده تشکیل شده است. از انعکاس و خواص ماده به هزاران مرکبات کیماوی ساخته میشود که جهان هستی ما روی همین ماده می چرخد. وجهان مادی ما یک جسم زنده است. گفته می توانیم که اجسام زنده ۳ نوع است.
1.زنده الکونیکی مانند روبات ها
۲. زنده بیولویکی مانند انسان حیوانات حشرات و غیره
۳. زنده طبیعی مانند حرکت منظم آفتاب و ستاره گان وزمین ، فابریکه جات ساختن ستاره گان ، ساختن هر آفتاب برای دومیلیون ستاره ، ساختن مرکبات کیماوی برای ساختن انواع زنده جانها و غیر زنده جانها ، تسلسل طبیعت ، تولید انرژی وغیره .
پس به این مبجث می رسیم که ماده مغلق ترین و پیچیده ترین اجسام و اشکال را بدنیا آورده و می آورد.باید گفت حیات زنده بیولوژیکی و الکترونیکی یکی از اجزای حیات طبیعی است. حالا سوال پیدا میشود که ما خداوند (ج) را فرموش کرده ایم . که درین مبحث در کجا جستجو نمایم.
اکثرا دانشمندان دین عسیوی و یهودی و اسلام مذهبان به این باور اند که خداوند مافوق ماده بوده او است که ماده را بوجود آورده و در کنترول او اشکال و اجسام زنده و غیر زنده ساخته میشود.و از بین میرود. بنا بر گفته ادیان ابراهیمی خداوند رابطه با انسانها داشته این رابط از طریق روح صورت گرفته است. یهودیها و مسلمانان ابراز می نمایند که خداوند یک نفر از جامعه را بنام پیامبر انتخاب نموده روح خداوند داخل جسم پیامبرمی شود. از آن پس پیامبر هر حرفی و حرکتی که می نماید این حرف و حرکت از خودش نبوده از خداوند میباشد. این حرف را از ابراهیم تا سلیمان و محمد زده و به آن باور داشتند .از روی این عمل کتابهای مذهبی را ایجاد نموده پیروان هردین از خود کتاب دارد و آنرا می پرستند. انها عقیده دارند که کتابهایشان کلام پیغمبر نبوده کلام خدا است. در حقیقت خداوند قانون طیعت است او مانند انسان روح و جسم ندارد که در داخل روح یک انسان شود. در زمان محمد کسی خداوند را ندیده و محمد پیغمبر مسلمانان ادعا داشت که کسی بنام جبرئیل پیام خدا را به او میرساند. یعنی محمد نه خدا را دیده است و نه صحبت با او داشته است. صرف وحی از طریق جبرئیل آنهم به گوش پیغمبر می آمد.
مسلمانان به خود امتیاز داده میگویند پس از مرگ محل بنام دوزخ و جنت است و به این عقیده هستند که تنها مسلمانان به جنت میروند دیگران به دوزخ برای سالها می سوزد . به نظر بنده اینها عدالت خداوندی را فراموش کرده اند که خداوند عادل است .یک انسان بخاطر یک جرم کوچک و یا هیچ جرمی برای میلیونها سال انسانی را در دوزخ عذاب دهد. خداوند به چنین آذیت و آزاری هیچ خوش نمیشود این اضافه گوی در برابر خداوند است.. ما نباید عدالت خداوندی را فرموش کنیم. که بیخود بنده بی گناه را آزار نمی دهد،کافر هندو یا مسلمان باشد.
دانشمندان امروزی معتقد اند این طبیعت و جهان سربخود جور نشده بلکه در موجودیت مکان زمان و انعکاس ماده قدرتی بوجود آمده است که نابود شدنی نیست. یعنی خداوند را میتوان گفت که یک هارد ورد طبیعت است که توسط این هاردورد به میلونها پروگرام یا قوانین طبیعی ساخته شده است. به اساس همین قوانین جهان ما می چرخد. سوال پیدا میشود؟ طور مثال فورمل سرعت مساوی است بر تغیرات مکان بر زمان است . تغیرات مکان بر زمان یکی از فورمول طبیعی است انسان کشف کرده به همین قسم میلیونها قوانین طبیعی دیگر.
آیا خداوند با بندگان در تماس است. نمی دانم تا هنوز کشف نشده ؟. سوال دوم مردم در وقت غم بخداوند رجوع می کنند و از خداوند کمک می خواهند.آیا خداوند کمک می کند . در جواب چنین گفته میتوانیم خیر جز تسکین روح دیگر کمک صورت نمی گیرد. خداوند گروه یا قوم یا دولت که اشتباه کند خود بخود جزا بالایشان می آید تاکه رفع اشتباه نکند جزا ادامه دارد. در حقیقت انسانهای که از قوانین طبیعی خارج میشود خود بخود برای خودجزا انتخاب می کنند. کمک خداوند قوانین اوست . باید دریافت و مطابق به آن عمل نمود. هیچ فردی را کمک نمی کند و هم جزا نمی دهد. طور مثال ویروس کرونا یکی از خطا بشریت است که خشک و تر درآن میسوزد. بنده فکر ی کنم این ویروس از باعث ازدیاد بی حد نفوس و دیگرموارد در جهان نازل شده است تاکنترول طبیعی نماید. زیاده علما علم بیولوژی به این عقیده بودند که طبیعت کار خود را می کند زیرا انسان خانه همه حیوان ونباتات را اشغال نموده بود. وبه همین ترتیب بلاهای طبیعی همیشه با بشر بوده و ختم شدنی نیست.
تا حال ۹۹.۱ فیصد نوع زنده جان که در جهان زندگی می کردند از بین رفته است. یعنی از ۵ ملیارد نوع زنده جان صرف ۹ میلیون آن زنده باقی مانده دیگران به نوبه خود ازبین رفته است. که درین میان حیوانات مختلف وخیلی قوی بوده اند ولی کشتن شان در طبیعت آسان است مثلا با یک ویروس نسل همه حیوانات را از بین برده است. ویا به عوامل مختلف دیگر؟
ادامه دارد