افغانستان جولانگاه اشغالگران و جنگطلبان

(بخش چهارم)
بهرام رحمانی
با نگاهی به ذخایر جهانی گاز طبیعی، تقریبا ذخایر گاز طبیعی به عنوان مهمترین انرژی پس از نفت مصرف میشود. ۴۰.۹ درصد از ذخایر گاز طبیعی جهان در خاورمیانه قرار دارد.
افغانستان هم از لحاظ گاز طبیعی و هم از لحاظ نفت یک کشور ثروتمند در منطقه محسوب میشود. با این حال، افغانستان سالانه ۲۹۱ میلیون نفت بیشتر از ایران، روسیه، عربستان سعودی، ازبکستان و ترکمنستان وارد میکند. در کنار همه این مسایل، دو ذخیره بزرگ افغانستان دارای مس و آهن نیز هست. معادن مس عینک و حاجیگک؛ افغانستان از نظر داشتن معادن مس در جهان پس از کشور «شیلی» در جایگاه دوم قرار دارد. در ولایت لوگر ۲۴۰ میلیون تن معدن مس تخمین زده شده است. مساحت کل این معدن بیش از ۸۰۰ کیلومتر مربع است. طبق محاسبات صنعتی صورت گرفته تاکنون، ارزش اقتصادی این معدن ۱۳ میلیون تن مس است. معدن حاجیگک؛ نظر به گزارشها در کشور ۱۱۰ میلیون تن موجودیت ذخایر این معدن تخمین شده است. تنها این دو معادن بزرگ، سالانه میتواند به شکل چشمگیر درآمد کشور را افزایش داده و کسر تجارتی را کاهش دهد، از سوی دیگر زمینه هزاران شغل را نیز فراهم کند. متاسفانه بنا بر دلایل و چالشهای موجود، تاکنون فعالیتهای علمی و عملی در این دو معادن صورت نگرفته است.
ابته نقش شرکتهای خصوصی در جنگ داخلی افغانستان و غارت اموال و ثروتهای این کشور را نیز نباید نادیده گرفت. علاوه بر ارتشهای رسمی کشورهای عضو ناتو و آمریکا، شرکتهای خصوصی امنیتی در افغانستان حضور داشتند. یکی از این شرکتهای امنیتی خصوصی در افغانستان، شرکت امنیتی پیمانکار جی۴اس (G4S) بوده است.
جی۴اس یکی از بزرگترین شرکتهای امنیتی پیمانکار جهان است که ظاهرا ماموریتش در کابل حفاظت از سفارت بریتانیا و نواحی اطراف آن بوده است. در واقع حمله نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به افغانستان که در سال ۲۰۰۱ روی داد به بازار شرکتهای امنیتی خصوصی رونق داد.
در دو دهه گذشته، تقاضا برای نیروهای مسلح محافظ سفارتخانههای خارجی، پایگاههای نظامی و سازمانهای غیردولتی همچنان بالا بوده است.
شرکتهای آموزش نیروی پلیس افغانستان هم از این قاعده مستثنی نشدند. ضمنا به شرکتهای خصوصی امنیتی اجازه داده شد تا بهعنوان مدیریت ریسکبه ماموریت خود ادامه دهند. یک شرکت امنیتی خصوصی میتوانست مامورانی را که دولت افغانستان استخدام میکرد آموزش دهد و به سابقه آنها رسیدگی کند. به همین دلیل شرکتهای خصوصی امنیتی در افغانستان فعالیت گستردهای داشتند.
برای نمونه شرکت جی۴اس(G4S) گفته است که دارای ۱۲۰۰ کارکن پیمانکار در افغانستان است و از سال ۲۰۰۳ تا کنون در این کشور فعالیت داشته است.
بهگفته این شرکت، نیمی از کارکنان آن افعانستانی و نیمی دیگر خارجی از جمله بریتانیایی هستند. بهجز تامین امنیت سفارت بریتانیا، شرکت جی۴اس(G4S) دارای قرارداد امنیتی با سازمانهای غیردولتی و مشتریانی از میان شرکتهای تجاری بوده است.
این شرکت ماموران امنیتی را انتخاب و استخدام میکرد و آموزش نیروهای ملی افغانستان را هم بر عهده داشت. آماردقیقی از شمار این شرکتها در افغانستان وجود ندارد. یک دلیل عدم دسترسی به اطلاعات این است که مشتریان دولتی این شرکتها میتوانند به دلیل امنیت ملی از دادن هرگونه اطلاعات خودداری کنند. دلیل دیگر ساختار پیچیده این شرکتهاست که بعضی شرکتهای مادر، برخی دیگر شعب آن و یا شرکتهای مشترک امنیتی هستند.
اریک پرنس، بنیانگذار شرکت معروف «بلاک واتر»، یک شرکت خصوصی امنیتی، ادعا داشت که ماموران امنیتی این شرکتها میتوانند نقش کلیدی در خاتمه دادن به جنگ طولانی در افغانستان باشند .او گفته بود «کسانی که در جنگ افغانستان سابقهدار و زبده هستند» را میتواند استخدام کند تا در جنگ شرکت کنند.
بهعنوان نمونه در سال ۲۰۱۲ بیش از صد هزار مامور امنیتی مسلح و غیرمسلح در افغانستان فعالیت داشتند که از سوی وزارت دفاع آمریکا استخدام شده بودند اما ۲۰ هزار نفر از آنها برای شرکتهای خصوصی امنیتی کار میکردند.
در پایان سال ۲۰۱۶ شمار کارکنان شرکتهای خصوصی امنیتی در افغانستان به پایینتر از هزار نفر رسید اما در سال بعد افزایش پیدا کرده است. بهگفته وزارت دفاع آمریکا در اکتبر سال ۲۰۱۸، قریب به ۲۵۰۰ مامور شرکتهای خصوصی در افغانستان حضور داشتند که اکثرا نه از افغانستان یا آمریکا بلکه از کشورهای ثالث بودند.
به گفته اولریش پترسون، دانشیار سیاست بینٔالملل دانشگاه لیورپول، ماموران امنیتی مسلح این شرکتها تنها شمار کوچکی را تشکیل میدهند و اکثر این ماموران خدمات لجستیکی و تدارکاتی را به عهده دارند.
شرکتهای خصوصی همچنین باید تدابیر امنیتی خود را بکار گیرند و همین باعث شده که در دوران حضور نظامی در مجموع شمار این شرکتها افزایش پیدا کند.
از تعداد ۲۵۰۰۰ نیروی امنیتی طرف قرارداد وزارت دفاع آمریکا در افغانستان، ۱۰ هزارتن آمریکایی هستند. به جز ماموریتهای امنیتی که تنها ۱۶ درصد از نقش این شرکتها را تشکیل میدهد، ترجمه، حمایت لجستیکی و پایگاهی، ساختوساز و حملونقل از جمله وظایفی است که آنها بر عهده داشند.
پس از این جنگ، که بیش از ۲۰ سال در افغانستان در جریان بود، این کشور با بحرانهای اقتصادی و نیروی انسانی روبهرو شد. هیچ نوع منابع مالی برای کمک به افغانستان برای بازسازی این وضعیت موجود نبود. پس از ۲۰۰۱، با هدف احیای اقتصاد، بازسازی و گسترش زیرساختها، افزایش قدرت نظامی، تقویت دموکراسی، تقویت آموزش و پرورش، بهداشت و درمان در افغانستان، روند بازسازی آغاز شد، این روند توسط کمکهای خارجی به ویژه آمریکا و البته در راستای منافع سرمایهداری خودشان، تامین میشد. بدین ترتیب، تولید ناخالص داخلی افغانستان و ارزش افزوده معادن در اقتصاد بهدلیل درگیریهای پس از سال ۲۰۰۱ افزایش یافت. تولید ناخالص داخلی این کشور در سال ۲۰۰۲ حدود پنج میلیارد دلار بود، در حالی که در سال ۲۰۱۸ بیش از به ۲۰ میلیارد دلار رسید. در سال ۲۰۱۹ به شمول درآمد ناشی از تولید تریاک به ۲۰.۵ میلیارد دلار رسیده است و ارزش افزوده معادن در سال ۲۰۰۱ بیشتر از یک میلیارد بود و در سال ۲۰۱۸ به بیشتر از دو میلیارد دلار رسید.
جدا از هر مسئلهای که درباره افغانستان توصیف کردیم تولید مواد مخدر و تولید تریاک و هرویین؛ یکی از معضلات مهم این کشور است.
با وجود این که در بیش از دو دهه گذشته، صدها کارشناس و شرکتهای چند ملیتی و دهها سرباز خارجی در افغانستان و كمكهای مالی دولتها و نهادهای بینالمللی و سرمایهگذاریها در این کشور و ظاهرا مبارزه با مواد مخدر؛ اما توليد ترياك و هروئين در اين كشور رونق گرفته است.
اگرچه در ابتدا دولت كرزای، برای جايگزين كردن كشت خشخاش قولهای تشويقی به كشاورزان داد و از سویی روحانيون را برای مبارزه با مواد مخدر به كمك طلبيده بود، اما هيچيك از اين وعدهها و روشها موثر واقع نشدند. گذشته از اين، اكنون ۵۲ درصد درآمد ناخالص افغانستان از طريق فروش مواد مخدر بهدست میآید.
دو كشور همسایه افغانستان، یعنی پاكستان و ايران كه مسير سنتی انتقال هروئين به اروپا به شمار میروند اما در پی بروز جنگ داخلی در تاجيكستان و كشتهشدن بيش از ۶۰ هزار نفر و رشد فزاينده فقر، به بازاری برای مصرف هروئين تبديل شد.
آمريكا آخرين بازار هروئين افغانستان است كه قاچاقچيان پاكستان، آفريقای غربی، آسيای ميانه و روسیه از طريق اير كارگو و اكسپرس پست هروئين را به اين كشور انتقال میدهند. بازار آمريكا نيز همانند اروپا، بستگی به ميزان توليد ترياك در افغانستان دارد. بهلحاظ بهتر بودن راههای ترانزيتی روسيه، حمل مواد مخدر به غرب از مسير شمالی آن ارزانتر از راههای سنتی، يعنی پاكستان و ايران است. و اين مسئله در فروش آن در اروپا و آمريكا نيز به وضوح ديده میشود.
در این دو دهه اخیر، مقامات افغانی اذعان کردهاند كه برای مبارزه با قاچاقچيان مواد مخدر، سربازان خارجی بايد بهطور مستقيم وارد عمل شوند. اما فرماندهان آمريكايی و غیرآمریکایی بهبهانه اينكه منابع كافی برای گسترش ماموريت خود در اختيار ندارند، از ورود به اين ميدان مقاومت کردند.
بهعلاوه در برخی گزارشها آمده است که همین نظامیان خارجی در افغانستان در تولید و فروش مواد مخدر نقش داشته و از این منبع پولهای کلانی نیز به جیب زدهاند.
لازم به یادآوری است که از زمان باستان تا كنون مردم افغانستان به كشت خشخاش، در واقع برای اهداف گوناگون از مسكن دردها گرفته تا توليد روغن خوراكی و صابون، اشتغال داشتهاند. حومه شمالی شهرآرگو واقع در بلوچستان كه زمانی انبار خشخاش بود هماكنون به ظاهر تهی از ترياك است و تقريبا هر خانهای به انبار تامين مصالح ساختمانی و هيزم مبدل شده است.
برخی مقامات دولتی و گروههای افغانستانی درآمد كلانی از ترياك دارند. از جمله عواملی كه باعث مفهوم اقتصاد كاذب برای اين محصول مضر میگردد، اين است كه: در كاشت و برداشت خيلی آسيبپذير و غير اعتماد میباشد، چه بسا يك آفت عادی تمام آن را از بين ببرد؛ كشور افغانستان يك كشور مسلمان است، از آنجا كه در آمد حاصل از آن، مضراتی برای جامعه بشری دارد، مقبوليت شرعی را نخواهد داشت. و از همه مهمتر جان هزاران انسان بر اثر ابتلا به اعتياد ترياك و هروئين مورد تهديد قرار میگرد و از بين میرود. همه اين عوامل پول هنگفت زودآمد ترياك را در رديف اقتصاد درغين قرار میدهد و بهنوعی توصيه يك زيرساخت اصيل اقتصادی جايگزين را در پی دارد.
تا اینجا میتوان به اين نتيجه رسید كه افغانستان دارای قدرت انرژی بالقوه بسيار زيادی است، از انرژی گاز و برق گرفته تا معادن چون طلا، نفت، لعل، لاجورد، ذغال سنگ، آهن و… كه از توانمندیهای پنهان اين كشور بهشمار میرود. و از سوی ديگر اينها كاملا مورد استفاده قرار نگرفتهاند، بنابراين افغانستان دارای يك اقتصاد ضعیف و ناتوان بهصورت بالفعل است. اما در دو دهه گذشته از منابع و زيرساختهای كاذبی چون كمكهای جهانی و بينالمللی، پول بیپشتوانه و از همه بیپايهتر استفاده از پول خريد و فروش ترياك در جريان اقتصاد كشور است كه بیگمان در دراز مدت ضررهای جبرانناپذير بر جامعه افغانستان وارد خواهد كرد. و چه بسا انسانهای بیگناهی از توليد و فروش اين عفريت مرگ در افغانسنان و خارج از این کشور، به كام نابودی كشانده خواهد شد.
نتیجه این که همانطور كه در قسمتهای مختلف بالا بيان شد، افغانستان فعلا از هر نظر از جمله از نظر اقتصادی در دوره گذار از تشنج و درگيریهای خونين با شوروی سابق و جنگهای داخلی از جمله ويرانیهای دوره پیدايش طالبان و در بیش از دو دهه اخیر با اشغالگری آمریکا و ناتو هرچند این کشور گامهایی برای برونرفت از بحران برداشت اما اکنون آمریکا و متحدانش افغانستان را مجددا دودستی تقدیم طالبان کردند و هر آنچه در دو دهه گذشته پیشرفت نامیده میشود در طول چند هفته دود شد و به هوا رفت. در عین حال کلیه ثروتها و حتی جنگافزارهای مدرن آمریکایی همگی به دست طالبان افتاد. در چنین روندی، متاسفانه باز هم افغانستان به سرعت به سوی ویرانی و فجایع انسانی بزرگتر در حرکت است.
(بخش پنجم)
آمریکا چه غنیمتهایی برای طالبان جا گذاشت؟!
یک خبرگزاری انگلیسی در گزارشی نوشت، احتمالا گروه طالبان به بیش از دوهزار خودروی زرهی و حدود چهل وسیله پروازی دست یافته است.
خبرگزاری «رویترز» در گزارشی نوشته است، پس از فرار نیروهای دولتی افغانستان از حملات طالبان، این گروه توانستهاند شمار چشمگیری از تجهیزات آمریکایی را به غنیمت بگیرند.
در این گزارش آمده است، حدود یک ماه پیش وزارت دفاع افغانستان تصاویری از تحویل هفت بالگرد جدید آمریکایی به کابل را منتشر کرد. «لوید آستین» وزیر دفاع آمریکا چند روز بعد بر تداوم پشتیبانی از ارتش افغانستان تاکید کرد.
با این حال ظرف چند هفته طالبان بیشتر مناطق افغانستان را تصرف کرده و تمام تجهیزات برجای مانده از نیروهای ارتش را غنیمت گرفتند. یک مقام آمریکایی که نمیخواست نامش فاش شود به رویترز گفت: «هرچیزی که از بین نرفته باشد اکنون در دست طالبان است.»
مقامات فعلی و سابق آمریکا میگویند نگران هستند که این تجهیزات و تسلیحات برای برخورد با غیرنظامیان استفاده شده یا بهدست گروههایی نظیر داعش بیفتند و یا حتی به دشمنان آمریکا از جمله چین یا روسیه تحویل داده شوند.
بهگفته این مقامات یکی از گزینههای آمریکا در این زمینه، بمباران هوایی تجهیزات بزرگتر از جمله بالگردها است اما این نگرانی وجود دارد که چنین کاری در حالی که آمریکا مشغول تخلیه افراد است، موجب برانگیختن خشم طالبان شود.
یک مقام دیگر آمریکایی به رویترز گفت، با اینکه عدد و رقم دقیقی در اینباره وجود ندارد، اما بر اساس ارزیابیهای اطلاعاتی بهنظر میرسد که طالبان اکنون بیش از دو هزار خودروی زرهی و احتمالا تا چهل وسیله پروازی شامل بالگردهای «بلک هاوک»، بالگردهای تجسسی و پهپادهای نظامی «اسکن ایگل» را در اختیار گرفته است.
«مایکل مککاول» عضو کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا به رویترز گفت: «همین حالا شاهد این هستیم که جنگجویان طالبان سلاحهای ساخت آمریکا را از نیروهای افغان تصاحب کردهاند. این تهدیدی چشمگیر را برای آمریکا و متحدانش ایجاد میکند.»
در این گزارش آمده است، ایالات متحده بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۷، چیزی حدود ۲۸ میلیارد دلار تسلیحات به ارتش افغانستان تحویل داده است که سلاح، راکت، دوربین دید در شب و حتی پهپادهای کوچک برای جمعآوری اطلاعات را شامل میشود.
با این حال تجهیزاتی مانند بالگردهای بلک هاوک در این مدت بزرگترین برتری نظامی ارتش افغانستان در برابر طالبان بود. آمریکا بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۶، ۲۰۸ فروند وسیله پروازی برای افغانستان فراهم کرده است.
یک مقام آمریکایی با اشاره به دشواری نگهداری از این تجهیزات پیشرفته گفت، آنها مکرراً دچار نقص فنی میشوند و نیاز به تعمیر دارد و این مسئله میتواند امیدبخش باشد. با این حال «جوزف ووتل» فرمانده بازنشسته آمریکایی نیز گفت، بسیاری از تجهیزاتی که تحت تصرف طالبان درآمدهاند از جمله وسایل پروازی، مجهز به فناوریهای حساس آمریکایی نیستند.
رویترز در ادامه نوشت، آمریکاییها از سال ۲۰۰۳، دستکم ششصد هزار قبضه تسلیحات پیادهنظام از جمله مسلسلهای ام۱۶، ۱۶۲ هزار قطعه تجهیزات مخابراتی و ۱۶ هزار دوربین دید در شب به ارتش افغانستان تحویل داده است.
یک دستیار کنگره آمریکا در اینباره به رویترز گفت: «توانایی عملیاتی در شب، یک مولفه واقعی تغییر دهنده بازی است». ووتل و چند مقام دیگر آمریکایی نیز گفتند تسلیحات سبکی که تحت تصرف طالبان درآمدهاند، از جمله تیربارها، خمپارهها و تجهیزات توپخانهای میتوانند به طالبان در برابر گروههایی که در برابر آنها مقاومت میکنند، از جمله در دره پنجشیر برتری نظامی دهند.
از سوی دیگر «اندرو اسمال» کارشناس مسائل چیز گفت، ممکن است طالبان به چینیها اجازه دستیابی به این تجهیزات را بدهند. اما به باور یک مقام آمریکایی دیگر، پکن احتمالا به این نوع تجهیزات نظامی آمریکایی دسترسی دارد.
رویترز در پایان نوشت، کارشناسان معتقدند، اوضاع افغانستان نشان میدهد که آمریکاییها باید برای پایش تجهیزات نظامی که به متحدانشان میدهند، راههای بهتری پیدا کنند.
خبرگزاری آسوشیتدپرس در بررسی هزینههای جنگ افغانستان اعلام کرده که افغانستان در خصوص هزینههای جانی، بیشترین هزینه را پرداخت کرده است. از سال ۲۰۰۱، دستکم ۴۷ هزار و ۲۵۴ غیرنظامی افغان در این جنگ کشته شدهاند. این آماری است که دانشگاه براون در پروژهای برای تخمین هزینههای جنگ افغانستان منتشر کرده است. علاوه بر این ۷۲ روزنامهنگار و ۴۴۴ امدادگر گروههای بشردوستانه نیز در جریان این جنگ کشته شدهاند. دولت افغانستان آمار تلفات جنگ را با هدف ممانعت از اثرات منفی آن، منتشر نمیکند اما برآوردها نشان میدهد که بین ۶۶ تا ۶۹ هزار سرباز افغان در این جنگ جان خود را از دست دادهاند. این جنگ همچنین موجب شده ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار تبعه افغان خانه و کاشانهشان را ترک کرده و از کشور خارج شوند که بیشترشان راهی کشورهای ایران، پاکستان و کشورهای اروپایی شدهاند. علاوه بر این تعداد، چهار میلیون افغانستانی نیز در داخل کشور خودشان آواره شدهاند. این آمار زمانی دردناک میشود که بدانید جمعیت کل افغانستان ۳۶ میلیون نفر است.
و اما در مورد تلفات نیروهای آمریکایی، آنچنانکه گزارشها نشان میدهد حدود ۲ هزار و ۴۴۲ تفنگدار آمریکایی در افغانستان کشته شده و تعداد ۲۰ هزار و ۶۶۶ نفر نیز مجروح شدهاند. این آمار از سوی وزارت دفاع آمریکا اعلام شده است. در گزارش پنتاگون درج شده که ۳ هزار و ۸۰۰ نفر از نیروهای شرکتهای امنیتی خصوصی که از سوی ارتش آمریکا در افغانستان به خدمت گرفته شده بودند نیز کشته شدهاند.
کشورهای عضو ناتو نیز در این جنگ تلفات داشتهاند و در طول ۲۰ سال گذشته، تعداد یک هزار و ۱۴۴ نیروی نظامی از ۴۰ کشور عضو ناتو در افغانستان جان خود را از دست دادهاند. قرار است ۷ هزار نیروی ناتو نیز به همراه باقیمانده سربازان آمریکایی ت آخر ماه سپتامبر ۲۰۲۱، افغانستان را ترک کنند.
براساس گزارش موسسه Costs of War امریکا طی بیست سال گذشته ۲ تریلیون و ۲۶۰ میلیارد دلار در افغانستان هزینه جنگ کرده است. آخرین گزارش وزارت دفاع آمریکا در سال ۲۰۲۰ هم حاکی از آن است که این وزارتخانه بهطور کلی ۸۱۵ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار در افغانستان هزینه جنگ کرده است. این مقدار پول در مصارفی نظیر عملیات نیروهای آمریکا در افغانستان، پرداخت هزینههای سوخت، آذوقه و خرید و ساخت خودروهای زرهی، اسلحه، مهمات و همچنین هزینه خودروهای زرهی نظیر تانک و ناوهای هواپیمابر هزینه شده است. اگرچه آمریکا در ابتدا برای ریشهکن کردن القاعده و پاسخ به حملات این گروه به آمریکا وارد افغانستان شد اما در ادامه، جنگ تبدیل به رویارویی ناتو و آمریکا با طالبان در جریان ملتسازی و استقرار حاکمیت مورد نظر خودشان در افغانستان شد که این روند هزینههای گزافی در پی داشت.
واشنگتن از سال ۲۰۰۲، حدود ۱۴۳ میلیارد در این زمینه هزینه کرده است که بخشی از آن مربوط به هزینههای بازسازی و راهسازی در افغانستان میشود. از این مبلغ، ۸۸ میلیارد دلار صرف آموزش، تجهیز و کمک مالی به ارتش و نیروی پلیس افغانستان شده است. ۳۶ میلیارد دلار دیگر نیز صرف هزینههای بازسازی، آموزش و زیرساختهایی نظیر سدسازی و ساخت بزرگراه شده است. ۴ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار دیگر نیز صرف امور بشردوستانه و آوارگان جنگ شده است. تلاش آمریکا برای ممانعت از صادرات هروئین از افغانستان به دیگر نقاط جهان نیز هزینهای ۹ میلیارد دلاری برای امریکا داشته است.
در این جنگ، برخلاف همه جنگهای دیگر تاریخ آمریکا، دولت این کشور مجبور شد برای تامین هزینههای جنگ زیر بار استقراضهای بزرگ برود به گونهای که تاکنون سودی برابر ۵۳۰ میلیارد دلار بابت استقراضها پرداخت کرده است. آمریکا همچنین مبلغ ۲۹۶ میلیارد دلار بابت هزینههای پزشکی و درمانی سربازان خود پرداخت کرده است و پیشبینی میشود که در دو مورد هزینه آخری برای سالها همچنان باید پرداختشان کند.
نهادهای نظارتی و بازرسی ایالات متحده آمریکا دریافتهاند که بیشتر پولهایی که در پروژههای زیرساختی افغانستان هزینه شده، به هدر رفته است. کانالها، سدها و بزرگراههای ساخته شده توسط منابع مالی آمریکا به جهت عدم توانایی مالی دولت افغانستان برای پرداخت هزینههای تعمیر و نگهداری، فرسوده شدهاند. بیمارستانهای تازهساخت و مدارس نیز خالی ماندهاند. منابع مالی آمریکا بدون هیچگونه نظارتی در افغانستان هزینه و همین مسئله موجب شد موجی از فساد مالی در افغانستان به راه بیفتد و موقعیت دولت افغانستان به این دلیل بسیار آسیب ببیند.
از سوی دیگر بهرغم همه تلاشهای صورت گرفته، تجارت تریاک در افغانستان رکورد زد. با وجود اینکه آمریکاییها هزینه زیادی را صرف آموزش و تجهیز نیروی پلیس و ارتش افغانستان کردند اما طالبان در آنسو بر وسعت سرزمینهای تحت کنترلش افزود. بهرغم اینکه امریکا هزینه زیادی در زمینه تولید شغل و افزایش رفاه در افغانستان صورت داد اما نرخ بیکاری در این کشور به حدود ۲۵ درصد رسید. میزان فقر نیز در افغانستان طی سالهای گذشته بهشدت افزایش یافته و به ۴۷ درصد در سال ۲۰۲۰ رسیده است. بانک جهانی اعلام کرده که این میزان در سال ۲۰۰۷ برابر با ۳۶ درصد بوده است.
به این ترتیب براساس گزارشهای منتشر شده ،حضور نیروهای نظامی خارجی در افغانستان باعث کشته شدن ۲۴۱ هزار نفر از مردم این کشور، مهاجرت بیش از شش میلیون نفر از مردم افغانستان در داخل و خارج از کشور و تخریب و ویرانی نتیجهای در بر نداشته است.
دانشگاه براون نیز بهعنوان یکی از معتبرین ترین دانشگاههای آمریکا با انتشار گزارشی از هزینههای انسانی جنگ ۲۰ ساله آمریکا در افغانستان نوشت تاکنون ۲۴۱ هزار نفر از افغانها در این جنگ کشته شدهاند که ۷۱ هزار و ۳۴۴ نفر از آنان غیر نظامی بودهاند.
در ادامه این گزارش آمده است ۴۷ هزار و ۲۴۵ غیر نظامی در خاک افغانستان و ۲۴ هزار و ۹۹ غیرنظامی هم در مرزهای افغانستان و پاکستان در داخل خاک پاکستان کشته شدهاند. بیشتر این افراد براثر حمله هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا جان باخته اند.
در ادامه این مطلب اضافه شده است بین ۶۶ تا ۶۹ هزار نفر از نیروهای ارتش و پلیس افغانستان و سه هزار و ۵۸۶ نیروی نظامی آمریکایی نیز در این مدت کشته شدهاند.
براساس این گزارش، نیروی هوایی آمریکا از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۹ نزدیک به ۷۰ هزار پرواز هواپیماهای سرنشین دار بر فراز افغانستان انجام داده است که در آن ۲۷ هزار بمب هدایتشونده را پرتاب کرده است.
تلفات جنگجویان گروه طالبان براساس برآورد دانشگاه براون ۸۴ هزارو ۱۹۱ نفر تخمین زده شده است و هزاران نفر دیگر نیز براثر جنگ، گرسنگی و تبعات ناشی از جنگ جان خود را از دست دادهاند.
این گزارش، افغانستان را بهعنوان یکی از خطرناکترین کشورها برای کودکان دانسته و اضافه شده است در یک دهه گذشته هفت هزار و ۷۹۲ کودک در افغانستان کشته و ۶۶۲ تن دیگر مجروح شده اند.
براساس این گزارش، از سال ۲۰۱۰ به این طرف سه هزار زن براثر جنگ کشته شده و هفت هزار تن دیگر مصدوم شده است. سال ۱۳۹۹ با ثبت مرگ ۳۹۰ زن مرگبارترین سال برای زنان افغان در یک دهه گذشته بوده است.
هزینه مالی این جنگ ۲.۲۶ تریلیون دلار برآورد شده است که ۹۳۳ میلیارد آن بودجه وزارت دفاع آمریکا یا پنتاگون بوده و ۴۴۳ میلیارد نیز هزینه متمم آن خوانده شده است.
۲۹۶ میلیارد دلار برای مراقبتهای پزشکی و زخمیها، معلولان و ۵۹ میلیارد هزینه وزارت خارجه این کشور برآورد شده است که در این مدت ۵۳۰ میلیارد دلار دیگر سود پولهای وام گرفته شده پرداخته شده است.
در این گزارش گفته شده است که آمریکا ۱۴۴ میلیارد دلار برای طرحهای بازسازی افغانستان هزینه کرده است.
در این گزارش، دستاوردهای آمریکا از زمان حمله این کشور در سال ۲۰۰۱ در افغانستان را ناچیز دانسته است و محدود به رونق آموزش و پرورش، کاهش مرگومیر مادران به نصف و حضور در مجلس نمایندگان دانسته شده است.
طبق گزارش خبرگزاری آسوشیتد پرس، انتظار میرود پس از تکمیل تخلیه اصلی افغانستان حدود ۶۵۰ سرباز آمریکایی برای تامین امنیت سفارتخانه و دیپلماتها در افغانستان باقی بمانند.
همچنین شمار قابل توجهی از کارمندان شرکتهای خصوصی امنیتی قراردادی، که برای آمریکا کار میکنند در افغانستان خواهند ماند. بنا به تحقیقات کنگره آمریکا تا چهار ماه آخر سال ۲۰۲۰ تعداد این دسته از شهروندان آمریکایی به بیش از هفت هزار و ۸۰۰ نفر میرسید.
طبق آمار دولت آمریکا، در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲، که آمریکا بیش از ۱۰۰ هزار سرباز در افغانستان داشت، هزینههای جنگ افزایش یافت و به حدود ۱۰۰ میلیارد دلار در سال رسیده بود.
در سال جاری میلادی یک مقام ارشد وزارت دفاع آمریکا در کنگره این کشور اعلام کرد که در سال ۲۰۱۸ هزینه سالانه نزدیک به ۴۵ میلیارد دلار بوده است.
به گفته وزارت دفاع آمریکا، جمع هزینه نظامی آمریکا در افغانستان(از اکتبر ۲۰۰۱ تا سپتامبر ۲۰۱۹) بالغ بر ۷۷۸ میلیارد دلار شده است.
علاوه بر این، وزارت خارجه آمریکا- به اتفاق آژانس آمریکا برای توسعه بینالمللی و سایر آژانسهای دولتی – ۴۴ میلیارد دلار صرف پروژههای بازسازی کرده است.
با این حساب، بر اساس دادههای رسمی در فاصله سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۹ جمع هزینهها ۸۲۲ میلیارد دلار بوده، ولی پولی که آمریکا در پاکستان، بهعنوان پایگاهی برای عملیات مرتبط با افغانستان مصرف کرده، در این محاسبه منظور نشده است.
بخش اعظم پولی که در افغانستان خرج شده، صرف عملیات ضدشورش و نیز رفع احتیاجات سربازان آمریکایی مانند غذا، لباس، مراقبتهای پزشکی، پرداخت حقوق و مزایای ویژه شده است.
در اکتبر ۲۰۲۰ در گزارشی به کنگره آمریکا، نهادی که مسئول نظارت بر تلاشهای بازسازی در افغانستان است، تخمین زده بود که بین ماه مه سال ۲۰۰۹ و ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹ حدود ۱۹ میلیارد دلار به این ترتیب از بین رفته است.
اشرف غنی، رییس جمهور افغانستان در سال ۲۰۱۹ اعلام کرد که از پنج سال قبل که به مقام ریاست جمهوری رسید بیش از ۴۵ هزار نفر از نیروهای امنیتی افغانستان کشته شده اند.
پیش از حمله آمریکا به افغانستان، تنها دو گروه عمده القاعده و طالبان در این کشور حضور داشته و مشغول به فعالیت بودند. اما کافی است نگاهی به تنوع گروههای اسلامی حاضر در افغانستان بیندازیم تا متوجه تعداد این گروهها مانند داعش، النصره، القاعده، جیشالعدل و غیره شویم که تا پیش از سقوط کابل بهطور فعالانه مشغول جنگیدن با دولت افغانستان بودند و از انجام عملیات تروریستی در سراسر این کشور ابایی نداشتند.
تنوع گروههای تروریستی حاضر در افغانستان را میتوان در لابهلای سخنان طالبان نیز مشاهده کرد؛ هنگامی که مسئولیت بسیاری از عملیات تروریستی انجام شده در افغانستان را طالبان نپذیرفته و حتی نسبت به وقوع برخی از آنها اظهار بیاطلاعی کرده است.
بیست و دوم تیر 1401- سیزدهم یولی 2022
ادامه دارد.