اسرار بیماری و مرگ استالین و آغاز کارزار استالینستیزی (بخش سوم)
اسرار فاشنشدۀ مرگ استالین
http://www.sovross.ru/modules.php?name=News&file=article&sid=602321
مترجم: ا. م. شیری
ویراستار: حسین کوشی
١٠ فروردین- حمل ١٣٩۵
در قرار هیأت سیاسی در بارۀ احتمال ارتباط گروه بارامی با مهاجران گرجستان، «که از اطلاعات آمریکا… به نفع اطلاعات جاسوسی خود استفاده میکند…»، ذکرشده بود. در عین حال، قرار هشدار داده بود: «بیتردید، که اگربه اصل ضد حزبی حامی مینگرلی آزموده شده توسط رفیق بارامی، پاسخ لازم داده نشود، «حامیان» تازه از دیگر مناطق گرجستان، از کارتالینی، از کاخهتی، از ایمیرتی، از گوری، از راچی هم که میخواهند ایالات «خود» را سرپرستی کنند، از عناصر خاطی بمنظور تقویت نفوذ خود در میان «تودهها» حمایت خواهند کرد. و اگراین اتفاق بیافتد، حزب کمونیست گرجستان به یک تشکیلات امیرنشینهای صاحب حاکمیت «واقعی» تنزل مییابد و از کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست (بلشویک) گرجستان و رهبری آن تنها یک نام ساده باقی میماند.
«اصل حامی مینگرلی» نمیتوانست فقط به گرجستان محدود باشد. هیچ کدام از جمهوریهای متحده و استانهای آنها از نقض قوانین سوسیالیستی در امان نبوده است. پیامد رشد «اقتصاد سایه» بحساب سوءاستفاده از مالکیت اجتماعی و ظهور گروههای مافیایی در ساختار حاکمیتی هنگامی که از رهبری کشور و حزب کمونیست «فقط یک نام ساده» باقی بماند، میتواند به سقوط اتحاد شوروی منجر شود. واضح است، که ظهورچنین پدیدهها در۴٠ سال قبل از تجزیۀ اتحاد شوروی و تخریب سوسیالیزم باعث نگرانی استالین میشد. با این حال، او در باره این موضوع بطورعلنی صحبت نکرد. بعدها، آ. ن. پاسکربئشیف، منشی دائمی استالین در مورد جرایم اقتصادی و نگرش مثبت نیروهای حافظ قانون به آنها در کنگره نوزده حزب سخن گفت. او در خصوص مبارزۀ ضعیف با سوءاستفاده کنندگان از مالکیت اجتماعی در استانهای کییف و زاپاروژسکی اوکراین، در قرقیزستان و سایر جمهوریهای متحده سخن بمیان آورد.
به سختی میتوان آن وضعیتی را که باعث شروع بحث علمی پیرامون فراگیری قوانین سوسیالیزم و سرمایهداری گردید و کتاب «مسائل اقتصادی سوسیالیسم در اتحاد شوروی»، اثر استالین پاسخ آن بود، اتفاقی دانست. بحث علمی در ماه نوامبر ١٩۵١ بلافاصله پس از بررسی «پروندۀ مینگرلی» در جلسۀ هیأت سیاسی آغاز گردید. «پروندۀ مینگرلی» نشان داد، که در کشور شوروی بورژوازی سایه موقعیت خود را تقویت میکند و اقتصاد سوسیالیستی را نابود میسازد.
استالین در عین حال که اهمیت بزرگی به تجهیز نظری حزب قائل بود، آگاهی داشت که مبارزه با بورژوازی سایه و عوامل آن نه تنها نیازمند ابزارهای ایدئولوژیک، حتی نیازمند تدابیر سازمانی و اقدامات ساختارهای حافظ قانون میباشد. علاوه بر آن، استالین به این نیز توجه داشت، که گروههای تشکیل شده بر اساس مشخصههای قومیتی و مرتبط با خارج از کشور، برای یافتن حامی نه تنها در سطح مقامات محلی، حتی در بخش ارشد مقامات کشور سعی میکنند. استالین گمان میبرد، که گروه بارامی بدون پشتگرمی به حمایت ل. پ. بریا، نمایندۀ بلندپایۀ خلق مینگرلی، نمیتوانست تشکیل شود و عمل کند.
قرار هیأت سیاسی به تاریخ ٢٧ مارس سال ١٩۵٢ زیر عنوان «وضعیت در حزب کمونیست گرجستان» هشدار تازهای به بریا بود که در آن گفته میشد: «کار اصلاح اشتباهات و نواقص در فعالیت کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست (بلشویک) گرجستان رضایت بخش نیست، بسیار کند و با دشواری پیش میرود. کندی اقدام کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست (بلشویک) گرجستان در مبارزه برای از میان برداشتن عواقب فعالیت خصمانه گروه بارامی موجب نارضایتی در ساختارهای حزبی و در میان افراد غیرحزبی گرجستان گردیده است… در روند بازجویی معلوم شد که… گروه… قصد تصرف نهادهای قدرت در حزب کمونیست گرجستان را داشت و برای الغای حاکمیت شوروی درگرجستان تدارک میدید». بریا بمنظور برگزاری پلنوم کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست گرجستان در ماه آوریل، به تفلیس اعزام شد، که طی آن ک. ن. چارکویانی (charkviani)، دبیر اول کمیتۀ مرکزی حزب برکنار گردید.
اما در همان ماه ضربۀ محکمی به ولاسیک وارد شد. این بارکمیسیونی برای رسیدگی به کار اداره کل نگهبانی بفوریت تشکیل گردید و ولاسیک، فرمانده آن را به همان اتهامی که او چند سال پیش علیه سرکیسوف اقامه کرده بود، متهم نمود. مالنکوف رئیس کمیسیون بود، اما بریا در کار آن شرکت داشت. بگفتۀ ولاسیک، محاسبۀ مخارج برای نگهداری اقامتگاه خودسرانه زیاد نشان داده شده بود. «بدون اینکه به من یا به معاون من اجازۀ توضیح دربارۀ چگونگی ذکر این رقم افسانهایی و اشتباه بودن آن داده شود، آن را عینا به رفیق استالین گزارش دادند».
همۀ مقامات رهبری کشور میدانستند که استالین به مظاهر کلاهبرداری و فریبکاری چقدر دردمندانه واکنش نشان میدهد. بگفته و. س. ریاسنوی (Ryasnoy)، عضو این کمیسیون، استالین هنگام آشنایی با نتیجۀ کار کمیسیون عصبانی شد. ٢٩ آوریل سال ١٩۵٢، ولاسیک، قهرمان گارد نگهبانی از مقام خود عزل گردید و به معاونت رئیس اردوگاه کار اجباری باژنوفسکی در شهر آبست (استان سوردلوفسک» منصوب شد. بدین ترتیب، هدف سازماندهان «پروندۀ پزشکی» (حذف ولاسیک) تحقق یافت و تحقیقات در مورد این «پرونده» متوقف گردید.
ادامه دارد…