آماده سازی ژنو 2
نوشتۀ تی یری میسان
ترجمه توسط حمید محوی
شبکۀ ولتر
آخرین روزهای جنگ همیشه مرگبارترین روزها هستند. ارتش متواری شده از شکستی که بر آن وارد آمده در اشکال خشونت آمیز بیهوده و رایگان انتقام می گیرد. این موضوع را در عدرا دیدیم که چگونه عقوبتی را که به کارگران وفادار به رژیم وارد آوردند چیزی به واپس نشینی رایش سوم بدهکار نبود. ولی وضعیت با از هم گسسته شدن شیرازۀ آنچه از اتحاد بین المللی علیه سوریه باقی مانده بود به شکل پیچیده ای درآمد، و از این پس هر یک از مشارکان تلاش می کند تا منافع خود را از روی دوش متحدان قدیمی خود نجات دهد.
روز پیش از همآیش ژنو 2، آن چه از اتحاد بین المللی ضد سوریه باقی مانده بود از بین رفت، در حالی که دولت هائی که در اتجاد با روسیه یا ایالات متحده بودند، هنگام واپس نشینی برای باز سازی اقدام می کنند.
نخستین پرسش مرتبط است به شرکت هیئت نمایندگی «مخالفان سوریه». تا اینجا موضوع این بود که بدانند آیا هیئت نمایندگی از اتحادیۀ ملی استانبول و یا مخالفان ملی گرای داخلی و خارجی بوده است که با مداخلۀ خارجی مخالف بوده اند. از این پس باید به همچنین مشخص شود که آیا اتحادیۀ ملی نمایندۀ منافع عربستان سعودی، قطر و یا ترکیه است.
در محل، سه پدرخواندۀ جنگ با یکدیگر متارکه کرده و بی آنکه دیگر به براندازی دولتی فکر کنند که بخاطر آن آمده بودند بجنگند، جنگ بی امان دیگری را علیه یکدیگر بر پا کرده اند. اگر هنوز از ارتش آزاد سوریه حرف می زنند، ولی باید دانست که در واقع این ارتش دیگر وجود خارجی ندارد. در نتیجه آن چه باقی می ماند جبهۀ اسلامی (که اخیرا توسط شاهزاده بن سلطان تشکیل شده)، جبهۀ النصرت (که همواره در پیوند با قطر است) و امارات اسلامی عراق و شام است که پلیس قضائی ترکیه اخیرا نشان داد که به شکل غیر قانونی توسط رجب طیب اردوغان تأمین مالی شده است.
ابتدا باید دانست که امارات اسلامی عراق و شام (یعنی ترکیه، و یعنی ناتو) به مرکز فرماندهی ارتش آزاد سوریه حمله کرد و آنجا را به غارت برد.
در این تهاجمات بود که فرماندهان ارتش آزاد سوریه به قطر و اروپا گریختند، ولی شاهزاده بندر بن سلطان برخی عناصر را به خدمت گرفت و جبهۀ اسلامی را با ضمیمه ساختن مزدوران مسلح جدید بنیانگذاری کرد. پس از این واقعه، امارات اسلامی عراق و شام دستور گرفتند که نیروهای اصلی شان را به عراق منتقل کنند، و بر این اساس رمادی و فلوجه را به تصرف خود درآوردند. طبیعت از فضای تهی گریزان است، تمام نیروهای دیگر، به انضمام خود ارتش رسمی سوریه فضای خالی آزاد شده را پر کردند.
برای نشریات آتلانتیست و خلیج فارس، «شورشیان» به طرفداران رژیم پیوسته و علیه «جهاد طلبان» موضع گرفته اند، و به شکلی منعکس کرده اند که گوئی شاهد «دومین انقلاب سوریه» هستیم. به جای این توصیف رمانتیک بهتر است به «نخستین انقلاب» بازگردیم، بی آن که دربارۀ نتیجۀ آن بپرسیم. واقعیت این است که نخستین انقلابی وجود نداشت و دومین انقلاب نیز که حالا از آن حرف می زنند وجود خارجی ندارد.
بنظر می رسد که نشریات غربی توجهی ندارند و نمی خواهند بدانند که چرا القاعده به عنوان پیاده نظام دائمی ناتو، این بار دستور گرفته است که جبهۀ نبرد سوریه را ترک کند و در عراق مستقر شود. ولی باید دانست که این عملیات برای واشینگتن سه مزیت در بر دارد : ابتدا به پیروزی نوری المالکی خواهد انجامید و برای عراق ثبات موقتی ایجاد خواهد کرد، سپس موجب کاهش تعداد جهاد طلبان خواهد شد که در رویاروئی با ارتش تازه نفس و کاملا مجهز تلفات زیادی خواهد داد، و سرانجام موجب خواهد شد که یکی از شرکت کنندگان نا متناسب برای ژنو 2 حذف گردد.
به همین علت، ناتو اطلاعاتی را دربارۀ فرماندۀ بریگاد عبدالله عزام، مجید المجید به ارتش لبنان صادر کرد. مجید المجید هنگام انتقال از بیمارستان با آمبولانس به مرکز فرماندهی اش بازداشت شد، او باید به شکل رسمی ده روز بعد بخاطر جراحاتش فوت می کرد. او احتمالا توسط سعودی ها به قتل رسیده زیرا بیم داشتند که او اسرارشان را فاش سازد.
اگر همۀ امور به شکلی که پیشبینی شده بود پیش می رفت، امروز می بایستی تنها جبهۀ النصرت در منطقه باقی مانده باشد، موردی که کاملا دعاوی اتحادیۀ ملی را تنزل می داد. با این وجود، پافشاری عربستان سعودی موجب ظهور جبهۀ اسلامی شد که می خواهد روی ژنو 2 سنگینی کند.
اگر اسرائیل در فروپاشی اتحادیۀ ضد سوری دیده نمی شود، علت این است که مبنی بر استراتژی ده سال گذشته، تل آویو پشت هم پیمانانش پنهان شده است _ یعنی فرانسه و عربستان سعودی _ . دولت نتانیاهو با هواپیماهای شکاری از کمین گاهش بیرون نمی آید مگر برای یاری رساندن به مزدوران مسلح یا عملیات پشتیبانی برای واپس نشینی به مواضع اش در بلندی های جولان که به شکل غیر قانونی به تصرف خود درآورده است. متأسفانه طی این هفته های اخیر نتانیاهو نمی توانست مداخله کند، زیرا در حال حاضر نبردهای اصلی در شمال سوریه صورت می گیرد.
طی این مدت، نمایندگان دولت هائی که محتاطانه رفتار کردند و خودشان را از منازعات کنار کشیدند یا از سوریه پشتیبانی کردند امیدوار هستند که طی ژنو 2 مورد قدردانی قرار گیرند، بیست کشور در انتظار بستن قرارداد برای بازسازی مالی توسط سازمان های میان دولتی هستند.
از همین حالا کاملا روشن است که عربستان سعودی و فرانسه بزرگترین بازندگان ژنو 2 می باشند : عربستان سعودی و فرانسه بیشتر باید بپردازند تا این که برندۀ قرارداد با سوریه باشند. رئیس جمهور فرانسوآ هولاند از این بابت نگران بنظر نمی رسد زیرا مأموریتش را که خدمت به منافع اسرائیل بود بخوبی انجام داد، و مابقی یعنی پیامدهای چنین سیاستی برای کشور خودش هر چه باشد، این موضوع دیگر برای او وجهۀ ثانوی خواهد داشت. شاه عبدالله سعی می کند تا حدودی لبنان را تسکین دهد. اکثریت لبنانی ها می توانند انتخاب یک دولت اقلیت را بپذیرند که عمکردش بلعیدن 3 میلیارد دلار اسلحۀ فرانسوی توسط عربستان سعودی است. سپس، این دولت احتمالا توسط پارلمان واژگون خواهد و کشور دوباره به حالت بحرانی بازخواهد گشت.
هیئت نمایندگی دولت سوریه در این همایش با خوشبینی شرکت می کند. نیروهای اپوزیسیون مسلح دچار هزیمت شده اند و امارات اسلامی عراق و شام نیز به شکل گسترده نقل مکان کرده است. دمشق بیشتر سرگرم ابداع ترفند و تشریفاتی است که بتواند به مخاطبانش اهداء کند تا آنها بتوانند شکستشان را بپوشانند و پیروزی متقابلی را برای منافع عمومی جشن بگیرد. در نتیجه دمشق بر آن است که وزارتخانه های موقت ایحاد کند، مأموریت این وزارتخانه ها رسیدگی به مناسبات دشمنان قدیمی است که در حال حاضر به یاری رساننده های سخاوتمند تبدیل شده اند. بر این اساس اتحادیۀ ملی به یمن خیانتکاری های گذشته اش دارای محسناتی خواهد شد.