32 بهترین ضرب المثل یهودی

ا.دهقان
- با داشتن پول نه آنقدر خوش آیند است که در نبود آن ناخوش آیند است.
- آدم-نخستین خوشبختی بود که خشو نداشت.
- اگر پرابلم توسط پول حل و فصل شود، این پرابلم نیست بلکه مصرف است.
- خداوند به انسانها دو گوش و یک دهن داد، تا بیشتر بشنوند و کمتر حرف زنند.
- خداوند شما را از زنان احمق در امان خود داشت، از خوبش خودت چاره کن.
- شراب داخل شد، اسرار خارج شد.
- نه آنقدر شیرین شوید که شما را بخورند و نه آنقدر تلخ شوید که شما را به دور اندازند.
- از ایستاده شدن در مقابل بز، عقب اسپ و از چهار طرف احمق ترس داشته باشید!
- جهان و ماهی بعد از سه روز نفرت انگیز میشوند! ( افغانها میگویند: مهمان یک روز، دو روز نه اینکه تا نوروز)
- دانش و آگاهی جایی زیادی را اشغال نمیکند!
- یهود بدون ریش بهتر از ریش بدون یهود است.
- انسان باید زنده گی کرد، حد اقل برای کنجاوی کردن.
- کر شنید، چیزی که گنگه قصه کرد! کو چیزی دید که لنگ تیز تیز دوید.
- خداوند فقیر را حفاظت میکند، حد اقل از گنا هایی که در سرراهش سبز میکند.
- وقتی خانم کهنسال عروسی میشود و هم زمان جوان میشود.
- والدین به اطفال خویش صحبت کردن را می آموزند اما اطفال والدین را خاموش بودن یاد میدهند.
- اگر همه چیز را توزیع، پس مردم خوبی استید!
- میشود که تخم نسبت به مرغ کمی هوشیار تر باشد، اما آن زود گنده میشود.
- مرد ها میشد که زیاد چیز ها میکردند، در صورتیکه زنان کم گپ میزدند.
- خوب خاموش بودن، دشوار تر از خوب صحبت کردن است.
- خانم بد، بد تر از باران است. باران انسان را به خانه درون میکند و زن بد انسان را از آن بیرون میکند!
- دنیا نه از برای آنکه تعداد مردم زیاد است ویران میشود، بلکه از برای آنکه بسیاری ها انسان نیستند.
- خداوند! کمکم کن! تا سر پاهای خود ایستاده شوم، میتوان افتید، اما ایستاد شدن …
- اگر زنده گی به طرف بهبودی تغیر نمیکند، بیصبرانه انتظار باش، او حتماً به طرف خرابی تغیر میکند.
- هر آنقر عشق شیرین تر باشد، در هر صورت از او مربا تیار کرده نمیتوانید.
- وقتی هیچ کاری نباشد، انسان تنبل به کار خیلی بزرگ اقدام میکند.( وقتی برای تنبلی کار گوئید، نصیحت پدرانه میکند.)
- عجب است! همه از نبود پول شکایت میکنند، اما هیچ کس از نبود عقل و خرد شکایت ندارد.
- کسانی که طفل ندارند، اما خوبتر و بهتر اطفال را تربیه میکنند.
- بهتر است از خنده بمیرید نه اینکه از ترس.
- تجربه یک واژه است که مردم اشتباهات خود را برمیشمارند.
- کهن سالی علامه پیری است نه علامه بزرگی.
- انسان سالخورده خوب دیده نمیتواند اما بیشتر میبیند.