آیین وفا

رسول پویان ز لب های سکوت ساز دل آواز می خیزد زغوغای شکست بال وپرپروازمی خیزید مکن در سـایـۀ بال هما شـوق مگس رانی که از اوج فـراز شانه ها شهباز می خیزد نـوای عندلیبان چـمن ارچـه شـده خامـوش هنوز نجوای دل از پـردۀ شهناز می خیزد اگرچـه آفتاب در پشت ابـر تیره می گرید…
بیشتر بخوانید