طبل خموشان
خواهم که صدای نو ،با ساز و نوا آید رنجیده نگار ما ،در کلبه ء ما آید بی پایه جهانش را، سازم به فدای او آن خوش قدم هستی گر بهربقا آید از مستی ما آنگاه،می در قدح خاموش است گر طبل ز خاموشان ،از دل به صدا آید دیگر نه به فکر ماه و…
بیشتر بخوانید