شام بی سحر
عزیزه عنایت الهام ازغزل زیبای ابوالمعانی بیدل مطلع غزل : بسکه از ساز ضعیفی هــا خبر داریم ما چنگ میگردیم اگر یک نامه برداریم ما تا زانــدوه وطـن خــون جگــرداریـم ما هرنفس چون ابرنیسان چشم تـرداریم ما سوختیم درآتش ودامان میهن غرق خون صبح وشام اوضاع تاروپرشررداریم ما چنـد سـازیم بـا همه…
بیشتر بخوانید