چگونگی شرکت هوایی آریانا در چند دهه اخیر
من محمدآصف فقیری نویسنده وپژوهشگر٬ که چندین مقاله در ژورنال های بین الملل و یک کتاب تحقیقی مرتبط به حقوق هوانوردی نوشته ام – آنچه رویکرد عقلانی و صنعتی را٬ در این شرکت دولتی هوایی آریانا منتفی می کند عبارت از: ناکارآمدی٬ فساد اداری٬ عدم شایسته سالاری و زد و بندهای سلیقه ای که در زمان جمهوریت به اوج و تا اکنون ادامه دارد…
مقامات عالی رتبه شرکت:
یکی از روسای این شرکت بنام معین خان وردک٬ که فقط یکی از فسادهای اداری وی: فرستادن جوانان از اعضاء خانواده خود٬ به آمریکا از بورسیه و پول آریانا به هدف آموزش بیلوتی که چند تن آنان ناکام دوباره برگشتند و پول آریانا هدر رفت. که تنها هزینه مرکز آموزش برای فی نفر یک لک دلار آمریکا در آنزمان بود – رییس بعدی پسا معین خان٬ مرحوم ذبیع الله عصمتی که: شرکت تا به گلو غرق در فساد را٬ میراث می گیرد.
وی چنان به افراد ناکارآمد مواجه می گردد٬ که اوراق منفکی چاپ شده و فقط اسم( ) و ولد ( ) خالی را٬ با خودش همواره انتقال می دهد. هرچند مرگ وی توسط شفاخانه سردار محمد داود خان٬ تاییدی به اثر مریضی می گردد که برادر معین خان وردک یعنی موسی وردک رییس آن شفاخانه است. زیرا مرحوم عصمتی در برنامه شان معرفی کردن رییس قبلی یعنی معین خان را به سارنوالی داشت.
تصاحب کام ایر بالای آریانا:
کام ایر شرکت خصوصی و یکانه رقیب آریانا می باشد. افراد و مقامات آریانا را٬ در زمان جمهوریت خریداری می کرد: تا در انتقال حجاج و انتقال اردو ملی نسبت به آریانا در بازار هوایی دست بالا داشته باشد و همیشه داشته است.
دود غلیظ که خبرساز شد:
قسمیکه در نوار عریان است: نوع طیاره B737- 400 از جمله هواپیما هایی که از شرکت هوایی پامیر به آریانا داده شد – سوال اینجاست که پامیر مربوط کابل بانک بود. و در صورتیکه بانک مشکل حقوقی داشت چرا شرکت هوایی پامیر را٬ بدون مشکل حقوقی مسدود کردند؟ یعنی در صورتیکه شرکت متذکره فعال می بود تا اکنون می توانست بخشی از قرضه های بانک را٬ نیز پرداخت کند. و یا شرکت به تجار دیگر فروخته می شد٬ از این جهت رد پای کام ایر و خرید افراد در سازمان ناکارآمد هوانوردی نیز دیده می شود. سازمان هوانوردی افغانستان YA که اکنون با وزارت ترانسپورت ادغام شده و در لست ممنوعه سازمان بین المللی ICAO و لست سیاه اورپا قرار دارد.
در نتیجه و طالبان۲۰۲۱:
این صنعت اکنون نیز٬ با دلایل برخوردهای قومی سمتی و عدم شایسته سالاری نمی تواند عقلانی و به حالت ایده حال پدیدار گردد.