این گزارش بیان می‌دارد که عربستان سعودی چهار نقش مهم را در نظم جهانی به رهبری آمریکا ایفا می‌کند. این چهار عامل عبارتند از:

1- تقابل با تسلط ایران بر حوزه انرژی: ایران و متحدانش روسیه و چین از نفت به عنوان یک سلاح علیه متحدان آمریکا استفاده می‌کنند. دقیقاً همان کاری که روسیه برای غلبه بر اروپا می‌کند. با این وجود متحدان آمریکا در اروپا در معرض خطر هستند چرا که باید توجه داشت دو آب‌راه مهم  و راهبردی در مبادلات جریان انرژی جهان کاملاً تحت کنترل و سیطره ایران است.
در تنگه هرمز ایران با کنترل و تسلط بر آن در واقع بر منافع آمریکا مسلط است. در تنگه باب‌المندب نیز حوثی‌ها موفق به کنترل آن شده‌اند. بازگشایی مجدد و تحت کنترل قرار دادن آن برای آمریکا یکی از منافع بسیار مهم و راهبردی در دفاع از متحدان خود است.
عربستان سعودی نقش بسیار مهمی را در این کارزار ایفا می‌کند که این نقش رهبری همکاری‌های دریایی کشورهای حوزه خلیج فارس برای باز نگه داشتن این معابر استراتژیک و هم‌چنین تلاش در یمن است. جنگ در یمن اگرچه ناگوار است اما نه آمریکا و نه “ملتهای آزاد جهان” نمی‌توانند از آن اجتناب کنند.
عربستان سعودی مرکز تلاش‌های آمریکا برای شکل‌دهی ساز و کاری به نام ناتوی عربی در منطقه است که بر اساس آن متحدان آمریکا هم‌چون اردن و مصر با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس هماهنگ می‌شوند. هدف این است که نیروهای ورزیده و برخوردار از تجهیزات یکسان در منطقه دایر شوند و همچنین دارای یک سیستم فرماندهی و کنترل مشترک و یکسان باشند. چنین ساز و کاری می‌تواند ثبات را در منطقه به ارمغان بیاورد و به مقابله با ایران بپردازد. اگر عربستان سعودی در منطقه تضعیف شود و یا سقوط کند این امر تسلط ایران و متحدان آن یعنی روسیه و چین را بر منطقه هموار می‌کند.

2- نفوذ و تسلط بر یکی از اصلی‌ترین مذاهب کلیدی اسلام: بیش از یک قرن است که پادشاهی عربستان سعودی از فرقه وهابی برای پیشبرد اهداف، دفاع از خود و تسلط بر قدرت بهره گرفته است. آموزشگاه‌ها و مدارس این فرقه در سراسر جهان گسترده‌اند. این مدارس عامل اصلی شکل‌گیری القاعده و خلق حادثه 11 سپتامبر بوده‌اند.
این خواسته مهم آمریکا و در واقع جهان است که عربستان سعودی رهبری خود را به گونه‌ای اعمال و هدایت کند که منجر به اصلاحات و همزیستی در این مکتب (مکتب وهابی) شود. در این میان ارتباط با دستگاه‌های امنیتی عربستان سعودی برای کنترل و اشراف بر این شبکه ضروری است.

3- محدود کردن جریان‌های پناهندگی به اروپا: جنگ در سوریه موجب شده است که جریان‌های گسترده‌ای از پناهندگان به اروپا شکل بگیرد. همان‌گونه که در طی جنگ افغانستان نیز شاهد آن بوده‌ایم. این جریان‌ها به اندازه‌ای مؤثر بوده‌اند که برای قدرت‌های بزرگ اروپایی عامل بی‌ثبات‌ساز محسوب می‌شوند.
این در حالی است که جمعیت سوریه نیمی از جمعیت کنونی عربستان سعودی است و اگر آمریکا تعهدات امنیتی خود در قبال عربستان سعودی را اجرا نکند باعث فروپاشی عربستان بر اثر جنگ‌های داخلی خواهد شد و در نتیجه اروپا شاهد موج گسترده‌ای از پناهجویان سعودی خواهد بود. در عوض اگر دولت ترامپ ساز و کار ناتو را در منطقه غرب آسیا و در اطراف عربستان، اردن و مصر شکل بدهد، ثبات را در منطقه ایجاد خواهد کرد و در نتیجه فشارها بر متحدان اروپایی کاهش می‌یابد.

4- دفاع از رژیم صهیونیستی: عربستان در حال حرکت به سوی عادی‌سازی روابط بین رژیم صهیونیستی و جهان عرب است که پیش شرط هرگونه مذاکرات صلح با رژیم صهیونیستی است. حمایت از این حرکت در راستای منافع آمریکا است.
موقعیت عربستان سعودی به عنوان یک مانع در برابر تسلط ایران بر منطقه برای آمریکا و رژیم صهیونیستی بسیار حائز اهمیت است. دفاع آمریکا از متحدش رژیم صهیونیستی به واسطه نقش مهم عربستان سعودی نتیجه بخش خواهد بود.