نقش اتحاد شوروی در تاریخ جهانی قرن بیستم
اولگ خلابوستوف (OLEG KHLOBUSTOV)
ا. م. شیری
بمناسبت صدمین سالگرد تشکیل اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی
۱ــ اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی در تاریخ قرن بیستم جایگاه برجسته و شایستهای دارد.
پدیدآورندگان اتحادیه از مجموعۀ ایدههای افکار و پروژههای اجتماعی-سیاسی پیشرفتۀ زمان ما الهام گرفتند. توجه به این نکتۀ مهم لازم است که غرب در طول سالیان متمادی اتحاد شوروی را به عنوان «روسیه بزرگ»، وارث امپراتوری روسیه میدانست.
۲ــ اتحاد جماهیر شوروی که پس از پیروزی در جنگ داخلی و مقابله با «کارزار ۱۴ کشور» متولد شد، علاقه و همدردی قابل توجهی را در غرب برانگیخت و احساسات چپ را در جامعه رشد داد.
یکی از مشورترین دانشمندان سیاسی جهان در ارتباط با الهام سازندگان اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی از نظریۀ کمونیستی در سالهای ۱۹۸۰ نوشت: «اندیشۀ کمونیستی نظم ناعادلانۀ موجود محصول یک ایدهئالیسم بیروح را رد میکرد و در فکر ایجاد یک جامعۀ بهتر و انسانیتر بود… بگونهای که باور به قدرت شعور انسان برای ایجاد جامعۀ مدرن را با خوشبینی منعکس میکرد، قدرتمندترین احساسات- عشق به انسان و نفرت از ظلم را به نام مهندسی اجتماعی با انگیزۀ اخلاقی بسیج نمود و در این راه موفق شد درخشانترین ذهنها و آرمانگراترین روحها را مجذوب خود سازد» (زبیگنیو بژزینسکی شکست بزرگ: تولد و مرگ کمونیسم در قرن بیستم. ۱۹۸۹).
۳ــ اندیشه و اصول اجتماعی-اقتصادی بعنوان مبنای تشکیل اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی، یک جایگزین برای توسعۀ جهان قدیم و جدید پس از جنگ جهانی اول بود.
بحران اقتصادی جهانی سالهای ۱۹۲۹-۱۹۳۹ علاقهمندی بیشتری به یک آزمایش اقتصادی-اجتماعی بیسابقه در اتحاد شوروی را برانگیخت. جان مینارد کینز، اقتصاددان انگلیسی، که در دهۀ ۱۹۳۰ بارها از اتحاد جماهیر شوروی بازدید کرد و «معجزۀ روسیه» را مشاهده کرد، در کمال دقت آن را مورد مطالعه قرار داد (ج. کینز- ملاحظاتی در بارۀ روسیۀ شوروی. آیا دولت باید اقتصاد را مدیریت کند. مسکو، آلگوریتم، ۲۰۱۵).
بدیل جهانی شوروی از نگرش دوگانه سیاه و سفید به جهان توسط بسیاری از دانشمندان و نویسندگان خارجی مورد مطالعه قرار گرفته است. کتاب جوزپه باف، که در آرشیوهای مخفی اتحاد شوروی کار میکرد، خوانندگان را از جمله با کسانی از مقامات ارشد شوروی مندرج در «فهرست ویژه»، که در راستای «پیشرفت تمدنی» ساخته شده در این کشور و ارتقاء علم، فناوری به سطح بیسابقه، ایجاد صنعت قدرتمند، فرهنگ و ادبیات در سطح جهانی و در مسیر تداوم بهترین سنتهای جستجوی معنوی روشنفکران قرن نوزدهم – اوایل قرن بیستم سهم بسزایی داشتند، در کوتاه ترین زمان ممکن آشنا کرد (جوزپه بوف، اتحاد جماهیر شوروی از ویرانی تا قدرت جهانی. پیشرفت شوروی).
«معجزۀ روسی» توسط آنلی و آندره تورندایک، مستندسازان آلمانی نیز مورد مطالعه قرار گرفت (معجزۀ روسیه، فیلم مستند دو قسمتی، محصول ۱۹۶۳، جمهوری دموکراتیک آلمان).
پیتیریم ساروکین، جامعهشناس مشهور جهان، پیشرفت بشر را در به عاریت گرفتن بهترین یافتههای دو نظام اجتماعی (همگرایی مثبت) در حل مشکلات اجتماعی-اقتصادی و تناقضات توسعه دید.
۴ــ حس رغبت نسبت به اتحاد شوروی در طول جنگ جهانی دوم به طور قابل توجهی افزایش یافت. در این شرایط، رهبران انگلیس و ایالات متحدۀ آمریکا مجبور به تشکیل اتحاد نظامی-سیاسی با اتحاد شوروی برای مبارزه با فاشیسم آلمان شدند.
در طول سالهای تنشزدایی، مستندسازان شوروی و آمریکا این همکاری را در مستند حماسی روسی-انگلیسی «جنگ کبیر میهنی، جنگی ناشناخته» به تصویر کشیدند. نمایش تلویزیونی حماسۀ مجموعاً ۲۰ قسمت هر قسمت ۵۰ دقیقهای به طور همزمان در اتحاد شوروی و ایالات متحدۀ آمریکا در ۹ مه ۱۹۷۹ آغاز شد.
۵ــ ماهیت جایگزین توسعۀ فرهنگی اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی و علاقهمندی به ایدهها و تجربۀ سوسیالیستی آن در بسیاری از کشورهای جهان منجر به آن شد، که ایالات متحدۀ آمریکا استراتژی «جنگ سرّی» علیه اتحاد شوروی و سایر کشورهای دموکراتیک خلق را در سالهای ۱۹۴۶-۱۹۵۱ تدوین کرد.
در سندی زیر عنوان «پیشبینی تحولات احتمالی اوضاع سیاسی جهان تا سال ۱۹۵۷» (۱۱ دسامبر ۱۹۴۷)، کمیتۀ مشترک برنامهریزی راهبردی، «تضاد ایدئولوژیک و تصادم منافع بین بلوک شوروی و قدرتهای دموکراتیک غرب» را یکی از مهم ترین عوامل توسعۀ جهانی نامید. و نوشت: «آن قدر که این نظام با هدف ما تناقض دارد و در هدفش چنان استوار است، که هیچ نظام ارزشی دیگری با این ویژگی وجود ندارد».
دستورالعمل شماره ۶۸ شورای امنیت ملی ایالات متحده به تاریخ ۱۴ آوریل ۱۹۵۰، زیر عنوان «وظایف و برنامههای امنیت ملی ایالات متحدۀ آمریکا» نیز به صراحت بیان میکند که اساس رویارویی ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی «تضاد عقاید» است. در این رابطه صریحاً اذعان شد: «… ما همچنین، باید تلاش کنیم تا از طریق جنگ حذفی وضعیت جهان را تغییر دهیم. ما باید تلاش کنیم تا نقشههای کرملین را نابود سازیم و فروپاشی نظام شوروی را تسریع کنیم»!
۶ــ ایدۀ همزیستی مسالمتآمیز نظامهای اجتماعی مختلف که توسط رهبری شوروی در دهۀ ۱۹۵۰ مطرح شد، اتحاد شوروی را به یک رقیب جدی جغرافیای اقتصادی و جغرافیای سیاسی ایالات متحده در صحنۀ جهانی تبدیل کرد.
این ایده مبتنی بر بیاعتمادی به طرحهای صلح شوروی در سالهای ۱۹۵۴-۱۹۵۷، به تشدید خواستههای اطلاعاتی و خرابکارانه دولتهای غربی موسوم به سیاستهای جنگ سرد منجر شد.
تفسیر اصلی آن در اثر معروف ساموئل اف هانتینگتون: «تصادم تمدنها و بازسازی نظم جهانی» منعکس شده است (س. هانتینگتون، تصادم تمدنها، مسکو، ۲۰۰۳).
ز.ب. بژزینسکی، ضد کمونیست حرفهای «جنبههای ثمربخش و حتی سازندۀ تلاش برای یک جامعۀ کامل» در اندیشۀ مارکسیسم را انکار نکرد و ابراز امیدواری کرد که در قرن بیستم «دموکراسیهای کثرتگرای مدرن، آنها را بخشی از نظامهای خود کنند» (زبیگنیو بژزینسکی شکست بزرگ: تولد و مرگ کمونیسم در قرن بیستم. ۱۹۸۹).
جوهرۀ تقابل ایدئولوژیک در غرب به خوبی درک شده بود. بر این اساس، ریگان رئیس جمهور ایالات متحده در ۸ ژوئن ۱۹۸۲ طی سخنرانی خود با عنوان «دموکراسی و توتالیتاریسم» در پارلمان انگلیس، محتوا و منطق جنگ اطلاعاتی علیه اتحاد شوروی را چنین توصیف کرد: «عامل تعیینکننده در مبارزهای که اکنون در جهان جریان دارد، بمب و موشک نیست، بلکه آزمون اراده و اندیشه است، آزمون شجاعت معنوی، آزمون ارزشهایی است که ما صاحب آن هستیم، آنها را گرامی میداریم، آرمانهایی که ما به آن پایبندیم».
بیل کلینتون، رئیس جمهور ایالات متحده در سال ۱۹۹۸ گزارشی از سوی شرکت «Strategic Informational Warfare Rising» (اهمیت روزافزون رویارویی اطلاعات) ارائه داد که در آن وظایف زیر معین شده بود:
ــ تغییر ارزشها و مبانی اخلاقی شهروندان کشورهای خارجی با ایجاد فضای کمبود معنویت، تخریب سنتهای معنوی و اخلاقی ملی و پرورش نگرش منفی نسبت به میراث فرهنگی و تاریخی آنها؛
ــ دستکاری افکار عمومی و جهتگیری سیاسی گروههای مختلف اجتماعی به منظور ایجاد فضای عصبی و هرج و مرج؛
ــ ارائۀ اطلاعات نادرست به مردم در مورد کار ارگانهای دولتی، تضعیف اقتدار آنها، بیاعتبار کردن نهادهای دولتی؛
ــ تضعیف اعتبار بینالمللی دولت، همکاری آن با سایر کشورها.
نگاهی به اولین مورد از این وظایف: «تغییر ارزشها و مبانی اخلاقی شهروندان کشورهای خارجی با ایجاد فضای کمبود معنویت، تخریب سنتهای معنوی و اخلاقی ملی و پرورش نگرش منفی نسبت به میراث فرهنگی و تاریخی آنها». این، سرآمد ایدۀ مطرح شده در طرح معروف دالس علیه اتحاد شوروی بود.
در دسامبر ۱۹۹۹، دستورالعمل شورای امنیت ملی ایالات متحدۀ آمریکا با عنوان «توصیههای راهبردی برای جنگ اطلاعاتی نسل دوم» تصویب گردید.
لازم به ذکر است که تام داین، رئیس رادیو اروپای آزاد-رادیو آزادی در طول سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵، در دسامبر ۲۰۱۵ اعتراف کرد: «اکنون غرب و روسیه در وضعیت جنگ اطلاعاتی قرار دارند» و افزود که رادیو آزادی در ۲۳ کشور به ۲۸ زبان برنامه پخش میکند. شش مورد از این خدمات زبانی به مخاطبان فدراسیون روسیه اختصاص دارد.
تام دین همچنین اذعان کرد که در سال ۲۰۰۵ بودجه بیشتری نسبت به همیشه به کار این ابزارهای جنگ سرد اختصاص یافت: ۹۴ میلیون دلار در سال ۲۰۱۵، ۱۰۶ میلیون دلار در سال ۲۰۱۶ و ۱۲۰میلیون دلار برای سال ۲۰۱۷ برنامهریزی شد.
تجربۀ جنگ سرد علیه اتحاد شوروی در ایالات متحده و سایر کشورهای غربی در دست «مطالعه، تجزیه و تحلیل» و «پردازش خلاقانه» برای «کاربرد عملی» بیشتر است. بررسی این سوی «پشت پردۀ» روابط بینالملل امروزه از اهمیت عملی بالایی برخوردار است.
سخنرانی در کنفرانس بینالمللی علمی- عملی مسکو، ۲۲ دسامبر ۲۰۲۲: «اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی بهمثابه تلاش برای ساختن یک تمدن جدید کمونیستی» (او. خلابوستوف).
نقل از: بنیاد فرهنگ راهبردی
۵ دی- جدی ۱۴۰۱