دلیل واقعی تسلیم شدن بایدن در برابر ولیعهد سعودی
نویسنده: گوردون داف مترجم: سایت «۱۰ مهر»برگرفته از : وتران تودی ــ Veteran Today ــ ۱۸ ژوئن ۲۰۲۲ *
ماههاست که شایعاتی در واشنگتن به گوش میرسد مبنی بر اینکه بایدن بهدنبال گسترش ابتکار عمل امضای ترامپ در سیاست خارجی ــ توافق ابراهیم ــ است که روابط دیپلماتیک بین اسرائیل و بحرین و امارات را عادی میکند. بایدن میخواهد عربستان سعودی را به توافقی مشابه با اسرائیل بکشاند. جزییاتی در مورد چگونگی تلاش او برای ترغیب عربستان سعودی به برداشتن گامهای مهم در جهت بهرسمیت شناختن اسرائیل شروع شده است. و نگرانکنندهترین آنها این است که ایالات متحده یک پیمان امنیتی بزرگ به رژیمهای خودکامه در عربستان سعودی و امارات ارائه میکند.
تمام عناوین درباره سفر رئیسجمهور جو بایدن به عربستان سعودی در ماه ژوئیه، بر توافقی برای کاهش قیمت گاز متمرکز شده است. در واقع، او در حال انجام محاسبات بسیار شوم و خطرناکتر از آن چیزی است که بسیاری تصور میکنند: طبق گزارشها، او در حال برنامهریزی است تا به دیکتاتورهای عربستان سعودی و امارات متحده عربی ــ جایی که همه تروریستهای ۱۱ سپتامبر بهجز دو نفر از آنجا آمدهاند ــ یک پیمان دفاعی پیشنهاد دهد. پیمانی که جان آمریکاییها را در برابر حمایت از این رژیمها، تضمین میکند. چه چیزی میتواند درست پیش برود؟
زمانی که بایدن برای کاخ سفید نامزد شد، متعهد شد که سیاست خاورمیانهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور وقت آمریکا را زیر پا بگذارد: نیروهای آمریکایی را از خاورمیانه به خانه بازگرداند، توافق هستهای ایران را تمدید کند، به جنگ در یمن پایان دهد، و «سعودیها را طرد و همانطور که هستند، منفور تلقی کند». اما پس از امتناع از انجام اقدامات لازم برای بازگشت به توافق هستهای با ایران و با شایعات فراوان مبنی بر پیشنهاد او به امارات و عربستان سعودی برای یک پیمان دفاعی، سیاست بایدن بهطور فزایندهای ادامه استراتژی ترامپ در خاورمیانه بهنظر میرسد.
بایدن محمد بن سلمان ولیعهد عربستان را در ازای وعده عربستان برای پمپاژ نفت بیشتر، فقط بهخاطر نقش مستقیماش در قتل جمال خاشقجی، ستوننویس واشنگتن پست نمیبخشد. همانطور که بایدن هفته گذشته اعتراف کرد، این سفر به خاورمیانه در مورد امنیت منطقه ــ و بهویژه امنیت اسرائیل است. بایدن در ۱۲ ژوئن به خبرنگاران
گفت: «تعهدات سعودیها بههیچ چیز در رابطه با انرژی مربوط نمیشود. ««اتفاقاً این یک نشست بزرگتر است که در عربستان سعودی برگزار میشود. دلیل رفتنم همینه و این به امنیت ملی آنها ــ و اسرائیلیها مربوط میشود.»
ماههاست که شایعاتی در واشنگتن به گوش میرسد مبنی بر اینکه بایدن بهدنبال گسترش ابتکار عمل امضای ترامپ در سیاست خارجی ــ توافق ابراهیم ــ است که روابط دیپلماتیک بین اسرائیل و بحرین و امارات را عادی میکند. بایدن میخواهد عربستان سعودی را به توافقی مشابه با اسرائیل بکشاند. جزییاتی در مورد چگونگی تلاش او برای ترغیب عربستان سعودی به برداشتن گامهای مهم در جهت بهرسمیت شناختن اسرائیل شروع شده است. و نگرانکنندهترین آنها این است که ایالات متحده یک پیمان امنیتی بزرگ به رژیمهای خودکامه در عربستان سعودی و امارات ارائه میکند.
به گفته یک منبع نزدیک به حاکم امارات، این یک «پیمان همکاری دفاعی استراتژیک الزامآور» است که فراتر از هر چیزی است که ایالات متحده قبلاً در منطقه با آن موافقت کرده است. دیوید شاپیرو، مشاور سابق بایدن، در گفتوگو با مجله نیوزویک تأیید کرد که عربستان سعودی بهدنبال تضمینی است که ایالات متحده برای کمک به عربستان سعودی بهمنظور مقابله با تهدیدات ایران حضور نظامی قابل توجهی را «در منطقه حفظ خواهد کرد» و همچنین در جنگ هولناک در یمن، در کنار عربستان سعودی قرار گیرد.
قربانی کردن جان آمریکاییها برای دفاع از این دیکتاتوریهای عربی بسیار رسواتر از دست دادن شرمآور ریاستجمهوری با ولیعهد سعودی است. بایدن در یک لحظه وعدههای خود مبنی بر بازگرداندن نیروها از خاورمیانه به خانه و مجبور ساختن عربستان سعودی به پرداخت هزینه و پایان دادن به جنگ در یمن را زیر پا میگذارد.
و احتمالاً، پیمان دفاعی بایدن برای افزایش فروش تسلیحات، دلیلی است که او تعهد خود مبنی بر بازگشت به توافق هستهای با ایران را نیز زیر پا میگذارد، زیرا این امر مستلزم حذف سپاه پاسداران ایران از فهرست تروریستی ایالات متحده است که خشم اسرائیل و عربستان سعودی را برمیانگیزد و پیمان دفاعی را به خطر میاندازد.
برای ایالات متحده، این یک معامله وحشتناک است. همه اینها دادن و نگرفتن است، زیرا هیچیک از آنچه کشورهای خلیج فارس ارائه میدهند احتمالاً به نتیجه نمیرسد.
برای شروع، برقراری روابط دیپلماتیک کامل با اسرائیل امتیازی برای اسرائیل است، نه برای ایالات متحده. همچنین برای اسرائیل و فلسطین، یا ثبات خاورمیانه، صلح را به ارمغان نمیآورد، چیزی که در مورد توافقنامه ابراهیم، تجربه تاکنونی قبلاً ثابت کرده است. در اصل، صلح واقعاً هدف نیست. در عوض، بر اساس سند استراتژی سالانه جارد کوشنر در اوت ۲۰۲۱ موسسه صلح آبراهام ، هدف «حرکت فراتر از درگیری اعراب و اسرائیل» است.
با این روحیه، دولت بایدن بهعنوان بخشی از این توافق اسرائیل را برای دادن امتیاز به فلسطینیها تحت فشار قرار نداده است. در عوض، بایدن از اسرائیل خواسته است که از هرگونه اقدام تحریکآمیز در کرانه باختری و اورشلیم اشغالی که میتواند به تنشها قبل از سفر وی دامن بزند، خودداری کند. پس از پایان این سفر، احتمالاً بایدن
هیچ مخالفتی با سرکوب مداوم فلسطینیان توسط اسرائیل نخواهد داشت.
در واقع، الحاق خزنده اراضی فلسطین به اسرائیل از زمان امضای توافقنامه ابراهیم سرعت گرفته است. همانطور که زاها حسن و مروان معشر در فارن افیرز مینویسند
«حقیقت این است که این توافقنامهها صلح را در خاورمیانه پیش نبرده است، زیرا هدف اسرائیل از امضای این توافقنامه، منحرف ساختن توجه جهانیان از اشغال نظامی خود بوده است، نه پایان دادن به آن».
این دستورالعملی برای صلح نیست، بلکه برای خشونت است. جای تعجب نیست که طی
سه ماه اول سال جاری، نزدیک به ۵۰ فلسطینی توسط اسرائیل کشته شدهاند و فلسطینیها ۱۸ اسرائیلی را کشتهاند. تلفات فلسطینیها نسبت به مدت مشابه سال قبل پنج برابر شده است، در حالی که افزایش نسبی تلفات اسرائیلیها حتی بیشتر است.
ثانیاً، بعید بهنظر میرسد قمار بایدن بتواند قیمتهای سرسامآور بنزین را کاهش دهد. کارشناسان تردید دارند که سعودیها به اندازه کافی ظرفیت استفاده نشده برای کاهش قابل توجه قیمت گاز آمریکا را داشته باشند. ریشه مشکل، اتکای بیش از حد واشنگتن به عربستان سعودی است ــ وابستگی که بهجای تنوع بخشیدن به روابط آمریکا در خاورمیانه، تنها با نزدیک شدن بایدن به پادشاهی وهابی، بیشتر به منافع ایالات متحده آسیب میرساند. بهعنوان مثال، ایران حدود ۸۵ میلیون بشکه نفت ذخیره شده در خشکی و فراساحل دارد که میتواند تقریباً فوراً در بازار عرضه شود، البته با این فرض که بایدن به توافق هستهای ایران بازگردد.
ثالثاً، پیمان دفاعی بایدن بهطور کلی و به احتمال زیاد خاورمیانه را امنتر نمیکند. توافقنامه ابراهیم ــ برخلاف ادعاهایی مبنی بر اینکه این یک رویکرد خلاقانه جدید برای امنیت در خاورمیانه است ــ ادامه راهبرد چهار دهه شکست آمریکا در منطقه است: سازماندهی منطقه حول هدف انزوا و مهار ایران. همانطور که خود مقامات بایدن اعتراف کردهاند، این استراتژی بهجای نیرویی برای ثبات، منبع درگیری در منطقه بوده است. راب مالی، فرستاده بایدن در مورد ایران در اواخر سال ۲۰۲۱ گفت :
«بیشتر نابسامانیهای منطقه ریشه در محرومیت ایران دارد.»
سازماندهی بقیه منطقه علیه ایران موهبتی خواهد بود برای تولیدکنندگان اسلحه، اما ایجاد امنیت نمیکند. در حال حاضر عربستان سعودی، اسرائیل و امارات بهبهانه «خطر ایران» بهطور گسترده بودجه صرف تسلیحات و دفاع میکنند و تعهد آمریکا به دفاع از این کشورها در گذشته ،
در واقع سیاستهای خارجی این کشورها را تهاجمیتر و ریسکپذیرتر کرده است. ایران در مواجهه با یک جبهه متحد اسرائیل، آمریکا، عربستان سعودی و امارات، در بحبوحه کارزار فزاینده اسرائیل برای ترور مقامات ایرانی، ممکن است تصمیم سیاسی برای ساخت بمب هستهای بگیرد. (سرویسهای اطلاعاتی آمریکا، اروپا و اسرائیل همگی متفقالقول هستند که ایران تاکنون چنین تصمیمین گرفته است.)
شاید مهمترین تعهدی که آمریکا در تلاش است از عربستان سعودی و امارات متحده عربی بگیرد، همسویی با استراتژی آمریکا برای مقابله با روسیه و چین باشد. شاپیرو به نیوزویک گفت: «سعودیها در خصوص همسویی کامل با ایالات متحده در رقابت با روسیه و چین تعهدات خاصی خواهند داشت. اما نشانه کمی وجود دارد که نشان دهد در رقابت قدرتهای بزرگ قرن حاضر، استراتژی بایدن برای امتیاز دادن به ولیعهد سعودی و حاکم امارات، محمد بن زاید، باعث تعهد پایدار سعودی ــ اماراتی به طرف آمریکایی شود.»
ولیعهد سعودی با بایدن موضع سازشناپذیری پیش گرفت و پیروز شد. او از این که بایدن در مرحله اولیه ریاستجمهوری خود از تماس با وی خودداری کرد، خم به ابرو نیاورد. او به آتلانتیک گفت «من به سادگی اهمیتی نمیدهم.» و صبورانه منتظر ماند تا بایدن سر فرو آورد. سعودیها شرایط سفر بایدن را دیکته میکنند و بایدن را مجبور میکنند تا قبل از اینکه اجازه ملاقات با سایر مقامات سعودی را بگیرد، ولیعهد را ببیند. بخشش بیشتر به ولیعهد احتمالاً او را انعطافپذیرتر نمیکند، زیرا تحقیقات پاتریشیا سالیوان، براک تسمن و شیائو جون لی، دانشمندان علوم سیاسی نشان میدهد که «افزایش سطح کمکهای نظامی ایالات متحده، بهطور قابل توجهی نرمش در سیاست خارجی در همکاری با ایالات متحده را کاهش میدهد.»
محتملترین نتیجه دیدار بایدن با ولیعهد این است که عربستان سعودی و امارات امتیازات فراوان بایدن را به جیب بزنند و در کوتاهمدت علیه روسیه و چین همکاری تاکتیکی را نیز ارائه دهند و در عینحال در این مسیر، گزینههای خود را برای خیانت به واشنگتن باز نگه دارند. اگر آنها واقعاً معتقد بودند که نباید در این رقابتها، با برگ چین و روسیه شرطبندی کنند، برای همسو شدن با ایالات متحده به این همه امتیازات آمریکا نیازی نبود.
از همان لحظهای که باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا توافق هستهای ایران را امضا کرد، اسرائیل، عربستان سعودی و امارات با آن مخالفت کردند و طرفدار ترتیباتی بودند که ایالات متحده را بیشتر به خاورمیانه و منافع امنیتی آنها پیوند میداد. ترامپ با خروج از توافق ایران و امضای توافقنامه ابراهیم، اولین گامها را در جهت تن دادن به خواستههای این کشورها برداشت. بایدن اکنون در حال تکمیل کاری است که ترامپ آغاز کرده است.