خیانت باند اصلاحطلبان روحانی و پیشگوئی توفان
نشریه توفان ارگان مرکزی حزب کار ایران در شـماره ١٩١ بهمن ماه ١٣٩۴ شمسی برابر فوريه ٢٠١۶ میلادی نظریات خویش را بر سر توافقنامه هستهای وین با آمریکا به صراحت ابراز داشت و وضعیت امروز میهن ما ایران را در همان زمان در اثر این خیانت ترسیم نمود. و امروز ما متاسفانه در مقابل این پیشگوئی قرار گرفتهایم. خواننده در این شماره تنها با مستخرجاتی از این مقاله روبرو میشود که برای درک نقطهنظرات صحیح کفایت میکند. حال خواننده گرامی مقالهای را که 8 سال پیش نگاشته شده مطالعه کند و با وضعیت امروز ما مقایسه نماید: مقاله تحت عنوان: «قلبِ «حق مسلم ایران در استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای» را درآوردند» منتشر شد.
«در روز شنبه ۲۶ دی ماه ۹۴ مذاکرات نمایندگان ایران از موضع تسلیم و ضعفِ قهرمانانه با کشورهای ۵ + ۱ در وین به نتیجه رسید و «قرارداد لوزانچای» اجرائی شد. برای رفع تحریمها و محاصره اقتصادی ایران که از همان بدو امر غیرقانونی، ضدانقلابی، ضدبشری و نادرست بود، عدهای سادهلوح جشن گرفته و پایکوبی میکنند. عدهای خوشخیال نیز بر این توهماند که گویا از این به بعد در جویهای ایران شیر و عسل جاری خواهد شد. ببینید چقدر این رژیم سرکوبگر و فاسد به مردم ایران ستم روا داشته که عدهای تسلیم شدن به خفت بیگانه را پیروزی ایران تلقی میکنند و در حسن روحانی «اصلاحطلب»، ناجی ایران را جستجو میکنند. غنیسازی اورانیوم حق مسلم مردم ایران بوده و در تمام پیمانهای جهانی و پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای نیز درج شده است، این که امپریالیسم و صهیونیسم جهانی، با قلدری به ایران تحمیل کردهاند، که اعتبار و اجرائی کردن این حق، تنها به اشاره «اربابان جهان» عملی است، و این ما هستیم که حد و حدود آن را برای شما و سایرین تعیین میکنیم، خود گویای انصراف ایران از برخورداری از این حق و تائید نظریات امپریالیستها در مورد بیحقوقی مردم ایران است. ایران زین پس هیچ حقی ندارد – حتی اگر این حقوق در پیمانهای جهان سیاه روی سفید حک شده باشد- مگر این که به تائید امپریالیسم آمریکا برسد…
خانم «فدریکا موگرینی»Federica Mogherini) ) مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا اظهار داشت: «از آنجا که ایران همه تعهداتش را اجراء کرده است، از امروز تحریمات ملی و چندجانبه اقتصادی و مالی در رابطه با برنامه اتمی ایران برداشته میشود».
کسانی که سیاست تحریمهای امپریالیستها را دنبال کردهاند میدانند که این تحریمات شامل سه مرحله است. نخست تحریمات غیرقانونی شورای امنیت سازمان ملل متحد با یاری روسیه و چین که تنها به مسئله حق طبیعی و مسلم ایران برای استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای بر میگردد، دوم تحریمات زورگویانه و غیرقانونی کنگره آمریکا در مورد ایران که آن را به همه جهان با شانتاژ و قلدری تحمیل میکند و ربطی به سازمان ملل ندارد، سوم تحریمات غیرقانونی و استعماری اتحادیه اروپا که «نه سر پیاز بوده و نه ته پیاز است» و میخواهد نقش سازمان ملل متحد را در جهان بازی کند و به همدستی و رقابت با امپریالیسم آمریکا بپردازد. خانم «موگرینی» در سخنان خود روشن کرد که فقط آن تحریمهائی برداشته میشود که مربوط به برنامه هستهای ایران بوده است. سایر تحریمات به قوت خود باقی است و در آن تغییری به وجود نیآمده است. اینکه مسئولان ایرانی از جمله آقای روحانی رئیس جمهور از لغو تحریمها سخن میراند به روشنی برای فریب مردم و پرده پوشی خیانت رژیم حاکم، دروغ میگوید.
رژیم جمهوری اسلامی ادعا میکند که توانسته است منافع ملی ایران را حفظ کند و تاسیسات اتمی فردو و آب سنگین اراک را نجات دهد.
به نقل از منابع خبری ایران از قول وزیر امور خارجه آقای ظریف میآید: «تاریخساز شدیم / کلیه تحریمها علیه ایران پایان خواهد یافت/ مدت توافق 10 سال است/ راکتور اراک آب سنگین باقی میماند/ توافق به معنی عادیسازی روابط با آمریکا نخواهد بود» و ادامه میدهد «راکتور اراک، آب سنگین باقی میماند و با توجه به آخرین پیشرفتهای فناوری بازطراحی خواهیم کرد و در این روند کشورهای مختلف از اعضای 1+5 و خارج از آنها همراه با ما حضور خواهند داشت و در پیشرفت فناوری کشورمان کمک خواهند کرد». آقای ظریف با ظرافت فراموش میکند اشاره کند نیروگاه اراک بدون آب سنگین باقی میماند و سایر تاسیساتش دیگر ارزشی برای پژوهشگری در این زمینه ندارد. وی فراموش میکند اشاره کند که به قول اوباما آنها در اراک قلب تاسیسات هستهای ایران را درآورهاند. اوباما در سخنرانی خویش بعد از این توافق اعلام کرد: «قبل از توافق هستهای ایران نزدیک بود راکتور جدیدی را تکمیل کند که میتوانست پولوتونیوم برای یک بمب تولید کند. امروز قلب این راکتور بیرون آورده شده و با سیمان پر شده است تا دیگر قابل استفاده نباشد (تاکید از توفان). در این عرصه خوب است به سخنان اوباما توجه کنیم وی در سخنرانی خویش برملا کرد: «بیش از یک دهه بود ایران برنامه هستهای خود را پیش برده بود و پیش از توافقنامه، ایران حدود بیست هزار سانتریفوژ نصب کرده بود که میتواند اورانیوم را برای تولید بمب اتمی غنیسازی کند. امروز ایران دو سوم از این دستگاهها را برچیده است.
… قبل از این توافقنامه به طور مرتب ذخیره اورانیوم غنیسازیشده خود را افزایش میداد که برای ساخت تا ده عدد بمب اتمی کافی بود. امروز بیش از نود و هشت درصد از این ذخیره اورانیوم غنیشده به خارج از ایران منتقل شده است، این بدان معناست که ایران دیگر ماده کافی برای حتی یک بمب را هم ندارد.
… قبل از توافقنامه جهان شفافیت و دید کافی درباره برنامه هستهای ایران نداشت، امروز بازرسان بینالمللی در داخل ایران حضور دارند و ایران هدف شدیدترین و جامعترین رژیم بازرسیهایی است که تا کنون برای بازرسی از برنامه هستهای درباره آنها مذاکره شده است.
… بازرسان تاسیسات کلیدی هستهای ایران را بیست و چهار ساعته و سی صد و شصت و پنج روز سال زیر نظر دارند. برای دهههای آینده بازرسان به کل زنجیره تدارکاتی هستهای ایران دسترسی خواهند داشت. به عبارت دیگر اگر ایران بخواهد فریبکاری کند و بخواهد مخفیانه بمب اتمی بسازد، ما مچ آنها را خواهیم گرفت. در حالی که ایران قبلا مرتب برنامه هستهای خود را پیشرفت میداد، ما اکنون همه راههایی را که ایران میتوانست سلاح اتمی بسازد، بستهایم. …اکنون که جهان دسترسی بیسابقهای به برنامه هستهای ایران دارد، هر زمان که ایران بخواهد گریز هستهای انجام دهد، ما متوجه خواهیم شد.
… اکنون که اقدامات ایران راستیآزمایی شده است، میتواند از برخی تحریمهای هستهای رهایی پیدا کند و به پول خودش که مسدود بوده، دسترسی داشته باشد.»
اوباما به صراحت «نرمشهای قهرمانانه» جمهوری اسلامی را در میدان دادن به ایادی و جاسوسان امپریالیسم در ایران رو میکند و برای این که توهمی ایجاد نشود از برنامه گسترده و بیسابقه جاسوسی در ایران با موافقت دولت ایران سخن میراند و در مقابل حاضر است از “برخی تحریمهای هستهای” و نه تمام آن منصرف شود. اوباما به مقدار پول مسدود ایران کوچکترین اشارهای نمیکند، زیرا هدفش بالا کشیدن این پول است و رژیم جمهوری اسلامی نیز با این پنهانکاری کاملا موافق است. اوباما در سخنرانی خود آب پاکی به روی دستهای رژیم جمهوری اسلامی میریزد و میافزاید: «آمریکا و ایران اکنون یک پرونده قدیمی اختلاف مالی مربوط به ادعای ایران بر ضد دولت آمریکا را حل و فصل کردند. براساس این راه حل پولهای ایران از جمله سود متناسب آن به این کشور بازگردانده خواهد شد با این حال این رقم بسیار کمتر از مبلغی است که ایران پیش از این تلاش داشت دریافت کند.»
آقای اوباما برای اینکه مبادا توهمی پیش بیاید که وی در مقابل ایران عقبنشینی کرده است میگوید: «بر اساس توافقنامه هستهای که سال گذشته ما و متحدانمان و شرکایمان با ایران دست یافتیم، ایران به بمب اتمی دست پیدا نخواهد کرد. منطقه، آمریکا و جهان امنتر خواهد بود. همانطور که بارها گفتهام، این توافقنامه هستهای هرگز هدفش این نبوده است که همه اختلافات ما را با ایران حل کند.»
وی ادامه داد: « … میدانیم که همچنان اختلافات زیادی میان ایران و آمریکا باقی مانده است.
… ما همچنان در مخالفت و مقابله با ایران، در رفتارهای بیثباتکننده این کشور در زمینههای دیگر از جمله تهدیدهای ایران برضد اسرائیل و شرکای ما در حاشیه خلیج (فارس) و حمایت ایران از گروههای خشن در کشورهایی نظیر سوریه و یمن بسیار سرسخت هستیم.
… ما همچنان تحریمهایی برضد ایران به علت نقض حقوق بشر، به خاطر حمایت از تروریسم و به خاطر برنامه موشکهای بالستیک این کشور داریم و به اجرای شدید این تحریمها ادامه خواهیم داد. به طور مثال آزمایش اخیر موشکی ایران نقض وظایف بینالمللی این کشور بود و در نتیجه آمریکا در حال اعمال تحریمهایی بر ضد افراد و شرکتهای فعال در پیشبرد برنامه موشکهای بالستیک ایران است و در این باره همچنان هوشیار خواهد بود و در دفاع از امنیت خود و متحدان و شرکای خود هیچ تزلزلی نخواهیم کرد». (تاکید در همه مقاله از توفان).
البته کار به اینجا خاتمه نمییابد همین لغو ناقص تحریمها هنوز پا درهواست. این درست است که ایران میتواند نفت خود را به بهای نازل به فروش برساند، ولی از آنجا که مبادلات تجاری ایران هنوز در نظام مالی سویفت مجددا ادغام نشده است و این نظام زیر سلطه آمریکاست، معلوم نیست ایران بتواند بهای فروش نفت را از طریق مبادلات مالی جهانی دریافت کند. پس فقط امکان تجارت پایاپا برای ایران میماند. همین اهرم ساده فشار بر ایران مانع از آن خواهد شد که ایران پولهای مسدود خود را که بخش مهم آن از طرف آمریکا بالا کشیده میشود، دریافت نماید و با آن به خرید صنایع مورد نیاز خود بپردازد. از آنجا که همه تحریمها برداشته نشده و ایران هنوز مورد تهدید امپریالیسم آمریکاست، این امپریالیسم قادر است با تحریمهای اختراعی مجدد و ادعاهای واهی و غیرقانونی از ورود و یا مبادلات تجاری بسیاری از کالاها و یا تجارت ایران با جهان جلوگیری کند. همین اقدامات آمریکا که نام بسیاری شرکتها و افراد حقیقی و حقوقی در ایران را در روی فهرست اسامی تروریستها قرار داده و تجارت با آنها را ممنوع کرده است، مانع از آن است که شرکتهای اروپائی با ایران وارد تجارت و مناسبات اقتصادی عادی شوند، زیرا این خطر برای آنها وجود دارد که در آمریکا تحت تعقیب قضائی قرار گرفته و خود شامل تحریمات آمریکائی شوند. امپریالیسم آمریکا محیطی از تشنج، فقدان امنیت، سوء ظن به دور ایران ایجاد کرده است که به راحتی هیچ معاملهای با ایران سر نمیگیرد. از این گذشته نمایندگان کنگره آمریکا که در اکثریت خویش جمهوریخواه و زیر نفوذ لابیهای صهیونیسم بینالملل هستند، اعلام کردهاند همین توافقات جزئی به نفع آمریکا را نیز به رسمیت نمیشناسند و چنانچه بر سر کار آیند همه این توافقات را به دور میاندازند. این سیاست ریاکارانه فقط برای ایجاد تزلزل، نابودی زمینه امنیت سرمایهگذاری و ایجاد بلاتکلیفی در سرمایهگذاران غیرآمریکائی در ایران است.
«مارک کرک»، سناتور جمهوریخواه ایالت ایلینویز، «جو مانچین»، سناتور دمکرات ایالت ویرجینیا و سه سناتور دیگر در بیانیهای اعلام کردهاند که به مؤسسات مالی در سراسر جهان هشدار داده شده که از تبدیل ارزهای خارجی به نیابت از بانکهای ایرانی قرار گرفته در لیست سیاه خودداری کنند و یا «با خطر قطع ارتباط با بازار مالی ایالات متحده روبه رو شوند».
تمام قرارداد لوزانچای از جانب ایران با «نرمش قهرمانانه» اجراء شده و به نابودی فنآوری هستهای در ایران منجر شده است، ولی اجرای تعهدات آمریکا پا در هواست. کنگره بعدی در آمریکا و یا ریاست جمهور جدیدی در سال 2017 میتواند بدون توجه به تاثیر بیاعتباری و حیثیت تصمیمات مسئولان قبلی آمریکا، همه چیز را زیر پا بگذارد و به تعهداتش با دروغگوئی و تبلیغات پای بند نگردد. آمریکا میتواند به طور خودکار تحریمهای خویش را بر ضدایران مجددا فعال کند و از صورت منجمد در آورد. در حالی که همه دنیا از این روش ریاکارانه آمریکا که محیطی شکننده، مملو از تزلزل و پرتنش ایجاد میکند آگاه است، آقای حسن روحانی برای تسکین مردم میگوید: «در آمریکا هر دولتی بعداً سر کار بیاید تعهدی که دولت آمریکا داده تعهد دولت آن کشور است و ربطی به آمدن این دولت و آن دولت ندارد.» و اضافه میکند: «درست است که صهیونیستها و تندروهای داخل آمریکا علیه این حرکت تلاش میکنند، اما دنیا به این نتیجه رسیده که راه تحریم راه صحیحی نیست و راه باخت- باخت است» (تکیه از توفان). آیا میشود تا به این حد به امپریالیسم دروغگو و مکار آمریکا که یک روده راست برای راستیآزمائی در شکم ندارد اعتماد نمود؟ اگر امپریالیسم آمریکا به تعهداتش وقعی نگذارد ملت ایران باید از چه کسی حساب پس بگیرد؟ تکلیف بتونهای درون مخاذن تاسیسات آب سنگین اراک چه میشود؟
رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی به این خفت از آن جهت تن در داده است چون در درجه اول حفظ و بقاء خودش برایش مطرح است. آنها تلاش دارند با تسلیم شدن به امپریالیسم به بحرانهای اقتصادی خویش که ناشی از گندیدگی رژیم سراپا فساد اسلامی است غلبه کنند….».
این بخشی از افشاءگری توفان بود. حال باید باند روحانی- ظریف را محاکمه و مجازات نمود. ولی چه کسی این وظیفه را به جز خلق ایران به عهده میگیرد؟.
مقاله ای ازتوفان، ارگان مرکزی حزب کارایران شماره ۲۷۱ مهرماه ۱۴۰۱
www.toufan.org