حال: زمانست یا هستی؟

بیت: غم فردا، کز غصه دیروز ریزد به هجوم انرژی، کشف زمان…

درختی سرشار از روح حماسی  و جلوه های معبودایی

نویسنده: مهرالدین مشید تک "درخت توت" و دغدغه های شکوهمند خاطره…

کهن میلاد خورشید 

رسول پویان  شـب یلـدا بـه دور صندلی بـسـیار زیبا بود  نشـاط و…

مبانی میتودیک طرح و تدوین اساسنامهٔ سازمانهای مدنی

نور محمد غفوری شاید همه خوانندگان محترم روش تحریر و طُرق…

انحصار طلبی ملا هبت الله، کشته شدن حقانی و سرنوشت…

نویسنده: مهرالدین مشید ختلاف های درونی طالبان و کش و قوس…

ریحان می شود

قاضی پشتون باسل حرف  نیکو مرکسان را  قوت  جان میشود قوت جسم…

کهن جنگ تمدن 

رسول پویان  نفـس در سـینۀ فـردا گـره افتاده بازش کن  بـرای خــاطــر…

ترجمه‌ی شعرهایی از بانو روژ حلبچه‌ای

هر گاه که باران،  آسمان چشمانم را در بر می‌گیرد. آن، تکه…

سلام محمد

استاد "سلام محمد" (به کُردی: سەلام موحەمەد) شاعر کُرد، زاده‌ی…

آغاز یک توطیه ی جنایت بار و کوچ اجباری پنجشیریان

ویسنده: مهرالدین مشید امروز روستای دشتک پنجشیر و فردا هم دشتک…

آغوش مادر وطن!

امین الله مفکر امینی       2024-08-12! مــرا مادر وطن ومردمش بس گرامیســـت هرکه مادروطن…

نور کهن 

رسول پویان  نـور کهن ز روزن دل جلوه گر شدست  هـور از…

بمناسبت  ۷۶ و مین  سالروز  تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر  

نوشته از بصیر دهزاد  اوضاع وخیم کنونی بین المللی، حلقه تنگ…

دادخواهی برای مهاجرین افغان که از تاجیکستان اخراج اجباری می…

من محمدآصف فقیری نویسنده و پژوهشگر و مدرس حقوق و…

عرفان در سیاست

– دکتر بیژن باران ایران از سده 19 با نپذیرفتن…

دعوت صالح به آمریکا و" هفت خوان رستم "اختلاف های…

نویسنده : مهرالدین مشید  چرخش در سیاست آمریکا یا ابزاری برای…

پردۍ ناولې پروژې ودروئ

عبدالصمد ازهر                 …

حقوق بشر 

تدقیق و نگارشی از سخی صمیم.   حقوق بشرچه نوع حقوق راگویند…

ترجمه‌ی شعرهایی از آقای "آسو ملا"

(به کُردی: ئاسۆی مەلا) شاعر کُرد زبان توسط #زانا_کوردستانی  (۱) مفت مفت‌اند، شلوار،…

فرهاد پیربال

استاد "فرهاد پیربال" (به کُردی: فەرهاد پیرباڵ) نویسنده، شاعر، مترجم،…

«
»

جنگ متشکل زمینی «ما»

فرافکنیهای آسمانی افسار بر ذهن پریشان «شما»

شماره یک

کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس – تهران

بیست و شش آبان هزاروچهارصد و سه

در سلسله نوشتارهایی پیرامون موضوعات زیر می خوانید: 

عملیاتهای مسلحانه مهر، آبان و درگیری تن به تن از وجوه رهبری و سه کادر دختر و پسر کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس در شهرک قدس با اجامر سرمایه به دنبال توزیع شبنامه دربارۀ عملیات تخریب شالودۀ مرکز سپاه پاسداران با دوش پرتاب بوسیلۀ قائمیت، وجه رهبری کمیته و قائم مقام وجه رهبری در سحرگاه پنجم آبان، روز فرافکنی و مانور هوایی اسرائیل

تشدید قوۀ قهریۀ دولت بورژوازی در ایران؛ سرکوب، دستگیری و اعدام و استتار اخبار اعتصابها، عملیاتهای مسلحانه و افزایش آتش افروزیها در منطقه بعد از مانور هوایی- فرافکنی- تدافعی اسرائیل هماهنگ شده با امپریالیسم و جمهوری اسلامی، مدد رسان به تفسیر و مهار بحران اقتصادی- سیاسی از زاویۀ بورژوازی در ایران

درنگی بر جنگ که محصول درشتگوییها یا خوشروییهای این و آن نمایندۀ سرمایه داری و امپریالیستها و مانور هوایی- تدافعی و فرافکنیها، تکرار پابوسی و حمد و ثنای ترامپ نیست. مانور هوایی، فرافکنی و تحریم نشاندهندۀ این موضوع است که امپریالیسم توان جنگ ندارد. تضاد دولت اسرائیل و امپریالیسم یک تضاد آنتاگونیستی نیست. مانور هوایی – تدافعی اسرائیل جنگ کلاسیک نبود و به جمهوری اسلامی برای مهار بحران اقتصادی یاری رساند. جنگ یک جادۀ یکطرفه نیست همانطور که تحریم نبود و نیست. 

از خلق قهرمان تا جیش الجهل قهرمان! جیش الجهل؛ قداره بند ارتجاع سرمایه، نوکر بیگانه، جنس بنجل و پس ماندۀ جندالله، قدرتی در قدرت سپاه سلمان و قهرمان رهبران پوزیسیون خارج از کشوری، فرجام مضحکۀ سراپا ایدئولوژیک، آلترناتیو سازی رادیویی- ضد کمونیستی در ایران متاثر از فشار توهمات و تصورات متحجرانه 

تحصن مهندسین و میلیشیای کارگری کمیسیون در میدان نفتی فروزان آبهای جزیره خارگ استان بوشهر

حکومت نظامی هفتاد و دو ساعتۀ اعلام نشده در بوشهر به دنبال دست از کار کشیدن از پیش سازماندهی شدۀ مهندسین و پرولتاریای وابسته به کمیسیون مهندسین نفت،گاز، پتروشیمی و معدن به محض ورود پاک نژاد در میدان نفتی فروزان، زلزله در میان فرماندهان سپاه پاسداران، واجا و کنسرسیوم پتروپارس، مبین سازه گستر و مجمع کشتیسازی و صنایع فراساحل. تحصن از پیش سامان یافته از پانزدهم تا نوزدهم آبان به رغم تهدید و فشار و اختلال ارتباط تولید- میدانی درون سکویی در سکوی اقماری اف هیجده. جلوگیری از بسط اعتصاب به میادین نفتی آبهای جزیرۀ خارگ و آنتنی نکردن تحصن در عین عربده های رسانه ای فرماندهان سپاه دربارۀ امنیت در بوشهر و خارگ نمود دیگری از سودمندی مانور هوایی- تدافعی اسرائیلی و مصرف داخلی حقه بازی مبارزه با صهیونیسم.  خبر اعتصاب در روزهای سیزده و  چهاردهم آبان در نظری در شبکه ارتباط جمعی عمداً قبل از تحصن بوسیلۀ از مهندسین ارشد نفت و از بنیانگذاران کمیسیون مهندسین نفت،گاز، پتروشیمی و معدن اعلام شد 

جنگ متشکل زمینی «ما»

فرافکنیهای آسمانی افسار بر ذهن پریشان «شما»

نماهای ظاهری گمراه کننده اند، فرایندهای اساسی تر در سطحی عمیقتر اتفاق می افتند، قدرتهای ترسناک در بالا تصورات آشفته ای بوجود می آورند که توجه را از روندهای واقعی که در اعماق در جریانند، منحرف کنند. برای اینکه اسرار واقعی جامعه سرمایه داری را افشاء کنیم، لایه ظاهر بیرونی را باید کنار زنیم و در ابهام رازگونۀ لایه های ظاهری و توضیحات مرسوم نفوذ کنیم. 

کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس، تا کنون پنجاه و دو عملیات از میان عملیاتهای مسلحانه کادرهای خود و سازماندهی برخی اعتصابات در صنعت نفت، گاز، پتروشیمی و معدن متکی به بازوی پرولتری؛ کمیسیون مهندسین نفت،گاز، پتروشیمی و معدن، در مراکز تولید ارزش اضافه، بعد از انفجار عمدی معدنجو در دو معدن، بندر پتروشیمی ماهشهر و عسلویه سوم مهر را از قبل اعلام کرده است. لذا، نیازی به صدور اطلاعیه خطاب به خارج از کشور ندارد. مگر، برای ارتباط با نیروی منتخب خود در صورت پاسخ به فراخوانهای کمیته مارکسیست ارتدوکس به منظور در اختیار گرفتن بلندگوها و رسانه هایشان و اطلاع رسانی از کنه جنگ سامان یافتۀ طبقاتی که در رسانه های وابسته سرمایه داری داخلی یا خارجی بازتاب پیدا نمی کنند و خدعه های رسانه های جمهوری اسلامی را تکرار می کنند. برخی مواقع، اطلاع رسانی رسمی برای عملیاتها یا اعتصابها از جنبۀ حفاظت از کادرهای پراتسیست و استراتژیست و تعلیم دیدۀ کمیته و پرولتاریای وابسته به کمیسیون، حرکتی عاقلانه نیست. تحتانی ترین لایه های کارگران صنعتی که مستقیما دست در تولید دارند، مخاطب اول کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس است که از سه هفته نامۀ زیرزمینی، سپیده دم در نفت مختص کارگران صنعت نفت، پیشرو و راه نو در نسخۀ کاغذی برخوردار است. بعد از هر عملیات مسلحانه و هر سازماندهی اعتصاب یا تحقیقات یاخته ای درباره یک واقعیت به تصمیم مسئول جمع کادرها در مشورت با کادرهای جمع و در صورت نیاز تماس با رهبریت چند وجهی، در شهرها و استانهایی که کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس از طریق مدارها حلقه های زنجیر بی ارتباط با دیگر حلقه ها در شهرها و مرتبط با رهبریت چند وجهی به شیوههای قدیمی و ابتکار و خلاقیتهای نوین کمیته اطلاع رسانی یا افشاء گری می شود.

در رابطه با عملیات سحرگاه شنبه پنجم آبان، یک ساعت قبل از مانور هوایی اسرائیل هماهنگ شده با مقامات جمهوری اسلامی، توزیع اطلاعیه در  تهران سریعا  به تصمیم رهبریت چند وجهی کمیته در دستور کار مجمع کادرها در تهران قرار گرفت. متعاقباً، عکس العمل واجا در شکل تجسس و تفتیش و فرمان ایست به اتومبیلها آغاز گشت. نتیجه، درگیری مسلحانۀ از وجوه رهبری و سه کادر دختر و پسر با فرمان ایست به خودرویشان در شهرک قدس در بامداد یازده آبان بود. دو وجه رهبری کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس برای حفظ وجه رهبری و سه کادر دختر و پسر خود در صدور اطلاعیه رسمی و همچنین برای اینکه مصرف داخلی مانور هوایی اسرائیل برای پوشش بحران اقتصادی و فعالیت سامان یافته و سامانده و تنظیم سلطۀ بورژوایی بیشتر آشکار شوند که شدند، صبر و شکیبایی را در دستور کار قرار داد.   

 مسئولیت درگیری مسلحانه و تن به تن با اراذل و اوباش سرمایه در شهرک قدس تهران در تاریخ یازدهم آبان ماه و به هلاکت رساندن از سگان صرعی به نام امیر محمد شمسی و زخمی کردن برخی از مامورانی که با فرمان ایست و آماج رگبار گلوله قرار دادن خودروی از رهبریت چند وجهی کمیته و سه کادر پسر و دختر را که دو روز و حتی در دهم آبان ماه، صریحا یا با کدگذاری اعلام شد را به عهده می گیرد. 

تمام عملیاتهای مسلحانه مهر و آبان و سازماندهی اعتصابها بوسیلۀ کادرهای علنی در شبکه های ارتباط جمعی که امروز نقشی بالاتر از هر رسانۀ وابسته و خبرساز حامی منافع سرمایه داری و سایتهایی با فیگور مخالف که با سانسور نقش قاضی دادگاههای جمهوری اسلامی را بازی می کنند، با فاصله یک یا دو روز قبل از انجام عملیاتها و سازماندهی اعتصابها، صریحا یا با کدگذاری اعلام شدند. دربارۀ برخی عملیاتها و سازماندهی اعتصابها حتی قبل از اینکه خبرگزاریهای جمهوری به پراتیک انقلابی کمیته مارکسیست ارتدوکس واکنش نشان دهند، خدعه کنند و خدعه از بلندگوههای رادیو و تلویزیون گروههای ساکن خارج از کشور تکرار شوند در شبکه ارتباط جمعی بارها از انجام عملیات یا سازماندهی اعتصابی که از قبل اعلام شده بود، خبر رسانی شده است. 

 از رهبران کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس، پزشک، نویسنده و ( ….. ) سه کادر دختر و پسر، پراتسیست و استراتژیست، «عریف» کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس که بعد از جنگ و گریز خیابانی در شهرک قدس تهران از مهلکه فرار کردند در خبرگزاریهای جمهوری اسلامی یازده ابان به عنوان سارقان مسلح معرفی شدند. 

در دوازده آبان در شبکه ارتباط جمعی نوشته شد؛« ممکن است که وزارت اطلاعات مانند درگیری مسلحانۀ چهار کادر کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس در مرزن آباد -سوم مهر ماه سال جاری و به هلاکت رساندن پوریا عبادی از سگان صرعی به شیوۀ نخ نما شده همیشگی اتکاء کند و با لوگوی مضحک دست خونی و تصاویر دروغین و مبهم اعلام کند که سربازان امام زمان، سارقان صهیونیست را در مخفیگاهشان دستگیر کرده و رسوایی سرمایه داری در تهران بزرگ در بحبوحۀ سیزده آبان را فیصله دهد. اما، اینبار، شیوۀ نخ نما شده در رابطه با دشمن سامان یافته شان، بعید به نظر می رسد. چرا که به خوبی می دانند که درگیری مسلحانۀ شهرک قدس، نتیجۀ شلیک راکت چهل میلی متری با برد هزار و پانصد متری دوش پرتاب با شعاعی که به وسعت پانزده متر، به شالودۀ ساختمان مرکز سپاه پاسداران در شرق تهران در سحرگاه پنج آبان و تبلیغات گسترده کادرهای کمیته در تهران از جمله بمب نشریه دربارۀ مانور هوایی اسرائیل هماهنگ شده با مقامات جمهوری اسلامی و تبعات مضر و مخرب آن برای جنگ طبقاتی- جنگ سامان یافتۀ داخلی از جمله خالی بودن غیرمترقبۀ مرکز کادرسازی سپاه پاسداران از پاسدار دقیقا در زمان پرتاب راکت بوسیلۀ وجوه رهبری و نایب و جانشین از وجوه رهبری متبحر سلاح سنگین و سبک، است. عملیات سازماندهی شده، جمعه چهارم ابان ساعت نه و نیم صبح در شبکه های ارتباط جمعی به وضوح اعلام شد.»

صدها گنده لات سپاه پاسداران که چهار شبانه روز در مقابل چشمان تیز قائم و قائم مقام قائم کمیتۀ ارتدوکس در کمین شان و کادرهای پشتیبان در اطراف لانۀ سپاه پاسداران در شرق تهران به این مرکز رفت و آمد داشتند در سحرگاه شنبه پنج آبان، بطور غیرمترقبه در مرکزشان نبودند و مرکز را خالی کرده بودند. جمهوری اسلامی از مانور هوایی اسرائیل مطلع بود، همه نیروهای سلطۀ سرمایه داری در ایران از مانور هوایی خبر داشتند. الا، وجوه رهبری و کادرهای کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس  که شلیک راکت دوش پرتاب، تنها شالوده از لانه های سپاه پاسداران در شرق تهران را خراب کرد و غریو قهر سامان یافتۀ انقلابی و صدا و شعاع پانزده متری به ساختمان مهمترین مراکز سپاه پاسداران در فرافکنیهای دولت اسرائیل و ترق و تروق پدافند جمهوری اسلامی به یاری امپریالیسم  و تبلیغات وسیع رسانه ای جمهوری اسلامی و رسانه های خارج از کشوری گم شد. در تاریخ یازدهم آبان ماه در شبکه ارتباط جمعی نوشته شده که « هر شخص جسور و نترسی به مرکز سپاه پاسداران در میدان ژاله سابق- بعد از تقاطع جمال زاده مراجعه کند هنوز می تواند آثار تخریب شالودۀ این مرکز را براحتی ببیند که هرگز نمی تواند نتیجۀ ترقه بازیهای آسمانی باشد و تنها شمه ای آگاهی از فن و فنون نظامی نشان می دهد که شالودۀ ساختمان با دوش افکن، تخریب شده است. 

مرکز سپاه پاسداران در شرق تهران که به استخدام و کادرسازی نیروی سرکوب و سلطۀ سرمایه در مقاطع مختلف می پردازد و روزانه ده ها هزار نفر از کارکنان سپاه پاسداران و حتی متخصص در رشته های مختلف مهندسی به این مرکز واقع در میدان شهدا (ژاله سابق) بعد از تقاطع جمال زاده آمد و رفت داشته و بیشترین ساعات زندگی مزدوری شان را سپری می کنند و تعلیم می بینند.  از آنجاییکه بار اهریمنی در آسمان پیدا شد و جلوی عملیات از پیش سامان داده شده و پراتیک انقلابی حساب شدۀ بیدلان سیربر دیوار کشید، بلافاصله در پنجم آبان افشاگری گسترده درباره فرافکنی اسرائیل و جمهوری اسلامی از جانب رهبریت سه وجهی کمیته در دستور کار نیروی کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس در تهران قرار گرفت. کادرهای کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس در تهران به پخش گسترده شبنامه اقدام کردند. وزارت اطلاعات در تهران با فرمان ایست به اتومبیلها واکنش نشان داد. کادرهای ما در ششم و هفتم آبان بطور مرتب در شبکه ارتباط جمعی اعلام کردند که ماموران امنیتی سرمایه داری به اتومبیلها در تهران فرمان ایست می دهند و خودروها را متوقف و به تفتیش و تجسس می پردازند و در رابطه با چرایی تفتیش و تجسس اتومبیلها بعد از شلیک دوش افکن به مرکز سپاه پاسداران در شرق تهران مصادف با مانور هوایی- فرافکنی دولت سرمایه داری، اشغالگر و تجاوزگر اسرائیل در هماهنگی با جمهوری اسلامی و با کمک امپریالیسم آمریکا که با عراق قرارداد سوفا دارد و می تواند هر لحظه از آسمان عراق استفاده کند، اطلاع رسانی کردند. اینگونه شد که در یازده آبان ماه، از وجوه رهبری کمیته مارکسیست ارتدوکس که تا کنون بیشمار عملیاتهای مسلحانه را با موفقیت به پایان رسانده و سه کادر کارآزموده، حماسه شهرک قدس تهران را در تاریخ کمیته مارکسیست ارتدوکس آفریدند. همین جا به رهبران خودخواندۀ خارج از کشوری که ناشناس می شوند و از خودشان برای کادرهای کمیته ای که با امکاناتی که دارند روزها در کمین می شینند و اوباش سرمایه را از پا در می آوردند و شامه تیزی دارند رده پا به جای می گذارند یا با شرمساری با ایهام و اشاره پشت دوربینهای کامپیوترشان درباره کمیته مارکسیست ارتدوکس مداخلۀ بیجا می کنند، حکایت بیچارگانی که چون دستشان به جان نرسد، پیرهن می درند می گوییم که کمیته مارکسیست ارتدوکس دربارۀ قدمت، کیفیت و کمیت کمیته و کمیسیون و آرم و پرچم خود هیچ اطلاعاتی به وزارت اطلاعات سرمایه داری درون و برون مرزی نخواهد داد. 

خبرهای بیشماری در رابطه با دستگیری سارق یا سارقانی در رسانه های جمهوری اسلامی منتشر می شوند. اما، برای هیچکدام عباسعلی محمدیان، فرماندۀ انتظامی تهران سه بار در رسانه ها عربده نمی کشد که برای درگیری مسلحانۀ شهرک قدس کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس کشید. 

درگیری از وجوه رهبری کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس و سه کادر دختر  و پسر ما در شهرک قدس صرفا داغ باطلۀ دیگری بر پیشانی گنده لات عباسعلی محمدیان، فرمانده انتظامی تهران نبود. او که در حاشیه مراسم به گور سپردن امیر محمد شمسی با آتش رگبار از وجوه رهبری کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس- پزشک و شکست خفت بار در به دستگیری و به قتل رساندن از وجوه رهبری و سه عریف دختر و پسر مسلح کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس، سه بار در روزهای یازدهم و دوازدهم آبان ماه در تلویزیون و رسانه های جمهوری اسلامی در اوج خواری و زاری حضور پیدا کرد و  از قوۀ قضاییه و مجلس خواستار اصلاح قانون بکار گیری سلاح ( تشدید آتش به اختیار) گشت. در حالیکه اتومبیل رهبریت کمیته مارکسیست ارتدوکس و  سه کادر همراه را زیر رگبار تیر سوراخ سوراخ کردند. ولی، با هشیاری رهبریت کمیته مارکسیست ارتدوکس و پشتیبانی کادرهای فرمانده و فرمانبر در تهران، سامان یافتگی و آمادگی  دو وجه رهبری که به کمکشان شتافتند قادر نشدند که تن شان را آماج گلوله های خود قرار دهند. درگیری مسلحانه شهرک قدس صرفا داغ باطله بر پیشانی سرمایه و سلطه و امنیت سرمایه در بحبوحۀ مانور هوایی اسراییل هماهنگ شده با جمهوری اسلامی که در یک فرایند پیچیده به جمهوری اسلامی برای پوشش بحران عمیق اقتصادی یاری می رساند، نبود. بلکه، بر پیشانی گروههایی است که جنگ طبقاتی سامان یافته، جنبش که بدون سازماندهی هیچ و پوچ است. بنابراین، جنبش؛ کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس و کمیسیون مهندسین نفت، گاز و پتروشیمی و معدن را به مانور هوایی- عکسهای ماهواره ای اسرائیل که پشیزی نمی ارزند، می فروشند، داغ باطله بر ذهنهای اسیر در تعریف جمهوری اسلامی از بحران است، داغ باطله بر مرکزیت گروهها با برنامه های سرمایه دارانه بورژوایی تا شورایی است. بورژوازی در خارج از کشور که مانند بورژوازی در ایران که از حسن نصرالله، قهرمان ساخته است از جیش الجهل، قدرتی در قدرت سپاه سلمان منطبق بر شارلاتانیزم بورژوایی، رزمندگان عدالت ساختند نماد دوگانگی در تلاش برای بی اعتبار ساختن تضاد کار و سرمایه و جنگ طبقاتی بویژه سامان یافته علیه جمهوری اسلامی و دولتهای آن به عنوان جنگ علیه بورژوازی از رادیکالترین وجه مبارزۀ طبقاتی از جانب آنانیکه حزب الله و حماس را با کلی گوییهای عامیانه بوروژوایی سر جمهوری اسلامی معرفی می کنند. در حالیکه سر جمهوری اسلامی شیوۀ تولید سرمایه داری است. اما، به جیش الجهل که می رسند، حرف از عدالت  می زنند! عدالت آویخته به جیش الجهل و لقب قهرمان دادن به آنان، عمق اضمحلال و فلاکت سرمایه داری در کلیت خود را به نمایش می گذارد. داغ باطله بر ذهنیتی است که مانند بازار بورژوازی یک ذهنیت خود تنظیم کننده نیست که همیشه رو به تعادل داشته باشد. بنابراین، با انواع و اقسام فرافکنیهای دولتهای سرمایه داری از رزمایش اسرائیل و امپریالیسم گرفته تا پرتاب موشکهای بالستیک یا پهپادهای جمهوری اسلامی، انتخابات آمریکا و تحریم و برجام آشفته و پریشان می شود.

حال آنکه بعد از مانور هوایی اسرائیل، اتش افروزیها در منطقه از طرف اسرائیل و حزب الله و حماس و حتی جیش الجهل حنفی- پاکستانی قدرتی در قدرت سپاه سلمان با ماهیتی یکسان با حزب الله و حماس و سایر گروههای که در دوران جنگ سرد بوجود آمدند و سهم خود را از سرمایه داری طلب می کنند، قهر و سلطۀ سرمایه در شکل اعدام و دستگیریها به موازات خدعه گری رسانه ای، افزایش یافته است. در صبح جمعه چهار آبان با اعلام عملیات قبل از مانور هوایی اسرائیل در شبکه ارتباط جمعی نوشته شد که  «امپریالیسم ماهیت جنگ طلبانه دارد. اما، جنگهای امپریالیستی پیشین برای صدور سرمایه بود. دوران صدور سرمایه تمام شده است. امروز، جنگ برای تقسیم سرمایه های جهانی است. جنگ امپریالیستی به معنای کلاسیک، مانور هوایی و فرافکنی- تدافعی اسرائیل در پاسخ به وعده صادق یک و دو نیست. این جنگ نیست، رقص تانگوست که دهه هاست بین اسرائیل و جمهوری اسلامی و امپریالیسم آمریکا ارباب بزرگ جمهوری اسلامی که خواستار مشارکت بیشتر در بازار جهانی است در جریان است.» 

جنگ به معنای کلاسیک بین اسرائیل و جمهوری اسلامی، به پیش شرط هایی نیاز دارد که آن پیش شرط ها فعلا وجود ندارند. جنگ زمانی است که تمام راههای گفتگو به پایان رسیده باشد، نه زمانیکه نامۀ پنتاگون بعد از مانور هوایی و فرافکنی تدافعی اسرائیل سر تیتر کیهان می شود و مذاکره با امپریالیسم نقل و نبات محافل نمایندگان طبقۀ بورژوا در ایران از مرعشی تا مهاجرانی. آمریکا، اروپا و چین و روسیه پیرامون تقسیم سرمایه های جهانی با هم کنار نیامده اند و تا آن زمان راه طولانی در پیش دارند. در ارزیابی جنگ اولا باید توجه داشت که جنگ و حتی تحریم محصول درشتگویی آن و این رئیس جمهور مثل ترامپ یا عربده کشیهای مقامات جمهوری اسلامی و اسرائیل یا اشتباه صرف آنان نیست و با تغییر نمایندگان سرمایه داری در ایران و امپریالیسم، تغییر نمی کند. سیاست نمایندگان مشروط و محدود به روابط سرمایه دارانه است و  با خوشرویی دیپلماتیک نیز رفع نمی شود. تحریم جمهوری اسلامی خود نشان از آن دارد که شرایط منطقه و امپریالیسم به گونه ای نیست که بخواهد بطور مستقیم یا با واسطۀ اسرائیل وارد جنگ کلاسیک با بورژوازی در ایران شود. تحریم نتیجۀ بالا گرفتن منازعات سیاسی و ژئوپلتیک تا بالاترین آستانه های آن است که شرایطی اشکال حاد آن را به کار گرفته می شود که شرایط برای داخالت نظامی فوری قدرت امپریالیستی مهیا نباشد. مسئله این نیست که برآوردهای اشتباه و درشت گوییها و مانورها و فرافکنیهای اسرائیل و امریکا در آسمان یکدیگر می تواند به تقابل و جنگ واقعی و کلاسیک منجر شود. مسئله این است که درشت گوییها زمانی تعیین کننده می شوند که پیش از این شرایط منازعات ژئوپلتیک و سیاسی تا جایی حاد شده باشد که عملاً اجتناب از این درشت گوییها دیگر امکان پذیر نباشد. به عنوان مثال درشتگویی های ترامپ دربارۀ کره شمالی و به اوج رسیدن تنش بین آمریکا و کره شمالی بطوریکه ترامپ، رهبر کره شمالی را«مرد موشکی کوچک»توصیف کرد و قول داد این کشور را با خاک یکسان کند. بسیاری از اعضاء گروههای خارج از کشور با اتکاء به درشتگوییها آنقدر دچار توهم شده بودند که دربارۀ درگیری نظامی اجتناب ناپذیر و حتی جنگ جهانی سوم و هسته ای در تلویزیون و رادیوها، امکاناتی که در خارج از کشور دارند، هیچ شکی نداشتند. ولی، ترامپ اولین رئیس جمهور آمریکا بود که با کیم جونگ اون در ژوئن دو هزار و هیجده دیدار داشت. 

زمانیکه در نتیجۀ منازعات زئوپلتیک یک کشور جزیی از محور شرارت خطاب می شود، نه تنها واکنش لسانی و عملی به تحرکات و شرایط جدید اجتناب ناپذیر است. بلکه، عدم واکنش خود معنایی جز تکمین نخواهد داشت و حتی ممکن است در حالاتی اقدامات شدیدتر کشورهای امپریالیستی را به دنبال داشته باشد. پس درشت گوییها بیش از آنکه نشانه ای از اشتباهات قابل جبران این یا آن سیاستمدار دولتهای سرمایه داری باشند، نشانه ای از بالاگرفتن منازعات هستند. اما، احتمال تغییر شکل آنها به مواجهۀ نظامی و جنگ کلاسیک به شرایط دیگری نیاز دارد و جنگ کلاسیک مانور ماهوره ای مثل اسرائیل و درشتگویی نیست و دقیقا بستگی به این مسئله دارد که بازار جهانی در چه شرایطی قرار دارد. از آنجاییکه مناقشات ژئوپلتیک فعلی نشان از وضعیت نابسمان بازارجهانی دارد و وضعیت بازار جهانی با حمله به ایران، بدتر می گردد، در شرایط کنونی به مانورهای هوایی به مثابۀ فرافکنی از قبل هماهنگ شده با جمهوری اسلامی، محدود می شود. مانور هوایی اسرائیل از جنبۀ پوشش و مهار بحران اقتصادی به جمهوری اسلامی بیشتر از صدها بمبی که در هیروشیما و عراق ریخته شد، یاری رسانده است. میزان اعدامها و دستگیریها که غالباً در پوشش سارق، معتاد، شرور و از این دست اتهامات به مخالفان خواه سامان یافته یا منفرد – از مانور هوایی اسرائیل با رشد فزاینده ای روبرو بوده است. همانطور که در سطور قبل توضیح دادیم، اگر امپریالیسم در شرایطی بود که حمله و جنگ کلاسیک به ایران را در دستور کار قرار دهد، هرگز تحریمی در کار نبود. جنگ و حتی تحریم یک جادۀ یکطرفه نیست و همانطور که بر کشور تحریم شده و مورد حمله و جنگ کلاسیک قرار گرفته است بنا به وزن کشور هدف، کشور امپریالیستی یا متحدان آن را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. به عنوان مثال، تحریم هایی بسیار شدیدی که از اواخر سال دو هزار و یازده علیه ایران اعمال شدند، در بالا رفتن قیمت جهانی نفت برای یک دورۀ نسبتاً طولنی تاثیر داشتند و جنگ می تواند قیمت نفت و گاز را بیشتر افزایش دهد. افزایش قیمت نفت با تحریم باعث شد تا بسیاری از کشورهای اروپایی وارد کنندۀ نفت از بابت تحریم متضرر شوند. جنگ کلاسیک آنچنان قیمت نفت و گاز را افزایش خواهد که وخامت وضعیت بحرانی گاز آمریکا را تشدید میسازد. همانطور که شرکتها و لذا اقتصاد کشور تحریم کنندۀ ایران آسیب دید، جنگ این آسیب را شدت می بخشد. مسئله صرفا به این موارد و تبعات کوتاه مدت جنگ و حمله به ایران ختم نمی شود. همانطور که جمهوری اسلامی به عنوان دولتی که در منطقه تحریم شده بنا به جایگاه خود در اقتصاد جهانی، شریکهای تازه ای پیدا کرد یا با اقتصادهای نوظهوری که در حال رشد شتابان اقتصادی هستند و از نظام بین المللی حاکم بر مبادلات تجاری چندان راضی نبودند، ائتلاف استراتژیک تشکیل داد. روند اعمال تحریمهای اقتصادی بر کشورهای مخالف آمریکا تا همین جای کار باعث شده است که مبادلات بین المللی در حجم هر چه بالاتری توسط ارزهای غیر از دلار صورت گیرد و این امر دلارزدایی از اقتصاد جهانی و از دست رفتن یک مزیت بسیار بزرگ اقتصاد آمریکا، کمک کرده است. بنابراین، تحریم به مثابۀ یک اهرم فشار برای تغییر رفتار، ترمیم و تغییر از درون جمهوری اسلامی، ابزاری است که در بلند مدت گریبان هر چه گسترده تر مسببان خود را نیز گرفته و خواهد گرفت. تحولات اقتصاد جهانی از جمله شراکتهای گسترده اقتصادی بین روسیه و چین و حرکت به سمت تضعیف نظام پترودلار و همچنین تضعیت بانک جهانی و صندوق بین الملل پول که ابزارهای مالی امپریالیسم آمریکا هستند، مثالهایی کوچکی از روند نوظهور بعد از تحریم هستند. متعاقباً، جنگ کلاسیک باعث شدت بخشیدن به این روند خواهد شد. 

ضمناً، دولتهای سرمایه داری در ایران انعطاف لازم برای همراهی با اشکال در حال تغییر انباشت سرمایه را از خود نشان داده است و در مسیر خود با سطح مناسبی از پویایی، تغییر سیاستها و تغییر شکل، سیاه بازیها و ترفندهای گوناگون از جمله محاصرۀ اقتصادی، تحریم، اشتباهات فردی سیاستگذاران، جنگ و آتش افروزی در منطقه، شرایط گذار از یک دورۀ سرمایه داری را به دورۀ دیگر را فراهم ساخته است. قبلا در نوشتارهایی توضیح دادیم که تحریم که دهه هاست که دهان مداحان و ذاکرین اهل بیت جیش الجهل را آب انداخته است به شرایطی دامن زد که بخش بزرگی از بورژوازی ایران مدتها سودای آن را در سر می پروراندند. روند توسعۀ سرمایه داری در ایران به نحوی بوده است که برای ادغام بیشتر در بازارهای جهانی و رقابتی کردن هر چه بیشتر اقتصاد ایران، قیمت ارز هر چند سال یکبار افزایش سرسام اوری را تجربه کرده است. بورژوازی که پیش از آغاز تحریم، دورۀ تازه ای از آزادسازی قیمتها را با طرح هدفمندی یارانه ها کلید زده بود، از تلاطمات ارزی که بخشی از آنها به تحریم برمی گشت نیز استفاده کرد و بدین سان با بهره برداری از شرایط پیش آمده به خواستۀ خود که پیش از این تحقق آن به رویایی شباهت داشت- جامۀ عمل پوشاند. نهایتاً، تحریم بیش از هر چیز نشاندهندۀ میزان گره خوردگی اقتصاد ایران به اقتصاد جهانی  است. برای یک کشور تحریم تنها زمانی می تواند به مسئلۀ حاد و عمومی تبدیل شود که پیش از روند توسعۀ آن کشور به بازارهای جهانی و نظام مسلط بر آن بازارها گره خورده باشد. این گره خوردگی در اقتصاد ایران در قالب جایگاه ویژۀ آن در تقسیم جهانی کار کاملا مشهود است. از طرف دیگر، نحوۀ مواجهۀ بورژوازی ایران با مسئلۀ تحریمها از همان ابتدا تنها بر مذاکرۀ صرف ( علنی یا غیرعلنی) مبتنی نبود و نیست و تلاش برای یافتن شریکهای اقتصادی و سیاسی تازه و تعمیق شراکتهای قدیمی و تبدیل آنها به شراکت استراتژیک را شامل شد و می شود، نشان از پویایی حیات سیاسی – اقتصادی بورژوازی در ایران دارد. تحریم ها اگرچه بر اقتصاد ایران تاثیرگذار بود. اما نتوانست این اقتصاد را خفه کرده و منزوی نماید. این امر از یک سو توانایی و انعطاف پذیری بورژوازی ایران در مواجهه با شرایط حاد را نشان می دهد و از سوی دیگر نشاندهندۀ افول هژمونی امپریالیسم آمریکاست؛ این قدرت هژمون رو به افول، به رغم اعلام های مکرر خود، تا کنون نتوانسته شرایط بازارهای جهانی را به نحوی مدیریت کند که اقتصاد ایران در عین وابستگی به آن بازارها از پا در آید و لذا در رسیدن به هدف نهایی ناکام مانده است. 

برعکس، جنگ طبقاتی در ایران، جنگ ما با بورژوازی به معنای بالا بردن بحران اقتصاد سرمایه داری تا آنجایی است که بر سر طبقۀ بورژوا آنچنان خراب شود که دیگر نتواند با انعطاف پذیری و شیوههای گوناگون، بحرانی که از سال نود و یک به رغم تلاشهای زیادی هنوز نتوانسته از آن سر بیرون بیاورد را مهار کند. ارتقاء بحران اقتصادی سرمایه داری در ایران، نه تنها منطقه را تحت تاثیر مثبت خود قرار خواهد داد. بلکه، پوزیسیون بورژوایی از جمهوری خواهی و دمکراتیسم، شوراهای گذار، سوسیال دموکراسی و سلطنت طلبی ( شتر خوابیدۀ وزارت اطلاعات که از اسب ایستاده برای خارج از کشوریان بزرگتر به نظر می آید) را به انزوای نابود کننده خواهد کشید. 

هدف اصلی جمهوری اسلامی از آتش افروزیها در منطقه خروج از بحران و بازگرداندن سرمایه داری در ایران به دورۀ رونق است. آتش افروزیها و مانور هوایی اسرائیل برای سرمایه داری در ایران بیشتر از هر چیزی، مصرف داخلی در شکل مهار بحران سرمایه و مسلما مقابله با سامان یافته سامانده کمونیست دارد. تعداد افرادی که اعدام شدند یا به بهانه های مختلف دستگیر شدند، سرکوب، استتار اعتصابهای خودانگیخته یا سامان یافته بوسیلۀ کمیسیون مهندسین نفت، گاز، پتروشیمی و معدن و تنگ شدن عرصه بر جنگ طبقاتی در ایران از روز بعد از مانور هوایی- تدافعی اسرائیل، افزایش پیدا کرده است. اخبار سرکوب به معنای سلطه و قهر ضد انقلابی و هماوردی قهر سامان یافتۀ انقلابی، حتی اگر به عنوان سارق و اشرار معرفی شوند به ندرت رسانه ای می شوند و اگر رسانه ای شوند در هجوم اخبار و گزارشات آتش افروزیهای منطقه و بعد از مانور هوایی- تدافعی اسرائیل، ساده تر محو می شوند. مرکزیت گروههایی که در خارج از کشور پشت کامپیوترشان و تلویزیون و رادیوهایشان از ترس جنگ خارجی یا در حمایت از جنگ خارجی، حس ناسیونالیستی و پاسیفیستی شان تحریک می شود و عربده می کشند به سلطۀ بورژوایی و تنگ شدن عرصه بر سامان یافته در ایران دامن می زنند. رادیو و رسانه هایشان در خدمت تبیلغات سیاسی و دروغ پردازی بورژوازی در مبرا ساختن نظام جمهوری اسلامی از علت اصلی هر گونه کاستی، بیعدالتی و ویرانگری و تناقض ذاتی سرمایه است. در حالیکه کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس در ایران در میادین نفتی و در عملیاتها تلاش می کند که به مبارزه طبقاتی در ایران سمت و سویی دهد و  تضاد کار و سرمایه را برجسته تر کند، چپ که معنایی جز راست تر از راست ندارد بی دغدغه در تهران یا خارج از کشور در موج هایی که بورژوازی در آسمان برایشان می سازد، مثل مگسی روی ادرار گاوی در حال غرق شدن خیال می کند که کشتیرانی می کند، موجی که بورژوازی در آسمان برایشان ساخته را با مهمل بافی، شدت می بخشند و به کمک بورژوازی در ایران می شتابند تا بیشتر بر جنگ طبقاتی در کنه جامعه پرده سکوت کشیده و سیاست مهار بحران را با آتش افروزی در منطقه و امروز  با اتکاء به مانور هوایی- تدافعی اسرائیل تسهیل کند و دولت پزشکیان از عهدۀ رسالت خود هر چند موقتی برآید.  قشقرق راه انداختنهای «مارکسیستهای نتراشیده» که در تهران و حتی خارج از کشور تنها با پول سنجیده می شوند به یاری بورژوازی در ایران شتافتند تا تضاد کار و سرمایه را از حیث روانشناسی اجتماعی نیز بی اعتبار سازد. در حالیکه کمیته در کار بی وقفه و ضیق وقت بر هر چه رادیکالیزه تر کردن آنتاگونیسم تضاد کار و سرمایه پای می فشارد تا سارق، صهیونیست و اشرار مسلح معرفی شود. اطلاعیه دربارۀ صلح برای مبلغان کارگرگرای که مثل صنعتگران قرون وسطی سرگرمند تا کارگران کار را خودشان را کنند حداقل این نفع را برایشان دارد که مخالف به نظر برسند بدون آنکه آنان یعنی تعداد قلیلی شاعر و رقاص و سندیکالیست و اتحادیه گرا را به عمل یا حتی موضعگیری سیاسی- طبقاتی مشخص علیه بورژوازی در ایران متعهد سازد. خرده بورژوای سرگردان بین اتشی که جمهوری اسلامی با کمک خود اسرائیل راه انداخته است گیر کرده  و هیچ راه بهتری از پوشیدن جامۀ وعاظ و موعظۀ اخلاقی تجریدی پیدا نمی کنند، راه دوم حمایت و راه سوم مخالفت مجرد است. این راهها قادر نیست بزدلی سیاسی– طبقاتی  عملداران بورژوازی شدنشان را با اغماض از همکاری و همدستی تمام بازیگران آتش افروزی در منطقه و نقش آفرینی بورژوازی در ایران و تاثیر مانور هوایی هماهنگ شده با جمهوری اسلامی به منظور اغتنام فرصت برای تحکیم سنگرهای ارتجاع سرمایه را بپوشاند. 

کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس  برای درگیری مسلحانۀ شهرک قدس، عملیات مرزن آباد، عملیات سحرگاه شنبه پنج آبان و همچنین عملیات مسلحانۀ سیب  و سوران در مغازه و به هلاکت رساندن  “ابوالقاسم پیری” معاون آماد و پشتیبانی فرماندهی انتظامی شهرستان سیب و سوران- شش مهر که تنها دو روز قبل از اجرای پیروزمندانۀ عملیات صریحا جلوی چشم بسیاری از اعضاء کمیته مرکزی گروههای ساکن خارج از کشور نوشتیم که در « سیستان بلوچستان» عملیات داریم، نیازی نداریم که بلافاصله مثل جیش الجهل، قدرتی در قدرت سپاه سلمان بعد از اینکه کمیته مارکسیست ارتدوکس با نماینده و چند کادر علنی، عملیات را از قبل اعلام کرد و انجام داد و حتی قبل از انتشار عملیات در خبرگزاریهای جمهوری اسلامی، خبررسانی کرد، مثل موش سرمایه از سوراخ مخفیگاههای سپاه سلمان یا پاکستان سر بیرون بیاییم و به دستور سپاه سلمان برای استتار فعالیتهای برابر نهاد جمهوری اسلامی و تمام نیروهای ارتجاعی- سرمایه داری که وظیفه تاریخی ایجاب می کند در چندین جبهه علیه روابط سرمایه دارانه و زائده های آن بجنگیم، به دروغ اطلاعیه صادر کنیم.

 کادرهای کمیته مارکسیست ارتدوکس در روزهای قبل از عملیات مسلحانۀ سیب و سوران دست جیش الجهل در صحنه سازیهای میرجاوه را نیز با اطلاعاتِ نیروی متمرکز خود در سیستان بلوچستان، که برخی از کادرهای کمیته مارکسیست ارتدوکس بلوچ هستند، رو کرد و نوشتند که درگیری جیش الجهل با سپاه سلمان درگیری برای سهم خواهی از سوخت قاچاق در مرز است. تمام مشاجرات جیش الجهل با سپاه سلمان حول محور تقسیم اراضی، سهم خواهی از سود قاچاق سوخت، مواد مخدر، شبکه های مدلینگ بسیار پیچیده و جذب دختران و پسران جوان و ناپدید شدن غیرمترقبه شان و سر در آوردنشان نه از دهان گاندوهای سیستان بلوچستان. بلکه، روسپی خانه های عربستان سعودی یا پاکستان و کلا منطقه است.گروهی که از عربستان سعودی، امریکا و انگلیس و همه جا پول می گیرد و حتی عملیات مسلحانۀ جوانان بلوچ را هم می دزد و اطلاعیه هایی عمدا با اشتباهات فارسی، صادر می کند. برخی مواقع خود سپاه سلمان بعد عملیاتهای کمیته مارکسیست ارتدوکس یا جوانان بلوچ، به اسم جیش الجهل اطلاعیه صادر میکند.  سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات از گروهی مثل جیش الجهل با ماهیت،ایدئولوژی یکسان مثل مانور هوایی و فرافکنیهای اسرائیل برای پوشش جنگ سامان یافته یا منفرد بهره می برد. چراکه نیاز دارد بگوید تمام دشمنان و نیرویی که به مامورانش تعرض می کنند، خارجی و مرزی هستند. در سه مهرماه، چند روز قبل از عملیات سیب و سوران، تمام پستهای کادرهای ما به اخبار سیستان بلوچستان و تلاش برای خارج کردن چهار کادر پزشک و رزمندۀ دختر که به تب دنگی مبتلا شده بودند و جابجایی نیروی تازه نفس با آنان اختصاص داشت. سیستان بلوچستان بستر مبارزۀ پانزده مدار سیستان بلوچستان که از طریق مهندسین کمیسیون نفت،گاز، پتروشیمی و معدن با کارگران معادن سیستان بلوچستان برای آگاهی رسانی و سازماندهی اعتصاب مرتبط است و عملیات و اعتصابهایی را سازماندهی کرده است که برخی از آنان از قبل اعلام شدند و عملیاتهای گروههایی از جوانان ناراضی بلوچ نیز هیچ ربطی به جیش الجهل ندارند. بنا به گزارش نیروی متمرکز کمیته در سیستان بلوچستان، بیست و هفت آبان، هشت جوان بلوچ در چابهار با تعدادی کلت کمری در مخفیگاهشان دستگیر شدند. جوانان بلوچ در حالی سارق و دزد موتور سیکلت در رسانه ها معرفی شدند که رسانه های جمهوری اسلامی بیشترین تبلیغات را برای قهرمانان عدالت جمهوری دموکراتیک اسلامی در خارج از کشور می کنند. سیستان بلوچستان با فعالیتهای نیروی متمرکز کمیتۀ مارکسیست ارتدوکس، فریب رسانه های بورژوازی در قدرت و مداحی بورژوای در خارج از کشور را نمی خورد! ادامه دارد