تخریب فرهنگ برجسته تهران – دعوایی جدید در راه است؟
سپیده
به شهر لاس واگاس نگاه کنید. در این شهر یک میلیون و نیم نفری، حتی یک دلار هم ارزش اضافه تولید نمیگردد. شهری کاملاً مصرف کننده بوده و جز مافیا در چنین مکانهایی امکان رشد ندارند. هر سرمایدار، سیاستمدار،… هنرپیشه و آوازه خوانی که بدون زحمت درجات ترقیِ ثروتمند شدن را طالب است در این شهر مکانی برای خود دست و پا میکند. شهری برای کسانیکه عبور از روی نعش ها حتی زن و فرزندان خود برایشان بیتفاوت است! و اگرشانس بیاورند بمقصد خود میرسند. (زمین خواری، جنگل خواری، آبهای زیرزمینی و روزمینی خواری و صاحب بانکهای خصوصی شدن… حتی بیل گیت، گوگل، آمازون با مؤسسه های خیریه خود که شناسنامه و پول دیجیتالی برای آفریقایی ها و هندی ها (کارت ویزا در مصر بعنوان شناسنامه) که: موجب از گرسنگی مردن آنها در صف های وصول سپرده های خود… گردید، بوجود آوردهاند «کشور هایی برای تست» بزودی در نوشته دیگری در باره آن باطلاعتان خواهم رسانید زیرا در رابطه با مستعمره کردن ایران مطرح گردیده است. اکثر خوانندگان که سابقه مافیایی آنها رو شده است مانند فرانک سیناترا و سامی دیویس، الویس پریسلی، دین مارتین در این شهر پایه گذاری گردیده است و موسیقی جاودانی دایمی در این شهر میباشد.
دعوایی جدید در راه است؟
سپیده
وتوی طرح شورای شهر تهران برای «زیست شبانه» توسط پلیس!
https://www.tabnak.ir/fa/news/904937/
کد خبر: ۹۰۴۹۳۷ تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۹۸ – ۱۴:۲۳
آیا تهرانی ها اینقدر سقوط کرده اند؛ آنهم نه سقوط اخلاقی بلکه سقوط هستی (بودن و نبودن)؟
قضیه کاملا ساده است:
به شهر لاس واگاس نگاه کنید. در این شهر یک میلیون و نیم نفری، حتی یک دلار هم ارزش اضافه تولید نمیگردد. شهری کاملاً مصرف کننده بوده و جز مافیا در چنین مکانهایی امکان رشد ندارند.
هر سرمایدار، سیاستمدار،… هنرپیشه و آوازه خوانی که بدون زحمت درجات ترقیِ ثروتمند شدن را طالب است در این شهر مکانی برای خود دست و پا میکند. شهری برای کسانیکه عبور از روی نعش ها حتی زن و فرزندان خود برایشان بیتفاوت است! و اگر شانس بیاورند بمقصد خود میرسند. (زمین خواری، جنگل خواری، آبهای زیرزمینی و روزمینی خواری و صاحب بانکهای خصوصی شدن… حتی بیل گیت، گوگل، آمازون با مؤسسه های خیریه خود که شناسنامه و پول دیجیتالی برای آفریقایی ها و هندی ها (کارت ویزا در مصر بعنوان شناسنامه) که:
موجب از گرسنگی مردن آنها در صف های وصول سپرده های خود… گردید، بوجود آوردهاند «کشور هایی برای تست»بزودی در نوشته دیگری در باره آن باطلاعتان خواهم رسانید زیرا در رابطه با مستعمره کردن ایران مطرح گردیده است.
اکثر خوانندگان که سابقه مافیایی آنها رو شده است مانند فرانک سیناترا و سامی دیویس، الویس پریسلی، دین مارتین در این شهر پایه گذاری گردیده است و موسیقی جاودانی دایمی در این شهر میباشد.
بنابراین اگر چنین شود تهران بعنوان مهد افراد متمدن و مبارز که هرگز پادشاهی از خود نداده بوده اند و اکثراً همچونتبریزی ها گیلانی ها خراسانی ها رشتی ها*)… حتی کردها**) در پیش برد فرهنگ و تمدن ایران، بهای گزافی را پرداخته اند از بین رفته و به مرکز مافیایی تبدیل خواهد شد.
باید کسانیکه با آن مبارزه میکنند را ستود، حتی پلیس! هرچند که ضد و نقیض گویی بگوش میرسد حد اقل در آمریکا سازمان جهنمی سیا، اف بی آی و پلیس فدرال خود محافظان مافیا میباشند.
به اسنادی که از آنها فیلمهای فرهنگی سالهای ۴۰ و ۵۰ تهیه شده که بعنوان «ارث فرهنگی» آمریکا میباشد رجوع شود.
این امر پس از جنگ جهانی دوم و شکست آلمان که آمریکایی ها شهرهای شکستخورده و تسلیم شده را با زمین یکسان بمباران کردند، بشدت مراعات میگردید! و از ساعت ۲۲ تا ۶ صبح مکانهایی چون قهوه خانهها، رقاص خانه، عرق خوری ها… رعایت میگردید تا نیروی کار قادر به تجدید نیرو جهت بازسازی شهرها و صنایع باشد. اکنون در اکثریت شهرهای آلمان این امر رعایت نمیگردد و هرچه شهری دارای «شب زنده داری» بیشتری باشد تولید ارزش اضافی منفی آن همبهمان نسبت بیشتر است. بزبان سادهتر «لاکچری»**) تربوده و مصرف آن شهر بیشتر از تولید آنست.
*)- رشتی ها اولین مدرسه دخترانه را در ایران رسما احداث کردند و همچون خاری در چشم ارتجاع سیاه متمرکز در شهرهای مذهبی و دربارها گریدند و بهمین خاطر ارتجاع سیاه بهر نوعی که بتواند به زنهای شجاع و پیشرو رشتی از طریق لطیفه گویی اتهامات بیوفایی میزند!
**)- کردها در اسطوره «کراوغلو= پسر پدری کور» که از جنبش های آزادیخواهی و برابری خواهی ایرانیان قدیم است شرکت داشته اند. این اسطوره در کشور اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بصورت اپرایی اجرا گردید که جایزه استالینی را دریافت کرد که جزو افتخارات جهانی«فرهنگی تاریخی» ایرانیان است.
**)- لاکچری ها کسانی هستند که سربارجامعه بوده و جز مصرف کردن، خرید از مغاره هایی که من وشما را در آنجا راهی نیست و پُز دادن کار دیگری ندارند که نمونه آن آقا زاده ای- دختر پرشه سوار است که در اصفهان پس از کورس گذاشتن و به قتل رساندن یک دانشجوی ۲۴ ساله در خیابانی در مرکز اصفهان گفت:
«مُرد که مُرد، بدرک که مُرد، دیه اش را میدهم»
این خبر که مانند بمبی جامعه را به تفکر واداشت پس از مدتی توسط همان پلیس و رسانهها تکذیب شده و بصورت «راننده پرشه دختر نبوده و دانشجوی ۲۴ ساله هم زنده است را مهر تکذیب زدند»!
بیست و دوم خردادماه ۱۳۹۸
سپیده
***
هنوز ماجرای شکایت پلیس راهور از شهرداری تهران در خصوص دریافت بخشی از عوارض ورود به محدوده طرح ترافیک فرجام نیافته، شواهد حکایت از شکل گیری دعوایی جدید میان پلیس و مرجع تصمیم گیری امور شهری در تهران دارد.
هنوز ماجرای شکایت پلیس راهور از شهرداری تهران در خصوص دریافت بخشی از عوارض ورود به محدوده طرح ترافیک فرجام نیافته، شواهد حکایت از شکل گیری دعوایی جدید میان پلیس و مرجع تصمیم گیری امور شهری در تهران دارد.
به گزارش «تابناک»؛ اختلاف نظری که این بار در خصوص «زیست شبانه» بروز و نمود یافته است؛ طرحی که پشتوانه آن مصوبه شورای شهر تهران است و قرار است به شب مردگی پایتخت کشورمان پایان دهد که به باور برخی، از جمله اشکالات تهران است.
ایدهای که بر اساس آن، قرار است فعالیتهای روزانه در گذرگاههایی منتخب از شهر، بعد از نیمه شب نیز ادامه پیدا کند و به این وسیله، پویایی جایگزین شب مردگی شود. درست مانند آنچه در شهرهای بزرگ جهان در جریان است و حتی در شهرهای بزرگ کشورهای اسلامی نیز دیده میشود، اما تهران از آن تهی است.
تصمیمی که قرار است در فاز نخست به مدت سه ماه به بوته آزمایش گذاشته شود و سپس در نتیجه ارزیابیها و بررسیهای کارشناسی، مشخص شود که آینده اش چه خواهد بود؛ تمدید مهلت آزمایشی اجرای طرح یا گسترش و بسط آن یا پایان دادن به این طرح؛ طرحی که هدف گذاری آن رونق گردشگری، افزایش امنیت و نشاط و مولفههایی از این دست است.
رویدادی که به نظر میرسید تمامی مقدمات برای آغازش فراهم آمده تا جایی که محورها و خیابانهای مشمول این طرح حیات شبانه در فاز نخست و آزمایشی نیز مشخص و معرفی شده بود، غافل از آنکه شگفتی بزرگی در راه است و یک موضوع مهم و حیاتی، از قلم افتاده و مغفول واقع شده است؛ دریافت تأیید پلیس!
این را اظهارنظر سردار رحیمی، رئیس پلیس پایتخت نشان میدهد که تاکید کرده «صنوف تنها در ماه مبارک رمضان اجازه فعالیت تا سحر را داشتهاند و پس از پایان ماه رمضان این امر منتفی است؛ ساعت فعالیت صنوف صرفا تا یک بامداد است و در صورت مشاهده عدم رعایت این موضوع، با صنوف متخلف برخورد قانونی خواهد شد.»
بیشتر بخوانید
اظهار نظری که در ادامه آن، به صراحت تأکید شده که پلیس بر اجرای ممنوعیت فعالیت شبانه اصرار دارد و این موضوع را به اطلاع صنوف هم رسانده است: «از طریق معاونت نظارت بر اماکن عمومی به همه صنوف اعلام کردهایم که زیست شبانه نداریم و صرفا صنوف تا یک بامداد مجاز به فعالیتند.»
وضعیتی که نشان میدهد طراحان «زیست شبانه» این بخش مهم را یا فراموش کرده و یا اهتمامی جدی به رفع ابهامات پلیس و توجه به الزامات ایشان نشان نداده بودند. موضوعی که برخی اعضای شورای شهر نیز تلویحا آن را تأیید کرده اند، از جمله یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورا که در پی مخالفت پلیس گفته: «ایرادات انتظامی و امنیتی «طرح زیست شبانه» با هماهنگی نیروی انتظامی برطرف خواهد شد.»
سخنانی که نشان میدهد این طرح حاوی ایراداتی از نوع امنیتی و انتظامی است که میبایست رفع شود. ایراداتی که ظاهرا بسیار هم جدی و مهم هستند تا جایی که رئیس پلیس پایتخت ترجیح داده به جای اشاره به اشکالات طرح و یا حتی گله از شورا در خصوص نادیده گرفتن نقش پلیس در ماجرا یا هر سخن دیگری، بگوید «طرح زیست شبانه نداریم» و تأکید میکند که این موضوع به اطلاع صنوف رسانده شده و تخطی از آن مستوجب مجازات است.
اظهارنظری که اگر به وتوی این طرح توسط پلیس تعبیر شود، بی انصافی نخواهد بود. وتویی که نتیجه قصور بزرگ شوراست و احتمالا نتیجه آن، شکل گیری بحث و حتی جدلهایی طولانی خواهد بود. مجادلههایی برای بازگرداندن طرح زیست شبانه به مسیر اجرای آزمایشی که معلوم نیست ابعاد اختلاف را گستردهتر خواهد کرد یا تنها نتیجه آن، تأخیر دوباره در اجرای این طرح به دلیل رفع نواقص آن خواهد بود!