جامعه دین زده چگونه است؟

عبارت از جامعه می باشد٬ که دیندار از دین٬ چون…

نوای خلقِ غمدیدهء بغلان!

امین الله مفکر امینی       2024-13-05 آسمـان گرفته سخت برما، زمیــــن از سوی…

تنهایی و غربت شناخت نامه ی تبعید

نویسنده: مهرالدین مشید روایت دیگری از تنهایی و غربت روایت تبعید یعنی…

دست یاری 

بر بلای سیل بغلان مبتلا است  ساکنان اش زین مصیبت در…

تجلیل از روزمادردرکشورشاهی هالند

بتاریخ 12می سالجاری درشهرارنهم کشورشاهی هالند محفل باشکوهی ازسوی شوراي…

بجنبید ایکه خود ها، حامییان حقوق بشرخوانید!

امین الله مفکر امینی       2014-13-05! ندانم چطور گویم ویا به تصویر کشمدردوناله…

اینجا بغلان است، آدمیت را سیل برده است!

سیامک بهاری “ما نه غذا داریم، نه آب آشامیدنی، نه سرپناه،…

خشم سیلاب

رسول پویان خانه و باغ و زمین و روستا ویران گشت خـشـم…

 قاضی ی شهر شرف

محمد عالم افتخار مال تاجـر غرق دریا گشـته بود تاجر آنجا محوِ…

خیزش های مردمی نشانه های شکست طلسم وحشت طالبانی

نویسنده: مهرالدین مشید تبعیض، حرمت شکنی و استبداد کار نامه ی…

مادر

ای مادر من فرخ و آباد بمانی پر خنده به لب…

چند شعر کوتاه از زانا کوردستانی

انتظارم، بوی سیگارهای زر گرفته... و روزهای تلخِ نیمه سوخته میان بغض خاموشت…

جنگ قدرت ها

رسول پویان جنگ قـدرت ها دل زخمین وخونین آورد جـای صلح و…

افراطیت پادزهر خیانت رهبران اسلام سیاسی و یا شکست مبارزات…

نویسنده: مهرالدین مشید علل و عوامل یا چگونگی و چیستی باز…

زبان آریایی یا آریویی چی شد؟

نوشته: دکتر حمیدالله مفید ——————————— زبان بازتاب خرد آدمی است و انسان…

تعامل 

نور محمد غفوری از چندی به اینطرف در مکالمات و نوشتار…

جمال غمبار

آقای "جمال غمبار"، (به کُردی: جەمال غەمبار) شاعر و نویسنده‌ی…

چین کاوشگری به نیمه تاریک ماه فرستاد

منبع تصویر، GETTY IMAGES ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۳ مه ۲۰۲۴ آژانس فضایی…

        تقدیم به ستره محکمه امارت اسلامی افغانستان

معروضه محمد عالم افتخار ولد محمد قاسم دارنده تذکره تابعیت 1401100148058   حضور…

حاکمیت طالبان؛ افزایش بحران و تکانه های بی ثباتی ملی…

نویسنده: مهرالدین مشید استبداد و تبعیض طالبان و به صدا درآمدن…

«
»

ادعای تفرقه افګنانه  وابزاری مبنی برسیستم غیرمتمرکز وفدرالی بخاطربی ثبات سازی کشور

    «قسمت اول»

                                                                              نصیراحمد مهمند

۲۰/۲/۲۰۱۷ م

بامختصرمروربرتاریخ وواقعیت های عینی بوضاحت درمی یابیم که علی الرغم تمام تلاش های تخریبی دشمنان ، وحدت ویکپارچګی ملت افغان که دربستر زمان تشکل یافته وبه قوام رسیده وازآزمون زمان هم کامیاب وسربلند بدرآمده ،اقوام تشکیل دهنده وسازنده آن همیشه منحیث ملت واحد ومشت بسته وحدت وبرادری ویکپارچګی خودراحفظ کرده وبلند کردن صدا هایی چون تک تازی حکومت پشتونها ،تغییر نام کشوروخراسان طلبی ،هزارستان  و تاجکستان بزرک خواهی ها ،حکومت وسیع البنیاد وغیره راکه بالترتیب درسه قسمت ګذشته ازطریق ویب سایت مشعل وپورتال افغان جرمن انلاین نشروبا تفصیل پرده ازروی حقایق برداشته شده که اینک درین قسمت درمورد طرح مجرد وغیرعلمی کورکورانه وهوس آلودسیستم غیرمتمرکز وفدرالی ومخالفت بازبان ملی پشتونیزکه کارنا سزا وصدای عده ای جاهلان تجزیه طلب و دشمنان استعمارګروسودجویان فرصت طلب داخلی وخارجی  پنداشته شده وبا چنین شعارهای میان تهی مشتی اراذل واوباش ملت وکشور طی بیش ازچهل سال اخیر به خاک وخون و تباهی کشانیده اشده۰ملت همبسته وهمګرای افغان آنرا محکوم ومردود وبازی باکلمات دانسته وبادیده انزجارونفرت نګریسته فریادبلند میدارند که مردم  وکشوربه کله پروتوانمند ایثارګروصاحب اراده تصمیم توانا ضرورت دارد تاهوسران هاوطوطی های زراندوزپرورده اجانب.

اکنون جسارت به مرحله رسیده که در زیرچتردموکراسی وارداتی وتحمیلی وآزادی بیان ؟دست های مداخله ګران اجنبی توسط چند دلقک  بالهوس ومزدور خویش به سر نوشت کشوروملت افغانها بصورت علنی وبی هراس بازی میکنند وازین طریق حلقات معدود ناخلف ومعلوم الحال مذکور به نرخ روز بامعامله ګری حیات ذلت بارشانراتداوم می بخشند ،این در حالیست که ‏نه ازموضع ودید یک افغان بخاطر دلسوزی وهدف آبادی وپیشرفت وترقی کشورونه برای رفاه وآسایش اجتماعی بلکه به شکل غیرمسوولانه وغیرعلمی درتضاد با اوضاع وشرایط جاری وخواست مردم وکشور،بلکه بیشتربصورت یک هدف بلهوسانه وبه زیان کشوروملت افغان وبه نفع اجنبیان به عنوان یګانه راه بیرون رفت ازمنازعات قومی ،زبانی ،منطقوی برای برقراری وتامین حقوق اقلیت ها عنوان میشود ؟؟ ۰در حالیکه در شرایط واوضاع واحوال نامساعدی مانند  حالت موجودکنونی کشورکه نخست ازهمه به تقویت وحدت وهمبستګی ملی ونیرومندسازی یک دولت واحدمرکزی قوی باثبات ویک زعیم ملی  نیازمند است  ، طرح  وعنوان  کردن شعارهای مقطع یی پوچ ودورازتعقل وتفکرافغانی مانندنظام غیرمتمرکزوفدرالی همه عامل مساعد شدن زمینه سازی برای مداخله بیشترودست ازادترهمسایګان مغرض ، تقویت جنګ سالاران ، هرج ومرج وانارشیزم وبالاخره تجزیه وچند پارچه شدن کشورپنداشتته میشود۰لهذانظام غیرمتمرکز وفدرالی درشرایط کنونی ، با استفاده از تجارب دیګران وبا درنظرداشت واقعیت های موجوده کشوربه خیر وصلاح مردم وکشوردیده نمیشودوبلکه برعکس مانند  اشتباهی بزرګتراز سیستم دموکراسی بی بندوباروارداتی وتحمیلی مصیبت زای بیموقع و بدون پیش زمینه های لازم ( درحقیقت رخ اصلی ان یک شرکت سهامی مافیایی )نیزباعث تقویت بیشترتفنګ سالاران منفورومردود شده و زمینه را برای مداخلات بیشتر خارجی آماده وهموارترنموده و درهمدستی با بیسوادی ،فقر اقتصادی وصدهامصایب ناشی ازمیراث تجاوز شوروی ها و جنګ های نیابتی ظاهرا داخلی ،همبستګی ووحدت ملی را بیشترجریحه دارودشوارترمیسازد، چون احساس مشترک ملی زیر تاثیراحساسات خودخواهی های ګروهی ،منطقوی ،قومی ،زبانی ،مذهبی وغیره کمتر میشود ۰

همین ګونه هرګاه نیک بشنویم ازسطح به عمق نظرافګنیم، تجارب دیګران واوضاع واحول جاری هوشدار میدهدکه نظام وسیستم غیرمتمرکزوفدرال نه تنها حقوق اقلیت ها را تامین نخواهد کرد ، بلکه بنا بروسعت  ابعاد استراتیژیک استعماری دشمنان هستی های مادی ومعنوی این سرزمین بصورت قطع از احتمال بدور دیده نمیشود که دربین اقلیتها اقلیتهای دیګری را بوجود خواهد آوردوآن وقت است که اندرزپیر صاحب نظربه زبان عوام  اللهم یکه یکه بلعیده ونابوخواهد شد(با مراجعه به فیس بک  نامه حاجی محمد محقق به امرالله صالح طشت رسوایی و شرمساری دزدان سرګردنه این مدعیان نمایندګان بی خاصیت  کاذب وتصنعی اقوام هزاره ، ازبک و تاجک را برملا ساخته ونشان میدهد که چګونه بالای خون اقوام متشکله ملت افغان معامله ګری وتجارت می نمایند) ۰

نظام سازی های غیرعملی دلخواه وفرمایشی بی محاسبه صرف درقالب کلمات بنامهای وسیع النیاد ، وحدت ملی ،غیرمتمرکزوفدرالی یاهرنظام  وسیستم را نمیشود فقط درحرف وبا تعویض پکول  وریش به عطر وپودرونکتایی ودریشی  ویا برعکس آن به ریش وچپن وغیره وبا خوش خدمتی ومیزبانی وحضوراجانب  اعماروایجادنمود۰نتایج وپیا مد های شوم شعار جامعه فاقداستثمار فردازفردکه هنوزهم درتداوم قرارداشته واز احتمال بدوردانسته نمیشودکه بادفاع های به قول خودشان مذبوحانه که اکثرا اخلاق وآداب رسانه  یی را متاثر ومتعفن ساخته جزباقیماند ه همان پلان باشد ونمیتوان با پیاده کردن این مدل یا آنمدل درافغانستان خلاصه نمود۰

همانطورکه نظام کمونستی باشعار های فریبنده بلوک شرق ونظام دموکراسی بی بند وبار صادرشده مخلوط شرق غرب که هرکدام اهداف پلیدخودرادشته باناکامی  وشرمساری های مفتضح مواجه شدودرکشورافغانها نه تنها جای پایی  نیافت ، بلکه تباهی وبربادی های جبران ناپذیررا برای هردوطرف معادله ببارآورد ،طرح حاضرنظام غیرمتمرکزوفدرالی خارج ازصلاحیت ودوراندیشی ازعواقب ان نیزکه جزو مرحله ازا ان پلانها به حساب می اید، نمیشود فقط با تقسیم کشوربه سه یانه حوزه ایکه امریکایی ها میخواهندبرای سرقت منابع زیرزمینی درآنجا هاپایګاه ایجاد نمایندوباګذاشتن چندتا نام روی آن خلاصه کرد ۰زیرا مردمیکه  ازبهره سواد محروم وبافقروغربت اقتصادی مواجه وازجانب دیګرتجاوزات ومصایب چهل سال اخیرهمه هستی  مادی ومعنوی رابرباد داده خصوصا پانزده سال اخیربابهم اندازی اقوام این  سرزمین کینه وانزجاروذهنیت های منفی را ایجادنموده آمادګی  جواب به دهها سوال ازقبیل تقسیم حاکمیت ، تقسیم قدرت واختیارات اعضای حکومت غیرمتمرکزوفدرال بامرکز ، مسایل حقوقی . اقتصادی ، مسایل اسکان ،هویتها و۰۰۰ که در ذیل به  تفصیل ذکر خواهد شد،همه آمادګی وپاسخ می طلبند۰ حل هرکدام ازین مسایل معضلات ګوناګون را پیش روی ما قرارمیدهد ۰ در کشورهاییکه دران فرهنګ دیکتاتوری وخشونت حاکم است، شکست وناکامی سیستم فدرالیزم درمقابله با خواستهای بنام قومی وملی وامثالهم حتمی است ۰

بربنیاد این مقوله که هرحرفی ونوشته ای اخلاقاواصولا بایست یکبارشنیده وخوانده شود مګر قبل ازهمه باید بالای قوت و ارزش ان وګوینده ونویسنده ان تمرکز صورت ګرفته، توزین وتشخیص شود۰ وانګاه لازم نمی افتد که به هرسفسطه وچرندیات وقعی ګذشت ضیاع  وقت نمود۰ درافغانستان انسان وقتی به عمق ګرایشات این ګروه بوالهوس معامله  ګرپیرومکتب  حرافی  وسفسطه ګویی  ببرک کارمل پی می برد که سخن ها یا نوشته آنها را درموردتمرکز ګرایی و فدرالیزم وتجزیه طلبی می شنود یا میخواند ۰ بعضی ازین سخنرانان ونویسندګان !؟متاسفانه آنقدردراحساسات وهوسهای قشلاقی وپیتونشتینی شان غرق میشوند که نه میدانند موضوع سخن شان چه میباشد ودرمقالات وافرازات رسانه یی شان به جزعنوان سخنی دیګردرمورد اهداف نظام سازی ملی افغانی به ذره بین دیده نمیشود ،در سرتاسرسخنرانی یا مقاله هایوشان جزنا سزا وتوهین به دیګر اندیشان وسرمایه های  معنوی،تاریخی  وارزش های اخلاقی وملی وپرستیژبه شخصت های کاذب وقهرمان سازی های تصنی کاغذی چیزدیګری وجودندارد ۰ورنه با مرورګذرا ومختصری ازتاریخ وایجاد سیستم فدرالی ماآګاهی وآشنا یی حاصل خواهیم کرد که درجهان بیشترازبیست کشوردارای سیستم فدرالی وجود داردکه هنوزهم یا درراه روګشتاندن اند ویا درمسیرفراهم سازی تسهیلات به تمرکزګرایی۰یعنی تاحا ل پختګی یک نظام کارآ راحاصل نتوانسته است ۰وقتی می بینیم که بدوا درقرون هجدهم ونزدهم میلادی مدل فدرالی درجوامع اروپایی و امریکایی راه یافته وآنهارا تا حدودی درهمان مقطع دررفع مشکلات ومعضلات فی مابین دولت وملت یاری رسانید ازهمین جا بود که این مفکوره درا ندیشه های سیاسی راه خودرابازکرده وتوسط دانشمندانی چون التوزیوس ـ پرودون ، کانت ، ژان ژاک رسو وروجیمونت ازنظرتیوری بسط وګسترس یافت وازتوجه لازم برخوردارګردید ۰

برای فهم ومعلومات بهتروبازشدن چشم وذهن کورمغزان ومدعیان کاذب این مبحث اینک مختصرا نظری به تعاریف ونظریات وګردآورده های عده ای ازدانشمندان افغان وخارجی می اندازیم، بناءنخست لازم است که ازنظرعلوم سیاسی کوتاه مکثی برریشه ومفهوم فدرالیزم نماییم :فد رال بزبان فرانسوی اتحادسیاسی که طبق ان یک مملکت ازاتحاد ایالات مستقل تشکیل میشود واساسا ریشه درکلمه لاتین فویدوس(Foedus) داشته که معنی ومفهوم اتحاد، پیمان وقرارداد راارایه میکند ودرحقیقت نوعی ازتشکل ،اتحادیه ویاسازمان اتحادانسانی راتوصیف مینماید و نوعی اتحاد ویکانګی دایمی و پایدارمجموعه سیاسی ای دانسته میشود که باوجود اتحادویګانګی هرعضو این مجموعه ویژګی ها ومشخصات خویشرا حفظ نماید ۰ واما تاکنون یک تعریف مشخص جامع وجهانی ارایه نشده است ۰در قرن نزدهم میلادی بحث پیرامون فدرالیزم درآلمان ازطرف (کونستانتین فرانسkostantinFarance۱۸۱۷– ۱۸۹۱)ادامه یافت۰موصوف با اعلام « دولت های فدرالی» مخالفت خویشرا با سوسیالیزم، لیبرالیزم ، مونارشی ودموکراسی علنا اعلام کرد ۰

مونتسکیودانشمند اروپایی(۱۶۸۹- ۱۷۵۵) که بعدازالتوزیوس قدمهای بیشتررا درپروسه پیشرفت تیوری فدرالیزم برداشت و‏آنراغنا بخشید ۰ نامبرده به فرانسه آنزمان که به سوی خود کامګی ودیکتاتوری قدم برمیداشت مدل جمهوری فدراتیف راعرضه نمود۰پیش شرط اصلی واساسی برای بنیان همچورژیمی ازدید ګاه مونتسکیواین بودکه این جمهوری خودمتشکل ازجمهوری های کوچکتری باشد ۰وی به نظریه نامتجانس های التوزیوس یعنی اینکه این تفاوتهاهستند که نشان دهنده استقلال وفردیت اعضامیباشد، نظریه تجانس هارا یعنی اینکه این مشترکات وهمسویی ها هستندکه باعث وحدت، اتحاد وپیوندآنها میشود راعلاوه نمود ۰

درجریان بحث ها پیرامون قانون اساسی امریکا درسالهای ۱۷۸۷م در نشریه فدرالیست اصطلاح جدیدی به نام فدرالیزم در تاریخ تفکرات سیاسی بوجود آمد ۰ هرامریکایی ازین به بعد مربوط به دو اجتماع ، ګروه ویا واحد سیاسی یعنی به یک اجتماع نسبتا نزدیک وخودی یعنی دولت ویاایالت و یک اجتماع نسبتا دور یعنی ملت ، می شد۰ تفاوتها بین هردو اجتماع ویا هردوواحد کاملا مشخص ومعلوم هستند۰هر واحد سیتم دولتی خودرا داشته وهردو اعضای دولت مرکزی میباشند ، یعنی «وحدت در تفاوتها» مشخصه عمده یک نظام فدرالی همین منسوب بودن ومربوط بودن یک واحد کوچک به یک واحد بزرګتر ازان وباز مربوط بودن یک واحدبزرګتر به یک واحدبزرګترازخود آن وادامه این ارتباط تا به بزرګترین  واحد و درعین حال مستقل بودن هریکی ازین واحدها از واحد بزرګترآن میباشد ۰ ازلابلای آثار ونوشته های این نویسندګان نه تنها فدرالیزم به عنوان یک پروسه دینامیک ودرحال تکامل فهمیده میشود ، بلکه این موضوع نیز روشن میشود که آنها به سوی یک دولت واحد با یک زمامدارمقتدرکه زیرپوشش قانون اساسی باشد، تلاش میورزند ۰

بدون شک که تاریخ شاهد بروز وعینیت فدرالیزم به انواع واشکال مختلف آن میباشد ، ولی قاعدتا این اتحادویکجا شدن واحد های مستقل به دورهم نبایدالزاماانګیزه سیاسی داشته باشد ۰ انګیزه اصلی آن غالبا برمحورتشکل وسارماندهی یک اتحادنیرومند تربخاطردفاع ازحملات بیګانګان رفاه اقتصادی می  چرخد۰مثالهای زیادی راازعصرباستان دریونان وقرون وسطی دراروپا میتوان ذکر کرد ۰مشخصه عمده یک کنفدراسیون اینست که دولتهای مستقل به عنوان اعضای مستقل یک پیمان که معمولافاقد یک قدرت دولتی متحد ، فاقد یک ارتش مشترک، فاقد قانون اساسی مشترک وفاقد یک نظام حقوقی مشترک میباشند، باهم پیمان واتحاد میکنند۰کنفدراسیون امریکا تا سال ۱۷۸۸، سویس از ۱۸۱۵ تا ۱۸۴۸و آلمان از ۱۵۱۵ تا۱۸۶۶ از جمله کنفدراسیون های مهم جهان بودند که بعداهر یک به  فدراسیون ها تبدیل شدند ۰(«۱»

مجمع مشترک سازمان ملل متحد وپیمان مشترک اروپای غربی نیز می شودیکی از اشکال بخصوص کنفدراسیون هادرعصر حاضرمحسوب میشود۰ پیمان مشترک اروپاوقتی بوجود آمد که چند تا از تشکلات مستقل سیاسی که عبارت بودند از چند دولت مستقل وچند تشکل غیردولتی که باهم یکجا شده وخواستند تابایک سیاست مشترک راه حل هایی را برای مشکلات شان پیدا کنند ۰

دانشمندان مختلف افغان که این نبشته  بیشتراز مایه وعصاره مقالات شان برخورداراست مقاطع مختلف ومقالات متعددباحوصله مندی وتحلیل جامع علمی سودزیان این سیستم رابا درنظرداشت  شرایط واوضاع کشورواقبینانه ودلسوزانه برجسته ساخته اندکه وافعا هرګاه ما به معرفی وتجزیه وتحلیل چند تا ازمدل های فدرالی درجهان بپردازیم ، ازیکطرف درخواهیم یافت که ازدوفکر کدام یک درشرایط فعلی وحاکم کشورماافغانهاکه هنوز هم درجنګ وپنجه های خون اشام وتفرقه انداز واشغال متجازین درګیراست موجه ازاب بدرمی آید؟واز جانب دیګرعلل شکست یا پیروزی این یا آن مدل دراین یا آن کشور را درخواهیم یافت که چه بوده است ؟،آیاوجوه مشترک یا تفاوت هایی را میتوان بین آنها وکشور خود ما دریافت کرد؟ و کدام نوع مدل بدردبخور برای نجات ازحالت موجود ویک  تجویزوتدبیر خردمندانه برای تامین رفاه امن  وتحفظ  منافع ووحدت ملی وتمامیت ارضی ما بوده میتواند ؟ ـ

باتوجه به مدل کشورهای بیرونی (زیراکاربرد عقل عده ای از افغانها کرسی طلب بیشتر بردنباله روی وکاپی کاریها باذهن وچشم های بسته وهوس آلود متمرکزاست تا۰۰۰)بسیار ساده است هرګاه مدل فدرالی درکشورآلمان موفق بدرآمد وباعث وحدت واتحاد حکومت های محلی شد واین کشوررا به شاهراه پیشرفت وترقی سوق داد، ویاهم درکشورسویس که درزمان حیات در یکی ازسخنرانی های پراګنده وبدون مبتداءوخبرآقای فهیم  قسیم هم مورد توجه قرارګرفته بود ،باعث تعادل مطلوب میان وحدت ملی وچند ګانګی ساختاری آنها ګردید، ودرنتیجه آن کنفدراسیون به یک فدراسیون مبدل ګشت ۰ بسیاردل پذیراست بخاطریکه موجب حفظ عظمت وهویت ملی ، افتخارات اتباع و تمامیت ارضی کشورهایشان ګردید، ومحتاج آنست که مطالعه وتحقیق بیشتروعمیق علمی درریشه یابی  رازها  ،پیش زمینه هاوپشتوانه های آنها بطورمقایسوی انجام ګردد۰زیرا (صرف به حلوا ګفتن دهن شرین نمیشود ) ۰

۰ازچنین تحقیقات وتحلیل ها وقتی بیشترما راه یاب ومستفیدشده می توانیم که دراستدلال طرح وتحلیل شان محاسن ومعایب ونتایج آن  در کشورهای مختلف توسط تیم ملی نخبګان بااراده نیک وشایستګی ملی مبتنی برمنافع ومصالح علیای مردم وکشور به مطالعه و بررسی ګرفته شده  باشد،زیراما در جهان مدل های ناکام وشکست خورده ای را هم داریم که الزاما بایست آنرانیزازنظرګذراند  و ازان  پند ګرفت۰بطورمثال مشاهده میکنیم که در نایجیریااین نظام وسیستم سیاسی عملا به شکست جبران ناپذیر مواجه ګردید ،درجریان ده سال یعنی پس از کسب استقلال بین سالهای ۱۹۶۰– -۱۹۷۰میلادی در اثر بر خورد های قومی درین کشور بیشتر از دوملیون انسان به قتل رسید۰

در یوګوسلاویای سابق پس از مرګ مارشال تیتو وفرو پاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق، نظام  فدرالی که بیش از بیست سال ادامه داشت ازهم پاشید و این کشور بالاثر جنګ های تباه کننده مذهبی ولسانی پارچه پارچه وتجزیه ګردید۰ در کانادا و بلژیک که امروز در قطارکشور های پیشرفته جهان بحساب می آیند ، مدل وسیستم فدرالی شکست خورده و این کشورها به سوی تجزیه ګام می بردارند ۰

همین قسم درایالات متحده امریکا که ازپیشګامان واولین کشور فدرال در تاریخ جهان قلمداد میشود، قدرت حکومت های محلی ( ایالتی) روز تا روز ضعیفتر ومحدود تر شده می روند و این کشور به سوی یک حکومت تمرکزګراګام برمیدارد ۰

ازمثالهای زشت ونامیمون یکی دیګرهم برفدرالیزم بلژیک میتوان مکث نمود ،زیرابه لحاظ اینکه حاصل اندیشه وتلاش های هوس آلود وجدایی طلبانه سردمداران این سیستم است که  هم آهنګی وهمکاری بین نهاد های مختلف دولت رامانندشرایط حاکم درافغانستان مشکل کرده وسد راه ترقی و پیشرفت قرارګرفته است۰ هرنهاددولتی سعی میکند تا(مانندګروه های نامتجانس ګردآورده شده درشرکت سهامی  مافیایی مولودبن درکشورخودما) قدرت خودرا با ګسترش حدود صلاحیت غیرمشروع خودافزایش دهدوکمتربرای پیشبرد طرحهای مشترک دولتی علاقه نشان دهد ۰درحالیکه بعضی از سیاسیون ان کشور(مانندعده ای از سیاسیون نماهای کشورما )، مدل فدرالیزم خویشرابه عنوان الګو ونمونه برای فدرالیزم  آینده اروپاتبلیغ میکنند ،امااروپا با بنای حاکمیت مشترک چند دولت وایجادهویت اروپایی که فرای هویتهای ملی است میکوشد ملتها را باهم نزدیک کند، اما فدرالیزم بلژیک با ایجاد جدایی بین دوقوم وسیاست ادغام اروپادردوجهت متضادحرکت میکند۰

روح تحقیقات وتحلیل های دانشمندان ومحققین درمورد بلژیک چنین بیان وارایه شده است که:«اززمانی که فدرالیزم عینیت یافته ، دوقوم تشکیل دهنده بلژیک هرروزنسبت به روز قبل ازهم بیشتر دورشده وفاصله میګیرند ۰ کودکان هالندی زبا ن و فلمان زبان هرکدام به مکاتب جداګانه میروند وبه کانالهای تلویزیون مشترک نګاه نمی کنندو مردم هردوقوم هر یکی روز نامه های خودرامیخوانند ۰ باین ترتیب احساس هویت ملی مشترک درجامعه تضعیف شده واز بین میرود ۰تا امروز درین کشور حزب ملی و سرتاسری وجود ندارد که به این اختلافات پایان دهدواحزاب بیشتر باعث جدایی شده تااتحادویګانګی شهروندان این کشور ۰به هرصورت به عقیده اکثر صاحب نظران این  نظام قابل بقا نبوده ودیریا زودشکست میخورد۰ ازجمله ده عشاریه دوملیون جمعیت این کشور پنجاه وپنج درصدفلاندر ،سی وسه درصد والن وتقریبادوازده درصدآن دیګراقوام می باشند که اکثرآنها مهاجرین ازدیګرکشورها بوده وتعداد آنهاهر روز ازدیاد می یابد ۰این اقوام نیز به تقسیم بندی کنونی بالجاجت تن درنداده وهریکی خواهان تقسیم بندی جدید ی خواهد شد ۰صرف نظرازانکه با محروم کردن این مردم از حق رای، این نظام درتضادبا اساسات آزادی و دموکراسی قراردارد۰

ساختار فدرالی آلمان نتیجه یک پروسه تاریخی موفق بوده که در جریان آن ساختار ونظم ایالتی (لندها) موجوده آن به عنوان ابزار وساختار تشکیلاتی برای اتحادسیاسی این کشور نقش  بارزی بازی کرده اند ۰ برعکس اضلاع متحده امریکا و یا سویس ، درآلمان به فدرالیزم همیشه به عنوان یک ساختار سیاسی غیر قابل انصراف و به عنوان یک ضرورت برخورد شده است ۰ از آوان این پروسه که در زمان ( رایش Reich) مقدس رومی هاشروع میشود تا به امروز با وجود کمبود ها، مشکلات، شکست ها وسکوت هایی که این پروسه را بدرقه نموده است ، امروز میتوان ساختار فدرالی آلمان رایکی از موفق ترین نظامهای موجوده جهان به شمار آورد که اکثر صاحب نظران رمز این پیروزی را درزبان واحد ودین واحد سرزمین وهم در سطح سواد ، اقتصادو دانش مردم آن میدانند۰

فدرالیزم آلمان نیز مانند امریکا به سوی حکومت تمرکزګرا قدم برداشته ، طوریکه براساس قانون موجوده تنها دولت مرکزی حق قانونګذاری را در زمینه های ګسترده داشته وایالت ها صرف درزمینه های فرهنګی ، تعلیم وتربیه و امور مذهبی از صلاحیت های مستقل برخوردار اند وحقوق دولت مرکزی سیستم فدرالی۰ ایالت  ها دیګر قادر نیستند تا به  شکل مستقل تصمیم بګیرند وسیاست ها همه از طرف دولت مرکزی تعین میګردند حقوق ایالت  هاتقریبا در همه زمینه های دیګر ارجحیت دارد۰با وجود اینکه سیستم فدرالی هنوزهم درآلمان به شکل جدال آمیز مورد بحث قرارګرفته ، ولی نظام فدرالی درآلمان  به یک نظام فدرالی نمایشی مبدل ګردیده  ونظام کنونی بیشتر به تمرکز ګرامیماند تا بیک سیستم فدرالی۰(ادامه دارد)