جامعه دین زده چگونه است؟

عبارت از جامعه می باشد٬ که دیندار از دین٬ چون…

نوای خلقِ غمدیدهء بغلان!

امین الله مفکر امینی       2024-13-05 آسمـان گرفته سخت برما، زمیــــن از سوی…

تنهایی و غربت شناخت نامه ی تبعید

نویسنده: مهرالدین مشید روایت دیگری از تنهایی و غربت روایت تبعید یعنی…

دست یاری 

بر بلای سیل بغلان مبتلا است  ساکنان اش زین مصیبت در…

تجلیل از روزمادردرکشورشاهی هالند

بتاریخ 12می سالجاری درشهرارنهم کشورشاهی هالند محفل باشکوهی ازسوی شوراي…

بجنبید ایکه خود ها، حامییان حقوق بشرخوانید!

امین الله مفکر امینی       2014-13-05! ندانم چطور گویم ویا به تصویر کشمدردوناله…

اینجا بغلان است، آدمیت را سیل برده است!

سیامک بهاری “ما نه غذا داریم، نه آب آشامیدنی، نه سرپناه،…

خشم سیلاب

رسول پویان خانه و باغ و زمین و روستا ویران گشت خـشـم…

 قاضی ی شهر شرف

محمد عالم افتخار مال تاجـر غرق دریا گشـته بود تاجر آنجا محوِ…

خیزش های مردمی نشانه های شکست طلسم وحشت طالبانی

نویسنده: مهرالدین مشید تبعیض، حرمت شکنی و استبداد کار نامه ی…

مادر

ای مادر من فرخ و آباد بمانی پر خنده به لب…

چند شعر کوتاه از زانا کوردستانی

انتظارم، بوی سیگارهای زر گرفته... و روزهای تلخِ نیمه سوخته میان بغض خاموشت…

جنگ قدرت ها

رسول پویان جنگ قـدرت ها دل زخمین وخونین آورد جـای صلح و…

افراطیت پادزهر خیانت رهبران اسلام سیاسی و یا شکست مبارزات…

نویسنده: مهرالدین مشید علل و عوامل یا چگونگی و چیستی باز…

زبان آریایی یا آریویی چی شد؟

نوشته: دکتر حمیدالله مفید ——————————— زبان بازتاب خرد آدمی است و انسان…

تعامل 

نور محمد غفوری از چندی به اینطرف در مکالمات و نوشتار…

جمال غمبار

آقای "جمال غمبار"، (به کُردی: جەمال غەمبار) شاعر و نویسنده‌ی…

چین کاوشگری به نیمه تاریک ماه فرستاد

منبع تصویر، GETTY IMAGES ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۳ مه ۲۰۲۴ آژانس فضایی…

        تقدیم به ستره محکمه امارت اسلامی افغانستان

معروضه محمد عالم افتخار ولد محمد قاسم دارنده تذکره تابعیت 1401100148058   حضور…

حاکمیت طالبان؛ افزایش بحران و تکانه های بی ثباتی ملی…

نویسنده: مهرالدین مشید استبداد و تبعیض طالبان و به صدا درآمدن…

«
»

ادعای تفرقه افګنانه  وابزاری مبنی برسیستم غیرمتمرکز وفدرالی بخاطربی ثبات سازی کشور

    «قسمت دوم»

                                                                              نصیراحمد مهمند

۲۱/۲/۲۰۱۷م

فدرالیزم مکسیکوکه بزرګترین کشورامریکای مرکزی بوده ودارای تقریبا نودوشش ملیون نفوس که ( شصت درصدآنرامیستیتسین ها ، سی درصدرا سرخ  پوست ها ، نه درصد راسفید پوست ها) تشکیل میدهند ۰ نودوشش فیصد ازمردم آن به زبان اسپانیایی ومتباقی به بیست وپنج لسان دیګر از جمله زبان مایا حرف می زنند۰ سیستم سیاسی این کشور از سال ۱۹۱۷م  باینطرف جمهوری فدرالی میباشد که دارای سی ویک ایالت ودومجلس یعنی یک پارلمان مرکزی ویک مجلس سنا میبا شد۰ازجمله پنجصدعضوپارلمان ،سه صد عضو آن وازجمله سیصدعضومجلس سنا یکصدوبیست ویک عضوآن به شکل مستقیم  وبقیه از طرف احزاب برنده به شکل غیر مستقیم انتخاب میګردند۰رییس جمهوری در این کشورازقدرت بی حد ومرزی برخوردار است  اودرعین حال که رییس جمهور است ،سرقوماندان  اعلی نیز میباشد و صلاحیت دارد تا رییس حکومت ورییس قوه قضاییه  کشور را عزل ونصب نمایدبحث وګفتګودرباره فدرالیزم درین کشور بادیګرکشورهای دارای سیستم فدرالی مانند آلمان ، ویا ایتالیا فرق میکند۰ دراین کشورسخن به جایی کشیده است که بقا وموجودیت سیستم سیاسی ایکه ازده ها سال به اینطرف درین کشوربرقراراست ، زیرسوال قرارګرفته است وبه قول یکی ازنویسندګان این کشوربنام ( ویلیامرWilliamr) جای شک وتردید است که تقویت نظام فدرالی درین کشورابزاری باشد برای دموکراتیزه کردن جامعه۰توجه به مقررات قوی فدرالی ،پیاده نمودن قانون اساسی سال ۱۹۱۷م به دست فراموشی سپرده شده است ودیګرعملا قابل اجراوپیاده کردن نیست وازبعضی جها ت این علاقه تصادفی وبدون جهت نیست ، تقریبا درهمهء ایالات این کشورنه فقط نشانه هایی ازفسادتدریجی اقتدار، بلکه نشانه هایی ازشکست وتجزیه قدرت واقتدارمشاهده میشود ۰ درحالی که درمکسیکو توجه جدی به فدرالیزم به عنوان یک عنصرکمک کننده برای استحکام دموکراسی مبذول میشود ، تر س ازاینکه حیات دوباره فدرالیزم باعث تجزیه این کشور شود، نیزوجود دارد ۰

طوریکه رییس جمهور قبلی این کشور( ارنستو ذیدلوErnesto Zedillo) اظهار میدارد:ما باانتقال قدرت ، مسوولیت وکاردانی ازمرکز به دیګرسطوح دولتی به جلو میرویم ، اما ترس ونګرانی ازین وجود دارد که فدرالیزم مکسیکو با همان مشکلات وموانعی روبرو شود که دیګرکشورهای فدرالی ازقبیل کانادا، ایتالیا ، یوګوسلاویا وچکوسلواکیابه آن مواجه ګردیدندو دورنمای این کارهم انقدرغیرمحتمل به نظر نمیرسد)۰

(کارلوس فوینتیس CarlllosFeuntes)که یکی از صاحب نظران با اعتبار وشناخته شده مکسیکو است ، اظهارمیدارد طرفداران امریکادر مکسیکوهنوز این امید شانرا که مکسیکو ازپنجاه ویکمین ایالت اضلاع متحده امریکاشود، را پنهان نمی کنند ۰

برای فهم وروشن شدن بهترمعضلات ومشکلاتی که نظام فدرالی مکسیکوبعد از تقریبا بیشتراز نود سال تا هنوزهم روبرواست  ومشکلات یکی ازایالات این کشوررا به نام ( چیپاChipa)که رابطه نزدیک وتنګاتنګی با آینده فدرالیزم مکسیکو داردقابل غور وتحقیق بیشتر دانسته اند، که از حوصله این مبحث بدوراست ۰اما وضعیت دولت مرکزی وحکومت های محلی آن قدرخراب وبد است که فدرالیزم خود دعوت وابزاریست برای انارشیزم وچپاول تا سرحد تجزیه این کشور ۰مثلیکه در کشورخودما که ازمیراث های شوم «شوروی بزرررررګ۰۰۰»بازی واستفاده ابزاری با کلمات برای چپی وعده ای افرازات راست نمای  شان «یعنی مانند هم  قماشان  تاجکستان بزرګ وخراسان  و هزارستان  طلبان »رایج است ۰

درکشورهند :تحقیقا ت وروشنګری هابخاطر روشن شدن مفاد ومضاراین سیستم درابعاد مختلف وکشورهای مختلف درتسلسل با مبحث فدرالیزم کشورپهناورهند نیزازنظر بدورنمانده است۰ کشورهند با داشتن تقریبا بیش از یک ملیارد نفوس و۳۲۸۷۲۶۳ کیلو متر مربع مساحت ارضی هم ازنظر جمعیت واز نظر وسعت بزرګترین کشوردارای سیستم فدرالی دنیابشمارمی آید اساس نظام فدرالی دراین کشورسه سال بعدازاستقلال آن درسال ۱۹۵۰میلادی درقانون اساسی آن که خیلی متاثراز قانون سال ۱۹۳۵ بریتانیا ی وقت بود، ګذاشته شد۰سیستم سیاسی هند دارای دومجلس میباشد ۰ما می بینیم تاهنوزهم که درحدودهفت دهه از برقراری نظام فدرالی آن میګذرد ، تاحال قادر به  حل منازعات قومی ، لسانی، مذهبی و۰۰۰ نګردیده است وسالانه صد ها وحتی هزارها نفر در اثر برخورد های مسلحانه که اکثرا انګیزه های قومی ومذهبی دارد جان های خودرا از دست میدهند ۰

اکثریت قابل ملاحظه قانونګذاران درآن زمان به این نظر بودند که کشوری با این پهنا وبا این جمعیت بزرګ که دران با بیش ازنزده لسان سخن رانده میشودومردم آن به چندین دین ومذهب ( هندو، اسلام ،سک ومسیحی وغیره) اعتقاد و باوردارند، تنها توسط یک نظام فدرالی اداره شده میتواند وتنها این سیستم میتواند ضامن بقا ویکپارچګی آن ګردد ۰ هند خودرایک کشور سکولاردانسته ودرقانون اساسی آن عبادات مذهبی آزاد میباشد ۰

سیستم این کشوررسما یک سیستم قویا مرکزی میباشد ، رییس جمهوردرین کشوراز اختیارات مشخصی برخوردار است ۰مثلا در صورتیکه والی (ګورنرGouverner) یک ایالت که خود نیزاز طرف رییس جمهورتعیین میګردد، از تخلفات قانون اساسی همان ایالت به دولت خبربدهد ، رییس جمهورقادراست که تمام دستګاه دولت به استثنی قوه قضاییه همان ایالت را به پیشنهادصدراعظم خود خلع قدرت نموده وتمام اختیارات آنرا به ارګانهای دیګر دولتی و یا والی همان ایالت (یعنی نمایند ه اش) واګذار نماید۰ هرچند تااواخر دهه شصت رییس جمهور به ندرت از ین صلاحیت استفاده  یا سوء !؟استفاده نموده است  ، اما این مساله بعد ازآنکه جواهر لعل نهروازبین رفت وحزب کنګره به شکست های متواترروبرو شد ، ودیګرنه دردولت مرکزی ونه هم در اکثرایالت هابه عنوان قدرت درجه اول شناخته میشد، رییس جمهوراین کشور بناء به پیشنهاد صدراعظم ورییس حزب کنګرس آن زمان خانم اندرا ګاندی ، رسما تحت نام وحدت ملی ، اما درحقیقت بخاطرعلایق حزبی ، از سال ۱۹۶۶ م تا سال  ۱۹۷۷م جمعا سی و نه دولت ایالتی را خلع قدرت نمود و این رقم تا سال ۱۹۹۵ به نود وپنج افزایش یافت۰

یکی از مسایل استثنایی وخطرناک درین کشورمساله پنجاب ، جاییکه شعبه نظامیان سک ازسال ۱۹۶۰ به این طرف برای استقلال این ایالت می جنګند، میباشد ۰این تنشها زمانی به اوجش رسیدکه صدراعظم وقت خانم اندراګاندی درسال ۱۹۸۴م به اردودستور حمله به معبد طلایی که مقعر اصلی تروریست های سک درشهرامرتسربود، را  داد۰ تخریب مکان مقدس سکها که بعدا باعث قتل خانم اندراګاندی وکشتار های دسته جمعی بین هندوها وسکهاشد ، نفرت وانزجاررا در بین فرقه های مذهبی این کشوربیشترنمود ۰درحالیکه بعضی ازناظرین درین ګیرودارها زوال نظام فدرالی را درین کشورمشاهده میکنند، عده دیګری این سیستم را یګانه راه برای جلوګیری ازتشنجات از مناطق بی ثبات این کشور به مناطق با ثبات آن میدانند ۰

ازدو مدل فدرالی ناموفق دیګری هم که کشور های کانادا ونایجریا میباشند جا دارد تا ازآن نیزدر ینجا بشکل خلاصه ترمعلومات حاصل شود:

در کانادا برګزیدن روش فدرالیزم از روز نخست برای برقراری سازش میان دوګروه قومی با زبانهای متفاوت که بر بنیاد پالیسی منحوس تفرقه بیاندازوحکومت کن انګلیسها درین مستعمره دو بار باهم جنګیده بودند تلاش میشد ولی فدرالیزم نتوانست همزیستی لازم را میان آنها برقرارسازد۰ زیاده خواهی غیرمصفانه یک ګروه کوچک و برتریجویی قومی دیګردرزمره دلایل بیشماری اند که این عدم موفقیت را باعث شده است ۰

در نایجریاکه مردم آن مانند افغا نستان به شکل قومی وقبیلوی زندګی می نمایند، این نظام عملا شکست خورده ودرجریان ده سال یعنی بعد ازاستقلال آن کشوردرسال ۱۹۶۰م باعث قتل بیش ازدوملیون انسان دراثربرخوردهای قومی شد ۰ وابستګی های قومی ومحلی درین کشورچنان است که هریک حکومت های محلی فقط به منافع قومی خود می اندیشد وحس مشترک ملی درآنها وجود ندارد۰

باجمع  بندی آنچه درفوق تذکاریافتته  حاصل ونتایج آنراچنین درمی یایم که:

مدل فدرالی آلمان را که میتوان درپهلوی مدل امریکا وسویس از مدل های نسبتاموفق فدرالی جهان به حساب أورد که قبلا کنفدراسیونی بود وبه مروربه یک فدراسیون تبدیل شد ونه ازقبل یک کشوری بامرزهای مشخص بین المللی که برای حل منازعات شان جبرا ازمرکزفرارنموده وبه یک سیستم فدرالی واقعا بخاطر آرامی وآبادی مردم وکشور روآورده باشند۰ افغانستان امروزی را نمیتوان نه ازنظر اقتصادی ، نه از نظر فرهنګی ونه هم از نظر ترکیب قومی و زبانی با آلمان آنزمان و یاآلمان امروزمقایسه نمود ۰پیدا نمودن یک وجه مشترکی بین افغانستان وآلمان سال ۱۸۷۱م یعنی سالی که اولین پیمان نظام فدرالی این کشور به رهبری بیسمارک(bismark) ګذاشته شد،نیز مشکل به نظرمیرسد۰ پس نمیتوان این مدل را به افغانستان کارآمد دانست ویا سرمشق ونمونه قرارداد۰صرف نظرازاینکه سیستم فدرالی هنوزهم درآلمان به شکل جدال آمیزقرارګرفته ومخالفین آن میګویند که اګردرزمان بیسمارک سیستم فدرالی برای اتحادملی ووحدت شهرهای خورد وبزرګ به عنوان یک ضرورت پنداشته می شد ، دیګر شرایط تغییر کرده واین ضرورت وجودنداردومنتفی دانسته میشود۰

واما درباره سیستم فدرالی هند که میشود آنرا ازنظر ترکیب زبانی، قومی ومذهبی تا حدودی با افغانستان مقایسه نمود ۰هرچند که این ترکیب درهند به مراتب پیچیده تر است ۰ از نظرسطح اقتصادی وتعلیم وتربیه نیزهند به مراتب ازافغانستان پیشرفته تراست۰فرهنګ هند فرهنګ صلح ، مداراوعدم خشونت است در حالیکه درطول تاریخ افغانستان بنا بموقعیت مهم استراتیژیکی اش برای شرق وغرب طرف توجه بوده و همواره موردتجاوز وحملات قدرتهای بزرګ استعماریوهمسایه های محیل وازمندومخرب دردفاع  عادلانه ومشروع قرارداشته که تداوم این مساله « بابذر تخم نقاق وبی ثبات سازی پالیسی های منحوس وظالمانه انګلیس ها وروس وبخصوص طی بیش از پانزده سال اخیرا تجمع وتجاوزدرندګان و چرندګان وګرګس های لاش خورزمامداران دوکشورهمسایه ایران وپاکستان بالای نعش افغانستان مستقیما ودروجود مزدوران استخدام شده شان ۰خصوصیات وفرهنګ سچه افغانی را به طرف فرهنګ جنګ وخشونت زوروانتقام کشانیده است                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                        ۰ بناء هند با وجود امکانات خوب و رهبران ښایسته ونامدارهمچون مهاتما ګاندی ، جواهرلعل پندت نهرووغیره ، بازهم می بینیم که هنوزهم تقریبا بعدازهفتاد سال برقراری نظام فدرالی قادربه حل منازعات قومی ، لسانی ،مذهبی و۰۰۰در ین کشور نشده است و تاهنوزهم صد ها نفردراثربرخورد های مسلحانه که اکثرا انګیزه مذهبی وقومی دارندجان خودرا ازدست میدهند ۰

چنانیکه یکی از صاحب نظران کشورهندمینویسد:« بجای آنکه فدرالیزم باییست یکی ازابزارهای موثروکارامدبرای مدیریت منازعات قومی، مذهبی و دیګرمنازعات و روابط اجتماعی باشد۰ برعکس آن فدرالیزم منازعات  را پراګنده نموده وبه ایالات وشهرها منتقل میکند۰مشکلات جدید رابین اقوام بوجود می آورد ، باعث پروراندن عدم همکاری بین ګروه های کوچک بنام قومی میشود ،  تا اقتدارحکومت های محلی را بدست ګیرند و بالاخره تمام انرژی نیروهای محلی صرف رقابت ها ومشاجرات برای تصا حب قدرت میشود تا برای بهبود سیستم تعلیمی، اجتماعی واقتصادیی مردم »۰

 

از نقطه نظرعدم کارآیی وعدم موثریت فدرالیزم هم می بینیم که درنظامهای فدرالی ګرفتن تصامیم سیاسی مشکل ودشوار بوده واین کار باعث کندی امورمیشود ۰ دولت مرکزی ، دولتهای عضو،پارلمان، مجلس فدرال وادارات تصمیم ګیرنده باید ملاحظه یګدیګررا کرده و به شکل مرتب باهم روی قضایا به بحث ومذاکرات طولانی بپردازند ۰ اکثرتصامیمی هم که در آخر ګرفته میشوند، بیشتر مصالحه روی یک مخرج مشترک خیلی کوچک وتقریبا بی محتوا میباشد تا اینکه تصامیم مربوط به موضوع بالاثردر سیستم فدرالی حکومت کردن موثر وجدی جای ندارد۰

فدرالیزم سد بزرګی در راه رفورمیزه کردن جامعه میباشد ۰ دولتهای  عضودر ایالتها نه تنها براساس منافع ایالتی ، بلکه هم بر اساس منافع حزبی شان تصمیم میګیرند ۰آنها در حقیقت تقریبا همیشه درحال مبارزات انتخاباتی میباشند وموانعی میشوند در راه اتخاذ تصامیم سیاسی ۰ (نمونه نزدیک وزنده اپوزیسیون متلون ورنګه وبه اصطلاح هشت رخ نه ګرد اداره آقای کرزی که یک مرحله وشرایط  وامکانات بی نظیروبی سابقه در تاریخ افغنستان وجهان رابا حمایت وهمکاری با دزدان وجنایتکاران معامله ګربرباد نمود)۰

دولتمداری درهمچونظامی غیرقابل رویت میباشد۰ازنظرتشکیلاتی یک دولت مرکزی، چندین دولت محلی ، وچندین ارګان تشریفاتی وغیرتشریفاتی روی قضایا تصمیم میګیرند وبه این ترتیب برای مردم ناممکن میګردد تا درقضایا ی سیاسی سهم بګیرند واین خود باعث آن میګردد تا مردم از قضایای سیاسی بدوربمانند ، ودلزده وخشمګین ازدولت وسیاست شوند۰واحساس بیګانګی نمایند۰از نظر مالی هم مصارف سیستم فدرالی خیلی هنګفت میباشد ۰یک دولت مرکزی ، چندین دولت محلی ، پارلمان ومجلس فدرال همه نیازبه پول دارند ۰که از نظر شکلیات خواسته های فرعونی ګروه مافیایی بر سر اقتداربرای عیش ونوش وتداوم قدرت شان از خون مردم زیر سلطه شان چیزی دیګری به ارمغان ندارد۰

از دیدګاه عاقلانه وعالمانه شرایط لازم  الاجرا برای پیاده کردن نظام فدرالی درکشور واحد ولایتجزای افغانها وجودندارد ۰ تا زمانیکه شرایط آماده نشود هرګونه تلاش بیهوده باعث تداوم ضرر،وناأرامی ونآامنی وبی ثباتی بیشترشده ومنحیث مانع و سد پیشرفت ،آرامی وآبادی واقع میشود  ۰بالخصوص در جامعه ایکه بیش ازچهاردهه است که جنک وخونریزی ، قتل وغارت و ویرانی و تباهی مادی ومعنوی دراستمرارقرارداشته وتا هنوزهم به شکل قبیلوی زندګی میکنند و دست ها و چشمهای ڼاپاک آز وحرص بیګانګان درازودوخته باشد بجای منافع ملی کشور درپی منافع ګروه و قشلاق با شدبه شکست حتمی روبرومیباشد وبیګانګان  سود میبرند ۰ مردم سالاری  در پرتو انصاف وعدالت میتواند که به شکل خیلی خوب وآنهم بدون فدرالیزم وجود داشته باشد ۰افغانها نمونه ومثالهای خوب و زشت دولتمداری و نظام سازی سیاسی را طی تاریخ پراز فراز ونسیب خویش تجربه کرده اند  هرګاه باآموزش و عبرت از آنهانسل ما درراستای همین آرمان تلاش ومبارزه کنند و پیش زمینه ها ی یک نظام و سیستم کارآ وپاسخګورادرمطابقت  باوثیقه ملی وموجودیت  یک مشی جامع ملی به اقتضا ی اعتقاد مردم خویش مبتنی بر شرایط زمان آماده ګنند ، وظیفه ومسوولیت خودرا انجام داده اندآنګاه است که ما به آقا و بادار صدرنشنین واعظ چپاولګر جایی نخواهیم ګذاشت ، بلکه برای مواظبت و پاسداری نظام وسیستم برطبق مشی وستراتیژی ملی به افراد شایسته مسلکی وفادارصادق وتیزهوش و ایثار ګرباسابقه روشن ونیک نیازخواهیم داشت۰واین نسل های بعدتر خواهند بود که رژیم مورد نیاز خودرا انتخاب میکنند۰ شایدهم با پیشرفت وتکامل ،جهان بسویی برودکه نه سیستم کنفدرالی ونه سیستم مرکزی و نه هم سیستم فدرالی دیګر کارساز باشند ۰شاید هم با پیشرفت وتکامل جهان سیستم و طرز نظام دولتی جدیدی بوجود بیاید ، که ما امروز آنرا پیش بینی کرده نمیتوانیم ۰

بناءدرکشورهاییکه ثبات سیاسی وجود نداشته باشد ووضع اقتصاد ی نا بسامان وخراب داشته باشد ، انګیزه اقتصادی میتواند باعث تقویت نیروهای شورشی که درکشورما القاب تفنګ سالار یا جنګ سالاربه آنها اطلاق میشود ، ګردد ۰نظام فدرالی درهمچو جوامع به عنوان یک ابزارموثرکشنده وزمینه سازدر خدمت این نیروها قرارمیګیرد که درمکزیک ،شورشیان چیپا به رهبری مارکوس و در کشور هایی مثل کانادا ، بلژیک ونایجریا با این پیشرفت وتمدن، تقسیم بندی ها این روش به ناکامی منجر شده است ، پس در کشوری عقب افتاده ای مثل افغانستان که  نمایندګان کاذب وتصنعی استخدام شده اجانب ازنام ا قوام ساکن کشور خودرا آقای دیګران وهرکدام کشور را مایملک خود میدانند و برای اشغال یک پست بیشتردولتی حاضر اندتاهست ونیست کشور را برباددهند وکشور رابیشتربه مخروبه ای تبدیل کنند ، معلوم است که نتیجه چه خواهد بود ۰ومی بینیم که نا همګونی بین ګروههای مختلف قومی ، زبانی ویا مذهبی در داخل خاک یک کشور نباید حتما سبب ګزینش راه حل فدرالی شود ویااینکه فدرالیزم پاسخی قطعی به جدل همیشګی تشدد میان افراد وجوامعی که حتی با سیستم دموکراسی اداره میشوند ، باشد

ازلابلای تحقیقات محققین وازنظرتجارب عملی تاریخی به این نتیجه میرسیم که به جزازنظام  وآیین زندګی سازوانسانی اسلام بصورت عموم وبرای کشورهای اسلامی بطور خاص نسخه عادلانه وآماده ویکدستی برای همزیستی اقوام مختلفی که دریک کشورزندګی میکنند وجود ندارد ۰ما باید با درنظرداشت اوضاع تاریخی اقتصادی ، فرهنګی واجتماعی کشورخودهمانطوریکه مردم متحد ونسبتاآرام ومصوون وهمچنان کشور مستقل ، آزادوباثبات خودرا نارام ،ویران وبی ثبات ساختیم ،یا راه حل معقول وعملی به این معضله ارایه دهیم ۰که یقینا طی بیش ازپانزده سلل اخیر بازور و زربی مثال تاریخ نتوانستیم ،و انصافا از ملت غیور وبا شهامت خود هم ریسمان به ګردن عذربخواهیم  وتسلیم شویم وکناربرویم ، نه مانند جنرال  عبدالرشید دوستم خود را فریب دهیم وبرای ادامه اعمال جنایتبارخویش به نفع  بیګانګان بازهم وارد صحنه بازی بخش دیګری ازسناریوی  درامه بن ګردیم ۰ تقلید کورکورانه ازدیګران جزشکست چیزدیګری را به همراه نخواهد داشت ۰تاریخ وملت افغان همانطور یکه از زیر ساتور هلاکو وچنګیزوانګریز و وروس های شوروی زنده مانده بازهم زنده است وهیچګاه فراموش نمیکند وهرګزنمی بخشد۰

                                                                                            پایان بخش دوم