به پیشواز اول می، روز جهانی همبسته‌گی کارگران

اعلامیه سازمان سوسیالیست‌های کارگری افغانستان اول ماه می، روز تجدید پیمان…

ناپاسخگویی به چالش های جهانی؛ نشانه های زوال تمدن غربی!؟

نویسنده: مهرالدین مشید بحران های جهانی پدیده ی تمدنی یانتیجه ی…

عشق و محبت

رسول پویان در دل اگـر عـشق و محبت باشد نجـوای دل آهـنـگ…

جهان در یک قدمی فاجعه و ناخویشتن داری رهبران سیاسی…

نویسنده: مهرالدین مشید افغانستان در حاشیه ی حوادث؛ اما در اصل…

چند شعر از کریم دافعی (ک.د.آزاد) 

[برای پدر خوبم کە دیگر نیست]  ترک این مهلكه با خون…

مکر دشمن

  نوشته نذیر ظفر با مکـــــر خصم ، یار ز پیشم…

نویسنده ی متعهد نمادی از شهریاری و شکوهی از اقتدار…

نویسنده: مهرالدین مشید تعهد در قلمرو  ادبیات و رسالت ملی و…

اهداف حزب!

امین الله مفکر امینی      2024-12-04! اهـــــدافِ حــزبم بـــودست صلح وصفا ی مــردم…

پسا ۷ و ۸ ثور٬ در غایت عمل وحدت دارند!

در نخست٬ دین ماتریالیستی یا اسلام سیاسی را٬ بدانیم٬ که…

نگرانی ملاهبت الله از به صدا درآمدن آجیر فروریزی کاخ…

نویسنده: مهرالدین مشید پیام امیر الغایبین و فرار او از مرگ؛…

مدارای خرد

رسول پویان عصا برجان انسان مار زهرآگین شده امروز کهن افسانۀ کین،…

افراطیت و تروریسم زنجیره ای از توطیه های بی پایان

نویسنده: مهرالدین مشید تهاجم شوروی به افغانستان و به صدا درآمدن…

عید غریبان

عید است رسم غصه ز دلها نچکاندیم درد و غم و…

محبت، شماره یکم، سال ۲۷م

شماره جدید محبت نشر شد. پیشکش تان باد!

روشنفکر از نظر رفقا و تعریف ما زحمتکشان سابق

Intellektualismus. آرام بختیاری روشنفکر،- یک روشنگر منتقد و عدالتخواه دمکرات مردمی آرامانگرا -…

پیام تبریکی  

بسم‌الله الرحمن الرحیم اجماع بزرگ ملی افغانستان به مناسبت حلول عید سعید…

عید خونین

رسول پویان جهان با نـقـشۀ اهـریمنی گـردیـده پـر دعوا چه داد و…

بازی های ژیوپولیتیکی یا دشنه های آخته بر گلوی مردم…

نویسنده: مهرالدین مشید بازی های سیاسی در جغرافیای افتاده زیر پاشنه…

ادریس علی

آقای "ادریس علی"، (به کُردی: ئیدریس عەلی) شاعر و نویسنده‌ی…

گزیده‌ای از مقالهٔ «هدف دوگانهٔ اکوسوسیالیسم دموکراتیک»

نویسنده: جیسون هی‎کل ــ با گذشت بیش از دو دهه از…

«
»

احکام مریض در ماه مبارک رمضان

الحاج امین الدین سعیدی – سعید افغانی
والحاج قاضی لعل محمد صافی «پتوال »

 

بسم الله الرحمن الرحیم
احکام مریض در رمضان

خواننده محترم !
در ابتدا باید گفت که در شرع اسلامی هر مرضی بحیث عذردر عدم گرفتن روزه پذیرفته نمی‎شود ، بلکه آن‎ عده از مریضان می‎تواند  از رخصت شرعی دین مقدس استفاده کند ، که مرض شان به گرفتن روزه ، برای صحت جسمی  شان خطرناک ومضر تمام شود. به اصطلاح گرفتن روزه ،  اوضاع جسمانی  انسان را به خطر مواجه سازد ودر نهایت او را شدیدا دچار مشقت نماید و یا در تشدید مرض اوافزایش یاید، در غیرآن شخص موظف است که  ماه مبارک رمضان را بگیرد.
ناگفته نباید گذاشت که مریضی شخص باید توسط یک دکتوروطبیب  مسلمان و عادل تشخیص داده شود ، که روزه گرفتن واقعن برای شما خطرناک است و موجب تشدید  مریضی اش می‎گردد ، در آن‎صورت می‎تواند تا  شفاء از مریضی ، روزه نگیرید و سپس آن‎روزهایی را که خورده است  قضاء کند، ومکلف به تادیه کفاره نمی‎باشد .
زیرا خدای متعال حکم این هدایت رادر سوره بقره  ( آيات ۱۸۳ –  ۱۸۵)  با تفصیل وزیبای خاصی بیان فرموده است :
« ياأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ(183)أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ ۚ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۚ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ ۖ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ ۚ وَأَن تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ    «
(اى مـئومنان! روزه بر شما فر ض گرديــده چنانچه  بر كسانيكه پيش از شما بودن نیز فرض گـرديده بود تا پر هيز كار شويد وخلعت  تقوى را در بر كنيد ، روزه در روزه هاى  شمرده   شده واندك بر  شما فرض گردانيده شده ، پس  هر كدام از شما  كه مريض  ويا در سفر  باشد برايش  رواست  كه روزه  را  بخورد وقضاىى آنرا  در روز هــاى  ديگر بياورد وبر كسانيكه  به مشقت  زياد از عهده آن  مـى بر آيند فديه است  به اندازه خوراك  يك روزه  يك مسكين  ، وهر كه   بـه خوشى  ورضاى  خود در فديه افزودى به عمل آرد وبيش از يك نفر  مسكين  را سير  سازد برايش  بهتر  است روزه ،  گرفتن  تان براى  شما  بهتر  است اگر  ميدانيد  .) انواع امـراض :
جمهور علمای مذاهب از جمله ائمه اربعه گفته اند که مریض حق ندارد روزه اش را بخورد مگر آنکه مریضی اش  شدید باش.  
منظور ازمریضی شدید چیست ؟
1- مریضی شخص  به سبب روزه گرفتن افزایش یابد.
2- شفای وصحت یابی مریض  به سبب روزه گرفتن به تاخیر افتد.
3- روزه گرفتن موجب مشقت و سختی زیادی بر وی شود، هرچند که مریضی اش را افزایش ندهد یا شفایش را به تاخیر نیاندازد.
4- همچنین علما ء کسی را که به سبب روزه گرفتن دچار مرضی گردد را  نیز مشمول این حکم و رخصت دانسته اند.
ابن قدامه رحمه الله گفته: «مریضی که خوردن روزه برایش جایز است؛ مریضی  است که مرض شدیدی دارد که با روزه گرفتن شدت می یابد و یا می‎ترسد که بهبودی او دیر شود.. و (همچنین بر طبق رای) صحیح؛ کسی که می ترسد به سبب روزه گرفتن مریض  شود..». ‏( المغنی) (4/403).
و زیلعی گفته :
«صحیح آنست؛ کسی که بترسد بخاطر روزه گرفتن مریض شود، او همانند مریض است (یعنی در حکم مریض است)». (  تبیین الحقائق) (1/333).
امام نووی رحمه الله گفته:
«مریضی که توانایی روزه گرفتن ندارد و امید بهبودی در وی می رود لازم نیست روزه بگیرد… و این زمانی است که مشقت و سختی ظاهری بخاطر روزه گرفتن بر وی وارد شود، و مشروط نشده که (این سختی) به جایی برسد که روزه گرفتن ممکن نباشد، بلکه اصحاب ما (شافعیه) گفته اند: شرط جواز روزه نگرفتن اینست که به سبب روزه به او مشقتی وارد گردد که احتمال آن (مشقت) در وی رود».‏« المجموع»  (6/261)‏.
و بعضی از علما گفته اند که برای هر مریضی جایز است که روزه نگیرد، هرچند که به سبب روزه گرفتن به وی تکلیف ومشقتی وارد نیاید، ولی این قول شاذ است و جمهور علما آنرا مرود دانسته اند. چنانکه امام نووی رحمه الله گفته:
« بدون اختلاف نزد ما مرض ساده ای که بخاطر روزه گرفتن مشقتی بر او وارد نمی شود برایش جایز نیست که روزه اش را بخورد». (  المجموع (6/261).
شیخ ابن عثیمین رحمه الله می گوید:
«مریضی که با روزه گرفتن متاثر نمی شود، مانند سرماخوردگی خفیف، یا سردرد خفیف، و درد دندان، و همانند آنها؛ برای وی جایز نیست که روزه نگیرد، هرچند که بعضی از علما می گویند:
بدلیل آیه «وَمَنْ کَانَ مَرِیضًا » ( سوره البقرة/185)  برای او جایز است که روزه نگیرد، اما ما می‎گوییم: حکم (این آیه) معلول به علتی است و آن این است که روزه نگرفتن به او سودی برساند (و از سختی وی کاسته شود)، اما اگر (بخاطر مریضی) متاثر نمی شود برای وی جایز نیست روزه اش را بخورد و روزه بر او واجب است».( الشرح الممتع (6/352)
مفسران ، فقها  وعلما ء دینی امراض كه خوردن   روزه  را به  توصيه  داكتر  معالج  متدين  جواز  دانسته  عبارتند از :
(امراض سل ،  امراض  صدرى ، امراض معدوى ، امراض روانى ،  كه انسان  به گرفتن  روزه  از حالت  نورمال  خارج می‎گردد. ( وغيره امراض خطرناك ومضر …)  اگر شخصى  فقط بــه اساس وهم  وخيال خود  كه گويا  روزه ء اورا مريض  مى سازد  ويا مريضى اور افزايش می‎دهد ، در حالی‎كه  آن را   تجربه  هم  نكرده  ونه دكتور  متخصص متدین برا يش مشوره  داده  روزه ء نگيرد  گنهگار بوده   وبايد كفاره آنرا هم  بپردازد.
همچنان برای زنان که مریض اند ،داکتر معالج متدین در مورد ضرر مرض برای مریض توصیه  نماید ودر تشخیص  مرض که آیا  مرضش مزمن ، دائم  است و يا مؤقت حکمی صحیحی خویش را اعلان میدارد که بعد از توصیه داکتر معالج  احكام مريض درهنگام روزه بر او تطبيق میشود.

استنتاج کلی در مورد  احكام مریض در ماه  رمضان
– اگر گرفتن روزه بر مسلمان بنابر مریضی  سخت شود ، وگرفتن روزه موجب افزايش مریضی اش ، شود، وداکتر معالج و مسلمان كه تشخيصش درست باشد به او بگويد كه روزه برايشان ضرر داشته و دردشان را افزايش مي دهد و جان او را به خطر مي اندازد؛ در اين صورت اگر مرضش مزمن و دائم باشد پس مي تواند روزه نگيرد و در مقابل هر روز به يك مسكين به اندازه نصف صاع (تقريبآ يك كيلو و نيم) خوراك بدهد و قضاي روزه بر او لازم نيست.

– اگر نوع مرضی مزمن و دائم نبوده  نيازى به خوراك دادن مسكين نيست بلكه بايد صبر كند تا از آن مرض شفا پيدا كند و سپس قضاء روزه اش را بگيرد . 
– اگرداکتر معالج متدین تشخیص کرده  بود كه مريضش مزمن و دائم ميباشد و آن شخص در بدل هر روز كه روزه نمیگرفته يك مسكين را خوراك میداده، ولى برفرض بر طرف شدن مریضی  و بازگشت سلامتي، در آن صورت سال آينده را بايد روزه بگيريد و قضاي سالهاي گذشته  كه افطار كرده است و كفاره ي آنها را پرداخت كرده است بر او لازم نيست. 
و خوراك يك مسكين برابر است با نصف صاع از خوراك معمولى كه در شهرش رايج است، مانند خرما، برنج، و غيره، و نصف صاع برابر است با تقريبا يك كيلو و نصف (1.5Kgs.)

جمهور علماي از جمله ائمه مذاهب اربعه گتگوری های مریض را به شکل ذیل جمعبندی نموده است :
1- مریضی که  به سبب روزه گرفتن افزايش يابد.
2- شفاي مریض  به سبب روزه گرفتن به تاخير افتد.
3- روزه گرفتن موجب مشقت و سختي زيادي بر وي شود، هرچند که مریضی اش را افزايش ندهد يا شفايش را به تاخير نياندازد.
4- همچنين علما کسي را که به سبب روزه گرفتن دچار مرضی میشود  را نيز مشمول اين حکم و رخصت دانسته اند.
تعریف مریض نزد شیخ بن عثیمین :
شیخ بن عثیمن  در  فتاوای(صفحه 111) خویش   افراد مریض را در رمضان چنین فورمولبندی نموده است :
«باید بدانیم که مریض به دو دسته تقسیم میشود:
قسم اول:
مریضی که امید درمانش وجود دارد، مانند مرضهای مؤقتی که زود رفع میشوند، پس این حکمش همان است که خداوند فرمودند: «  فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضًا أَوْ عَلَیٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ » (سوره البقره :آیه  184)، یعنی: «پس‌ هر کس‌ از شما مریض یا در سفر باشد پس‌ لازم‌ است (بر وی‌ روزه‌ گرفتن)‌ شمار آن‌ از روزهای‌ دیگر»، پس فقط باید صبر کند تا شفا یابد و سپس روزه (قضاء) را بگیرد، و اگر این مرض کمی به طول انجامید و قبل از درمان بمیرد هیچ چیزی بر او نیست، زیرا خداوند قضاء را بر او در روزهای دیگری واجب کرده ولی او قبل از ادراک آن روزها درگذشت، و این مانند کسی است که در ماه شعبان قبل از رمضان بمیرد، که (طبیعتا) قضایی ندارد.
قسم دوم:
مرض مزمن باشد مانند سرطان ، و العیاذ بالله – و مرض کلیه (کرده )  و مرض شکری و شبیه آن امراض مزمن که امید به تداویش وجود نداشته باشد ،مریضان که به این امراض مبتلا اند میتوانند  روزه را افطار کنند و در مقابل هر روز یک مسکین را غذا میدهد، مانند پیرمرد و پیرزنی که طاقت گرفتن روزه را ندارند و روزه را نمیگیرند و در مقابل آن هر روز یک مسکین را غذا میدهند، و دلیلش  حکم پروردگار است که میفرماید:
« وَعَلَی ٱلَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ » (سوره البقره :آیه  184)، یعنی: «و بر کسانی‌ که‌ روزه‌ طاقت ‌فرساست (یعنی: بر کسانی‌که‌ روزه‌ را به‌ دشواری‌ تحمل‌ می‌کنند و تاب‌ و تحمل‌ آن‌ راندارند، چون‌ پیرمردان‌ کهنسال‌، زنان‌ باردار ومریضان مزمن، پس‌ بر اینان) فدیه ‌ای‌ است‌ که‌ عبارت‌ از خوراک ‌دادن‌ به‌ یک‌ بینواست.

احکام شيخوخت ويـا كبر سن در رمضان:


كبر سن  بدين معنى است. آنعده از مسلمانانيكه توانمندى گرفتن  روزه  را از دست داده  باشند. به اساس اين حكم الهى   «وعلى  الذين يطيقونه فدية طعام مسكين » پيران كهن سال كه به زحمت مي توانند روزه بگيرند فديه اي كه طعام يك مسكين باشد واجب است)
(اطاقه) به معني خيلي به زحمت و با صرف تمام قدرت كاري را انجام دادن است)، و عرب وقتي كلمه ( اطاقه) را به كار مي برد، كه قدرت انسان در انجام كاري به آخرين درجه ضعف خود رسيده باشد ومتحمل ناراحتي و مشقت فراوان گردد.
در اين آيه شريفه منظور از ( يطيقونه) كساني هستند كه با مشقت فراوان میتوانند روزه بگيرند، مانند اشخا ص پيرو از كار افتاده و انسانهاي بسيار ضعيف و لاغر ، و زنان شيرده به اطفال ، وزنان حامله، و مريضهايي هستند كه اميد به بهبودي آن دیگر وجود ندارد که برخی اط این مریضی ها در فوق یاد اور  شدیم ، بنآ  بر این گونه اشخاص ، روزه گرفتن برايشان بسيار مشكلات مي توانند روزه نگيرند و بجای  هر روزه   يك انسان فقير را طعام دهند، طعامي كه بايد به اندازه اي باشد كه يك انسان معتدل را سير كند، ( غذای متداول ،معمول ومعرف محل ) و وقتي اين فديه را دادند ديگر قضاي روزه بر آنان واجب نيست  .
همچنان اين  حكم  پروردگار  شامل  حال  انعده از كسانى  میگردد كه به امراض مزمن  كه علاج  دوباره  آن  غير ممكن  باشد نیز شامل می‎گردد. یعنی  برآنان  گرفتن  روزه  فرض  نيست در بدل  آن ميتوانند  کفاره  دهند  که همان  سير  كردن  یک  روزه فرد مسکین  بر او واجب می‎گردد .
در شرعیت اسلام  این عمل نوعی رخصت و آسانگیری از جانب  پروردگار  به شمار می آید؛ چنانگه میفرماید:   «  يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ » .( خداوند آسايش شما را مي‌خواهد و خواهان زحمت شما نيست) (سوره  بقره/185  )
و می فرماید: «   وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ » (  و در دين كارهاي دشوار و سنگين را بر دوش شما نگذاشته است )  ( سوره  حج/78.)
ابن عبّاس (رض) می گوید:( به انسان پیر و کهنسال اجازه داده شده است که  در ماه رمضان روزه نگیرد، ولی به خاطر هر روز خوراک یک نفر فقیر را بپردازد، و قضای روزه بر او واجب نیست.)
و بخاری با عبارتی نزدیک به این حدیث از ابن عباس روایت نموده است که این آیه درباره سالخوردگان و امثال انها نازل شده است :» وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْراً فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ » (و بر كساني كه توانائي انجام آن را ندارند ( همچون پيران ضعيف و مریضان هميشگي و كارگراني كه سالهای طولانی  به كارهاي  شاقه وسختي ، مانند استخراج زغال‌سنگ اشتغال دارند ، و زندانيان محكوم به اعمال شاقه‌اي كه پيوسته به كار سنگين وادار مي‌گردند ) لازم است كفّاره بدهند ، و آن خوراك مسكيني است ( از خوراك متوسّطي كه به خانواده خود مي‌خورانيد و بايد در برابر هر روزي يك خوراك متوسّط كه بتواند به طور معتدل مسكيني را سير كند بپردازيد ) و هر كه كار خير را پذيرا شود ( و بر مقدار فديه بيفزايد ، و يا علاوه از روزه فرض ، روزه سنّت نيز بگيرد ) براي او بهتر است )  . ( سوره بقره/  ایه :184   )
حمل :
زنان كه حامله  اند وميدانند كه به گرفتن  روزه  براى  حمل  وخود آن ضرر میرسد مكلف به گرفتن  روزه نيستند. در دین مقدس اسلام، جان جنین هم محترم شمرده شده  است  و نباید هیچ زن و مردی در نگهداری او سهل انگاری نمایند، تا از میان برود. خداوند هیچگاه به بندگانش کارهای طاقت فرسا را دستور نداده است .
ابن عباس مفسر شهیر جهان اسلام مینویسد که آیه 🙁   وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ ) (سوره  بقره/184  ) درباره زنان حامله و شیرده نازل شده است
 .
دین اسلام  به خاطر نجات کودک، برای مادر  افطار کردن روزه بر او واجب می گرداند . در این ارتباط خداوند متعال می فرماید:« وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ» (فرزندان خود را مکشید.)(سوره اسراء/31 و انعام/151 )
در حدیث  شریف از نافع رضي الله عنه روايت است:يکي از دختران ابن عمر رضي الله عنه که در عقد ازدواج مردی  قريشي بود در زمان حاملگي در ماه رمضان دچارتشنگي شد و ابن عمر رضي الله عنه به او دستور داد تا روزه اش را بشکند ودر بدل هر روز مسکيني را طعام دهد. (صحيح، رواه الدارقطني 205/2- الاءرواء الغليل 21/4)
از ابن عباس رضي الله عنه روايت شده که کنيزش را ديد که حامله يا شيرده بود، پس فرمود: تو بمنزله کسي هستي (درروايتي مانند شخص کهن سالي هستي ) که توان (روزه گرفتن) نداري پس  بر تو لازم است به جاي هر روز روزه، طعام مسکيني را بدهي وقضاي روزه بر تو واجب نيست. (صحيح ، رواه الدارقطني 206/2- الاءرواء الغليل 19/4- وقال الدارقطني اسناده صحيح)
از ابن عمر رضي الله عنه روايت است که زني از او سؤال کرد در مورد روزه گرفتن در حالي که حامله بود وابن عمر رضي الله عنه به او فرمود: روزه ات را بشکن ودر بدل  هر روزمسکيني را طعام بده وقضاي روزه بر تو لازم نيست.( صحيح روا الدارقطني 207/2- الاءرواء الغليل 20/4- قال الالباني سنده جيد)  
واين قول ابن عباس وابن عمروسعيد بن جبير رضي الله عنهم است وصحابه با آن مخالفتي نکرده اند و نيزمذهب اسحاق بن راهويه واختيار محدثين است. ودر اصطلاح اگر روايتي از تعدادي اصحاب نقل شود و بقيه صحابه با آن مخالفت نکنند حکم اجماع را دارد.
مقدار طعام فدیه :
مقدارطعامي که به عنوان فديه لازم است به مساکين داده شود:
از انس بن مالک رضي الله عنه روايت است: ايشان سالي دچار ضعف وسستي شدند ونتوانستند روزه بگيرند پس کاسه اي تريد گوشت درست کرد وسي نفر مسکين را دعوت، وآنها را سير کردند . (صحيح ، الهيثمي 164/3- طبراني في الکبير1/214/675)
واين يک وعده غذا به يک مد (600گرم يا به قولي625گرم) غذاي غالب آن منطقه نيز تعبير شده است . يعني شخص میتواند در بدل  هر روز که روزه نگرفته (  625  گرم) طعام غالب به مسکين بدهد ودادن قيمت (پول) به جاي طعام جايز نيست چون نص صراحتاً بردادن طعام دلالت دارد.

مادر شیر ده ورمضان :


اگر زن شيرده گمان غالب كند كه در صورت روزه گرفتن ضرر شديد به طفل وى خواهد رسيد  اجازه دارد  روزه نگيرد. صرف قضاى روزه بر آنها فرض است.

از انس بن مالك كعبى (ر  ض )  روايت شده  كه رسول  الله عليه السلام  فرموده است : « إن الله عزوجل وضع عن المسافر  الصوم  وشطر  الصلاة  وعن الحبلى والمرضع  الصوم »« خداوند عزوجل  برداشته از مسافرروزه  ونصف نماز را  واز زن  حــاملـــه  وشير ده  روزه را » ( احمد ، ابو  داود  ، ابن ماجه ، تر مذى )

ابن عباس می فرماید:
«إذا خافت الحامل علی نفسها والمرضع علی وارها فی رمضان، یفطران ویطمعان مکان کل یوم مسکیناّ ولا یقضیان صرما »
اگر زن حامله  از سلامتی خود ترسید ویا زن  شیرده از سلامتی بچه اش ترسید،هر دو، روزه را بخورند وبرای هر روز، روزه طعام یک نفر فقیر (مسکین) را بدهند و لازم نیست روزه را قضاء کنند

امام  ابو حنيفه  ( رحمة الله عليه ) ميفر مايد :
اگر زنى  حامله يا شيرده  از روزه گرفتن بتر سد جايز است  افطار كند  فرق نمى كند  كه خوف او بر خودش وطفل  اش ويا تنها بر خودش ويا تنها بر  طفل اش  باشد، ودر صورت كه  قدرت يافت صرف بر او قضا ء  لازم است نه فديه، همچنان  پيهم روزه گرفتن در ايامى  كه قضا  میكند  بر او لازم  نمى باشد.  اين حكم براى زنى كه  فرزند  خود را شير  میدهد  وزنى  كه براى  شير دادن  اجير شده  فرقى  ندارد  زيرا، اگرمــادر طفل  باشد شير دادن  به اساس  ديانت بر او وجب است  واگر اجير باشد  شير دادن  به اساس  عقد بر او واجب  شده است .


علمای اهل حدیث می فرمایند:
اگرزن حامله از وجود خود بترسد ویا زن شیرده از سلامتی وجان طفل بترسد در آن صورت میتواند روزه را بخورد ( روزه نگیرد) و فدیه بدهد و قضاء بر اوواجب نیست.

حائض ونفــاس در رمضان

زنانيكه به دوره حيض ونفاس (1) باشند  جواز ندارد  كه روزه  دار گردند. اگر زن حائض وزنى كه در نفاس  است روزه بگيرند ، روزه آنها  صحيح نيست ؛ چون يكى از شروط  صحت روزه ، پاكي از حيض ونفاس  است وبر آنها 
قضا  واجب  است . 


در حديث  از بى بى  عايشه (رض )  روايت  است  : « كنا نحيض على  عهد  رسول الله (ص) فنؤ مر بقضا ء  الصوم  ولا نؤمر  بقضا ء  الصلاة » « ما در زمان  پيامبر صلى الله عليه وسلم  به حيض  مى افتاديم ،  به مادستور  داده  مى شد  كه تنها  روزه  را قضا  كنيم  نه نماز را »( صحيح سنن الترمذي : ۶۳۰  ) ،( صحيح مسلم : ۱/۲۶۵/۳۳۵) ، ( سنن ابو داود ۲۵۹  و ۱/۴۴۴/۲۶۰ ) 
زن  هر زمانيكه  از دوره  خلاص شدند  بــه تجديد نيت  به گرفتن  روزه  اقدام  نمايند.

زنانه حائضه  ونفسا ء روزه فوت شده  شانرا  بعد از رمضان قضا ء مى آورند.( اگر  دوره  نسائى اش  قبل از فجر  صورت  گيرد  میتواند اول نيت  وبعدٱ به گرفتن  روزه  ا قدام  نمايد واگر دوره نسائى آن بعد از فجر صورت  گيرد در صورتيكه  خواسته باشد  میتواند در همان روز از خوردن ونوشيدن اباء ورزد. ولى  روزه آن درست  نبوده بايد به قضاء آن مبادرت  نمايد. (
قابل تذكر است آنعده  از زنانيكه  مريض به جريان دم  متداوم مبتلا ء اند  ( خارج از ايام  حيض ونفاس )  ميتوانند  روزه بگيرند. وحتى  نماز  پنچ گانه را بشر ط آنكه  براى  هر نماز وضو  جداگانه  نمايد ، اداء نمايد.

اگر زن فقط يك لحظه قبل از شام حيض يا نفاس  ببيند  روزه اش  باطل  گرديده وبايد آنرا قطع كند. اگر خون حيض  يا نفاس براى لحظه يى  هم قطع  شود براى  روزه  نيت كند  هر چند غسل  را كمى  به تأخير  اندازد.
تبصره :
بايد  دانست اگر روزه انسان فاسد شود  بايد از خوردن، نوشيدن وساير  شكننده هاى روزه  به جهت احترام  رمضان  خود  دارى  كند  اما  اين حكم  بر اى حائض  ونفسا ء  تطبيق  نميشود بلكه  بروى   لازم است  كه خوردن ونوشيدن  خود  را از چشم مردم پنهان  نمايد.

استعمال تابلیت غرض جلوگیری ازعادت ماهانه :
برخی از خواهران غرض جلوگیری ازعادت ماهانه در ماه مبارک رمضان ، واینکه روزه بگیرند ودر ختم تراویح اشتراک نمایند ،تابلیت های مخصوصی راغرض دفع خونریزی استفاده مینمایند .
به این تعداد از خواهران  باید گفت : پروردگار با عظمت ما حيض را برای دختران آدم قرار داده است وبرای اين دوره ماهانه حکمی ، طوریکه فوقآ بدان اشاره  نمودیم مقرر داشته است ، پس زنانیکه که دوره  حیض ونفاس وعادت ماهانه باشد ، باید از گرفتن روزه اجتناب کنند ، و نبايد با خوردن تابلیت ها  واستفاده از وسایل دیگر که فطرت خلقت را بر هم زند، پناه ببرند .
زیرا این عمل از یک طرف  ضرربرای سلامتی جسمی زنان ببار میاورد ، واز طرف دیگر هیچ ثوابی از گرفتن روزه نصیب شان نمیگردد. زیر این عمل سوء راضی نشدن زنها  به روند طبیعی خلقت خویش نشان میدهد .
خواهران متدین  !
همچنان قابل یاد اوری میدانم که استفاده زن از تابلیت های که  مانع از حیض می شوند، در دین مقدس اسلام کدام مانع شرعی  ندارد. به شرطی که برای سلامتی و تندرستی زن مضرّ نباشند؛ واز طرف دیگر ، این عمل  باید با اجازه شوهرش  صورت گیرد .
ولی طب امروزی بدین باور است که این کار برای سلامتی زنان بی نهایت مضرّ بوده ، و مشخص است که خون حیض، امری طبیعی است و هر گاه از امر طبیعی جلوگیری شود، قطعاً برای بدن مضرّ خواهد بود.
همچنین این قرصها باعث میشوند تا عادت قاعدگی دچار اختلال و تغییر شود، و زن درمورد نماز و همخوابی با همسرش دچار شک و تردید گردد .
برای یک زن مسلمان ، شایسته آن خواهد بود که  به تقدیر الهی راضی باشند؛در احادیت متبرکه امده است که در سال حجۀ الوداع پیامبرصَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ نزد عائشه آمد، در حالی که عائشه گریه می کرد- عائشه برای ادای عمره احرام بسته بود- پیامبرصَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ ِ وَسَلَّمَ فرمود:« مَا لَکِ لَعَلَّکِ نَفِسْتِ؟ » «چه شده تو را! شاید حیض شده ای»؟ گفت: بله؛ پیامبرصَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ فرمود:« هَذَا شَیْءٌ کَتَبَهُ اللَّهُ عَلَی بَنَاتِ آدَمَ » «این چیزی است که خداوند برای زنان مقدور نموده است» ( البخاری (305)و أطراف فی (294)، و مسلم (1211)
پس بهتر است زنان صبر نمایند و اگر روزه گرفتن و نماز خواندن برای آنها به سبب حیض مشکل است، اما دروازه ی ذکر باز است، پس به ذکر و تسبیح خدا بپردازند و صدقه بدهند و با کردار و گفتار به مردم نیکی کنند، و این از بهترین اعمال است.

دیابت یا مریض شکردر رمضان

خواننده محترم !
مریضی شکر یا (دیابت ) ازجمله مریضی های است که: به علت  ناتوانی بدن در تولید یا مصرف انسولین بوجود می اید .
انسولین ماده ای است که در بدن توسط لوزالمعده تولید می گردد و باعث میشود قند یا به عبارتی مهمترین منبع انرژی بدن مورد استفاده قرار گیرد.

انواع مریضی شکر (دیابت )

مرض شکر یا دیابت بر دونوع است :


1- نوع اول مریضی شکر عبارت از آن است که شخصی مبتلا به آن لازم است جهت ادامه حیات خود، انسولین در بدن خویش پیچکاری کند. این نوع مریضی شکرمعمولآ در بین اطفال وجوانان زیاد بو جود می‎آید .
2- نوع دوم مریضی شکر مریضی است که در کلان سالان ، بخصوص اشخاص سنین  40  دیده میشود. این نوع از مرض شکر معمولآ با رژیم غذایی ، فعالیت جسمی

( سپورت ) ویا گرفتن دوا شکر،  تحت کنترول می اید ، ولی در برخی از انسانها  در این سن وسال ضرورت به پیچکاری انزولین نیز  دیده میشود.
در دیابت نوع دوم چه اتفاقی رخ می دهد؟
در شخصیکه  مبتلا به این نوع دیابت، سلول های بدن حساسیت لازم نسبت به هورمون انسولین را ندارند و پس از مدتی لوزالمعده نیز در تولید انسولین به مقدار کافی، مشکل پیدا می کند. بدون وجود حساسیت لازم به انسولین یا در صورت کمبود ترشح انسولین، بدن نمی تواند قند موجود در خون را به داخل سلول حرکت دهد؛ بنابراین قند خون بالا می رود و افزایش قند خون سبب پیدایش مشکلاتی در فرد مبتلا می گردد.
علامت ها و نشانه های دیابت نوع دوم چیست؟
این نوع دیابت معمولاٌ به آهستگی پیشرفت می کند. علامت های اصلی آن پرادراری، تشنگی بیش از حد، کاهش وزن قابل توجه، افزایش اشتها و خستگی زودرس و شدید است. علامت ها و نشانه های دیگر عبارتند از:
– عفونت های مکرر دهان، پوست، ناحیه تناسلی یا مثانه
– ضعف بینای
– سوزش، گزگز  وسوزنگ شدن انگشتان دست یا پاها
– خشکی و خارش پوست این علامت ها ممکن است خفیف باشند به طوری که فرد متوجه آنها نگردد.
در سالمندان گاهی این علامتها فقط به سن بالا نسبت داده میشود و تشخیص دیابت به تأخیر میافتد. نکته قابل توجه بخصوص در کشور ما افغانستان این که بیش از نیمی از مبتلایان به دیابت ازمریضی  خود بی خبرند واصلآ نمیدانند که مرض شکر چیست !
مسولیت مریض شکر در ماه مبارک رمضان :
طوریکه قبلآ یاد اور شدیم در این هیچ جای شک نیست که مریضی شکر از جمله  امراض مزمن ویکی از امراض است که اگر برایش دقت وتوجه لازم بعمل نیاید  خطرات جدی را در سلامتی انسان ببار میاورد ، مرض شکر بمثابه امراض بحساب می اید که در صورت  پیشرفته شدن این مرض در وجود انسان برانجام بعضی از عبادات تاثیر می گذارد؛ از جمله طهارت ، نماز و روزه، چرا که روزه انسان را در طول روز از خوردن و آشامیدن منع می کند، و اشخاصیکه  مبتلا به مریضی  شکر ( دیابت ) باشد  در طول روز نیاز به نوشیدن مقدار زیادی آب در اوقات متعدد دارند. همچنین نیاز دارند تا مقداری غذا را در اوقات مختلف صرف کند ، و تشنگی شدید گاهی موجب افزایش مریضی  می گردد و ممکن است عوارض جدی در سلامتی وجود انسان دربر داشته باشد.
در صورتیکه یک فرد مسلمان واقعآ در وقت مریضی به مشقت مبتلا گردد ، پروردگار  با عظمت ما برای مسلمان اجازه  فرموده  تا روزه نگیرد .
«وَمَنْ کَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ»
(سوره  البقرة/185 )  یعنی: و آن کس که مریض  یا در سفر است، روزهای دیگری را به جای آن، روزه بگیرد، خداوند، آسانی بر شما را می‏خواهد، نه سختی بر شما را.
اما با این وجود  مریضی شکر ( دیابتی ) نمی تواند بخاطر داشتن مرض قند روزه نگیرد، چراکه مریضان مبتلا با شکر نوع  دوم  به سه کتکوری تقسیم میشوند :

کتگوری اول :
مریضانی اند که مبتلا به مریضی شکراند، ولی میتوانند با تطبیق پلان (رژیم غذای منظم وسپورت منظم  وفعالیت های جسمی )  بر مریضی خویش غالب شوند و یا به اصطلاح آنرا تحت کنترل در اورند و در اصطلاح طیبی ، این دیابت از نوع خفیف است وحکم شرعی ومکلفیت شرعی برای این مریضان  همین است که باید روزه بگیرند، چرا که مریضی شان به حدی نیست که : روزه گرفتن سلامتی جسمی آنرا متضرر سازد.
کتگوری دوم :
کتگوری دوم مریضان شکر، مریضان آند که برای  آنها داروهایی همراه با یک پروگرام منظم  غذایی مشخص تجویز میشود تا مقدار قند خون را کاهش دهند.
مریضان کتگوری دوم را می‌توان باز هم بدو  گروه دسته بندی نمود .
1- گروه اول :
گروه  اول این دسته عبارت از مریضان اند که ضرورت دارند یکبار باید دوا ضد شکر میگیرند، بر این نوع از مریضان لازم که باید روزه  بگیرند، زیرا آنها می توانند دوا خویش را در فاصله بین مغرب تا قبل از اذان صبح قرار دهند.
2- گروه دوم :
عبارت از مریضان هستند که ضرورت دارند در  طول روز دو یا سه بار تابلیت بگیرند ، در این حالت اگر امکان آن وجود داشته باشد که مصرف آن تابلیت ها به بعد از اذان مغرب و قبل از اذان صبح منقل شود، بدون آنکه زیانی جدی بر مریض  وارد شود، پس باید روزه اش را بگیرد، ولی اگر تاخیر در خوردن آن دواموجب زیان جدی می شود، او می تواند روزه نگیرد و در عوض در وقت مناسبی بعد از رمضان که مشکل مریضی اش خفیف گردد، آن روزها را قضاء کند.
برای تشخیص این موضوع که آیا تاخیر در مصرف دوا و قرص زیان آور نیست، طوریکه قبلآ  یاد اور شدیم لازمست یک دکتور متخصص مسلمان عادل نظر بدهد.
کتگوری سوم :
کتگوری سوم  مریضان  شکر عبارت از مریضان  هستند که برای کنترل شکر خود، در طول روز یک یا دو بار و یا حتی بیشتر انسولین تزریق کنند.
اگر این مریضان  با تزریق آمپول انسولین از خوردن قرص و دیگر دوا ها  در طول روز بی نیاز می گردند، پس باید روزه بگیرند، زیرا تزریق بیچکاری  انسولین باعث باطل شدن روزه نمی شود.
چنانچه علمای هیئت دائمی افتاء در پاسخ به سوال در خصوص حکم تزریق انسولین برای شخص روزه دار، پاسخ دادند: «ایرادی ندارد که از آمپول مذکور در طول روز جهت مداوا استفاده کند، و قضای آنروز بر او واجب نیست (زیرا روزه اش باطل نمی شود)، و البته اگر ممکن باشد که در شب استفاده شود و مشقتی در اینحالت بر او ایجاد نمی شود، این بهتر است».  «برای تفصیل موضوع مراجعه شود به بحث فتاوی «  اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة والإفتاء» 10 / 252. »  
اما اگر نیاز دارند که بعد از تزریق انسولین، حتما غذا و آب نیز بخورند و بیاشامند، پس می تواند روزه نگیرد، در عوض در وقت مناسبی روزه اش را قضاء کند که مشکل او خفیف تر شده باشد. 
یادداشت  :
آن دسته از مریضان دیابتی که بر اساس تقسیم بندی فوق مشمول رخصت میشوند، لازمست تا بعد از رمضان در فرصت مناسبی که اوضاع مریضی  آنها خفیف تر میشود، روزه خود را قضاء کنند. اما اگر مریض آنها تا آخر عمر از حالت شدید به خفیف کاهش نمی یابد و همواره مشمول رخصت نگرفتن روزه می مانند، در آنصورت نیازی نیست تا روزه های رمضان را قضاء کنند، کافیست تا بجای هر روز از رمضان، یک نفر فقیر یا مسکین را غذا بدهند، از همان غذایی که خود میخورند به او نیز بدهند، حکم صریح در این مورد  فرموده الله تعالی است :
« فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضًا أَوْ عَلَی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَعَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ» (سوره بقره 184).
یعنی: و هر کس از شما مریض  یا مسافر باشد تعدادی از روزهای دیگر را (روزه بدارد) و بر کسانی که روزه برای آنها طاقت‏فرساست؛ (همچون مریضان  مزمن، و پیرمردان و پیرزنان ناتوان) لازم است فدیه بدهند: مسکینی را اطعام کنند؛ و کسی که کارِ خیری انجام دهد، برای او بهتر است؛ و روزه گرفتن برای شما بهتر است اگر بدانید.
و میتوانند سی نفر مسکین را به خوردن غذا دعوت کنند و فدیه یک ماه را همزمان و یا در عرض چند دفعه بدهند.
یادداشت فقهی در مورد پیچکاری انزولین :
حکم اسلام همین است که : استعمال بیچکاری انزولین ،برای مریضان شکر که در زیر پوست بعمل می اید ،به هیچ وجه ، روزه را باطل نمی سازد ، از طرف دیگر پیچکاری انزولین ، از جمله پیچکاری  خوراک و نوشید نی نیست و بمعنی خوردن و نوشیدن هم نیست .
بنآ  اگرمریض دیابت از پیچکاری انزولین  در طول روز جهت مداوا مریضی خویش  استفاده کند، روزه اش باطل نمی گردد  و قضای روزه نیز برآن  واجب نیست .

امپول وپيچكارى در رمضان

قبل از همه باید که تزریق  پیچکاری به سه نوع صورت میگیرد :
1- ترزیق در زیر پوست (subcutaneous-s.c  ) معمولابرای پیچکاری انسولین استفاده میشود .
2- ترزیق در داخل عضله   (intramuscular-i.m )
3- ترزیق در داخل  رگ  یا ورید (intravenou s- i.v  )
مراکز دار الافتاء کشور های اسلامی واز جمله علما شهیر جهان اسلام هریک شیخ عبدالعزیز بن عبدالله بن باز  و عالم شهیر کشور عربستان  وشیخ   محمد بن صالح العثيمين طی فتوای شرعی گفته اند که :
پیچکاری در زیر پوست (subcutaneous-s.c  ) و داخل عضله (intramuscular-i.m )شامل  خوردن و یا آشامیدن نبوده و به مثابه خوردن و آشامیدن بحساب نمی اید ، بنابراین هردونوع  پیچکاری ها روزه را باطل نمی‌کند.
ولی در مورد پیچکاری که در  رگ یا ورید   (intravenou s- i.v  )  بعمل میاید ، علما ء در این  نوع پیچکاری  به چند دسته تقسیم گردیده اند .
دسته  اول  : 
دسته اول از علما ء بدین امرمعتقد اند که این  نوع از پیچکاری ،روزه را باطل می‌کند. از انجمله میتوان از  شیخ سعدی :، شیخ عبدالعزیز بن عبدالله  ابن باز :، وشیخ ابن عثیمین و مجمع فقه اسلامی نام برد. این تعداد از علماء استدلال میاورند که پیچکاری  رگ  یا ورید درحکم مشابهات به  خوردن واشامیدن است و انسان را از خوردن و آشامیدن بی‌نیاز می‌سازد.
دسته دوم :
دسته دوم  علما ء بدین نظر اند که پیچکاری رک یا ورید روزه را باطل نمی سازد ، زیرا چیزی از آن طریق مجاری طبیعی به معده نمی‌رسد و به فرض رسیدن آن به معده، این کار از طریق منافذ انجام می‌گیرد و این منافذ نه شکم هستند و نه در حکم آن می‌باشند تا اینکه بگوییم چیزی وارد شکم شخص شده است.
نتیجه وحکم دقیق اسلامی :
در مورد پیچکاری ورید ویا رک حکم دقیق اسلامی نزد اکثریت از علماء اسلام ،همین است که این نوع از پیچکاری ،روزه را بصورت مطلق  باطل میسازد، زیرا برای باطل کردن روزه دخول به شکم شرط نیست، بلکه حصول تغذیه برای بدن از هر طریقی که ممکن باشد  روزه را باطل می‌کند.
یادداشت ضروری :
قابل توجه است که : پیچکاری که از راه رک ویا ورید غرض بیهوشی (Anesthesia:  انستزی ) مورد استفاده قرار میگیرد ، روزه را باطل نمی سازد .
انواع بیهوشی :
باید خاطر نشان  ساخت که بیهوشی به چند نوع است :
اول : بی حسی جزئی از طریق بینی:
که در این حالت مریض  یک ماده گازی را بو می‌کند و آن ماده بر اعصاب وی تأثیر گذاشته و شخص بی حس می‌شود. این گونه بی حسی روزه را باطل نمی‌کند زیرا ماده گازی وارد شده به بدن نه وزنی دارد و نه محتوی مواد مغذی است.
دوم : بی حسی جزئی چینی:
این نوع بی حسی به چین منسوب است و به این ترتیب انجام می‌گیرد که سوزن خالی به مراکز احساس در زیر پوست زده می‌شود و نوعی از غده‌های موجود را به ترشح مورفین طبیعی که در بدن وجود دارد، تحریک می‌کند. و به دنبال آن مریض  قدرت احساس را از دست می‌دهد.
این گونه نیز به شرط اینکه موضعی باشد و نه کلی، روزه را باطل نمی‌کند، زیرا چیزی وارد شکم نمی‌شود.
سوم : بی حسی از طریق توقف جریان خون:
به این ترتیب که به کمک یک داروی گیاهی – که سریع تأثیر می‌کند – جریان خون متوقف شده و برای چند ثانیه مریض  بی حس می‌شود.
این گونه نیز به شرط اینکه موضعی باشد و تمام بدن را بی حس نکند روزه را باطل نمی‌سازد، زیرا چیزی وارد شکم نمی‌شود.
چهارم : بی حسی کلی:
در مورد بی حسی کلی علماء  اختلاف نظر دارند و علمای متقدم نیز در بحث از «مغمی علیه = بیهوش» به آن پرداخته‌اند.
در مورد بیهوش گفته شده که دو حالت دارد:
1- شخص تمام روز را بیهوش باشد و هیچ لحظه‌ای از روز را هوشیار نباشد: در این صورت  روزه چنین شخصی از دیدگاه جمهور علماء صحیح نیست.
زیر پیامبر صلی الله علیه وسلم  در یک حدیث قدسی از الله تعالی  نقل می‌فرماید که: «یدع طعامه وشهوته من أجلی» یعنی: … طعام و شهوت (و اشتهایش) را به خاطر من رها می‌کند.
در حالی که در مورد بیهوش نمی‌توان گفت: به خاطر الله  روزه گرفته،  چون بیهوش بوده و اصلاً قدرت تصمیم گیری ندارد.
2- شخص تمام روز را بیهوش نباشد: علماء در این باره اختلاف نظر دارند.
دیدگاه صحیح این است که اگر بخشی از روز را به هوش بیاید، روزه‌اش صحیح است و امام احمد و امام شافعی بر این رأی بوده‌اند.
امام مالک  ،روزه چنین شخصی را به طور مطلق باطل می‌داند.
امام ابوحنیفه می‌گوید:
اگر قبل از زوال آفتاب  (از وسط آسمان) به هوش آید، تجدید نیت نموده و روزه‌اش صحیح می‌باشد.
رأی امام احمد و امام شافعی درست است زیرا نیت روزه‌ای که امام  ابوحنیفه از آن صحبت می‌کند، برای بخشی از روز خواهد بود.
استعمال دوا زیر زبان برای مریضان قلب
قبل از همه باید گفت: آنعده از مریضان قلبی که  تابلیت   برای مداوای حمله‌های ناگهانی قلب زیر زبان می گیرند ، روزه شان باطل نمی گردد ، زیر ، به مجرد گذاشتن این تابلیت   در زیر زبان ، جذب (بدن) شده و خون آنها را به قلب می‌رساند و در نتیجه، از حمله ناگهانی قلب جلوگیری بعمل میاورد ، ودرد قلب  بهبود می‌یابد.
بنآ این تابلیت ها  روزه را باطل نمی‌کنند و استفاده ار آنها برای روزه‌دار جایز است زیرا آنها در دهان جذب شده و به شکم نمی‌رسند بنابراین باطل کننده روزه نیستند.
(اسپری تنفسی) در رمضان

اسپری تنفسی عبارت است از:  محتوای یک مایع دارویی متشکل از آب، اکسیژن و بعضی از مواد دارویی است.
در مورد اینکه این سپری با طل کننده روزه است یاخیر، علمای معاصر اسلامی در مورد  آن اختلاف نظر دارند:
دیدگاه اول: 
گروهی از علماء قائل به عدم بطلان روزه توسط این کپسول های ( اسپری تنفسی )هستند، از جمله: شیخ عبدالعزیز بن باز، شیخ محمد عثیمین، شیخ عبدالله بن جبرین و هئیت دائمی افتاء.
این گروه برای دیدگاه خود چندین دلیل ارائه می‌دهند؛
الف:
به اجماع علماء، روزه دار می‌تواند مضمضه (گردانیدن آب در دهان و غرغره کردن آن) و استنشاق (آب انداختن به بینی) کند، در حالی که با مضمضه کردن آب، مقداری از باقیمانده آن در دهان باقی می‌ماند و به همراه بذاق ولعب دهان وارد معده می‌شود.
آنچه که از طریق کپسول تنگی نفس نیز به مری و از آنجا به معده می‌رسد، اندک است و می‌توان آن را بر آب اندک باقیمانده از مضمضه قیاس کرد.
توضیح اینکه:
حجم مایع دارویی در هر کپسول 5/0 میلی لیتر است و این مقدار خیلی ناچیز بود، و بر آب باقیمانده از مضمضه قابل قیاس است.
ب:
دخول چیزی از کپسول تنگی نفس به معده، یقینی نبوده و بلکه محل تردید است، بنابراین اصل بر صحت روزه و عدم ابطال آن توسط این کپسول می‌باشد زیرا یقین با شک زایل نمی‌شود.
ج:
استفاده از این کپسول به مثابه خوردن و یا آشامیدن چیزی نیست و بلکه به سان گرفتن (مقداری) خون برای آزمایش و یا شبیه آمپول غیرمغذی است (مراد آمپولی است که به پوست و یا ماهیچه تزریق می‌شود و به مثابه تغذیه نیست و در مقابل آن تزریق در رگ وجود دارد که تغذیه محسوب می‌شود).
د:
پزشکان می‌گویند که سواک مشتمل بر هشت ماده شیمیایی است. با این وجود، بنابر قول راجح استفاده از آن برای روزه‌دار به طور مطلق جایز است در حالی که رسیدن مقداری از آن مواد به معده بدیهی است. رسیدن مایع دارویی به معده نیز در حکم سوال است.
دیدگاه دوم: 
گروه دیگری از علماء استفاده از کپسول تنگی نفس را برای روزه دار ممنوع می‌دانند و می‌گویند: در صورت اضطرار باید از آن استفاده کند و بعداً روزه‌اش را قضا نماید.
این گروه برای اثبات نظریات وفتاوی حکمی خویش استدلال میاورند : محتوای کپسول از طریق دهان به معده می‌رسد و لذا روزه را باطل می‌کند.
در جواب ایشان باید گفت: حتی به فرض رسیدن محتوای کپسول به معده، این مقدار رسیده خیلی ناچیز بوده و می‌توان آن را بر باقیمانده آب مضمضه قیاس کرد و لذا دیدگاه اول راجح است.

استعمال  قطره چکان ها دررمضان

استعمال قطره چکان‎‏ها  (از قبیل قطره چکان گوش ، ، قطره چگان  بینی ،وقطره چشم ) و سرمه ، ملحم باب از موضعات مهمی در ماه مبارک رمضان بشمار میرود . اینک در ذیل به تفصیل هرکدم شان به تفصیل می پردازیم .
قطره چکان بینی
درموردقطره چکان بینی که آیا روزه را باطل می سازد یا خیر علماء اسلامی به دو دسته تقسیم گردیده اند :
دسته اول :
گروپ اول از علماء طی فتوای حکم صادر نموده اند که با استعمال قطره چکان بینی روزه باطل میگردد که در آن جمله میتواند از شیخ ابن باز وشیخ ابن عثمین نام برد .
این تعداد از علما ء  در اثبات  فتوای خویش  به حدیث مرفوع لقیط بن صبره استدلال کرده‌اند که پیامبر صلی الله علیه وسلم  فرموده: «وبالغ فی الاستنشاق إلاَّ أن تکون صائماً» یعنی: در استنشاق مبالغه و زیاده روی کن مگر وقتی که روزه‌ای.
این حدیث به صورت ضمنی بیان می‌کند که بینی به معده راه دارد و در این صورت استعمال قطره بینی برای شخص روزه‌دار ممنوع است.
نهی پیامبر صلی الله علیه وسلم  از مبالغه و زیاده روی در استنشاق، متضمن نهی از دخول چیز اندک نیز می‌باشد زیرا حتی در صورت زیاده روی در استنشاق نیز مقدار ناچیزی از آن وارد بدن می‌شود.
دسته دوم :
دردسته دوم علمای قرار دارند که طی فتوای خویش حکم فرموده اند که : قطره چکان بینی روزه را باطل نمی‌کند.
قائلان به این قول قطره بینی را بر باقیمانده مضمضه قیاس نموده‌اند زیرا مقدار بسیار ناچیزی از این قطره به معده می‌رسد. حجم این قطره 06/0 سانتی متر مکعب بوده و تازه از این حجم نیز مقدار خیلی ناچیزی به معده می‌رسد که از آن چشم پوشی می‌شود.
به علاوه اصل بر صحت روزه است و بطلان روزه توسط قطره بینی محل تردید است، بنابراین اصل، صحت روزه می‌باشد زیرا یقین با شک زایل نمی‌شود.   هر دو دیدگاه مستدل و قوی هستند.
قطره چگان گوش
علمای پیشین در مورد  « تداوی از طریق ریختن  آب در گوش  مریض » در ماه مبارک بحث نموده ودر مورد نظریات  اجتهادات فقهی خویش را بیان داشته اند :
از جمله  جمهور علماء  در مورد قطره چکان گوش در ماه مبارک رمضان میفرمایند که ریختن قطره چکان در گوش روزه باطل میگردد .
حنبلی‌ها می‌گویند: وقتی  به مغز برسد روزه را باطل می‌گردد .
در مقابل عالم وفقهی شهیر جهان اسلامی شیخ   ابن حزم  اندلسی در مورد قطره چگان گوش میگوید که: قطره چکان گوش روزه را باطل ‌نمی سازد زیرا قطره چکان گوش به مغز نمی‌رسد و صرف  به منفذهای پوست می‌رسد.
طوریکه طب امروزه این را به اثابت رسانیده که :مجرایی بین گوش و مغز وجود ندارد که مایعی از گوش به مغز برسد مگر صماخ گوش پاره شود.
پس رای  صحیح همین است که :قطره چکان گوش روزه را باطل نمی‌کند.
یادداشت :
در صورتی که صماخ گوش پاره شود، مداوا از طریق گوش حکم مداوا از طریق بینی را می‌یابد یعنی قطره چکان گوش حکم قطره چکان بینی را خواهد داشت که حکم آن گذشت.
داروی پاک‌کننده گوش
قابل تذکر است که : داروی پاک کننده گوش حکم قطره چکان گوش رادارد ، مگر اینکه صماخ گوش پاره شده باشد که علماء در مورد میفرمایند :در صورتیکه صماغ گوش پاره شده باشد ، در این حالت مقدار زیادی از این ماده (دوایی )  داخل  بدن  میشود ،و لذا روزه باطل میگردد.

ولی برای تشریح بیشتر علماء اسلام می‎فرمایند، پارگی صماغ گوش می‎تواند دو حالت را داشته باشد.
الف:

اگر صماخ گوش سالم باشد، حکم اسلامی همین است که: داروی پاک‌کننده گوش روزه را باطل نمی سازد .
ب:
ولی اگر صماخ گوش پاره شده باشد، حکم اسلامی طوریکه در فوق متذکر شدیم  همین است که استعمال ، این دارو ها روزه را باطل می‌کند، چون مقدار زیادی از آن وارد بدن می‌شود.
قطرچکان چشم
علمای متأخر در مورد قطره چکان چشم اختلاف نظر دارند که این خود ناشی از اختلاف نظر علمای متقدم در مورد سرمه است. در مورد سرمه دو دیدگاه وجود دارد.
دیدگاه اول:
سرمه (کشیدن) روزه را باطل نمی‌کند. علمای مذهب امام  ابو حنیفه وعلمای مذهب امام شافعی این دیدگاه را  پذیرفته‌اند و چنین استدلال کرده‌اند که مجرایی بین چشم و شکم وجود ندارد پس روزه را باطل نمی‌کند.

دیدگاه دوم:
علمای مذهب امام مالک وعلمای مذهب  امام حنبل بدین باور اند که :سرمه (کشیدن) روزه را باطل می‌کند.  و استدلالشان این است که بین چشم و شکم مجرایی وجود دارد.
و علمای متأخر نیز بر همین مبنا اختلاف نظر پیدا کرده‌اند.
دیدگاه اول:
 قطره چکان چشم روزه را باطل نمی‌کند. این دیدگاه را ابن باز: و ابن عثیمین پذیرفته‌اند و چنین استدلال کرده‌اند که یک قطره از این درمان 06/0 سانتی متر مکعب حجم دارد و همه این مقدار نیز به معده نمی‌رسد، بلکه در اثنای عبور از مجرای اشک کل دوا جذب شده و حتی به حلق نمی‌رسد. و اگر هم بگوییم: مقداری از آن به معده می‌رسد، باز این مقدار به حدی اندک است که مورد چشم‌پوشی قرار گیرد زیرا مقدار ناچیز مثل آب باقیمانده از مضمضه مورد چشم‌پوشی واقع شده است و به علاوه نه دلیل منصوصی وجود دارد که این قطره را باطل کننده روزه بنامد و نه قطره بر باطل کننده‌های منصوص قابل قیاس است.
دیدگاه دوم: 
قطره چکان چشم بر سرمه قابل قیاس است و بنابراین روزه را باطل می‌کند.
رای صحیح این است که قطره چشم روزه را باطل نمی‌کند. اگر چه طب امروزی  ثابت کرده که مجرایی از طریق بینی، بین چشم و شکم وجود دارد، ولی قطره چکان  چشم در اثنای عبور از مجرای اشک جذب شده و چیزی از آن به حلق نمی‌رسد و بنابراین به معده نمی‌رسد و حتی اگر هم برسد آن قدر ناچیز می‌باشد که بتوان از آن چشم‌پوشی کرد، همچنانکه از آب باقیمانده از مضمضه چشم‌پوشی شده است.
و قیاس آن بر سرمه برای اثبات باطل کننده بودن قطره جشم صحیح نیست، زیرا ثابت نشده که سرمه روزه را باطل می‌کند و حدیث روایت شده در این باره ضعیف است.
این قیاس، بر چیزی است که خود محل اختلاف است.دلایل دیدگاه مخالف در این باره راجح است. 
چشم دردی واستعمال سرمه در رمضان

چشم ازمهمترین اعضای بدن است، ویکی از نعمت های که از جانب پروردگار برای ما انسانها آعطا گردیده است ، چشم  نسبت به سایر اعضای بدن خیلی حساس  است، که حفظ ومراقبت آن بر انسان  واجب میباشد .
چشم به دلیلی بحیث  حساس‌ترین عضو بدن نامیده می‌شود، چون پر از گیرنده‌های عصبی درد است، یعنی انتهاهای بسیار حساس و ظریفی که این اندام‌ حیاتی را محافظت می‌کنند. وجود این گیرنده‌ها باعث می‌شود که جزئی‌ترین چیزها، مثل جریان هوای سرد، هوای خشک وگرم ، وقلت مایعات عصب های موجود در چشم را تحریک کنند  وبدین وسیله  پیام درد به مغز  با سرعت خاصی ارسال گردد ، همچنان سایر عفونت ها ً عفونت سینوس‌ها ماهیچه‌های مجاور را ملتهب کرده و باعث ایجاد دردی نبضی و گاهی شدید در پشت حدقهٔ چشم می‌شود که حرکات سادهٔ کرهٔ چشم را مشکل می‌کند. 
استعمال سرمه :
در مورد استعمال سرمه ،غرض تداوی چشم دردی در رمضان ،علماء بدین نظر اند که : غرض دفع چشم دردی آگر سرمه استعما ل گردد( اگرچه  سياهى  سرمه  در بلغم  هم ديده  شود )  روزه  را فاسد  نمى  سازد .
در كتب احاديث  آمده  است :
كه در ايام  ماه مبارك  رمضان  يكى از صحابه  كه از درد چشم  سخت  مى ناليد نزدپیامبر صلی الله علیه وسلم   آمد .  وبراى  آنحضرت  گفت : كه چشمم سخت درد ميكند  اجازه دارم  كه سر مه  استعمال  نمايم ،  انحضرت  در جـــواب  اش  گفت  :
بلی تو میتوانی سرمه را استعمال  نمايى .
همچنان در حـديث  از ام المؤ منين عــائشه ( رض )روايت گردیده : « أن النبى (ص)  اكتحل فى رمضان  وهــو صائم » ( پيامبرصلی الله علیه وسلم  سرمه كرد  در رمضان در حاليكه  روزه بود. »( رواى حديث  ابن ماجه ) 

هكذا  بايد گفت  كه چشم  منفذ براى معده  نمى باشد .
اگرچه برخی  از فقها  به اين  نظر اند كه بهتر واحسن   است  كه استعمال  همچو اشيا ء  در شب وقبل از سحری صورت بپذيرد.   
قورت کردن بلغم در روزه
درمورد اینکه اگر روزه دار در ماه مبارک رمضان بلغم خود را قورت کند  ، روزه اش فاسد میشود یا خیر ؟ فقها وعلمای اسلام در مورد اختلاف  رای دارند . ولی رای صحیح آنست که روزه با بلعیدن بلغم  باطل نمی شود، زیرا بلغم در حکم  خوردن و نوشیدن قرار نمی گیرد.
شیخ ابن عثیمین رحمه الله می فرماید:
«.. وهرگاه علماء اختلاف داشتند مرجع (برون رفت از این اختلاف) کتاب و سنت است، و اگر شک داشتیم در اینکه آیا فلان امر، عبادت را باطل می کند یا خیر؟ اصل بر عدم افساد (آن عبادت) است، و بر این مبنا بلعیدن بلغم روزه را باطل نمی کند.
و مهم آنست:
شخص از بلغم پرهیز کند و سعی نکند که (عمدا) آنرا از پایین حلقش به داخل دهانش بیاورد، اما اگر بلغم داخل دهان شد باید آنرا خارج گرداند چه روزه باشد یا نباشد. اما فاسد شدن روزه (توسط آن) نیاز به دلیلی دارد که برای انسان نزد الله عزوجل بعنوان مبطل روزه حجت گردد».
« برای معلومات مزید مراجعه شود به مجموع الفتاوی » (19/356) .
شیخ ابن عثیمین می افزاید :
«قول راجح آنست که بلغم روزه را باطل نمی کند حتی اگر داخل دهان گردد و شخص آنرا ببلعد، اما نباید آنرا ببلعد، زیرا اهل علم (بلعیدن آنرا) حرام دانستند، زیرا بلغم شیئی کثیف است و شایسته انسان نیست که (کثافات) را ببلعد».    «  لقاء الباب المفتوح »  لقاء رقم (153) .
شستو شوی رحم زن در رمضان  

موضوع  شستو شوی رحم زن  در ماه مبارک رمضان از جمله موضعات است که هم علماء متقدم ومتاخر در باره حکم این مساله بحث نموده اند .
بر خی علما ء شستوشوی رحم زن را با معاینات مقعدی مشابه مینمایند . در ذیل به اختصار نظریات فقها جمعبندی مینمایم :
دیدگاه اول: 
مالکی‌ها و حنبلی‌ها می‌گویند: اگر زن مایعی را در فرج بچکاند، روزه‌اش باطل نمی‌شود، با این استدلال که مجرایی فرج زن را به درون شکم وی متصل نمی‌کند.
دیدگاه دوم: 
حنفی‌ها و شافعی‌ها می‌گویند: روزه زن با این کار باطل می‌شود، با این استدلال که فرج وی به مثانه متصل می‌باشد.
نظر طب امروزی :
طب امروزی میگوید : هیچ منفذی بین آلت تناسلی زن و درون شکم وی وجود ندارد و بر این اساس استعمال شیاف بنزد آنان روزه را باطل نمی سازد .

حکم بیهوشی در رمضان
قبل از همه باید گفت که بیهوشی نوعی شلی عضلات بدن است که با خواب و بی دردی همراه است.
بیهوشی با خواب متفاوت است،مثلا در خواب اگر برای انسان سر دردی پیدا شود ، سریع از خواب بیدار میشوید  اما در بیهوشی اگر حتی عضوی از بدن درد هم  ویا هم برعمق  اعصاب فشار هم بیاورند انسان بیهوش دردی را احساس نخواهد کرد .

درد چیست ؟
اطباء در تعریف درد مینویسند : درد یک حس ناخوشایند همراه با هیجان(اضطراب)است،به همراه آسیب بافتی.همیشه ذهنی است و رابطه ی مستقیمی با حافظه دارد.درد یک مکانیسم دفاعی است.

انواع  بیهوشی:

اطباء بیهوشی را بصورت عموم  بدونوع تقسیم نموده اند .
اول بیهوشی منطقه ای :
این بیهوشی معمولا دربرخی از عملیات جراحی که فقط همان موضع مورد عمل بی حس می شود.

دوم بیهوشی عمومی:
که شامل  کل بدن بیهوش می شود.

اگر در ماه مبارک رمضان شخصی روزه دار  بیهوش گردد  آیا روزه اش باطل میگردد یا خیر ؟
بر طبق مذهب امام شافعی و امام احمد، هرکس در رمضان دچار بیهوشی شود خارج از دو حالت زیر نخواهد بود:
اول:
یا در تمام طول روز در بیهوشی به سر می برد، به این معنی که قبل از طلوع فجر (اذان صبح) بیهوش شده و تا بعد از غروب آفتاب  به هوش نمی آید.
در اینحالت روزه او صحیح نیست، و باید آنروز را بعد از رمضان قضاء کند.
و دلیل بر عدم صحت روزه او اینست چون روزه عبارتست از امساک و پرهیز از مفطرات به همراه نیت روزه داشتن، به دلیل فرموده الله تعالی در حدیث قدسی که می فرماید: « یَتْرُکُ طَعَامَهُ وَشَرَابَهُ وَشَهْوَتَهُ مِنْ أَجْلِی». بخاری (1894) و مسلم (1151).
یعنی: روزه دار، خوردن، آشامیدن و ارضای تمایلات جنسی را بخاطر من، ترک می کند.
که در این حدیث قدسی، خداوند متعال ترک خوردن غذا و نوشیدنی را به روزه دار اضافه کرده، درحالیکه در شخص بیهوش نمی توان این ترک را اضافه کرد.
و دلیل بر وجوب قضاء روزه بر او، این فرموده الله تعالی است « فَمَنْ کَانَ مِنْکُمْ مَرِیضًا أَوْ عَلَی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ» البقرة/ 184. یعنی: پس هرکسی از شما بیمار یا در سفر باشد، تعدادی از روزهای دیگر را روزه بگیرد.

دوم: هرگاه کسی بیهوش شود ولی در طول روز قسمتی از آنرا – هر چند برای لحظه ای – به هوش باشد، در اینحالت روزه اش صحیح است، حال چه در ابتدای روز بهبود یابد یا در وسط روز یا در آخر آن..
امام نووی رحمه الله در کتاب المجموع خود بعد از ذکر اختلاف علما در این مسئله می گوید:
«صحیح ترین اقوال اینست که: بهبود یافتن در جزئی از روز شرط (صحت روزه بیهوش) است». ( المجموع (6/346)‏.
و دلیل صحت روزه او در اینحالت اینست چون مختصری جزئی از امساک از مفطرات در او یافت شده است.
خلاصه حکم شرعی در موردبیهوشی :
هرگاه کسی از وقت طلوع فجر تا غروب آفتاب  بیهوش باشد، روزه او صحیح نیست و باید آنرا قضاء کند، اما اگر برای مدت کوتاهی در روز بهبود یابد، همین کافیست تا بگوییم روزه او صحیح است.
و این رای مذهب امام شافعی و احمد و رای برگزیده علامه ابن عثیمین رحمهم الله است.
نگاه کنید به کتابهای: المجموع (6/346) ، والمغنی (4/344) ، الشرح الممتع (6/365).‏

سردردی شدید دررمضان
میگرن یکی از علل سردرد ی است. سر دردی میگرن  در بین آنسانها متفاوت بوده ، در برخی از انسانها قوت درد سر بیشتر ودر برخی دیگر مقدار سردرد ی خفیفتر است . ولی مریضان میگرن در آغاز توام  با دل بدی واستنفرق و اختلالات بینایی  میباشد .
درمریضان  میگرن در  برخی از اوقات درد شدید   در نواحی گردن آغاز می یابد ، که با تکان دادن سر این درد تشدید می یابد .
اطبا ء بدین امر معتقد اند که علامه بارزه مریضان   میگرنی طوریکه در فوق یاد اور شدیم در ابتدا ، علایم دل بدی واستفرق است  ، ولی در مراحل بعدی با تکرار سر دردی ، مصابین کمتر مواجه  به دل بدی واستفراق میشوند . حملات مریضی میگرن معمولا در ابتدای صبح و یا قبل از ان شروع میشود.
علت اساسی سردردی میگرن تا هنوز  مشخص نشده‌است.
ولی طی تحقیقات که اطباء  بعمل  اورده اند ، این مریضی در اثرتورم رگ های خونی و اعصاب اطراف مغز که به ساقه مغز  معروف اند  ایجاد می‌شود.
طب امروزی بدین نتیجه رسیده که : ماده شیمیایی موجود در مغز به نام سروتو نین نقش اساسی واصلی را در این مریضی بازی میکند .
همچنان تعداد دیگری از محققین  میگویند که :نقص ژنتیکی  می‌تواند در بروز این مریضی  نقش فعالی داشته باشد .
میگرن یک سردرد تپش‌دار است که می‌تواند در یکسو یا هر دو سوی سر ایجاد شود. حمله میگرن گاهی به وسیله برخی از فعالیت‌ها، غذاها، بوها و حتی احساسات تحریک شده بروز می‌کند.
همچنین برخی از مریضان زمانیکه  دچار استرس می‌شوند، حمله میگرن به سراغ آن‌ها می‌آید در حالی که عده‌ای دیگر پس از این‌که استرس آن‌ها رفع شد، دچار حمله میگرنی می‌شوند.
به همه حال مریضی میگرن یا سردردی مرضی بدی وطاقت فرسا است که خداوند ماراز شر آن نگاه دارد .

حکم مریض میگرن درروزه
طوریگه گفته آمدیم  سردردی شدید یا میگرن یکی ازامراض مزمن  است که دین مقدس اسلام خوردن روزه در آن مباح وجایز میداند ، بخصوص که روزه گرفتن موجب تشدید سردرد ی بیشتری برای روزه دار شود ، پس برای انعده اشخاصیکه مبتلا به سردرد ی شدید  اند ،مانع دیده نمیشود که : روزه  شان را بخورند ، ومیتوانند غرض دفع سر دردی از  دواء و درمان استفاده کنند، و یا هم غذایی بخورند تا از این سردردی  نجات یابد، و البته بر او لازم است تا روزه اش را در وقت مناسبی قضاء کند، چون خداوند متعال فرمودند: « فَمَنْ کَانَ مِنْکُمْ مَرِیضًا أَوْ عَلَی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ»
( سوره البقرة/ 184)  یعنی: پس هرکسی از شما مریض  یا در سفر باشد، تعدادی از روزهای دیگر را روزه بگیرد.
جایز است، کسیست که روزه گرفتن موجب افزایش تب شدید او، یا چشم درد و یا سردرد می گیرد».   ( برای معلومات مزید مراجعه  فرماید به کتاب الجوهرة النبیرة ) (1/142).

مریضی صرع (epilepsy‏) ورمضان
صرع (epilepsy)  نوعی  از مریضی است ،که در آن اختلالات فعالیت الکتریکی طبیعی مغز موجب بروز حمله های تشنجی  کوتاه مدت گردیده ، ومریض هوشیاری خویش را برای مدتی کوتاه از دست میدهد . واین عمل در انسان ،ناشی  از مشکلات سیستم عصبی می باشد که با بیهوشی و یا تشنج همراه با بیهوشی ظاهر میگردد.
تشنج به علت قطع ناگهانی فعالیت زیاد مغز و یا تورم و چسبند گی و زخم در مغز بوجود می آید.
در مریضی صرع این نقطه  را باید از یاد نبریم ، که صرع بر قدرت فکری وذهنی شخص اثری قوی بجا ء می گزارد.
صرع می تواند اولیه(ایدیوپاتیک) یا ثانویه باشد. در صرع ثانویه ، علت صرع مشخص بوده و صرع در واقع نشانه ای از یک اختلال زمینه ای دیگر مثل تومور مغزی می باشد.
اطبا بدین عقیده اند که بیشترین اشکال صرع در دوران کودکی به وقوع می پیوندد. بهبود روند درمان اختلالات عروقی مغزی ، آسیب دیدگی های سر ، تومورهای مغزی ، مننژیت ها و انسفالیت ها سبب شده تا تعداد مریضان که  پس از بهبودی با خطر تشنج روبرو می شوند ، افزایش یابد.
گرچه شواهدی وجود دارد که نشان می دهد حساسیت نسبت به برخی انواع صرع جنبه ی ارثی دارد ، اما علت بروز صرع و حملات تشنجی در بسیاری از مردم تا هنوز نامعلوم است .
شایعترین نوع صرع، صرع اصلی (Grand mal) است. این صرع هنگامی رخ می‌دهد که مناطق حرکتی مغز دچار عارضه شده‌است و اسپاسمهای شدید و بیهوشی را دربردارد.

حکم مریضان  صرع  دررمضان
علما ء وفقها بدین عقیده اند که : اگر شخصی در ماه مبارک رمضان  به حملات  بیهوشی از اثر مریضی  ( صرع (epilepsy‏)  مواجه شود . وبرای مدتی کوتاه ویا  چند ساعت دچار بیهوشی موقتی شود ، روزه بر او ساقط نمی شود و بر وی واجب است همچون دیگران روزه بگیرد.  
شیخ  ابن باز رحمه طی  فتوای  میفرماید :
«اگر روزه دار برای چند ساعت بیهوش شوند ، پس باید روزه اش را بگیرد، (و او) مانند کسی که مدتی می خوابد (است)، و لذا به هوش رفتن او در بعضی از اوقات در اثنای روز یا شب مانع از ساقط شدن روزه بر او نمی شود».( برای مزید معلومات  مراجعه فرماید به  فتاوی الشیخ ابن باز (15/210) .‏
بنآباید گفت اگر روزه داری در ماه مبارک رمضان مبتلا به مریضی  صرع  شود ، ویا هم مریضی  صرع داشته باشد ، باید  روزه اش را بگیرد .
ولی نباید فراموش کرد که اگر اغماء و بیهوشی او مدت زمان زیادی به طول کشید، مثلا کل روز از اذان صبح تا غروب  آفتاب  به درازا کشید، در اینصورت روزه او باطل است و باید آن روز را قضاء کند، و اگر از اذان صبح شروع شد ولی قبل از غروب آفتاب  بهبود یافت، روزه اش صحیح است.
دندان کشیدن در رمضان
اول : درد دندان :
اگر کسی در ماه مبارک رمضان  به درد دندان دچار است وضرورتی به افطار پیش اید ، روزه دار میتواند بنابر بر درد شدید ، روزه خویش را افطار نماید ، زیر او در  اینحالت جزو مریضی است که خداوند متعال برای آنها رخصت روزه نگرفتن داده است.
در این مورد میتوان به فتاوی (شیخ عبد العزیز بن عبد الله بن باز .. شیخ صالح الفوزان .. شیخ عبد العزیز آل الشیخ .. شیخ بکر أبو زید . ) مراجعه کرد « فتاوی اللجنة الدائمة . المجموعة الثانیة” (9/203)
دوم  دندان کشی :
قبل از همه گفت که روزه دار اگر امکان داشته باشد ، حد اعظمی کوشش کند تا  دندان خود را در رمضان نه کشد، ولی با آنهم اگر قرار شد که در ماه مبارک   اقدام به کشیدن دندان ویا پر کردن دندان بعمل اید  ،  در شرع اسلامی  در وقت ضرورت  ودفع  درد ، کدام ممانعتی در آن دیده نمیشود وجایز است  .
همچنان  پر کردن دندان واستعمال  پیچکاری برای رفع درد ، در صورتیکه مواد آن از حلق فرو نرود ، نیز کدام ممانعتی  ندارد ، ولی احتیاط باید  کردتا خون وداروی استفاده شده  به داخل حلق نکردد ، بنابر همین احتیاط  وخوف رفتن مواد وخون به داخل حلق است که ، برخی علماء کشیدن  دندان بدون ضرورت  را درماه مبارک رمضان مکروه میدانند  ومیگویند که اگر : خون یا دوایی استعمال شده در دندان  به داخل شکم برسد  روزه  را فاسد میگردد .
البته ناگفته نماند که اگر اندازه خون  مساوی با آب دهان باشد یا غالب (بیشتر) از آن و یا مزه‏اش محسوس بشود روزه را فاسد می سازد ، درغیر این صورت‏ها مفسد صوم نیست.
درحاشية رد المختار على الدر المختار شرح تنوير الأبصار فقه امام أبو حنيفة  آمده است :
« أو خرج الدم من بین أسنانه و دخل حلقه یعنی و لم یصل إلی جوفه، أما إذا وصل فان غلب الدم أو تساویا فسد و إلّاّ، لا، إلا إذا وجد طعمه. بزازیة».
و فی الرد:« ومن هذا یعلم حکم من قلع ضرسه فی رمضان و دخل الدم إلی جوفه فی النهار و لو نائما فیجب علیه القضاء إلا أن یفرق بعدم إمکان التحرز عنه فیکون کالقیئ الذی عاد بنفسه فلیراجع» (رد المختار:107/2)
در درمختاربه نقل از فتوای بزازیه  آمده است:
وقتی که خون از میان دندان ها بیرون شود و داخل حلق شود و لکن به شکم نرسد (  روزه نمی شکند) و اگر به شکم برسد درصورتی که خون مساوی با لعاب دهن باشد و یا خون به نسبت لعاب دهن بیشتر و غالب باشد روزه فاسد می شود و اگر کم از لعاب دهن باشد روزه فاسد نمی گردد مگر وقتی که مزه آن را حس نماید. و درمختار می افزاید که از این مسئله حکم کشیدن دندان در ماه مبارک رمضان  نیز دانسته می شود .
(برای مزید معلومات مراجعه شود :رد المختار على الدر المختار شرح تنوير الأبصار فقه أبو حنيفة  کتاب حاشیه ابن عابدین یا به تعبیری دیگر حاشیه ردالمحتار کتابی است در فن فقه، مذهب امام أبوحنيفه النعمان رحمه الله که توسط محمد أمين مشهور به ابن عابدين نوشته است.
دوا غرغره کلودر رمضان :
استعمال شربت غرغره در ماه مبارک رمضان در صورتیکه به حلق داخل نشود، جواز داشته و روزه را باطل نمی سازد، ولی بخاطر احتیاط کوشش بعمل اید تا استعمال شربت غرغره به وقت سحری ویا افطاری محول شود . ( برای مزید معلومات : مراجعه شود به فتوای : الشیخ ابن عثیمین ج/1 ص/514. )
استنشاق بخار آب در حمام زوناء
استنشاق بخار آب گرم در حمام وبخصوص زونا ء باطل کننده روزه نمی باشد ، زیرا بخار آبی که  داخل حلقش میشود قصدی نبوده وبصورت نورمال این هوا باید تنفس شود .
خواننده محترم !
غرض توضیح بیشتر این موضوع توجه شما را به سوال  یکی  از کارکران فابریکه آب بخارکه از علمای   دار الافتای کشور سعودی بعمل اورده است جلب مینمایم :
سوال :
من یکی از کارگران در موسسه عمومی نمک زدایی (آب شیرین کن) هستم و ما در ماه رمضان در سر کار روزه هستیم، و در محیطی که کار می کنیم بخار آب وجود دارد، و ما در بیشتر احوال آنرا استنشاق می کنیم، آیا روزه ما باطل می شود؟ و قضای آن بر ما لازم است؟
جواب دادند:
«اگر وضعیت همانگونه باشد که ذکر کردید، پس روزه شما صحیح است و چیزی بر شما لازم نیست».‏( تفصیل موضوع فتاوی اللجنة الدائمة) (10/275)‏.
استعمال اسپری های ضد حساسیت :
استعمال اسپری ها ضد حساسیت در بینی واستعمال اسپری ها ی کوتاه نفسی اسماء در دهن ویا هم استعمال اسپری های  برای امراض قلبی در ماه مبارک  رمضان  از دید شرع اسلامی جواز داشته ، وکدام مانع شرعی ندارد ولو که این اسپری تقریبآ  25%  حاوی الکهل میباشد ، زیرا این مقدار در مقایسه با کل مقدار اسپری  ناچیز واندک بوده و اثر آن باقی نمی ماند ، و علما استفاده از چنین داروهایی را که با مقدار بسیار کم الکهل  جهت مداوا باشد جایز دانسته اند.
طوریکه قبلآ یاد اور شدیم ، فرق نمیکند استعمال اسپری در وقت روزه، چه از راه بینی و چه از راه دهان باشد ،باعث باطل شدن روزه نمی شود، زیرا در داخل بدن (ششها) بصورت بخار جذب می شود، و دارای جرم نیست تا داخل جوف گردد، و اصلا داخل معده نمی شود.
شیخ   ابن عثیمین رحمه الله  در جواب سوالی که در مورد اسپری های تنفسی وسپری ضد حساسیت از نزد شان بعمل آمده بود طی فتوای چنین فرموده است :
«قبل از همه از خداوند متعال برای شما شفا ءو سلامتی مسئلت می کنم، ودر  جواب سوال شما مینویسم :« استعمال این اسپری ها  چیزی جز ماده ای شبیه گاز که بخار می شود و هیچ چیزی از آن به معده داخل نمی شود نیست، بلكه صرفاً به مجاري تنفسي رسيده موجب باز شدن آن ها مي گردد اصلاً خاصيت اسپره همين است و بس، و پس از آن مریض میتواند  به طور عادي نفس بكشد. بنابراين دليلي براي فساد آن در کتاب الله وسنت پیامبر صلی الله ، اجماع  وقياس  یافت نشود .
بنابراین گفته میتوانیم که استعمال سپری در رمضان  ایرادی ندارد وروزه را فاسد نمی سازد .
زیرا همانطور که گفتیم هیچ جزئی از آن وارد معده نمی شود چرا که (آن اسپری) بخار می شود و نابود می گردد و هیچ قطره ای  از آن وارد معده نمی شود تا بگوییم آن گاز موجب باطل شدن روزه می شود، پس برای شما جایز است که در حالت روزه داری از آن استفاده کند».(  فتاوی نور علی الدرب ) ( شریط رقم 44) .
و همچنین علامه ابن باز رحمه الله بر جواز استفاده از آن (اسپری تنفسی) برای شخص روزه دار فتوا داده است، چنانکه گفته اند: «در هنگام ضرورت ایرادی ندارد (که از آن استفاده کرد)، و اگر امکان داشت که تا شب به تاخیر انداخته شود این بهتر و محتاطانه تر است». ( مجموع فتاوی الشیخ ابن باز) (15/264) .
همچنان موضوع استعمال سپری های در ماه مبارک بین علماء مطرح بحث قرار گرفت به اتفاق همه علمای اسلامی  ( مجمع الفقه الإسلامی)  فیصله ذیل  صادر گردیده است :
« موارد زیر موجب باطل شدن روزه نیستند:
… قطره چشم، قطره گوش، یا شستن گوشها، یا قطره بینی، یا اسپری بینی، البته بشرطیکه از فرورفتن به منافذی که به حلق می رسند اجتناب شود».( مجلة المجمع) (10/2/454) .
بنابراین استفاده از اسپری چه در دهان و یا بینی در هنگام ضرورت ایرادی ندارد و موجب باطل شدن روزه نیست، ولی اگر ضرورت ندارد و یا امکان تاخیر در استفاده از آن وجود داشته باشد، بهتر است جهت احتیاط در وقت روزه استفاده نشود ولی اگر لازم بود ایرادی ندارد.

مرض سل وروزه
مرض سل یا توبرکلوز (به اختصار تی‌بی) از جمله مریضی های  ساری و مهلک بشمار میرود که عامل اساسی آن مایکوباکتریوم‌ها یا به طور دقیقتر میکوباکتریوم‌های سلی است.
در مریضی سل بطور اساسی ششهامورد حمله قرار می‌گیرند، این نوع سل را تی‌بی ریوی نیز می نامند . ولی از سایر اعضای درگیر در سل می‌توان سیستم عصبی مرکزی، غدد لنفاوی و گردش خون، دستگاه تناسلی و ادراری، معده ، استخوان‌ها، مفاصل  وپوست را نام برد. از علایم ونشانه های بارز مرض سل میتوان از  سرفه مزمن همراه با خلط سینه آغشته به خون، تب، وتقلیل وزن نام برد .
مریضی سل به تداوی ومعالجه طولانی ضرورت دارد وبرای تداوی آن معمولآ از  آنتی بیوتیک‌های متفاوت استفاده مینمایند . این مریضی در کشور های جهان سوم زیاد  دیده  میشود .
مریض سل ورمضان
شخصیکه مبتلا به مرض سل  ریوی باشد ، وداکتر  معالج  مسلمان و متقی برای او تجویز کند که باید برای جلوگیری از ضرر وارده بر بدنش روزه نگیرد، پس می تواند از رخصت شرعی استفاده نماید روزه خویش را فطار نماید . تا زمانیکه مشکل  جسمی اش  برطرف گردد ، بعدا میتوان بر قضاء روزه اقدام  نماید .
شیخ محمد بن ابراهیم رحمه الله درجواب سوال که در مورد سل از نزد شان بعمل آمده بود مینویسد:
در صورتیکه طبیب مسلمان حکم نماید که مریضی سل بر صحتمندی شخص ضرر میرساند ، شخص حق دارد که روزه اش را بخورد ، و بعد از بهبودی رزوه خویش را ا قضاء نماید».( برای معلومات مزید مراجعه شود : فتاوی الشیخ محمد بن إبراهیم رحمه الله (4/181، 182).
همچنان اگر برای شخص روزه دار ، مریضی  سل اش  قابل علاج و بهبودی نباشد وگرفتن  روزه برایش زیان اور تمام میشود ،  در اینصورت نیازی به قضاء روزه  هم نیست و کافیست تا در بدل هرروزه  مسکینی را طعام و غذا دهد.
مریضی سنگ کرده ورمضان
قبل از همه باید گفت که  مریضی سنگ کرده مریضی جدید در بشریت نمی باشد  ، حتی میگویند ، فرعون هم به مریضی سنگ کرده  مبتلا بود. اگرچه سنگ کرده  در طب امروزی از جمله مریضی ساده بشمار میرود . ولی  همین مریض ساده دارایی درد شدید ، طاقت فرسا  ووحشتناک  میباشد ، به اصطلاح  بعضی ها این درد چنان وحشتناک است ، که مقدار درد اش کمتر از درد زایمان در حین ولدت مادران میباشد ، بطور خلاصه درد سنگ کرده بی نهایت زجر دهنده  است  . این درد زمانی شدت می یابد وقتیکه سنگ از محل خویش بیجا ء شود ، ولی اگر سنگ دوباره در جای اش مستقر گردد درد دوباره ارام می یابد .يکی از  علائم سنگ کرده ، تغيير رنگ ادرار به صورت خونی يا رنگ چای میباشد .
هنوز دلیل قطعی شکل گیری سنگ کرده (کلیه  ) از نظر طبی  با قطعیت اثبات نشده. در حالت طبیعی کلیه ها مواد ضد رسوب ترشح می کنند که مانع از تجمع کریستالها و پیدایش سنگ کرده در داخل بدن میشوند. اما گاه این مواد کارایی خود را از دست می دهند.
برای جلوگیری از تشکیل سنگ کرده  باید این غلظت مواد را در بدن کم کنیم به عباره دیگر  بايد ادرار را تا می توانيم، رقيق کنيم. يعنی شخصیکه مبتلا به مرض  کليه سنگ ساز دارد، بايد آب و مايعات زيادی نوش جان کند .ویگانه  توصیه  دکتوران برای این مریضان  اینست که ازخوردن نمک باید پرهیز کنند . بخاطر انکه نمک عاملی است که به ساخته شدن سنگ های کلسيمی کمک می کند. نمکی که از روده جذب می شود، از طريق کليه بايد دفع شود. اما مشکل همين جاست چرا که وقتی نمک می خواهد از کليه را وارد ادرار شود، با خودش کلسيم را وارد ادرار می کند و به اين ترتيب غلظت کلسيم ادرار افزايش می يابد.
مریضان که مبتلا به مریضی سنگ کرده است   نباید هیچ وخت احساس تشنگی کنند وکوشش اعظمی بخرج دهد ،تا  قبل از تشنگی اب ومایعات  به اندازه کافی ودر اوقات مختلف ، نوش جان کند .
مریض سنگ کرده ورمضان
شخصیکه مبتلا به مریضی سنگ کرده باشد، وروزه گرفتن برایش سخت تمام شود ، وروزه موجب افزایش درد و مریضی اش گردد ، وبه اصطلاح سلامتی کلی آن را بخطر مواجه سازد ، وداکتر معالج مسلمان  و مورد اعتماد مرض وسختی وخطر مرض را تشخیص داده باشد ، واطبا ء توصیه نموده باشند که معایات زیاد مصرف نماید ،  در اینحالت مریض که مبتلا به سنگ کرده  است، میتواند  به رخصت الله تعالی عمل کرده وروزه خویش را افطار نماید .و در مقابل هر روز به یک مسکین خوراک بدهد و قضای روزه بر وی لازم نمی باشد . چون قضای روزه برای همچو مریضان ممکن ومیسر  نیست؛ زیرا بعلت مریضی که دارد نمیتواند روزه بگیرد. اما برفرض در صورت بر طرف شدن مریضی  و بازگشت سلامتی  دوباره ، شخص متذکره باید در سال  آینده  روزه بگیرید و قضای سالهای گذشته  که افطار کرده است  و کفاره ی آنها را پرداخت کرده ، بالای اش لازم نمی باشد .
پروردگار با عظمت ما میفرماید : « فَمَنْ کَانَ مِنْکُمْ مَرِیضًا أَوْ عَلَی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ» )سوره  البقرة آیه : 184  )( پس هرکسی از شما مریض  یا در سفر باشد، تعدادی از روزهای دیگر را روزه بگیرد.
ابن کثیر در تفسیر این آیه متبرکه مینویسد :
«یعنی مریض و مسافر می توانند در هنگام مرض یا سفر روزه نگیرند، زیرا این امر موجب مشقت بر آنها خواهد شد، بلکه افطار کنند و بعدا در روزهای آتی آنرا قضاء نمایند».« تفسیر ابن کثیر» (1 /498) .
و لازم نیست که حتما انسان در سختی زیادی بیافتد تا از این رخصت استفاده کند، و پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: « إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ أَنْ تُؤْتَی رُخَصُهُ کَمَا یَکْرَهُ أَنْ تُؤْتَی مَعْصِیَتُهُ» روایت أحمد (5832) و ألبانی در “صحیح الجامع” (1886) .
یعنی: همانا خداوند متعال دوست دارد که از رخصت استفاده کنی همانطور که ناخوش می دارد که معصیت کنی.
اما بعد از رمضان؛ زمانیکه مریضی اش  بهبودی یافت او بایستی آنروزها را قضاء کند، اما اگر بهبود نیافت و امید بهبودی هم وجود نداشت، نیازی به قضای آنروزها نیست و کافیست تا در بدل هر روز فدیه دهد، بدین صورت که در بدل هر روز مسکینی را طعام دهد.
علامه ابن عثیمین رحمه الله می گوید: « اهل علم مرض را به نسبت مریض  به دو قسم تقسیم کرده اند: قسمی که امید بهبودی می رود که چنین مریضی  در وقت مرض افطار کند و بعد از بهبودی آنرا قضا می کند، و قسم دیگر که امید بهبودی مریض  نمی رود که در بدل هر روز یک مسکین را طعام می دهد، و این اطعام (فدیه) جایگزین روزه ای است که افطار کرده است».
( فتاوی نور علی الدرب) لابن عثیمین (216 /48)
دياليز در ماه رمضان
دیالیز عملیه است که برای آنعده از مریضان که کرده شان از فعالیت می افتد  مجبور  هستند برای  تصفیه  خون عملیه دیالیز را در هفته  دو الی  سه بار  انجام دهند .
در عملیه دياليزخون بدن انسان توسط یک دستگاه مخصوص مورد تصفیه ومغذی قرار میگیرد .

آیا دیالیز باطل کننده روزه است  ؟
در مورد دیالیز (شست و شوی کلیه (کرده )که آیا  باطل کننده  روزه است یاخیر ؟ علمآء معاصر  اسلام در مورد نظریات مختلفی ارایه داشته اند . هردو جانب نظریات خویش را دارند ، کوشش بعمل خواهد آمد تا  نظریات فقها  مورد برسی قرار گیرد . ولی قبل از همه باید گفت که شست وشوی کرده یا دیالیز در طب امروزی  به دو طریق صورت میگیرد .
الف: شست و شوی کلیه به واسطه دستگاهی که «کلیه مصنوعی» نام دارد:
به این ترتیب که خون  بدن انسان به داخل ماشین مخصوص  جذب وانتقال می یابد ، بعدآ همین دستگاه  خون  جذب شده  را  تصفیه و مواد مضر آنرا جدا ساخته وخون تصفیه شده سالم  را دوباره به بدن پمپ مینماید ، این بدین عنوان است که در عین حالیکه خون تصفیه میشود ، مواد کمکی ومقوی که مغذی نیز می باشد با خون اضافه گردیده وشامل بدن میگردد .
بصورت کل گفته میتوانیم که عملیه  دياليز عبارت است از اخراج خون از جسم مریض  به داخل دستگاه مخصوص ، اين دستگاه بعد از جذب خون اقدام به تصفيه خون مریض  نموده وآنرا دوباره به جسم مریض بر مي گرداند و عملیه باید  با اضافه شدن برخي مواد شيميايي و غذايي از جمله قند و املاح به خون باید  صورت گیرد ، تزید مواد مقوی وترزیق آن در بدن  انسان ویا هم توسط پیپ مخصوص شکننده  روزه بوده  در این مورد  همه ای علماء ومفسران  متفق القول میباشند .

ب: شست و شوی کلیه از طریق غشای شکم
به این ترتیب که لوله کوچکی از بالای ناف داخل آن می‌شود و در حالت طبیعی آن، دو لیتر مایع سیال به داخل شکم می‌فرستند که محتوی درصد زیادی از قند گلوکز است و این مایع سیال مدتی در درون شکم می‌ماند و سپس دوباره آن را خارج می‌کنند و این کار چندین بار در روز انجام می‌شود.
فقهای معاصر در مورد شست و شوی کلیه، که آیا روزه را باطل می‌کند یا نه، اختلاف نظر دارند:
دیدگاه اول:
تعدادی از فقهای معاصر بدین عقیده اند که  شست و شوی عملیه کرده  بصورت مطلق روزه را باطل می‌کند. وحتی عالم شهیر جهان اسلام  ابن باز و هئیت دائمی افتاء این دیدگاه را پذیرفته‌اند و چنین استدلال کرده‌اند که در اثنای شست و شوی کلیه خون پاک به خون شخص می‌رسد و گاهی نیز به مواد مغذی دیگر مجهز می‌گردد و در این صورت هردو عملیه   باطل کننده با هم جمع می‌شوند.
شرح موضوع را میتوان در فتوای شماره (10/189- 191)  كميسيون دايمي مباحث علمي مورد مطالعه قرار داد .
دیدگاه دوم:
تعداد از علماء بدین عقیده اند که  شست و شوی کلیه روزه را باطل نمی‌کند با این استدلال که نصی در مورد باطل  بودن آن در شرع وارد نگریده وما میتوانیم در این مورد حکم قیاس نمایم وصدور حکم به قیاس در این مورد منصوص نیست.
ولی قول راجح ، اصح وقابل ثواب همین است که : شست و شوی کلیه از طریق غشای شکم وتصفیه خونی  وازدیاد  مواد مقوی وغذای  به خون وپمپ دوباره آن به بدن  روزه را باطل می‌کند.
یادداشت ضروری
ولی اگر عمیله احیانآ صرف در تصفیه خون منحصر بماند ،  حکم شرع همین است که : روزه باطل نمی‌گردد ولی طوریکه گفتیم که در شست و شوی کلیه، مقداری مواد مغذی و املاح و غیره نیز به خون  اضافه می‌شود.که در این صورت ازدیاد مواد مغذی  شکننده روزه  میباشد . ( برای تفصیل  موضوع به فتوای علمی وتحقیقاتی كميسيون دائمي مباحث علمي و افتا(10/261- 262) مراجعه فرماید .)

كار دياليز عبارت است از اخراج خون از جسم مریض  به داخل دستگاه، اين دستگاه اقدام به تصفيه خون مریض  مي كند و سپس آن را به جسمش بر مي گرداند و اين كار با اضافه شدن برخي مواد شيميايي و غذايي از جمله قند و املاح به خون، به طوركامل انجام مي شود.

مرض کم خونی وروزه

خواننده محترم قبل از همه باید گفت که  کم خونی چیست  ؟
کم خونی به مریضی اطلاق  میگردد : زمانیکه در خون اندازه کافی از  هموگلوبین تقلیل یابد ، انسان دچار رآنمی یا به اصطلاح کم خونی میگردد .
هموگلوبین کمک میکند که گلبولهای سرخ خون، اکسیژن را از رگ ها به همه قسمتهای بدن برسانند

کم خونی فقرآهن (IDA) مشهور  ترین نوع کم خونی است ، که تقریبا یک پنجم زنان، نیمی‌از زنان حامله  و سه درصد مردان  مبتلا به مریضی  کم خونی ناشی از فقر آهن است. 
وطوریکه  یاد اور شدیم علت اصلی  این نوع کم خونی، کمبود آهن در جسم  است.  مغز استخوان  انسان  برای ساختن هموگلوبین به آهن ضرورت  دارد.  بدون آهن کافی بدن نمیتواند  هموگلوبین مورد ضرورت  گلبولهای سرخ  را بسازد. به همین دلیل جسم   انسان دچار کم خونی فقر آهن می‌شود. 
از عوامل دیگری که موجب کم خونی در انسان میگردد ، میتوان از کمبود ویتامین ، کم خونش ناشی از امراض مزمن (مانند سرطان، آرتریت روماتویید، مریضی  کرون و سایر امراض  مزمن التهابی  )  کم خونی ناشی از ساخته نشدن سلول خونی  (این نوع کم خونی تهدید کننده‌ی حیات است و در اثر کاهش توانایی مغز استخوان در تولید همه‌ی انواع سلولهای خونی شامل گلبولهای سرخ گلبولهای سفید و پلاکتها ایجاد می‌شود.  ) ، کم خونی مرتبط با امراض  مغز استخوان( مانند امراض چون  سرطان خون می‌تواند منجر به اختلال در تولید گلبولها شده و کم خونی ایجاد کند.)

عوامل مستعد کننده کم خونی در انسان  عبارت است : رژیم غذایی،  اختلالات روده‌ای، عادت ماهور زنانه ( حیض ) حمل ، امراض مزمن  وغیره …

مهمترین علایم کم خونی  احساس خستگی و بی حالی وضعف در انسان است . از علایم دیگر کم خونی میتوان  از رنگ پریدگی پوست ،  ضربان نامنظم یا تند قلب ،، کوتاهی نفس ، سر گیچی خفیف ، سردردی و…

مریض کم خونی وحکم روزه در آن

اگر طبیب مسلمان ،  معتمد و عادل تشخیص نماید که واقعآ گرفتن روزه برای ‏وضعیت جسمانی

انسان  زیان آور است، و لازم است که مریض  حتما هر روز (در فاصله بین اذان ‏مغرب و عشاء) دارو ، مقداری مواد وغذای  ویتامین دار بگیرد ، در غیر آن مریضی اش تشدید می یاید ،  در اینصورت مریض مبتلا به کم خونی میتواند از  رخصت الله تعالی که میفرمناید : « فَمَنْ کَانَ مِنْکُمْ مَرِیضًا أَوْ عَلَی سَفَرٍ ‏فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ» البقرة/ 184.(یعنی: پس هرکسی از شما  مریض  یا در سفر باشد، تعدادی از روزهای دیگر را روزه بگیرد. )استفاده نماید وروزه خویش را افطار نماید .
یادداشت ضروری :
اگر با جود مریضی ، روزه گرفتن زیانی به او نمی رساند و او را در مشقت نمی اندازد، و ‏امکان تاخیر در خوردن قرص ومواد ویتامینی وجود دارد، ومریض میتواند که  خوردن قرص را تا وقت ‏شب به تاخیر بیااندازد  و روزه اش را بگیرد، میتواند به روزه خویش ادامه دهد . ولی اگر این امر برایش مقدور نباشد ووضع صیحی اش متضرر میگرد ،حکم شرع  همین است که روزه افطار نماید .
حکم تزریق خون وآمپول
در بدو باید گفت مریض که برای جلوگیری از کم خونی برایش خون ترزیق میگردد ،به اتفاق همه ای علمای اسلامی ، روزه اش باطل میگردد .
اما گرفتن خون کم از بدن برای آزمایش خون، روزه ، روزه دار را باطل نمیکند، ولی گرفتن خون زیاد از شخص روزه دار که سبب ضعف و سستی او میشود، روزه  اش باطل میگردد،  بنابراین شخصی که روزه ی واجب دارد نباید اقدام به اهدای خون نماید مگر برای مریضان  که در شرایط فوق العاده خطرناکی قرار گرفته باشد و نتواند تا بعد از غروب دوام بیاورد، در این صورت اگردکتوران  تشخیص بدهند که خون این روزه دار برایش مفید است و مشکل را بر طرف می سازد جایز است که خونش را به او اهدا نماید.
اهدا کننده باید پس از اهدای خون خوردنیهای مقوی مصرف کند تا انرژی از دست رفته اش به او باز گردد. ناگفته نماند که قضای این روزه بر او لازم است.
فتوای شیخ عثیمین درمورد تزریق خون
شیخ محمد بن صالح العثیمین طی فتوای مینویسد : « تزریق خون به بدن روزه دار، باعث باطل شدن روزه است، زیرا خون نهایت غذا با طعام و شراب است.» ( مجالس شهر رمضان صفحه  70 )
بر این اساس، با توجه به اینکه تزریق خون به بدن مریض ، در حکم تزریق آمپول مغذی است، لذا باعث باطل شدن روزه می گردد.
حال اگر کسی برای ازمایش  خون بدهد، چون خون کم است لذا باعث باطل شدن روه اش نمی شود ولی اگر خون را اهدا نماید، چون معمولا خون زیادی باید بدهد، در اینصورت این باعث باطل شدن روزه است.
یادداشت :
اگر شخص با دادن مقداری خون جهت آزمایش دچار ضعف شود، چنانچه آن ضعف دوام داشته باشد و همچنین علاوه بر دوام ضعف، باعث ضربه زدن به سلامتی وی گردد می تواند روزه اش را بخورد درغیر آن  باید تا وقت افطار صبر نماید.
قی (استفراغ) کردن روزه را باطل می کند؟

در این مورد علماء مذاهب چهار گانه متفق رای اند ، که اگر قی بر کس غلبه کند ، وروزه دار  بى اختيار  قـئ كند وجلو قی خود را گرفته نتواند ، هر چند كه قئ پر دهن  باشد بيشتر ويا كمتر باشد  وحتى  اينكه  بخش آن  دوباره  از حلق  پاىين رود ،  روزه  ناقص نمیگردد .

ولی اگر قئ  بصورت قصدى  صورت گيرد ،  ودهن پر  باشد ، روزه اش فاسد ، بايد قضا ء بياورد. در حديث  که از حضرت ابو هریره روایت است میفرماید :

« من ذرعه  القئ فليس عليه قضاء، ومن استقاء  عمدا فليقض  »« هر كسى  كه قئ  براو  غالب  شود  پس  بر او قضا نيست  وهر كس  كه عمدٱ قى كند  پس قضا نمايد .»(احمد ،ابو داود ، ترمذى ، ابن حبان ، دارقطنى وحاكم.)

حجامت در رمضان

حجامت اصطلاحآ به روشي ازخونگيري اطلاق مي شودكه جهت معالجه برخی از امراض بکار می رود . در برخی از انسانها  خون به مرور  زمان  در ناحیه  پشت وکمر ودر نقاط دیګری از بدن جمع شده  که در فرصتهای مناسب به تدریج توسط بدن خارج می شود اما در بسیاری از  موارد ی اتفاق می افتد که  عملیه  افراز  بدن در این زمینه بسیار به کندی  اجرا میګردد ، طوریکه به مرور زمان بر تراکم این خونهای آلوده در بدن انسان بخصوص در پشت افزوده می شود و در نهایت صحت وسلامتی انسان  را تحت تاثیر قرار می دهد . در این حالت است که دست به عملیه حجامت  می زنند .

میګویند عملیه حجامت بيش از ۷۰۰۰ سال در بین بشریت  قدمت  داشته ودین مقدس اسلام هم آنرا تاييد و برای پیروان خویش مورد سفارش قرار داده است .
درمنابع طب اسلام وطب سنتي حجامت به عنوان يكي ازوسایل مهم معالجه ذكرگرديده است وتوسط این طریقه بسیاری  از امراض  مورد تداوی  ومعالجه  قرار میګرد . طب یونانی بدین باور  وعقیده است که حجامت برای  پيشگيری بسیاری از امراض  بخصوص امراض خونی مفید  ومواثر  شمرده میشود . ابو علی سینا معتقد است که توسط عملیه  حجامت حتی  امراض صفرا وسودا نیز  قابل  دفع است وتداوی میباشد  .
حجامت در کدام امراض بکار گرفته میشو د :
همانطوریکه که گفته شد عملیه حجامت در امراض چون ( هايپرليپيدمي )  (چربي خون بالا)؛ديابت غيروابسته به انسولين ؛دردهاي عضلاتی ؛سردردهاي عصبي ؛وميگرني ؛امراض جلدی مانند مرض  آكنه ؛پسوريازيس ؛آلرژي هاي ناشی از دوا ،ناضی از مواد غذایی، آلرزی های فصلي ؛اعتيادبه مواد مخدر؛ امراض  انسدادي عروق كرونر؛عوارض بعدازيائسگي (منوپوز)دردهاي قاعدگي درزنان ودختران  (ديسمونوره)وبرخي دیګر مریضی های  عفوني،هورموني وغدد ، میتوان بکار برد.
بطور کل گفته میتوانیم  که  عملیه حجامت  دارايي  هیچ‎گونه عوارض جانبی نبوده  ، واگر این عملیه  به صورت تخصصي وفنی مورد استفاده قرار ګیرد ، فایده  آن بیشتر وموثرتر از  دوا های کمیاوی که  توسط طب امروزی  بکار گرفته  میشود ، میباشد  .

حکم شرعی در مورد حجامت :

اګر شخصی روزه دار در ماه مبارک  رمضان بخاطر معالجه وتداوی دست به عمل  حجامت يا خون گرفتن    ( از سر ويا ،انګشت ، ویا ورید ویاهر  عضو  ديگر  بدن بزند ) طوریکه که ګفتیم ، به اتفاق همه علما ء  روزه اش  فاسد نمیګردد . وحکم خویش را بر حدیث ذیل   مستند  می  سازند .

در حدیث شریف از ابن عباس  (رض)  روايت است : « احتجم النبي (ص) وهو صائم»

(پيامبر صلى الله عليه وسلم  در حالى كه  روزه  بود حجامت كرد )( صحيح سنن ابو داود : ۲۰۷۹ )، ( صحيح امام بخاري : ۴/۱۷۴/۱۹۳۹ ) ، (سنن ابو داود ۶/۴۹۸/۲۳۵۵ )


ولى اگر در عملیه حجامت بدن روزه دار   ضعیف  وسست ګردد ، وبیم خطرات بیهوشی را برای روزه دار پیش آورد ، علما ومفسران به بر استناد حدیث ذیل برمکروه بودن آن حکم فرموده اند .

از ثابت بناني  روايت است « سئل  انس بن مالك  أكنتم تكرهون الحجامة للصائم ؟ قال : لا ، إلا من أجل الضعف »« از انس بن مالك  سؤال  شد آيا  شما  حجامت  را براى  روزه  دار  مكروه مى دانستيد  ؟ گفت نه ، مگر به خاطر ضعف وسستى »( صحيح امام بخاري : (۴/۱۷۴/۱۹۴۰ )  
خون ريزي در رمضان :
طوریکه در فوق یاد اور شدیم در اثر كشيدن دندان و مانند آن روزه باطل نمی گردد ، زيرا تأثير اين خون ريزي مانند تأثير حجامت نيست. روزه همچنين بخاطر كشيدن خون براي نمونه گيري باطل نمي گردد، چون احياناً آطبا ء مجبور به گرفتن مقدار كمي خون از مریض مي شود تا آن را آزمايش  نموده و مریضی  را تشخيص دهد، كه به علت اندك بودن اين خون روزه باطل نمي شود، زيرا اصل بقاي روزه است و ما حق نداريم كه بدون برهان ودليل شرعي حكم به ابطال روزه كنيم.
اما كشيدن خون زياد از شخص روزه دار و اهداي آن به مریضان  نيازمند، روزه را باطل ميكند، بنابراين شخصي كه روزه ي واجب دارد نبايد اقدام به اهداي خون نمايد مگر براي مریض  كه در شرايط فوق العاده خطرناكي قرار گرفته باشد و نتواند تا بعد از غروب دوام بياورد، در اين صورت اگر اطباء تشخيص بدهند كه خون اين روزه دار برايش مفيد است و مشكل را بر طرف مي سازد جايز است كه خونش را به او اهدا نمايد. و اهدا كننده بايد پس از اهداي خون خوردنيهاي مقوي مصرف كند تا انرژي از دست رفته اش به او باز گردد. ناگفته نماند كه قضاي اين روزه بر او لازم است.
یادداشت فقهی :
خون بینی ویا سایر خونریزی ها که از دهن باشد ویا سایر جراحات های بدن ، مقدار آن خون کم باشد ویا زیادهیچ تاثیری بر روزه وارد نمی کند .
( برای معلومات مزید مراجعه شود : ابن عثيمين- مسائل عن الصيام- دار ابن الجوزي، صفحه:(25، 26) و فتاواي كميسيون دايمي مباحث علمي و افتا (10/266، 277)

زخم معده و احکام اسلامی  در مورد آن
قبل از همه باید گفت که زخم معده عبارت از زخمی است که در دیوارها وجدار های  معده بوجود می آید و نشانه وعلامه مشهور ومعروف آن  در نزد اکثریت مریضان ، درد سوزنده در ناحیه معده می باشد. غالبا هنگامی این درد به وجود می آید که معده انسان خالی باشد .
شخص  مبتلا به زخم معده باید از خوردن غذاهای سرخ کرده و ادویه دار، مشروبات الکهولی  ، سگرت غذای های تند وترش ،و غذاهای پرحجم خودداری نماید و از موادی مانند شیر بیشتر استفاده نماید .
نباید فراموش کرد که  استرس  زیاد اگرچه عامل زخم معده نیست ولی استرش پیش از حد  در بدن منجر به تولید مقادیر بیشتر اسید در بدن گردیده ،که می تواند زخم های موجود معده را بیشتر  تحریک کند. 
فتوای شیخ بن جبرین درمورد مریضان زخم معده :
شیخ بن جبرین طی فتوای در مقابل سوالی شخصیکه  به مرض زخم معده مبتلا هست مینویسد:
«  هر زمانیکه روزه گرفتن بر شما سخت باشد و موجب افزایش مریضی شما  شود، وداکتر  متخصص و مسلمان که تشخیصش درست باشد به شما بگوید که روزه برایتان ضرر دارد  و دردتان را افزایش می دهد و جان شما را به خطر می اندازد؛ مریض در این صورت می توانید روزه نگیرید و در مقابل هر روز به یک مسکین خوراک بدهید و قضای روزه ها بر آن  لازم نیست، چون قضای روزه برایتان ممکن نیست زیرا بعلت مریضی نمی توانید روزه بگیرید اما برفرض بر طرف شدن مریضی  و بازگشت سلامتی، در آن صورت سال آینده را باید روزه بگیرید و قضای سالهای گذشته  که افطار کرده اید و کفاره ی آنها را پرداخت کرده اید بر شما لازم نیست.» (شیخ ابن جبرین- فتاوای روزه  صفحه 19)
فتوای شیخ محمد بن ابراهیم :
شیخ محمد بن ابراهیم عالم شهیر جهان اسلام  در مقابل سوالی ، سوال کننده که مبتلا به مریضی زخم معده است  طی فتوا مینویسد :
«برای مریض که مبتلا به مرض معده هست برایش  جایز است که روزه اش را بخورد، و بعد از شفای مرضش – اگر امید بهبودی وجود داشت – آنها را قضاء کند، اما اگر وضعیت برخلاف آن است و امکان شفای وی غیر محتمل است پس می تواند (بجای قضای روزه هایش) در بدل  هر روز مسکینی را طعام دهد».( برای مزید معلومات مراجعه شود به فتاوی الشیخ محمد بن إبراهیم رحمه الله) (4/180) .
فتوای  انجمن دایمی مباحث علمی وافتا :
انجمن دایمی مباحث علمی وافتا  طی فتوای شماره  (10/160) در مورد روزه اشخاص مریض مینویسد :
« اشخاص  ناتوان و ضعیفی که قادر به روز گرفتن نیستند از قبیل پیرمرد و پیرزن، می توانند روزه را بخورند و در مقابل هر روز نیم صاع گندم یا خرما یا برنج و یا هر خوراکی که مصرف می کنند، به مسکینی بدهند.
همچنین مریضان  که امید بهبودی آنها وجود ندارد می تونند از این رخصت استفاده نمایند. بدلیل این که خداوند متعال می فرماید: «  لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا …»  ﴿البقرة: 286﴾ ، یعنی: «خداوند هیچ کس را خارج از وسع و توانش مکلف نمی کند.»، و میفرماید: ” … وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ …» ﴿الحج: 78﴾، یعنی:  «الله در دین بر شما سختی قرار نداده است.»، و میفرماید: «  … وَعَلَی الَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ …»  ﴿سوره البقرة: 184﴾، یعنی: «و برکسانی که توانایی روزه گرفتن را ندارند فدیه واجب است (و فدیه اینست که در مقابل هر روز) به یک مسکین خوراک بدهند» و ابن عباس رضی الله عنه می گوید: « آیه  مذکور رخصتی است برای سالمندان که قادر به روز گرفتن نیستند : اینها اجازه دارند روزه را بخورند و در مقابل هر روز به یک مسکین خوراک بدهند» (روایت بخاری : 4505)، بنابراین مریضان که نمی تواند روزه بگیرد یا روزه گرفتن بر او دشوار است و امید سلامتی هم ندارد، حکمش، حکم سالمندی است که از روزه گرفتن عاجز است (تفصیل موضوع  انجمن دایمی مباحث علمی وافتا 10/160).
فتوای شیخ بن عثیمین :
شیخ بن عثیمن  در  فتاوای(صفحه 111) خویش در مورد افراد مریض در رمضان مینویسد :
«باید بدانیم که مریض به دو دسته تقسیم میشود:
قسم اول:
مریضی که امید درمانش وجود دارد، مانند مرضهای مؤقتی که زود رفع میشوند، پس این حکمش همان است که خداوند فرمودند: «  فَمَن کَانَ مِنکُم مَّرِیضًا أَوْ عَلَیٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیَّامٍ أُخَرَ » (البقره : 184)، یعنی: «پس‌ هر کس‌ از شما مریض یا در سفر باشد پس‌ لازم‌ است (بر وی‌ روزه‌ گرفتن)‌ شمار آن‌ از روزهای‌ دیگر»، پس فقط باید صبر کند تا شفا یابد و سپس روزه (قضاء) را بگیرد، و اگر این مرض کمی به طول انجامید و قبل از درمان بمیرد هیچ چیزی بر او نیست، زیرا خداوند قضاء را بر او در روزهای دیگری واجب کرده ولی او قبل از ادراک آن روزها درگذشت، و این مانند کسی است که در ماه شعبان قبل از رمضان بمیرد، که (طبیعتا) قضایی ندارد.
قسم دوم:
مرض مزمن باشد مانند سرطان ، و العیاذ بالله ،و مرض کلیه و مرض شکری و شبیه آن امراض مزمن که امید به درمانش نیست، پس این اشخاص در رمضان افطار میکنند و در مقابل هر روز یک مسکین را غذا میدهد، مانند پیرمرد و پیرزنی که طاقت روزه را ندارند و روزه را نمیگیرند و در مقابل آن  هر روز یک مسکین غذا میدهند، و دلیلش از قرآن هست که خداوند متعال میفرماید: « وَعَلَی ٱلَّذِینَ یُطِیقُونَهُ فِدْیَةٌ طَعَامُ مِسْکِینٍ » (سوره البقره : 184)، یعنی: «و بر کسانی‌ که‌ روزه‌ طاقت ‌فرساست (یعنی: بر کسانی‌که‌ روزه‌ را به‌ دشواری‌ تحمل‌ می‌کنند و تاب‌ و تحمل‌ آن‌ راندارند، چون‌ پیرمردان‌ کهنسال‌، زنان‌ باردار ومریضان مزمن، پس‌ بر اینان) فدیه ‌ای‌ است‌ که‌ عبارت‌ از خوراک‌دادن‌ به‌ یک‌ بینواست‌».
حکم نهایی در موردزخم معده :
بطور خلاصه حکم اسلامی در مورد مریضی زخم  معده قرار ذیل میباشد :
اگر شخصی بعلت زخم معده نمیتوانید روزه بگیرید و روزه گرفتن برایش  ضرر میرساند، میتوانید روزه را نگیرید، در اینصورت اگر امید بهبود در آینده وجود دارد پس باید صبر کنید و قضای آن روزها را پس از بهبودی بگیرید، ولی اگر امید بهبود نیست پس باید  در مقابل  هر روز روزه نگرفتن یک مسکین را به اندازه نیم صاع برنج و یا خرما و یا غذای معمول غذا بدهید، که نیم صاع برابر است با تقریبا 1.5 کیلو گرم برای هر مسکین، ولی اگر در مریضی اش  امید بهبود نیست و در عین حال تنگدست و ناتوان هست  و قادر به پرداخت این فدیه نیستید دیگر چیزی بر گردن شان نمی باشد ، یعنی هم روزه  وهم فدیه از ذمه اش  ساقط میشود، حتی اگر در آینده پولدار شوید، ولی اگر احتمالا در آینده توانگر و پولدار شود ، برای خروج از خلاف بهتر است که فدیه های سالهای قبل را پرداخت کنید، ولی فقط از باب احتیاط.
در ضمن اگر امید بهبود نداشتید و روزه نگرفتید و فدیه دادید، در اینصورت اگر فرضا در آینده بهبود یافتید دیگر چیزی بر گردن شما نیست، زیرا قبلا فدیه را بجای روزه داده اید و فقط روزه های سال بعد را روزه میگیرید.
معاینات معدی  وروزه:
معاینات معدوی  اساسآ ، توسط وسایل طبی مخصوص از  طریق دهان ، از  آنجا به کلو و سپس به معده فرستاده می‌شود. تا زخم معده ویا سایر تکلیف جدار های  معده را معلوم نماید ، صورت میگیرد.
علمای متقدم در بحث های فقهی خویش  در مورد «دخول چیزی غیر مغذی مثل سنگریزه و یا یک تکه آهن و امثال آن به شکم»  که تقریبآ مشابه به داخل شدن  ماشین های مخصوص در معده غرض معلوم کردن زخم معده میباشد ، پرداخته‌اند.
ولی در مورد معاینات که در طب امروزی  غرض تشخیص  زخم معده صورت میگیرد ، روزه روزه دار باطل میگردد یا خیر ؟ علما ء نظریات متعددی ارایه فرموده اند که ذیلآ بدان اشاره مینمایم :
جمهور علماء به جزعلماء حنفی‌ها می‌گویند:
این معاینات  روزه را باطل می‌کند چون هر چیزی که وارد شکم شود، باطل کننده روزه است.
اما علمای احناف میگویند : به شرط استقرار آن چیز داخل شده در شکم، روزه باطل می‌شود ولی بقیه علماء این شرط را لازم نمی‌دانند.
جمهور علماء به فرموده پیامبر صلی الله علیه وسلم  استدلال می‌کنند که امر کرد که: (روزه‌دار) از سرمه (کشیدن) پرهیز کند.
بنابراین داخل کردن ماشین  ذره‌ بین مخصوص  برای معاینات  معده از دیدگاه جمهور باطل کننده ‌روزه است و از دیدگاه حنفی‌ها چون استقرار ندارد، روزه را باطل نمی‌کند.
ولی سایر علمای اسلامی دیدگاه دیگری در مورد دارد .
ازجمله   شیخ الاسلام ابن تیمیه : و بعضی از علمای مالکیه و حسن بن صالح  بر این عقیده اند که :
این معاینات معدوی که توسط دستگاه مخصوصی صورت میگیرد واین مشابه میباشد ، به دخول اشیاء  غیرمغذی مثل تکه آهن و یا سنگ‌ ریزه به شکم   است ، بنآ این معاینات روزه را باطل نمی‌کند.
وطبق حکم قرآنی واحادیث  آنعده از اشیا ء مغذی باشد ،داخل معده گردد  روزه را باطل می سازد ولی اشیا ء غیر مغذی باشدروزه  باطل نمی گردد .
از جانب دیگر حدیث «امر به پرهیز از سرمه»از جمله احادیث  ضعیف می‌باشد.
بنابراین داخل کردن دستگاه مخصوص معاینه معده به درون معده روزه را باطل نمی‌کند مگر اینکه اطباء برای تسهیل دخول این دستگاه ماده‌ای روغنی بر آن بمالد که در این صورت روزه باطل می‌شود.
تزریق مقعدی نیز شبیه همین می‌باشد.

اولاً: تزریق مقعدی:
علمای متقدم در مورد آن صحبت نموده‌اند و در این باره دو دیدگاه را ارائه نموده‌اند:
دیدگاه اول: ائمه چهارگانه می‌گویند: روزه را باطل می‌کند زیرا مقعد به درون شکم مرتبط است.
دیدگاه دوم: ظاهریه و شیخ الاسلام ابن تیمیه می‌گویند: روزه را باطل نمی‌کند، زیرا تزریق مقعدی به هیچ وجه مغذی نیست و بلکه باعث استفراغ و خالی شدن شکم نیز می‌شود و کار بوییدن یک تسهیل کننده را انجام می‌دهد. به علاوه محتوای آن به معده نمی‌رسد. (غرض مزید معلومات مراجعه شود به مجموعه فتاواي ابن تيميه (25/233- 247)
علمای متأخر نیز بر همین مبنا اختلاف نظر پیدا کرده‌اند.
آیا مقعد به معده مرتبط است؟
آنهایی که می‌گویند:
تزریق مقعدی روزه را باطل می‌کند، بر این باورند که: مقعد به روده راست و روده راست به روده بزرگ متصل است و جذب مواد غذایی در روده باریک انجام می‌گیرد و بعضی از املاح و قندها (نیز) در روده بزرگ جذب می‌شوند. ولی چنانچه مواد غیر مغذی مثل داروهای مداوا از روده بزرگ جذب شوند، روزه را باطل نمی‌سازند زیرا به مثابه خوردن و آشامیدن نخواهند بود.این تفصیل مقبول‌تر است.
ثانیاً: شیاف‌هایی که از طریق مقعد مورد استفاده قرار می‌گیرند:در این باره دو دیدگاه وجود دارد.
بنابر یک دیدگاه، این شیاف‌ها باعث بطلان روزه نمی‌شوند.
ابن عثیمین این دیدگاه را پذیرفته است، با این استدلال که این شیاف‌ها محتوی داروهایی برای مداوا می‌باشند و نه مواد غذایی سیال، بنابراین نه خوردن نامیده می‌شود و نه آشامیدن و نه به مثابه هیچ یک از آن دو است. وهمین دیدگاه صحیح ومقبولبتر است .
استعمال کپسول ضد قبضیت در رمضان :
قبل از همه باید گفت که استعمال کپسول ها ی ضد قبضیت در ماه مبارک رمضان برای روزه  دار جایز بوده ، زیر استعمال این درو در جمله طعام وشراب  شامل نبوده وحکم شراب وطعام را ندارد. و مسلّم است که خداوند طعام و شراب را حرام کرده است. پس آنچه که طعام و شراب باشد و یا قائم مقام طعام و شراب باشد روزه را می شکند در غیر این صورت روزه باطل نمی شود.
استعمال ملحم بواسیر وروزه:                      
اکثریت علمای اسلام  از جمله شیخ عبد العزیز بن باز . شیخ عبد العزیز آل الشیخ . شیخ عبد الله بن غدیان ، شیخ صالح الفوزان ، شیخ بکر أبو زید. بدین  باور اند که استعمال ملحم بواسیر ، روزه را باطل نمی سازد .    « فتاوی اللجنة الدائمة ، المجموعة الثانیة» (9/211 )
مثلا کسی که درد معده دارد، اگر درد آن معمولی باشد، پس باید روزه اش را وقت خود بگیرد، ولی اگر درد معده آنقدر سخت است که طاقت را از او ستانده است، پس می تواند بعد از بهبودی آنها را قضا کند.
هیپاتیتس سی یا «زردی سیاه»
ویروس مرض هیپاتیتس سی یا « زردی سیاه»، یکی از عاملین عمدۀ مرض جگربشمار میرود یرقان یا زردی در انگلیس آنرا (: icterus یا  Jaundice)‏  )  می نامند بمعنی ی تغییر رنگ و زرد شدن پوست ، صلبیه و غشاهای مخاطی ناشی از بالا رفتن بیلی روبین خون است .
بالا رفتن غلظت پلاسمایی بیلی روبین اغلب ناشی از مریض های  پیش کبدی، کبدی (مانند هپاتیت) و پس کبدی (مانند سنگ کیسه صفرا) است.
یرقان خودش بحیث مریض بشمار نمی رود ،بلکه نشانه‌ای از یک مریضی زمینه است و بصورت زرد شدن پوست و سفیدی این عارضه ناشی از وجود ماده زرد رنگ صفرا به اسم بیلیروبین در خون است .
این ماده رنگی زمانی تشکیل می‌شود که گلبولهای پیرسرخ از خون بطور طبیعی شکسته و تجزیه میشوند اما وقتی برخی از  مریضی ها  ایجاد شوند این ماده رنگی در خون جمع می‌شود و رنگ پوست را زرد می سازد .
از علتهای احتمالی یرقان می‌توان به هپاتیت (التهاب کبد)،‌انسداد یا ناهنجاریهای مجاری صفراوی و انواع مشخصی از کم خونی‌ها اشاره کرد.چشم خود را نشان می‌دهد.
جواب
هرگاه یک طبیب  مسلمان و عادل تشخیص بدهد که روزه گرفتن برای شما خطرناک است و موجب تشدید مریضی  شما خواهد شد، در آنصورت می توانید فعلا تا زمانیکه از آن مرض شفا حاصل می کنید، روزه نگیرید و سپس آنروزهایی را که خورده اید قضاء کنید، و کفاره لازم نیست.
زیرا خدای متعال می فرمایند: «وَمَنْ کَانَ مَرِیضًا أَوْ عَلَی سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ» البقرة/185. یعنی: و آن کس که بیمار یا در سفر است، روزهای دیگری را به جای آن، روزه بگیرد.
شدت گـرسنگى  وتشنگى  :

اگر روزه ء دار  از شدت  گر سنگى  بـــه خطر زندگى  يـــا خطر  فتور  در عقل  باشد  ميتواند روزه نگيرد .


تــرس از هـلاكت :


اگر  به علت  محنت  ومشقت  احتمال مردن  ، يا ظالمى  بر كسى جبر  كند  كه اگر  روزه  گرفتى تر خواهم  گشت يا  به سختى  ترا لت وكوب خواهم كرد  ويا يكى از اعضاى  بدن ترا قطع  خواهم كرد  ، اجازه است  كه روزه نگيرد.


بــى هــوشى :


اگر بيهوشى  بر كسى  طارى  گردد  وچند  روز دوام كند  . در اين صورت  قضاى  روز هاى  كه مانده  واجب است  .

جنـــــــون : 


اگر  جنون  بر كسى طارى گشت واز آن هيچ وقت بهبود نمى يابد  از گرفتن روزه معاف است ، قضا  وفديه واجب  نمى باشد  ولى اگر بهبود  يافت  ، قضا  بر وى واجب است.


تبصره :

اگر مریض  ومسافر  با گرفتن  روزه  دچار  مشقت  نشوند ، روزه گرفتن

بهتر است واگر دچار مشقت  شوند  بهتر آن است  كه روزه  نگيرند. در حديث  شريف از ابو سعيد خدري (رض )  روايت است :  « با پيامبر  صلى الله عليه وسلم در ماه رمضان به جنگ  با كفار  رفتيم بعضى  از ما  روزه  بودن وبعضى  ديگر  روزه  نبودند  بدون  اينكه  از همديگر  ايراد  بگيرند  ومعتقد بودند كسى  كه توانايى  روزه  دارد  اگر روزه  بگيرد  بهتر  است  وكسى  كه توانايى  روزه را ندارد  بهتر  آن است  كه روزه  نگيرد »
( مسلم ۱۱۱۶ -۲/۷۸۷/۶۹  ) ، ( سنن الترمذى ۲/۱۰۸/۷۰۸ )

حالاتى كه شكستن روزه  در آنها  جـا يـز است :


حمله  نا گهانى  مرض  كه خطر مرگ  را دربر  داشته  باشد  ويا حوادث ترافيكى  توام  با خطر  باشد.
اگر كسى  نا گهان مريض  شود ويا در صورتيكه  روزه خود را  نشكند خطر  شدت  مریضی  اورا تهديد  ميكند  جـواز دارد  روزه  خود را بشكند.  اگر كسى را مار ويا گژدم  گزيد  وضرورت به دوا  باشد  ميتواند  روزه خود را بشكند.

حکم اصرار مریضان بر گرفتن روزه

حکم اصرار مریضان بر گرفتن روزه  از موضعات است که متاسفانه تعداد از ما افغانها  از دید افغانیت بر آن پابندی مینمایم ، در حالکه دیده شده است که برخی از انسانها در ماه مبارک رمضان به مریضی  سختی  دچار میباشد ووضع  جسمی وصیحی شان با گرفتن روزه به خطر جدی مواجه میشود ،ودکتوران حاذق بر خوردن روزه برایش توصیه هم نموده ولی  با آنهم سختی ومشقت را تحمل کرده وبه اصطلاح از غیرت افغانی استفاده کرده وبه گرفتن روزه مبادرت میورزند .
باید خدمت این تعداد از  انسانها بعرض برسانم که : این عمل شان اشتباه ودور از ثواب است چون الله سبحان حرج و سختي را از بندگان خویش  برداشته است وبه انسانها مریض  اجازه داده است که روزه اش را بخورد و بعدا قضاي آن را بگيرد.
طوریکه پروردگار با عظمت ما به صراحت تام میفرماید :«  فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ» (سوره بقره:185) ( پس آن کس از شما که در ماه رمضان در حضر باشد، روزه بدارد! و آن کس که مریض  يا در سفر است، روزهاى ديگرى را به جاى آن، روزه بگيرد! خداوند، راحتى شما را مى‏خواهد، نه زحمت شما را)

فدیه وکفاره وفرق آن :
خواننده گان محترم !
اینکه در اخیر این مبحث غرض روشن شدن بهتر وبیشتر به توضیح فدیه وکفاره می پردازیم :

فدیه چیست :
اگر شخصی بنابر معاذیری از گرفتن  روزه (مانند مریضی که روزه گرفتن برايش خطرناک است و اميد بهبودي و علاج وي نمي رود و يا مانند پيرمرد يا پيرزني ( شیخ فانی ) که از لحاظ جسمی وصیحی به شدت ناتوان شده و گرفتن روزه  برايش ناممکن باشد  (  باید  بجاي روزه گرفتن) فديه دهد يعني در مقابل  هر روز از روزه ماه رمضان يک نفر را طعام دهد، به دليل فرموده الله تعالي: « وَ عَلَي الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فُديَةٌ طَعَامُ مِسکِين» ( سوره بقره : 184)

وهمچنان بر اساس حکم حدیثی که حضرت  ابن  عباس  روايت گردیده  است :  « رخص للشيخ الكبير  والعجوز الكبير ة فى ذلك  وهما يطيقان الصوم أن يفطر ا إن شا ء ،  ويطعما  كل يوم مسكينا ،  ولا قضا ء عليهما ، ثم نسخ ذلك فى هذا  الايه « فمن شهد منكم الشهر فليصمه » وثبت للشيخ الكبير  والعجوز الكبير  إذا كان لا يطيقان  الصوم والجلي والمرضع إذا خافتا  أفطر تا ،  وأطعمتا كل  يوم  مسكينا»« به پير مرد  وپير زني  ( شیخ فانی )  كه توانايى   روزه  گرفتن  را ندارند برایشان جایز ، در صورتیکه خواسته باشند ، روزه  نگيرند ودر مقابل  هر روز ، مسكينى  را غذا  بدهند»  وقضاى  روزه  بر آنها   لازم   نيست ، سپس ؛  اين  حكم  با آيه « فمن  شهد منكم  الشهر فليصمه »  نسخ  شد ولى  ( آن حكم  براى پير مرد وپير  زنى  كه  توانايى  روزه  گرفتن  را ندارند ثابت  مانده است .

همچنين  زن حامله  وشير ده اي  كه ( بر حال  خود  يا طفل خود ) بيم   

دارند میتوانند روزه نگيرند ودر بدل هر روز، يك مسكين را  طعام دهند»  ( بيهقى : ۴/۲۳۰ )


همچنين  از ابن عباس  روايت است  :« إذا خافت  الحامل على نفسها ،  والمرضع  على ولد ها  فى  رمضان قال : يفطران ، ويطعمان  مكان  كل يوم مسكينا ، ولا يقضيان صوما »«اگر زن حامله از ضرر به جان  خود  وزن شير ده از ضرر به طفلش  بيم  داشت ، مى توانند روزه  رمضان  را نگيرند وبه جاي هر روز  مسكيني  را طعام  دهند  وقضاي  روزه  بر آنها  لازم  نيست »( صحيح البانى  در كتاب الاروا ء ) ۴/۱۹ ) اين حديث را به طبرى ( ۸ ۲۷۵ ) نسبت  داده  وگفته  است : سند آن به شرط مسلم صحيح است )


مقدار طعام واجب :

در حدیثی از انس بن مالك  روايت  است : « أنه ضعف عن الصوم  عاما فصنع جفنة ثريد  ودعا ثلاثين مسكينا فاشبعهم »« او سالى  دچار  ضعف  شد بطوريكه  نتوانست  روزه  بگيرد ، پس  كاسه اي تريد گوشت  درست كرد  وسى مسكين  را دعوت  وآنها را سيركرد » ( الاروا 206 -4 ) ، (دارقطنی : 16-207 -2 )


تبصره : 
فديه شامل ، طعام ، غله ، وقيمت آن  هم  ميگردد ، مقدار فديه  به اندازه  صدقه فطر است .
ولى اگر شخص  از مرض  بهبود  يابد  ، قضائى  روزه فوت شده  بر او  واجب است  ، خداوند پاك  در مقابل  فديه  او  اجر وثواب  نصيب اش ميگرداند.  در غذا دادن ( صبح وشام ) معيار حد وسط غذايى  ميباشد كه خود شخص  در زندگى  عادى خويش  ميخورد.

یادداشت توضیحی :
در دادن غذا حتمی نیست که باید  حتما گندم یا برنج باشد، بلکه مهم دادن طعامی که معمولا فرد خود از آن تغذیه می کند به فقرا می باشد تا سیر شوند.
در مورد اینکه  آیا می توان بجای طعام، پول نقد داد یا خیر،علماء با هم  اختلاف نظر دارند. ولی اکثریت علما ویا به اصطلاح  اکثر قریب به اتفاق  دادن پول نقد را بجای غذا هم  جایز نمی دانند .  میگویند که حتمآ باید طعام باشد .
زیرا خداوند متعال در قرآن عظیم الشان در فدیه غذا دادن را بیان فرموده و نه قیمت معادل آنرا، و میفرماید:
« وعلی الذین یطیقونه فدیة طعام مسکین » (سوره البقرة:184)، یعنی: «و بر کسانی‌ که‌ روزه‌ طاقت ‌فرساست (یعنی: بر کسانی‌که‌ روزه‌ را به‌ دشواری‌ تحمل‌ می‌کنند و تاب‌ و تحمل‌ آن‌ راندارند، چون‌ پیرمردان‌ کهنسال‌، زنان‌ باردار و بیماران‌ مزمن، پس‌ بر اینان) فدیه ‌ای‌ است‌ که‌ عبارت‌ از خوراک ‌دادن‌ به‌ یک‌ بینواست‌».
ولی امام ابوحنیفه دادن  پول  نقد بجای طعام را جایز دانسته ودر آن کدام ممانعتی نمی بیند .
ولی نباید فراموش کرد در کشورهای که : امکان یافتن   شخص فقیر و مسکین وجود نداشت، می توان قیمت و پول آن کفاره را به جمعیت ها و مؤسسات خیریه (قابل اعتماد و غیر دولتی) که متولی نیابت کفارات مردم هستند اهدا نمود تا آنها پول اهدایی را به طعام تبدیل کرده و به فقراء بدهند.
قــــضا ء  روزه :
معناى قضا ء  عبارت  از يك  روز  روزه  گرفتن  بعد  از ماه  رمضان  بجاى يك روزروزه يى  كه در ماه  رمضان  باطل  گرديده، ميباشد.
قضا ء   روزه ميشوددرايامى  كه گرفتن  روزه  در آن ممنوع  نباشد  صورت  گيرد.

قضا ء روزه را الى اغاز  ماه مبارك سال  نو ميتواند بجا ء آورد.  قضا  روزه ميتواند پى در پى  ويا متفرق  صورت گيرد.

كفــــاره چيست؟

كفاره  عبارت  از جزاى شرعى ميباشد  كه پروردګار با عظمت ما  آنرا  بر كسيكه  بعضى از جرايم از او سر زند تعين  فرموده است  مانند وجوب كفا ره بر قاتل يا كسيكه سو گندش  را مى شكند. 


كفاره بر روزه دار  وقتى واجب ميشود  كه عمدٱ  روزه خود را  فا سد  نمايد مثلآ اينكه  جماع كند.

كفاره  دو ماه  روزه پى درپى  را ميگويند ، در صورتيكه در اين  دوماه  رمضان  وروزه هايكه  روزه در آن  منع گرديده  است  نباشد . اگر به گرفتن  دو ماه  روزه  نيز قادر  نبود ،به شصت مسكين  طعام دهد . 
كفاره در روزه  فرضى بوده  در فساد  روزه  غير  رمضان  كفاره  وجود  ندارد ، اگر چه قضاى  رمضان  هم باشد.
 دادن طعام به 60 مسكين ، فقير ، محتاج ،  نـه براى كسانى كه نفقه  ايشان  بر او فرض  باشد
 ( مانند پدر ، مادر ، زن) همچنان ميشود  مقدار  طعام را  به پـــول  نيز تاديه  گرد وهمچنان ميتوان  همان مسكين رابراى 60   روز كامل  طعام داد.
فقرا وغرباء که قادر با تادیه فدیه  نمی باشند:
فقرا وغربا ء که قادر با تادیه فدیه نباشند ، برخورد شرع  درمورد این اشخاص  چه میباشد وچه باید بکنند ؟
در جواب باید گفت که دین مقدس اسلام انسان را مطابق به توانمندی اش در اجرای احکام مکلف ساخته است ، وچیزیکه در توان شخص نباشد ، شرع اسلامی آنرا در اجرای مکلف نمی سازد :
قرآن عظیم الشان این فورمول را با زیبای خاصی چنین بیان داشته است :
« لَیسَ للانسانِ الّا ماسَعی «  ( برای انسان بهره ای جز سعی وکوشش او نیست ) بنآ چیزیکه در توان انسان  نباشد ، آن شخص مکلف به اجرای آن  نیست .
همچنان پروردگار با عظمت ما میفرماید : « لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِنْ نَسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنْتَ مَوْلَانَا فَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ. »
 (پروردگار هیچ کس را جز به اندازه توانش مکلف نمی کند، هر کار نیکی که انجام دهد به سود خود کرده، و هرکار بدی که انجام دهد به زیان خود کرده است.
پروردگارا! اگر فراموش کردیم یا به خطا رفتیم، ما را مگیر.
پروردگارا! بار سنگین بر ما مگذار آن چنان که بر کسانی که پیش از ما بودند گذاشته ای . پروردگارا! آنچه تاب و توانش را نداریم بر دوش ما مگذار و از ما درگذر، و ما را بیامرز، و بر ما رحم فرما، تو سرور ما هستی، پس ما را بر قوم کافران پیروز گردان.
بنآ شخص غریب وفقیری که توان پرداخت فدیه را نداشته باشد باید استغفار ( استغفر الله ) گفته  وتوبه کند واز دادن فدیه هم معاف است .
نظر واراء علما ء :
ودر این بخش نظر وارا ء علما ء را در مورد فقرا وغرباء که قادر با تادیه فدیه نباشند غرض استفاده مزید قرار ذیل جمعبندی میدارم :
شیخ بن عثیمین رحمه الله  در فتاوی صیام خویش  در مورد مریض مزمنی که نه میتواند روزه بگیرد و نه میتواند فدیه بدهد مینویسد :
(  مریض مزمن روزه دار) که نتواند  (بعلت فقر) غذا بدهد (فدیه)  از وی ساقط میشود، و همه واجبات اگر انسان قادر به انجام آن نباشد ساقط میشود، و اگر بجای آن بدیلی باشد آنرا انجام میدهد، ولی اگر بدیلی نداشته باشد ساقط میشود، و صحیحش آنست که (فدیه) ساقط میشود بر اساس قاعده مشهور (فقهی) که میگوید: «  لا واجب مع العجز»  یعنی  «  با ناتوانی واجبی نیست »
در حدیثی از ابوهریره رضی الله عنه روایت است: «در حالیکه نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم نشسته بودیم، مردی آمد و گفت : ای رسول خدا! هلاک شدم، (پیامبر صلی الله علیه وسلم) فرمود : چی شده، گفت : در حال روزه با همسرم آمیزش کردم، پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود آیا می‌توانی برده‌ای را آزاد کنی؟ گفت نه، فرمود : آیا می‌توانی دو ماه پشت سر هم روزه بگیری؟ گفت نه، فرمود : آیا می‌توانی شصت مسکین را طعام بدهی؟ گفت نه، (ابوهریره) گفت : پیامبر صلی الله علیه وسلم مکثی کرد، آنگاه سبد بزرگی از خرما را برای پیامبر صلی الله علیه وسلم آوردند، فرمود : سؤال کننده کجاست؟ آن مرد گفت : من هستم. (پیامبر  صلی الله علیه وسلم) فرمود : این را بگیر و (آن را بعنوان کفاره روزه‌ات) صدقه بده، آن مرد گفت : به فقیرتر از خودم بدهم ای رسول خدا؟ به خدا قسم در تمام مدینه خانواده‌ای فقیرتر از خانواده من وجود ندارد.
پیامبر صلی الله علیه وسلم خندید به گونه‌ای که دندان‌های نیشش نمایان شد، سپس فرمود : (با آن) خانواده‌ات را طعام بده (  متفق علیه .)
در این حدیث متبرکه دیده میشود که : پیامبر صلی الله علیه و سلم به مردی که در رمضان جماع (نزدیکی) کرده بود فرمود: « خانوادات را بخوران »  وپیا مبر صلی الله علیه وسلم بوی نگفت که
« هر وقت توانستی کفاره اش را بده» .
همچنان شیخ بن باز رحمه الله  در جواب سوالی : پیرزن بزرگسالی ( شیخ فانی )  که نمیتواند روزه بگیرد چنین جواب فرموده است :
« بر او است که در مقابل هر روز که روزه را میشکند نیم صاع فدیه بدهد از غذای معمول آن شهر مانند خرما، برنج، و غیره، که هر نیم صاع برابر است با یک و نیم کیلو گرم، همانطور که گروهی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و سلم مانند ابن عباس چنین فتوایی را داده اند، و اگر فقیر بود و نمیتواند غذا بدهد هیچ چیزی بر او نیست، و این کفاره میتوان آنرا فقط به یک فقیر پرداخت و یا بیشتر، و چه در اول ماه و چه و سط و چه آخر ماه باشد.” (مجموع فتاوی ابن باز (15/203) .
امام نووی عالم شهیر جهان اسلام در مورد کسی که نه میتواند روزه بگیرد و نه قادر به پرداخت فدیه هست میفرماید : « وینبغی أن یکون الأصح هنا أنها تسقط ولا یلزمه إذا أیسر کالفطرة، لأنه عاجز حال التکلیف بالفدیة»، یعنی: ( و باید قول صحیحتر اینجا این باشد که کفاره ساقط میشود و اگر در آینده توانگر شود بر او واجب نیست مانند (زکات) فطر (که اگر کسی تنگدست هست از او ساقط میشود و در آینده لازم به پرداخت آن نیست)، زیرا او وقت تلکیف از پرداخت فدیه ناتوان است».
و ابن قدامة عالم دیگری جهان اسلام در  «  المغنی»  در مورد کسی که نه میتواند روزه بگیرد و نه قادر به پرداخت فدیه هست میفرماید :
« فإن کان عاجزاً عن الإطعام أیضاً فلا شیء علیه، ولا یکلف الله نفساً إلا وسعها» ، یعنی: « و اگر از غذا دادن نیز عاجز و ناتوان بود هیچ چیزی بر او نیست، و خداوند هیچ‌کس‌ را جز به‌ اندازه‌ توانایی‌اش‌ مکلف‌ نمی‌سازد».
کیفیت ادای فدیه رمضان
شیخ علامه ابن عثیمین رحمه الله درموردکیفیت فدیه  روزه بشکل طعام میفرماید : کیفیت اطعام به دو صورت انجام می یابد :
اول: پختن غذا ودعوت از مسکین ویا مساکین غرض صرف آن ،  بر حسب روزهایی که باید فدیه بدهد، طوریکه  انس بن مالک رضی الله عنه چنین عمل را انجام میداد.
دوم: توزیع غذای غیر آماده (پخته نشده) به  مساکین ( الشرح الممتع (6/335).
اما اگر کسی بخواهد که در بدل سی روز به یک نفر غذا دهد، یعنی هر روز به او طعام دهد، جایز است چنانکه جمهور علمای مذاهب از جمله شافعیه و حنابله و گروهی از علمای مالکیه بر جواز آن تاکید کرده اند، مولف کتاب الانصاف گفته: «جایز است طعام را کلا به یک مسکین واحد داد». الإنصاف (3/291)‏، و نگاه کنید به: تحفة المحتاج 3 / 446، کشاف القناع 2 / 313، و ‏«فتاوی اللجنة الدائمة» (10/198)‏.


قابل تذکر است که : برای دادن فدیه لازم نیست که حتما قبل از عید فطر آنرا بدهد، بلکه بر او واجب است تا هرچه زودتر فدیه خود را بدهد قبل از آنکه رمضان سال بعد فرا برسد، اما هیچ حدیثی در این مورد وارد نشده است.
بنابراین کسی که هنوز فدیه نداده و اکنون عید شده و از آن گذشته، ایرادی ندارد ولی باید هرچه زودتر بر دادن فدیه روزه خود مبادرت ورزد، زیرا آجل نامعلوم هستند و ممکن است در ذمه شخص بماند.
و این مسئله شبیه به حکم قضای روزه رمضان است، پس بجا آوردن آن نیز بمانند بجا آوردن قضای روزه رمضان برای کسی است که بنا به عذری نتوانسته رمضان را روزه بگیرد.

…………………………………………………………………

پاورقی ها :

(۱) كلمه (محيض )  مصدر ( حاضت  المراة تحيض )  است ، ومعنى آن چنين ميشود :  

« حيض جريان خون  است كه از شر مگاه زن بدون  ولادت وپاركى  در حاليكه دارائى  صحت است ، خـارج ميگردد »   وچون اين مصدر  مختص زنان است لذا  اسم فاعل  آن را 
مذ كر   هم  مى آورند ،  وميگويند  زن حائيض  . »

سن آغاز  حـــيض :


دليلى براى زمانبد ي شروع حيض  (  عادت  ماهيانه )   وپايان آن در پنجاه  سالگى  وجود  ندارد ،  وقول  صحيح   آنست كه هر وقت  زن آن خون معروف  نزد زنان را ببيند آن خون ، خون حيض شمرده ميشود  :

«  ويسأ لونك  عن  المحيض  قل هو أذى » (  البقره : 222 )   ودر باره  حيض  از تو  مــى پرسند ، بگو  حيض  پليدى است . ( دراين جا  
حكم  آيه عموميت  داشته  وخداوند حكم ( حلال  وحــرامي را که از وجود  حيض  ناشى  مى شود)   را به  وجود  حيض  وابسته  نموده ، وبراى آن  سني را  تعيين  نفرموده  است  ، پس  واجب  است كه به آنچه حكم  بدان  وابسته  است  كه  همان  وجود  (حيض  )  باشد  رجوع  شود ،  پس هر وقت حيض  وجود داشته  باشد  حكم   ثابت  مى شود  وهر گاه  وجود نداشته باشد  حكم  ثابت نمى شود ، بنابر اين هروقت زن حيض را  ببيند  حائض
( در حال  عادت ) است  گرچه در سنى كمتر  از نه سال  وبيشتر از پنجاه سال   باشد ،  زيرا  زمانبدى  احتياج به دليل  وحال  آنكه  دليلاي  براى زمانبدى   وجود ندارد. 



اما اكثريت  علما كرام وفقها   سن آغاز  حيض را  نه  سالگى   معرفى داشته اند وبر اين امر معتقد اند  كه حيض  تا آخر عمر  دوام  مى يابد . ودليلى براى  پايان  آن نمى باشد  واگر زنى پير  هم  خون  ببيند  حيض  شمرده ميشود.

امام  ابو حنيفه( رحمة الله عليه ) ميفر مايد :«  نظر به قول مختار  اگر  دختر نه ساله خون ببيند  در حكم حيض  مــــــى باشد  وبايد  در چنين  حالتى  روزه ونماز را ترك  گويد  واين امر  تا سن  يأ س  دوام  مى كند  وقول مختار   آنست  كه سن  يأس  پنجاوپنج  سالكى  ميباشد  واگر زنى   بعد از آن  سن خونى ببيند  حيض  شمرده نميشود. مگر در صورتيكه مقدار خون زياد  وبه رنگ سياه  يا  سرخ  تيز  باشد در آن صورت حيض شمرده ميشود.»

صفات ومـدت حيض:
خون حيض  آن خون است  كه با سوزش   برون ميشود  ، رنگش   به سياهى  نزديك  بوده  وداراى بوى  بدى ميباشد.

درشرع هيچ  حدى  براى  حداقل  وحد اكثر آن وجود ندارد  ومعمولآ در اين مورد  به عادت زنان  مراجعه مينمايند  .  ولى فقها  وشارعين دين مدت  كم حيض  را   سه   روز ، وسط آن پنچ واحد اكثر  آن ده  شبانه   روز  معرفى داشته اند .  البته  آمدن خون  در تمام  اين مدت شرط نبوده  بلكه وجود خون  در اول  موعد  كفايت  مى كند  واگر  در ميان  طهارت  
 واقع   شده  وباز خون  ببيند  هريك  بصورت  عليحده  حيض  پنداشته  ميشود.


از ربيع بن صبيح (  رض )   روايت شده كه از انس ( رض )  شنيد كه ميگفت :
«  لا يــكون  الحيض  اكثر من عشرة  » ( دار قطنى ) «  نيست حيض بيشتر از ده روز »  واحناف بر اين امر معتقد اند كه :
«  هر گاه  بر حائض  حداعظم  مدت  حيض  كه ده روز  است  بگذرد  جماع قبل از بند شدن خون وقبل ازغسل جأيز است اما غسل قبل از جماع  مستحب است  .»


اگر خون  بعد از  حد اكثر  عادت  وقبل از حد اعظم  مدت حيض قطع گردد قبل  از غسل  جماع  جأيز  نيست  ودر صورت  عدم موجوديت   آب  تيمم  نموده وبه آن نماز بگذارد.
احتياط  جماع  نكردن با حائض  قبل   از غسل  است  هر چند  خون بعد از حد اعظم  مدت  
حيض قطع  گرديده  باشد.


سبب حيــــض:


ام المؤمنين  بى بى عائشة ( رض )   روايت نموده   كه پيامبر اسلام  در مورد حيض   فرمود :


« إن هذا  امــر كتبه  الله  تعالى  على بنات آدم »( متفق عليه »( حيض امريست كه خداوند  تعالى  بر دختران  آدم  لازم  كرده است .)

نــفــاس چيست:

نفاس خونى  است كه بعداز ولادت  يا بعد از خروج  اكثريت حصه طفل
(ولو سقط هم باشد)  از  شر مگا ه زن  خارج ميشود.


حد  اعظم  مدت  نفاس  چهل روز  ، حد اقل  ندارد وثبوت  آن به نشا نه ء  ديگرى غير از  ولادت  محتاج   نيست . ( امـام شافعى (  رح )  حد اعظم  مدت نفاس را شصت روز وحــــد اكثر آنرا چهل  روز   معرفى داشته است  در حاليكه امام مالك  حد اعظم  نفاس را شصت  روز  معرفى نموده است .  از أم سلمه ( رض)  روايت است  : « كانت النفسا ء تجلس على عهد رسول الله صلى الله  عليه وسلم أربعين  يوما  »«  نفسا ء  »
( زنانى كه وضع حمل  مى كنند )   زمانى  پيامبر صلى الله عليه وسلم  چهل روز  مى نشستند  (  يعنى  نماز وروزه  را داد  نمى  كردند )
( صحيح سنن ابن ماجه  ،  (۵۳۰  ، ) سنن ابو داود  ( عون المعبود) : ۳۰۷  / ۵۰۱ / ۱ )  ، 
(سنن الترمذى) ۱۳۹ /  ۹۲ / ۱ )(  سنن ابن ماجه  ۶۴۸ / ۲۱۳ / ۱)

استحــاضـــــه  :


استحاضه  عبارت از جارى شدن  خون  از قسمت  پايين رحم   در غير وقت  حيض  ونفاس پس  هر خونى  كه بيشتر  از مدت  حيض  يا نفاس ويا كمتر  از حد اقل  آن ،  ياقبل  از سن  حيض كه نه سالگى است ، بيايد   استحاضه  ميباشد .
قبل  از سن  حيض كه نه سالگى است ، بيايد   استحاضه  ميباشد .

استحاضه  بر شش  نوع  ميباشد :


كمتر از حداقل  حيض ، بيشتر  از حد  اعظم حيض ،  بيشتر  از حد اعظم  نفاس ، بيشتر از عادت وحد  اكثر  حيض و نفاس  .

در حديث از ام الؤ منين  عائشة ( رض )    روايت است كه پيامبر اسلام  فرموده است : «  المستحاضة لا يغشا ها زوجها »(  زنيكه  در استحاضه  است  جماع نكند با  او شوهرش )   چون  در استحاضه  اذيت است  پس جماع مانند حالت حيض   حرام  ميباشد زيرا  حق  تعالى  علت  منع  جماع   با حائض    را اذيت  قرار داده واذيت در استحاضه  نيز  موجود است  پس حرمت  آن ثابت است .

ولى مذهب جمهور علما  مستند  به حديث اكرمه (  رض)  كـه گفت است  : «  كانت أم  حبيبه تستحاض وكان زوجها  يغشا ها » (  ام حبيبه 
استحاضه  ميبود وشوهرش با او جماع  ميكرد. )

سيلان الـــرحم :

سيلان  الرحم  عبارت از حـالت است كه :  از فر ج زن   رطوبتى به رنگ  سفيد  يا زرد  بطور مرتب وپيهم  خارج ميشود . احكام سيلان  الرحم  مانند  احكام  استحاضه  ميباشد. 


زن مبتلا  به سيلان  الرحم  بايد  نماز بخواند ، روزه  بگيرد وقرآن  را تلاوت  كند . البته براى هر نماز وضوى جداگانه  گرفته  هنگام  استنجا ء  فرج خود  را خوب  پاك  بشويد.

پایان

فهرست عناون کتاب

م عنوان صفحه
1 احکام مریض در رمضان
2 احکام شيخوخت ويـا كبر سن در رمضان
3 حمل
4 حائض ونفــاس در رمضان
5 استعمال تابلیت غرض جلوگیری ازعادت ماهانه
6 دیابت یا مریض شکردر رمضان
7 امپول وپيچكارى در رمضان
8 انواع بیهوشی :
بی حسی جزئی از طریق بینی
ب- بی حسی جزئی چینی
ج- بی حسی از طریق توقف جریان خون
د- بی حسی کلی
9 استعمال دوا زیر زبان برای مریضان قلب
(اسپری تنفسی) در رمضان
10 استعمال  قطره چکان ها دررمضان ،قطره چکان بینی ، قطره چگان گوش ،  اما داروی پاک‌کننده گوش،قطرچکان چشم
11 چشم دردی واستعمال سرمه در رمضان
12 قورت کردن بلغم در روزه
13 شستو شوی رحم زن در رمضان
14 حکم بیهوشی در رمضان
15 درد چیست
16 سردردی شدید دررمضان
17 حکم مریضان  صرع  دررمضان
18 دندان کشی در رمضان
19 دوا غرغره کلودر رمضان
20 استنشاق بخار آب در حمام زوناء
21 استعمال اسپری های ضدحساسیت
22 مرض سل وروزه
23 مریضی سنگ کرده ورمضان
24 دياليز در ماه رمضان
25 الف: شست و شوی کلیه به واسطه دستگاهی که «کلیه مصنوعی» نام دارد  
ب:شست و شوی کلیه از طریق غشای شکم
26 مرض کم خونی وروزه ،حکم تزریق خون وآمپول
27 قی (استفراغ) کردن روزه را باطل می کند؟
28 حجامت در رمضان
29 خون ريزي در رمضان
30 زخم معده وحکم اسلامی در مورد آن
31 تزریق مقعدی
32 استعمال کپسول ضد قبضیت در رمضان
33 استعمال ملحم بواسیر وروزه
34 هیپاتیتس سی یا «زردی سیاه»
35 شدت گـرسنگى  وتشنگى
36 بــى هــوشى
37 جنـــــــون
38 حالاتى كه شكستن روزه  در آنها  جـا يـز است
39 حکم اصرار مریضان بر گرفتن روزه
40 فدیه وکفاره وفرق آن
41 
مقدار طعام واجب 

42 قــــضا ء  روزه
43 كفــــاره چيست  ؟ فقرا وغرباء که قادر با تادیه فدیه نباشند،
کیفیت ادای فدیه رمضان
44 سن آغاز  حـــيض ، نــفــاس   ،استحــاضـــــه ، سيلان الـــرحم

 

نام رساله : رمضـان الـمبـارك

تتبع ونگارش :  الحاج امین الدین «  سعیدی – سعید افغانی »
والحاج قاضی لعل محمد صافی «پتوال »

مـدیـر مرکز مطالعات ستراتیژیکی افغان ومسؤل مرکز فرهنگی دحق لاره  – جرمنی

ادرس  ارتباطي : بريښنا ليک :

saidafghani@hotmail.com

بیوګرافی  مختصر الحاج امین الدین « سعیدی – سعيد افغانی »

مـــدیــر مطالعـــات سـتراتـــیــــژیـــک افغان

ومسؤل مرکز کلتوری دحـــــق لاره-جرمنی

الحاج امین الدین « سعیدی- سعيد افغاني  » فرزند  مرحوم مولوی دکتور

محمد سعید « سعید افغانی »  نواسه خطیب مولوی عبد المجید در سال

( ۱۹۵۸ )در قریه خیر آ باد عمرزائی ولایت لغمان ، در یک فامیل روحانی چشم

به جهان ګشوده است ، تعلیمات ابتدایی خویش را در مکتب ابتدایه مسجد  جامع

حید ر خانی  ومکتب ده زیارت  ولایت لغمان به اتمام رسانیده ودر سال (۱۳۴۹ )  شامل مدرسه عالی امام ابو حنیفه  (رح ) در شهر کابل ګردید.بعد از ختم تحصیلات عالی ، ابتدا  بحیث معلم  تفسیر وعلوم دینی در مکاتب شهر کابل مقرر شد . در سال ( ۱۳۵۸ )  بحیث مدیر بورد تبلیغات اسلامی  وزارت اطلاعات وکلتور  وبعدآ بحیث رئیس دفتر مطبوعاتی آن وزارت ودر سال ( ۱۳۶۳ ) بحیث عضو مدیریت  دوم   سیاسی ( شرقمیانه وافریقا )وزارت امور خارجه موظف ګردید در سال ( ۱۳۶۴ ) بحیث سکرتر  اول  واتشه مطبوعاتی سفارت  افغانستان در شهر دمشق کشور جمهوری عربی  سوریه مقرر ګردید ، در سال  ( ۱۳۶۷ ) هجری شمسی مطابق ( 1987 ) م دوباره  به کشور مراجعت نموده وبحیث مدیر  امور شرقمیانه  وافریقا  در وزارت  امور خارجه  اجرای  وظیفه نموده است .

موصوف در سال ( 1989   ) م  بحیث مستشار  وزیر مختار  سفارت افغاني در شهر « تریبولی » کشور جمهوری عربی لیبیا  اجرای وظیفه نموده ودر سال ( 1992 )م به کشور جمهوری فدرالی المان  مهاجر  ودر این کشور  تحصیلات خویش  را در رشته امراض  روانی ، منجمت واداره  به پایان  رسانیده ومصروف کار است .

« سعیدی – سعید افغانی »   متاهل  بوده وچهار  طفل  دارد ، به زبان های  پشتو ، دری ،  عربی  والمانی  تسلط دارد. وهمچنان با برادر خویش  محترم دکتور  صلاح الدین « سعیدی- سعید افغانی  » مسؤلیت «مرکز مطالعـــات

سـتراتـــیــــژیـــک افغان ومسؤلیت مرکز کلتوری دحـــــق لاره » را به  عهده دارد .

آثار چاپ شده :

– تعلیمات اسلامی ، سال  (۱۹۹۸ م ) دحق د لاری  کلتوری  ټو لنه  او دافغانستان د استراتیژیګو  مرکز -جرمنی

– پشتو متلونه ، سال  (۱۹۹۸م) دحق د لاری  کلتوری  ټو لنه  او دافغانستان د استراتیژیګو  مرکز -جرمنی

– عقیده وایمان ،سال  (۱۹۹۹م) دحق د لاری  کلتوری  ټو لنه  او دافغانستان د استراتیژیګو  مرکز -جرمنی

– شیطان ، سال  (۲۰۰۴م) دحق د لاری  کلتوری  ټو لنه  او دافغانستان د استراتیژیګو  مرکز -جرمنی

– زن در اسلام  ،سال  (۲۰۰۵مدحق د لاری  کلتوری  ټو لنه  او دافغانستان د استراتیژیګو  مرکز -جرمنی

– رمضان المبارک، سال  (۲۰۰۶م) دحق د لاری  کلتوری  ټو لنه  او دافغانستان د استراتیژیګو  مرکز -جرمنی

– نماز راه ارتباط با خدا ،سال  (۲۰۰۷م) دحق د لاری  کلتوری  ټو لنه  او دافغانستان د استراتیژیګو  مرکز -جرمنی

– زن ونبوت ،سال  (۲۰۰۷م) دحق د لاری  کلتوری  ټو لنه  او دافغانستان د استراتیژیګو  مرکز -جرمنی

– مقام ومنزلت شب قدر ، سال  (۲۰۰۷م) دحق د لاری  کلتوری  ټو لنه  او دافغانستان د استراتیژیګو  مرکز -جرمنی

– نکاح در اسلام ، سال  (۲۰۰۷م) دحق د لاری  کلتوری  ټو لنه  او دافغانستان د استراتیژیګو  مرکز -جرمنی

– غازی مولوی عبد المجید ،سال  (۲۰۰۸م ) دحق د لاری  کلتوری  ټو لنه  او دافغانستان د استراتیژیګو  مرکز -جرمنی

– خود کشی یا عمل  انتحاری در اسلام ، سال  (۲۰۰۹م) دحق د لاری  کلتوری  ټو لنه  او دافغانستان د استراتیژیګو  مرکز –جرمنی
– حیله دور اسقاط   در قبر ستان  افغانستان سال  (2015 م ) دحق د لاری  کلتوری  ټو لنه  او دافغانستان د استراتیژیګو  مرکز – جرمنی
ادرس :

Mailing Address In Germany: Mr. A. Saidi – Wiettlsbacher Str.34 , 50321 – Bruhl, Germany,

E- mail: saidafgani@hotmail.com