آیندۀ سیاست هستهای ایران پس از تجاوز اسرائیل و آمریکا

نیکولای بابکین (Nikolay BOBKIN)، پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات سیاسی و نظامی، آکادمی علوم روسیه، دانشکدۀ مطالعات آمریکا و کانادا.
ا. م. شیری- با اینکه فکر میکنم «صلاح مملکت خویش خسروان دانند»، اما من هم به عنوان یک شهروند «بیحقوق»، بر این باورم که مذاکره بر سر حق طبیعی و قانونی کشور تحت فشار تحریم اقتصادی و تهدید به حملۀ نظامی، از ابتدا یک اشتباه مهلک بود و ادامۀ آن در هر شرایطی، بخصوص، بعد از حملۀ اتمی دو کشور اتمی آمریکا و اسرائیل به کشور ما- دو کشور غیرتاریخی که از قضا هر دو فرزند نامشروع روباه پیر استعمار انگلیس هستند، فرو رفتن هر چه بیشتر در باتلاق، اگر نگوئیم خیانت، اشتباه محض است. بنابراین، از این پس، باید مسلۀ اعلام جرم، تعیین میزان خسارات وارده به کشور و پرداخت غرامت از سوی مهاجمان و اقامۀ دعوی در محاکم قضایی بینالمللی علیه آنها موضوع مذاکرات آتی باشد نه برنامۀ هستهای و میزان غنیسازی اورانیوم.
***
اکنون برنامۀ هستهای ایران چه سرنوشتی خواهد داشت و چگونه توسعه خواهد یافت؟
مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران، با تکذیب تعلیق برنامه هستهای ایران، اعلام کرد که غنیسازی اورانیوم در این کشور بر اساس قوانین بینالمللی ادامه خواهد یافت. او تأکید کرد که این موضع ایران پاسخ به فشارهای غرب نیست، بلکه بر روی ارزشها و تعهدات قانونی خود کشور استوار است. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه نیز اظهارات رئیس جمهور را تأئید کرد. او گفت، تهران حتی پس از حملات نظامی اخیر آمریکا و اسرائیل، از برنامۀ هستهای خود، به ویژه از غنیسازی اورانیوم دست نخواهد کشید.
اکنون سؤال اساسی این است که برنامۀ هستهای ایران در چه وضعیتی قرار دارد و چشمانداز توسعۀ آن چگونه است.
بیشتر ارزیابیها بر سه تأسیسات اصلی فردو، نطنز و اصفهان تمرکز دارند که مورد حمله هوایی آمریکا قرار گرفتند. اگرچه این تأسیسات مهم هستند، اما نقطۀ اوج برنامۀ هستهای ایران نیستند. ایران از بیش از ٢٠ سال پیش، غنیسازی اورانیوم و قابلیتهای آن را کاملاً بومی کرده است. بدین معنی که سانتریفیوژها و سایر تجهیزات حیاتی خود را میسازد. این کشور یک نسل کامل دانشمندان و متخصصان هستهای، بالغ بر هزاران نفر را آموزش داده است که میتوانند تأسیسات آسیبدیده را بسرعت تعمیر کنند. مجتمع هستهای ایران وسیع است و علاوه بر فردو، نطنز و اصفهان، تأسیسات بسیار دیگری وجود دارند که مورد حملۀ هوایی قرار نگرفتند. تمرکز بیش از حد بر این سه تأسیسات کلیدی، منحرفکننده است و مانع ارزیابی بیطرفانه از قابلیتهای هستهای واقعی ایران میشود.
این حمله، با توجه به اینکه نفوذ منطقهای آن تضعیف شده، تأسیسات نظامی آن هدف قرار گرفتند، یک آزمایش بزرگ برای ایران بود. حملات هدفمند و خرابکاریها باعث کشته شدن شماری از فرماندهان نظامی و دانشمندان شد. ارتش اسرائیل تخمین میزند که حدود دو سوم از پرتابگرهای ایران (حدود ۲۵۰) و حدود ۱۰۰۰ موشک نابود شدهاند. موشکهای بالستیک ایران همچنین به برخی از اهداف در اسرائیل اصابت کردند، اما در کل، این در مقایسه با خسارات وارده به اسرائیل ناچیز به نظر میرسد. با این حال، علیرغم اقدامات اسرائیل و آمریکا، این سؤال که ایران چقدر به توسعۀ سلاح هستهای نزدیک است، همچنان نامعلوم است. این امر عمدتاً ناشی دانشی است که در طول سالها، علیرغم از دست دادن برخی از دانشمندان برجستۀ هستهای، انباشته شده است.
این اولین باری نیست که اسرائیل علیه دانشمندان مرتبط با برنامه هستهای ایران اقدام میکند. پیش از جنگ ۱۲ روزه، شش نفر ترور شدند که بیشتر آنها بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ و در سال ۲۰۲۰ کشته شدند. این حملات نسبتاً پراکنده بودند و خسارات کوتاهمدت به بار آوردند. اما اسرائیل این بار متفاوت عمل میکند و بازیابی [آسیبها] ممکن است دشوارتر و به زمان بیشتری نیاز داشته باشد. قتلها در طول جنگ ۱۲ روزه نه تنها گستردهتر، بلکه بخشی از یک استراتژی بزرگتر اسرائیل نیز بودند. اسرائیل در تلاش برای جلوگیری از بازیابی و جذب دانشمندان، در طول جنگ از طریق رسانههای اجتماعی گروه بسیار بزرگتری از دانشمندان را تهدید کرد. این تاکتیک میتواند ادامه یابد و به بخشی از یک کارزار بلندمدت برای جلوگیری از بازیابی قابلیتهای تحقیقات هستهای ایران تبدیل شود.
اسرائیل همچنین به دنبال آسیب رساندن به پایگاههای اطلاعاتی پروژههای هستهای است. به ویژه، در این عملیات یک بایگانی هستهای ذخیرهشده در ستاد سازمان نوآوری و تحقیقات دفاعی را هدف قرار داد. علاوه بر این، به تعدادی از تأسیسات مرتبط با برنامۀ هستهای که احتمالاً حاوی تجهیزات و دادههای طبقهبندی شده بودند، آسیب رساند.
علیرغم خسارات وارده، ایران هنوز ظرفیت بازسازی برنامۀ هستهای خود را دارد. این حملات، کشور را از نظر فنی به عقب راند و کار تأسیسات مهم فردو، نطنز و اصفهان را متوقف کرد. اما عناصر اصلی، شامل زیرساختهای پیشرفته، پرسنل ماهر، زنجیرههای تأمین داخلی تثبیتشده و از همه مهمتر، عزم سیاسی که بیش از دو دهه راهبرد هستهای ایران را شکل دادهاند، همچنان دست نخورده باقی ماندهاند.
مقامات ارشد فعلی و سابق ایران عزم کشور برای ادامه برنامۀ هستهای خود را تأئید کردهاند. علی شمخانی، دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی ایران، که در شب اول حملات از یک سوءقصد اسرائیل جان سالم به در برد، گفت که ایران «مواد غنیشده، دانش محلی و ارادۀ سیاسی» را حفظ کرده است. او تأکید کرد که حتی اگر تأسیسات به طور کامل نابود شوند، بازی تمام نشده است. شمخانی گفت: «ابتکار عمل، چه سیاسی و چه عملیاتی، در دست کسانی است که قوانین بازی هوشمندانه را درک میکنند».
ایران اکنون اورانیوم را تا ٪۶۰ غنی کرده است، در حالی که برای ساخت سلاح هستهای٪۹۰ لازم است. طبق سیاست رسمی هستهای ایران، این کشور به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست. با این حال، با توجه به تهدیدات امنیتی از سوی اسرائیل و دولت ترامپ، رهبری ایران سه مسیر ممکن برای اقدام دارد: اول- توقف توسعۀ هستهای بر مبنای یک توافق بینالمللی بهروز شده؛ دوم- ادامۀ توسعۀ هستهای به همین شکل فعلی؛ سوم- یا شروع فوری توسعۀ سلاحهای هستهای. هنگام انتخاب استراتژی برای سیاست هستهای ایران، امنیت ملی همچنان هدف اصلی است. به نظر میرسد گزینۀ اول به گزینۀ ارجح تبدیل شده، اما گفتمان داخلی در مورد سلاحهای هستهای پس از جنگ تغییر کرده است.
این موضوع که زمانی صرفاً در چارچوب انرژی صلحآمیز مورد توجه قرار میگرفت، اکنون به محور اصلی مباحث امنیت ملی تبدیل شده است. مقامات ایرانی با صراحت بیشتر سخن میگویند و بحثها در مورد توسعۀ احتمالی سلاحها به عرصۀ عمومی کشیده شده است. شکاف قبلی بین تندروهای طرفدار تشدید تنشهای هستهای و میانهروهای خواستار خویشتنداری، در حال محو شدن است.
نخبگان ایران «استراتژی آستانهای» تهران- حفظ نزدیکی هستهای بدون عبور از خط قرمز– را اشتباه میدانند. فشار داخلی برای بررسی امکان ایجاد یک عامل بازدارندۀ واقعی بشدت افزایش یافته است. برخی از سیاستگذاران و مقامات نظامی روی نزدیکی روزافزون ایران با روسیه، چین و کره شمالی حساب میکنند. آنها معتقدند که این امر میتواند فرصتهای جدیدی برای تبادل فناوری و همکاریهای فنی فراهم آورد.
ایران با قاطعیت تمام جاهطلبیهای هستهای خود پی میگیرد و این امر، در اقدامات حقوقی و سیاسی برای کاهش نظارت خارجی علیرغم فشار آمریکا منعکس میشود. مجلس ایران با اکثریت قاطع، قانونی را تصویب کرده است که همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به حالت تعلیق در میآورد. بازرسان آژانس اکنون تنها با تأئید شورای عالی امنیت ملی ایران میتوانند به تأسیسات دسترسی داشته باشند، اقدامی که آمریکا آن را «غیرقابل قبول» میداند.
با این وجود، این تصمیم توسط شورای نگهبان تصویب و توسط رئیس جمهور پزشکیان امضا شد. او به شدت از اقدامات رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، انتقاد کرد و آنها را «مغرضانه و غیرسازنده» توصیف کرد. رئیس جمهور پرسید که چرا در گزارشهای آژانس از «رژیم جنایتکار اسرائیل» که عضو پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای نیست، نام برده میشود. او هشدار داد که چنین استانداردهای دوگانه «تهدیدات جدی برای امنیت منطقهای و جهانی» ایجاد میکند. پزشکیان مطمئن است که این رفتار گروسی باعث تجاوز اسرائیل و حملات بعدی آمریکا به تأسیسات هستهای غیرنظامی ایران شد.
در این وضعیت، احتمال از سر گیری درگیری آشکار میشود. قابل تصور است که اسرائیل، با مشاهده اینکه تهران علیرغم شکستهایش همچنان پابرجاست، ممکن است وسوسه شود که به بمباران دورهای ایران ادامه دهد تا از احیای برنامۀ هستهای آن جلوگیری کند. نتانیاهو، نخست وزیر ظاهراً به حمایت واشنگتن برای بمباران بیشتر یا حتی ورود مجدد آمریکا به این درگیری امیدوار است. ممکن است او برای تقویت موقعیت خود در کاخ سفید، روی تأئید تندروها در دولت ترامپ حساب باز کند. با این حال، برای ترامپ، یک جنگ مجدد خطرات خاصی را به همراه دارد. این خطر وجود دارد که آمریکا در یک درگیری بزرگ دیگر در خاورمیانه گرفتار شود.
از سوی دیگر، رهبری ایران معتقد است که منافع ملی کشور در پایان دادن به جنگ نهفته است. تهران در مورد مذاکره با سه کشور اروپایی (انگلیس، آلمان و فرانسه) در استانبول که به عنوان نشانۀ از سرگیری احتمالی گفتگو با واشنگتن تلقی میشود، موافقت کرده است. ایران روز قبل موافقت کرد که به یک تیم فنی آژانس بینالمللی انرژی اتمی اجازه دهد در هفتههای آینده برای بحث در مورد روابط با آژانس بینالمللی انرژی اتمی از این کشور بازدید کند. کاظم غریبآبادی، معاون وزیر امور خارجۀ ایران، گفت: «این هیئت برای بحث در مورد سازوکارها به ایران خواهد آمد، نه برای بازدید از تأسیسات هستهای». این بیانیه پس از برگزاری نشست سهجانبۀ ایران، روسیه و چین در مورد برنامۀ هستهای ایران در ۲۲ ژوئیه در تهران، صادر شد.
۵ مرداد- اسد ١۴٠۴