آمریکا، روسیه و برنامۀ هستهای ایران

ظهور اسلامگرایی افراطی در خاورمیانه با منافع روسیه و ایران در تضاد است
لئونید ساوین (Leonid SAVIN)، کارشناس سیاسی بینالمللی
ا. م. شیری
بنا به گزارش وزارت امور خارجۀ چین، معاونان وزارتخانههای سیاست خارجی روسیه، چین و ایران روز ١۴ مارس در پکن دربارۀ موضوع هستهای ایران گفتگو خواهند کرد. پیش از این، رسانههای آمریکایی گزارش داده بودند که دولت دونالد ترامپ از روسیه خواسته است که میان واشنگتن و تهران در زمینۀ مذاکرات و در درجۀ اول، در مورد برنامۀ هستهای که در دورۀ اول ریاست جمهوری ترامپ در واکنش به خروج آمریکا از توافق برجام و تشدید تحریمها از سر گرفته شده بود، میانجیگری کند. مقامات روسیه حصول چنین توافقی را تأئید کردند، اما جزئیات بیشتری ارائه ندادهاند. از آنجایی که همۀ اینها در متن تلاش برای عادیسازی روابط بین مسکو و واشنگتن با عنایت به مذاکرات دربارۀ اوکراین و چالشهای منطقۀ خاورمیانه (در وهلۀ اول، سوریه و همچنین با توجه به بحران فلسطین) اتفاق میافتد، لازم است این موضوع از منظر منافع روسیه و ایران مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
ایران در رابطه با برنامۀ هستهای خود گفته است که هرگونه مذاکره با هدف پایان دادن به این برنامه غیرقابل قبول است. و مسعود پزشکیان، رئیس جمهور کشور، ضمن تأکید بر ماهیت صلحآمیز آن، ادعاهای مبنی بر اینکه ایران به دنبال تولید سلاح هستهای است، مردود دانست. محمد باقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز با اشاره به اینکه ایران نیازی به نامۀ آمریکا ندارد، دربارۀ نامۀ دونالد ترامپ به آیتالله خامنهای، رهبر ایران گفت: «دشمن چارهای جز این ندارد که تحریمها علیه ایران را طبق توافق هستهای لغو کند».
خود مقام معظم رهبری اظهار داشت که به آمریکا نمیتوان اعتماد کرد. اگر تجربۀ روسیه را در تعامل با غرب به طور عام و آمریکا به طور خاص خلاصه کنیم، درستی مواضع ایران را تأئید میکند. البته که نمیتوان اعتماد کرد. اما بر اساس احترام متقابل، میتوان روابط عملگرایانه برقرار کرد. این دقیقاً همان احترام متقابل است که سیاستمداران بلندپایۀ روسیه دائماً از آن صحبت میکنند.
اگر روسیه میانجی بالفعل بین آمریکا و ایران در خصوص برنامۀ هستهای باشد، میتوان مؤلفههای عملگرایانه هر طرف را شناسایی کرد و بر پروتکل احترام متقابل تأکید کرد.
روسیه از برنامۀ هستهای ایران دفاع میکند. در یک زمینۀ گستردهتر، باید اضافه کرد که همکاری بین روسیه و ایران در اغلب زمینهها به خوبی در حال توسعه است. در سالهای اخیر پیشرفتهای قابل توجهی در بسیاری از زمینهها حاصل شده است و معاهدۀ مشارکت راهبردی جامع بین دو کشور در ١٧ ژانویۀ ٢٠٢۵ امضاء شد.
ایران در پایان بهمن ماه توافقنامۀ منطقۀ آزاد تجاری بین ایران و آوراسیا را تصویب کرد.
گذرگاه شمال-جنوب که قلمرو هر دو کشور روسیه و ایران را تحت تأثیر قرار میدهد، در دست توسعه است.
در ١١ مارس، رزمایش دریایی با حضور روسیه و چین در جنوب ایران آغاز شد. در ١٠مارس، خبر توافق روسیه و ایران در مورد تولید مشترک نیمههادیها انتشار یافت.
همۀ اینها نشاندهندۀ افزایش اعتماد است. بدیهی است که تقویت چنین تعاملی به دلایل ژئوپلیتیکی برای هر دو طرف مفید است. ظهور اسلامگرایی افراطی در جنوب آوراسیا با منافع روسیه و ایران در تضاد است. فعالیت نیروهای نیابتی ترکیه در سوریه که به نسلکشی واقعی علویها و آزار و اذیت پیروان سایر ادیان منجر شد نیز بیانگر ضرورت هماهنگی روسیه و ایران در مقابله با افراطگرایی است.
روسیه به عنوان یکی از طرفهای روند مذاکرات در بارۀ برنامۀ هستهای ایران، بعید است فشاری بر تهران وارد کند. فقط میتوان موضع طرف آمریکایی در مورد این موضوع را از طریق مسکو اعلام کرد. بازخورد ایران نیز از طریق مسکو ارسال خواهد شد که به کسب اطلاعات از منبع اولیه اولویت میدهد. باز هم واشنگتن پاسخ احتمالی ایران را از طریق «فیلترهای مسکو» دریافت خواهد کرد. اگر چه ایران با زبان مقامات بلندپایه خود کاملاً صریح در بارۀ این برنامه و موضع خود در قبال آمریکا صحبت میکند. این را هم اضافه کنیم که خود دونالد ترامپ به دلیل صدور دستور ترور سپهبد قاسم سلیمانی در عراق، علائم سمیت بالا برای ایران دارد. بعید است که این اقدام تروریستی دولتی در تهران فراموش شود.
چرا آمریکا به محدود کردن تواناییهای ایران، از جمله، برنامۀ هستهای آن علاقهمند است؟ نخست اینکه، ترامپ میخواهد ضمن حفظ اولویتهای تعیین شدۀ خود، در نقش یک صلحطلب بازی کند. یکی از اولویتهای او حمایت از اسرائیل است که با وجود اقدامات سخت علیه جنبش حماس در فلسطین و نابودی رهبری حزبالله لبنان، در شرایط سختی به سر میبرد. کشورهای عربی نیز مانند ایران نسبت به پیشنهاد ترامپ در مورد نوار غزه ابراز تردید کردهاند. حوثیهای جنبش انصارالله یمن علیرغم تلاشهای ائتلاف غربی برای نابودی فیزیکی آنها و قرار گرفتن در فهرست سازمانهای تروریستی آمریکا، با حمایت ایران به فعالیتهای خود در دریای سرخ ادامه میدهند و متناوباً سعی میکنند اسرائیل را هدف پهپادها و موشکهای خود قرار دهند.
با توجه به سیاست تهاجمی اسرائیل، رهبری آن ممکن است برای حمله به تأسیسات هستهای ایران تصمیم بگیرد (البته، چنین تهدیداتی همیشه بوده است). اما این اقدام، قطعاً به اقدامات تلافیجویانه و تشدید شدید تنش در منطقه منجر میشود. از آنجایی که ایران پیشتر به اهداف نظامی مختلف اسرائیل حمله کرده و آن اولین اقدام عملی پس از چندین سال لفاظی علیه رژیم صهیونیستی بود، شکی نیست که در صورت هرگونه تجاوز، ایران مقابله خواهد کرد. علاوه بر این، توسعۀ همکاری نظامی ایران با روسیه نیز باعث نگرانی اسرائیل و آمریکا میشود. آنها در این باره که روسیه چه چیزی را چگونه ممکن است به ایران منتقل کند، هیچ اطلاعاتی ندارند. این موضوع که غرب پیش از این ایران را به تأمین پهپاد و فناوری به روسیه متهم کرده بود، خود به خود نشان میدهد که مسکو در شرایط سخت به کمک تهران خواهد رفت.
با اینکه نمایندگان کشورهای اروپای غربی و سازمان ملل متحد برای مذاکره با ایران در مورد برنامۀ هستهای تلاش میکنند، ظاهراً دونالد ترامپ متوجه شده که دیپلماسی پیشگیرانه با ایران کارساز نیست. روی این اصل، تصمیم گرفته برای کمک، دست به دامن روسیه شود.
این نیز ممکن است که تمایل آمریکا برای نزدیک شدن به روسیه معنای دوگانه داشته باشد. اولاً، آنها انتظار دارند که مسکو ظرفیت دیپلماتیک خود را در روند مذاکرات با ایران به پایان برساند. ثانیاً، ممکن است واشنگتن تصور میکند که این امر به وخامت روابط بین روسیه و ایران منجر خواهد شد. ایجاد اختلاف بین شرکا و متحدان یک استراتژی قدیمی آنگلوساکسون است که از روم باستان نه در رابطه با امور داخلی، بلکه به عنوان ابزار سلطه و هژمونی به عاریت گرفته شده است.
روسیه میتواند با ادامۀ تقویت همکاریها با ایران و هدایت گفتوگوها با طرف آمریکایی در این زمینه به حالتی که پیش از همه به نفع مسکو باشد، بویژه با در نظر گرفتن بحران اوکراین، با عزت از این وضعیت خارج شود.
٢۴ اسفند- حوت ١۴٠٣