آب در هاون کوبیدن یا سراغاز یک بازی جدید

نویسنده: مهرالدین مشید حکم بازداشت ملاهبت الله یک بازی استخباراتی و…

فتوای خرد 

رسول پویان  برون کردم به قتوای خرد تا حلقه از گوشم  بـرای…

خوشروی بؤلسه خاتینینگ

خوشروی بؤلسه خاتینینگ ، کیفیتینگ بوزیلمس چیور بؤلسه خاتینینگ، توگمنگ اصلا…

"سوسیالیسم سلطنتی"،- فیلسوف سرنوشت و زوال

Oswald Spengler(1880- 1936) آرام بختیاری اسوالد اسپنگلر،- فیلسوف راستگرا، نیهلیست فرهنگی. اسپنگلر(1936-1880م)، فیلسوف…

قلم "نی" ایکه "ناسر" ماند

نویسنده: مهرالدین مشید قلم "نی" و نشانه های بی نشانی آن آن…

در مورد ادب شفاهی  اوزبیکان افغانستان

برنامه  اوزبیکی رادیو تاشکند جمهوری اوزبیکستان در باره  کار کرد های…

پاینده باد افغانستان

میر عنایت الله سادات                                                   مدتی است که بعضی حلقات معين از…

هر وسیله‌ برای رسیدن به هدف مجاز نیست!

نور محمد غفوری در تویتر محترم امرالله صالح یک جمله را…

افغانستان و درهم تنیده گی و مد و جزر حوادث…

نویسنده: مهرالدین مشید افغانستان سرزمینی کوهستانی و محاط به خشکه است که…

فتنه خوابیده

 قدم هلال شد و مایلم به ابرویش  فتاده مرغ دل من…

شیفته ی ترانه های مردم

 برنامه ی رادیو تلویزیون شهر تاشکند جمهوری اوزبیکستان در مورد کار…

گزیده‌ای از «درسگفتارهای کاپیتال» رفیق فقید جوانشیر در زندان

از نظر مارکس دو نوع بخش خصوصی وجود دارد مارکس ……

قهرمان تنهایی؛ قهرمانی از تبار قهرمانان دیگر

نویسنده: مهرالدین مشید قهرمان دخت روز های تنهایی در یکی از صبحگاهان…

نوای پدران!

امین الله مفکرامینی       2025-14-01 ما شـــــما را ای فرزندان دلبنــد، پروریــــــدیم این تخـــــــم…

حاکمیت طالبان و فروپاشی ارزش ها درحامعه افغانستان

نویسنده: مهرالدین مشید طالبان زخمی سرطانی بر پیکر افغانستان دردمند حاکمیت گروه…

مناسبات افغانستان با هند چرا رشک خشم آلود پاکستان را…

تاسیس یا انکشاف مناسبات میان دولت‌ها از صلاحیت‌های قبول شده…

د نوموتي تاریخپوه پوهاند محمد حسن کاکړ د اتم تلین…

. په کابل کې د روانې اونۍ د تیرې سه شنبې…

روزای خونین؛ میان نامه های زندان و تئوری انقلاب

Rosa Luemburg (1871- 1919) آرام بختیاری فدایی سوسیالیسم؛ 14 کتاب خانم روزا-…

بگذارید ادیان و فرهنگ ها بدور از سایه ی سیاست…

نویسنده: مهرالدین مشید جنگ ادیان باطل و برتری جویی هر دینی…

سیاست خارجی بی‌طرف و اقتصاد محور

در طول سه و نیم سال جوابگوی عاجل موقف افغانستان…

«
»

آب در هاون کوبیدن یا سراغاز یک بازی جدید

نویسنده: مهرالدین مشید

حکم بازداشت ملاهبت الله یک بازی استخباراتی و یا تکانه ی جدید

دادگاه ی جنایی بین المللی خواهان بازداشت ملاهبت الله رهبر طالبان و عبدالحکیم حقانی رئیس دادگاه عالی حکومت طالبان شده و افزوده که دفتر او به زودی درخواست‌های بیشتری را برای سایر اعضای ارشد حکومت طالبان هم ارایه خواهد کرد. پس از صدور این حکم ملاهبت الله با چهل هزار سوار خود ناپدید شده و به مخفی گاه ی زیر زمینی خود پناه برده است. از سویی هم شایعه ی صدور بازداشت ستانکزی معاون وزیر خارجه ی طالبان و فرار او به دوبی می تواند، تکانه هایی بر برج و باروی امارت طالبان باشد. همزمان با صدور این حکم وزیر خارجهٔ جدید آمریکا تهدید کرد ممکن است جایزه‌ای بزرگتر از جایزه‌ای که برای اسامه بن‌لادن، رهبر سابق گروه القاعده، تعیین شده بود را برای رهبران ارشد حکومت طالبان تعیین کند. امریکا جایزه‌ای به ارزش ۲۵ میلیون دلار تعیین کرده بود. کنگره بعداً به وزیر خارجهٔ این کشور اجازه داد این جایزه را تا سقف ۵۰ میلیون دلار افزایش دهد. این نخستین بار است که دادگاه ی جنایی بین المللی خواهان بازداشت رهبر طالبان شده است. پیش از این نیز رهبران طالبان به شمول سراج الدین حقانی شامل فهرست سیاه سازمان ملل بوده و امریکا برای به محاکمه کشاندن شماری از رهبران طالبان جایزه های ده میلیون دالری تعیین کرده است. بر بنیاد حکم دادگاه ی بین المللی رهبر طالبان باید بازداشت و بر اساس تحریم های یاد شده رهبران طالبان حق سفر به کشور های دیگر را ندارند؛ اما تا کنون هیچ یک تحقق عملی پیدا نکرده است. هنوز زود است که در رابطه به جدیت این فرمان و حمایت آن از سوی قدرت های کلان سخن گفت؛ اما از نظر مردم افغانستان صدور حکم بازداشت رهبر طالبان و قاضی القضات این گروه بازی با افکار جهانیان و آب در هاون کوبیدن است.

کریم خان، دادستان ارشد دادگاه جنایی بین‌المللی روز پنجشنبه چهارم دلو اعلام کرد که پس از تحقیقات جامع و بر اساس شواهد جمع‌آوری شده، دلایل معقولی وجود دارد که هبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان و عبدالحکیم حقانی، رئیس دادگاه عالی حکومت طالبان به دلیل ارتکاب جنایت علیه بشریت و تبعیض جنسیتی گسترده بر اساس اساسنامه رم مسؤوليت جنایی دارند.
کریم خان گفته است که این اولین درخواست برای بازداشت در این خصوص بوده و دفتر او به زودی درخواست‌های بیشتری را برای سایر اعضای ارشد حکومت طالبان هم ارائه خواهد کرد. وزارت خارجه طالبان صدور حکم برای بازداشت ملا هبت‌الله، رهبر این گروه و عبدالحکیم حقانی، رییس دادگاه عالی‌شان را بی‌اساس خوانده و آن را «برخورد دوگانه و موضوعی با انگیزه‌های سیاسی» توصیف کرده است.

پیش از انکه به چند و چون صدور حکم بازداشت ملاهبت الله از سوی دادگاه ی جنایی بین المللی و احتمال بازداشت و برخورد این دادگاه در برابر رهبر طالبان بحیث جنایتکاران ترین و قصی القلب ترین انسان تاریخ پرداخته شود، بیرابطه نخواهد بود تا اندکی به صدور احکام بازداشت های این اداره اشاره شود. دادگاه کیفری بین‌المللی لاهه اول قوس ۱۴۰۳ حکم بازداشت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، یوآو گالانت، وزیر دفاع پیشین این کشور و محمد دیاب المصری، ملقب به «ضیف»، فرمانده «کشته‌شدهٔ» گروه افراطی حماس را صادر کرد؛ اما نتانیاهو زیر چتر حمایت کشور های غربی خود را مصؤون می داند. این دادگاه در ۲۶ حوت ۱۴۰۱ قرار بازداشت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه را به اتهام ارتکاب جنایت جنگی صادر کرد و تا کنون حکم این دادگاه در مورد پوتین اجرایی نشده است. پیش از این نيز حکم بازداشت دیکتاتور‌ها یا جنایتکاران جنگی به حکم دادگاه کیفری لاهه مطرح شده است که این چنین افرادی توسط مقام های کشور خود دستگیر و برای محاکمه به دادگاه لاهه سپرده یا در همان کشور خود محاکمه و مجازات شوند؛ مثل فرماندهان نظامی صرب در جریان جنگ بوسنی، مقامات رژیم بعث عراق از جمله صدام و ده‌ها نمونه دیگر.

جنایت کارانی که محاکمه و مجازات شدند

اسلوبودان میلوسویچ، رئیس‌جمهور سابق صربستان و بعدتر رئیس‌جمهور یوگوسلاوی، مشهورترین جنایتکار جنگی است که در دادگاه لاهه محاکمه شد و در زندان سازمان ملل در هلند و پیش از پایان دادگاه، در سال ۲۰۰۶ فوت کرد. میلوسویچ را به عنوان قصاب بالکان می‌شناسند، چون او «وارد جنگ‌هایی شد که جان ۲۰ هزار نفر از مردم کرواسی، ۱۰۰ هزار نفر از مردم بوسنی و حدود ۱۰ هزار نفر از مردم کوزوو را گرفت.» (شهروند، ۱۳۸۷) او بیشتر به دلیل نسل‌کشی مسلمانان بوسنی شناخته می‌شود.
عمر البشیر اولین رهبر سیاسی جهان است که حکم او توسط دادگاه لاهه در زمان حضورش در قدرت (۲۰۰۹) صادر شد. دیوان بین‌المللی کیفری حکم رئیس‌جمهور سودان را به جرم دست داشتن در کشتار دارفور که به روایتی ۳۰۰ هزار قربانی داشت، صادر کرد. پس از کودتای علیه عمرالبشیر، توافقی میان دولت سودان و دادگاه لاهه برای انتقال دیکتاتور سابق سودان به هلند و محاکمه او صورت گرفت، اما عملی نشد. او پس از خلع از قدرت، در جریان دادگاهی که در سودان برگزار شد، برای فساد مالی و نگهداری غیرقانونی ارز خارجی به دو سال حبس محکوم شد. بعد از پایان جنگ جهانی دوم، محاکمه‌ای مثل دادگاه نورنبرگ برای رسیدگی به جنایات سران آلمان نازی تشکیل شد و اگر آدولف هیتلر خودش را نکشته و دستگیر شده بود، او هم باید در جایگاه متهم می‌ایستاد.

چارلز تیلور دیکتاتور پیشین لیبریا نخستین رهبر سیاسی جهان است که بعد از محاکمه سران آلمان نازی در دادگاه نورنبرگ (۱۹۴۵ – ۱۹۴۶) در دادگاه بین‌المللی محکوم شد. او در دادگاه لاهه به ۵۰ سال زندان محکوم شد در حالی که دادستان برای او تقاضای مجازات ۸۰ سال زندان را کرده بود. او در همان سال با کشتن ساموئل دوئه، رئیس‌جمهوری لیبریا قدرت را به دست گرفت. شعله‌های جنگ داخلی لیبریا بعد‌ها به کشور‌های همسایه، چون سیرالئون کشید.

چهره هایی هم بودند که در مورد محاکمه آن‌ها در دادگاه کیفری لاهه صحبت شد یا با صدور حکم به این نهاد بین‌المللی رسیدند؛ اما محاکمه نشدند. پل پوت دیکتاتور سابق کامبوج و رهبر خمرهای سرخ به این معروف است که طی چهار سال حکومتش در این کشور حدود دو میلیون نفر را کشتند. در حالی که او سال‌ها پیش از قدرت خلع شده بود، انتقالش به لاهه را برای محاکمه مطرح کردند.

در دوران انقلاب‌های عربی شورای امنیت سازمان ملل، به جنایت علیه بشریت در لیبی به خاطر کشتار معترضان توسط رژیم قذافی را تصویب کرد. زمانی که دادگاه در تدارک حکم برای معمر قذافی و فرزندش سیف‌الاسلام بود، حکومت از هم پاشیده و خودش متواری بود؛ اما هیچ اسمی از مقام های لیبیایی منتشر نشد. قذافی به دست انقلابیون لیبی کشته شد و پسرش نیز در عین این که حکم او صادر شد، هیچ وقت به دادگاه نرفت. به همین گونه آگوستو پینوشه، دیکتاتور پیشین شیلی نیز از نام‌هایی بود که محاکمه‌اش در لاهه مطرح بود. هر چند در انگلیس دستگیر شد و در اسپانیا هم پرونده‌ای برای جنایت علیه بشریت علیه او باز کردند، اما در نهایت به شیلی بازگشت و در همان کشور فوت کرد. در طول حکومت پینوشه در شیلی بیش از ۳ هزار نفر از مردم این کشور ناپدید شدند.

کارنامه های ناتمام دادگاه ی جنایی بین‌المللی

از این مختصر سریال کارنامه های ناتمام دادگاه ی جنایی بین‌المللی فهمیده می شود که نه تنها فیصله های آن عملی نشده؛ بلکه بیشتر فیصله های آن سیاسی بوده و صدور احکام این اداره و اجرای حکم های آن زیر چتر حمایت های قدرت های بزرگ غیر عملی و پا در هوا باقی مانده است. چنانکه صدور حکم این دادگاه در مورد نتانیاهو با توجه به حمایت کشور های غربی از او عقیم و غیر عملی باقی مانده است. باید یاد آور شد که افغانستان در سال ۲۰۰۳ عضویت محکمه بین المللی جرایم را به دست آورد و در سال ۲۰۰۷ سارنوال آن محکمه روند بررسی مقدماتی را در مورد ارتکاب جنایات جنگی در افغانستان آغاز کرد.

به گفتۀ خانم جهانگیری محکمۀ بین المللی جرایم “سه بازیگر جنگ را در افغانستان تعیین کرد که شامل ارتکاب جنایت علیه بشریت و جنایات جنگی به دست گروه طالبان و گروه های مسلح وابسته به آن، دولتمردان افغانستان و اعضای نیرو های مسلح امریکا و اداره استخبارات مرکزی یا سی آی ای می شود.” این فعال حقوق بشر گفت که برخی مقام ها در دولت افغانستان از آغاز تحقیقات محکمه بین المللی جرایم در مورد جنایات جنگی در آن کشور هراس دارند و مخالف هر گونه همکاری دولت با آن محکمه می باشند. در نتیجه ی عدم تمایل حکومت افغانستان تحقیق روی این موضوع تا امروز به تعلیق درآمده است.

دیوان کیفری بین‌المللی در میزان ۱۴۰۰ از سازمان ملل خواسته بود که نمایندگی رسمی افغانستان را معرفی کند. قضات این دادگاه گفتند تا زمانی که نمایندگی رسمی افغانستان مشخص نشود، آن‌ها نمی‌توانند در مورد از سرگیری تحقیقات جنایات جنگی در این کشور تصمیمی بگیرند. از سویی هم این دادگاه صلاحیت ندارد تا جنایاتی که پیش از ۱ می ۲۰۰۳ در افغانستان رخ داده، را بررسی کند.

کارنامه شورای امنیت سازمان ملل در باره جنایت های جنگی امریکایی ها، طالبان و نیروهای دولتی در افغانستان، کاملا منفی، بسیار ضعیف و صد در صد غیر قابل دفاع است و هیچکس انتظار ندارد که این شورا، به مسؤولیت های خود در زمینه اعمال عدالت و استقرار نظمی عادلانه و قانون محور در افغانستان، به درستی عمل کند.

کمیسیون حقوق بشر افغانستان پس از چندین سال جمع آوری اسناد گزارس تحقیقی ای را زیر نام ترسیم منازعه در مورد جنایت های جنگی در افغانستان زیر نام عدالت انتقالی در سال ۲۰۰۸ به شر نسپرد. هدف از این گزارش محاکمه ی جنایتکاران جنگی و پاسخ به نیاز اجرای عدالت و دادخواهی در افغانستان بود که طی سال های گذشته شاهد وقوع موارد گسترده و فاحش نقض حقوق بشر بوده‌ است. سیما سمر رییس پیشین کمیسیون حقوق بشر، در زمان ریاست جمهوری غنی دربارۀ عدم نشر گزارش عدالت انتقالی گفته بود که او هم از حامدکرزی، رییس‌جمهور پیشین و هم از محمداشرف غنی خواسته‌ بود که این گزارش را نشر کنند، اما آن‌ها حاضر به این کار نشدند.

از گفته های بالا فهمیده می شود که نه تنها پرونده های جنایت در افغانستان پیشینه ی تاریخی دارد و دوسیه های جنایت کاران در تاق های نسيان گذاشته شده؛ بلکه در بسیاری از مراحل جنایتکاران مورد محاکمه قرار نگرفته و با آنان مدارا شده است. هرچند جنایت در سرزمینی مثل افغانستان پیشینه تاریخی دارد و با نام امیران و شاهان سفاکی چون، عبدالرحمان، نادر غدار، هاشم جلاد و … با به برده کشاندن هزار انسان و قتل صدها آزادی خواه گره خورده است ؛ اما جنایت کاران نیم قرن پسین که بعد از کودتای ثور و تهاجم شوروی آغاز شده و تا امروز ادامه دارد و جانی تر از گذشتگان برضد مردم افغانستان عمل کرده اند. هر یک به دلایل گوناگون نه در داخل و نه در دادگاه های بین‌المللی محاکمه شده آن و در این میان ملاهبت الله بحیث نخستین مجرم شناخته شده مورد محاکمه قرار گرفته است. حال دیده شود که چقدر این دادگاه اراده ی بازداشت و به محاکمه کشاندن ملاهبت الله را دارد. 

استقلالیت این دادگاه ها با توجه به نفوذ مالی و سیاسی قدرت های بزرگ جهانی زیر پرسش است و این سازمان ها هیچگاه مستقل عمل نکرده و مردم محور نبوده اند. این دادگاه پس از آن حکم بازداشت ملاهبت الله را صادر کرده که او بیش صد فرمان برای محدود ساختن کار و آموزش زنان صادر کرده و دختران مظلوم افغانستان ۱۲۲۸ امین روز محرومیت از آموزش را در موجی از رنج ها و نگرانی ها در فضای وحشت تجربه می‌کنند. طالبان تروریست به این هم بسنده نکرده و حتا به زنان و دختران و ناموس مردم افغانستان تجاوز کردند؛ اما کشور های جهان که خود را مدافعان حقوق بشر می خوانند، نه تنها واکنش جدی نشان ندادند؛ بلکه خوان تعامل با طالبان را بیشتر گستردند‌. شگفت آور اینکه این محاکمه در موازات تهدید های ترامپ صورت گرفته و بعید نیست که هدف این محاکمه به تمکین واداشتن طالبان به خواست آمریکا باشد‌. 

از سویی هم احتمال دارد که هدف این محاکمه بیشتر توجيه تعامل کشور های جهان با طالبان باشد و بعید به نظر می رسد که این محاکمه بهای غفلت های چندین ساله ی آنها در برابر مردم افغانستان باشد. این گونه محاکمه ها در کشور هایی غیر عملی باقی ماند که منزوی تر از حکومت طالبان بودند و پس چگونه می توان به بازداشت و محاکمه ی ملاهبت الله خوش بین بود. این در حالی است که رهبران شامل تحریم های سازمان ملل انانیکه برای گرفتاری شان ده میلیون دالر جایزه تعیین شده، آزادانه به کشور های جهان در رفت و امد اند و با این حال بیرون کردن ملاهبت الله از غار و سپردن او به چنگال قانون امری محال است. ممکن این حکم بر ضریب غار نشینی ملاهبت بیفزاید و دندان های او را برای زن ستیزی برنده تر نماید.

بنا براین با توجه به بازی های پیچیده ی سیاسی و استخباراتی در جهان این پرسش در ذهن شهروندان افغانستان چندان بی پاسخ نمیماند که چگونه جهانیان و دادگاه های جنایی بین‌المللی برای نجات افغانستان از شر تروریسم و بویژه قاید و امیر گروه های تروریستی ملاهبت الله تا کنون وارد اقدام های جدی و عملی نشده اند. این در حالی است که افغانستان به بهشت امن گروه های تروریستی بدل شده و نظر به گزارش سازمان ملل تنها القاعده دارای هشت پایگاه فعال تروریستی در این کشور است. بر بنیاد گزارش ها افغانستان امروز خطرناک تر از روز های پیش از یازدهم سپتمبر شده و ملاهبت نه تنها افغانستان را به زندانی برای مردم این کشور بدل کرده؛ بلکه صلح جهانی را نیز به مخاطره افگنده است و مبارزه با پدیده‌ی تروریسم به یک امر جهانی مبدل گردیده است؛ زیرا که وضعیت نابه سامان ناشی از وقوع آن نه تنها موجب خدشه‌دار شدن امنیت انسانی شده، بلکه صلح و امنیت ملی و بین‌المللی را نیز مورد هجمه‌ی خود قرار داده است. بنابراین با چنین شرایطی به نظر می‌رسد تنها عزم راسخ جهانی می‌تواند به مثابه راهبردی ویژه در مبارزه با تروریسم تلقی شود و شکاف های موجود در این رابطه را از میان بردارد.

صلح عادلانه زمانی در جهان بوجود می آید که دولت ها در رابطه به چالش های بین المللی بویژه در رابطه به تهدید تروریسم و مجازات رهبران آن به توافق نظر برسند و در همکاری با سازمان های بین المللی بویژه دادگاه های بین المللی شکاف های موجود در این رابطه را از طریق اجماع جهانی برطرف سازند. با تاسف که پیش آمد های کنونی جهان و بویژه تنش ها در اوکراین و شرق میانه و تشدید رقابت ها میان آمریکا و هم پیمانانش و روسیه و چین نه تنها صلح جهانی را به خطر افگنده و کارکرد های نهاد های بین المللی مانند دادگاه کیفری بین المللی را به چالش کشیده؛ بلکه مبارزه با تروریسم را هم به ابزار رقابتی میان دولت های متخاصم بدل کرده است. این موضوع روی دوم سکه است که همانا صف آرایی های جدید بعد از رفتن ترامپ به کاخ سفید را نشان می دهد که حکایت از یک جنگ نیابتی جدید را دارد و ممکن صدور حکم بازداشت ملاهبت الله بخشی از پروژه ی جدید باشد.

از آنچه گفته امد تا زمانیکه بازی های سیاسی و استخباراتی بر سر تروریسم و گروه های تروریستی پایان نیابد نه تنها ملاهبت الله ها به دادگاه ی جنایی بین المللی کشانده نمی شوند؛ بلکه برعکس هر روز افعی تر شده و جامعه ی افغانستان را زهر آلود و بیمارتر می نماید. این در حالی است که ملاهبت بیشتر از سه سال بدین سو چون اژدهایی در توگری ماران خوابیده و پیهم مردم افغانستان و بویژه زنان این کشور را نیش می زند؛ اما با توجه به‌ بازی های تروریستی و اوضاع پرتنش جهان، اینکه جهانیان و محکمه ی جنایی بین‌المللی از حکم بازداشت ملاهبت چه می خواهد و چه اهدافی را دنبال می کند. هنوز زود است که با توجه به نفوذ قدرت های بزرگ بر این دادگاه بر اراده ی این دادگاه برای کشاندن ملاهبت خوشبین بود؛ اما این حکم در ضمن آنکه برای طالبان و رهبر آنان یک چالش است، در عین زمان یک فرصت نیز است. چالش به این معنا که این حکم گروه ی طالبان را در آزمون جدید قرار داده و برای رهایی از بن بست موجود نیاز به تغییر دارند. فرصت به معنای اینکه گروه ی طالبان برای رهایی از بن بست، ملاهبت را محترمانه عزل و کسی را بجایش بنشانند که دست کم به خواست های مردم افغانستان و کشور های جهان پاسخگو باشد  تا از این طریق هم بر اختلاف های درونی خود نقطه ی پایان بگذارند و هم فرصت تعامل با جهان را دریابند. این به معنای آن نیست که آب از آب تکان نخورده؛ بلکه با اجرایی شدن این حکم نمی توان امیدوار بود؛ اما صدور این حکم تلاش های مذبوحانه ی طالبان را برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی مردم افغانستان و مردم جهان به منظور ارایه ی تصویری مثبت از آن‌ها با شکست مواجه کرده و به بدنامی تاریخی طالبان منجر شده است. این تصمیم بر تلاش‌های طالبان برای کسب شناسایی و مشروعیت بین‌المللی تاثیر منفی گذاشته و این می تواند، هشداری برای کشورهایی باشد که در حال حاضر با طالبان در ارتباط و تعامل هستند. این تصمیم کشور های یاد شده را وادار می نماید تا در رویکرد های خود با طالبان تجدید نظر کرده و گام های محتاطانه تری را در تعامل با حکومت طالبان بردارند. در همین حال گزارش هایی به نشر رسیده که ملاهبت غار پیشین خود را در قندهار ترک مرده و این امیر مومنان با لشکر خود به سوراخ دیگری پناه برده است و از سویی هم شایعه ی امر بازداشت و فرار ستانکزی معاون وزارت خارجه ی طالبان به نشر رسیده است. هرچند نمی توان زیاد خوش بین بود؛ اما بازهم در موج سنگین بازی های استخباراتی گفته می توان که این نخستین تکانه ها است و تکانه های دیگری هم در راه است. بعید نیست که در پشت این رخداد های زنجیره ای چون، حکم بازداشت ملاهبت الله، احتمال قطع کمک های آمریکا و شدت یافتن اختلاف های درونی طالبان و بسر رسیدن تاریخ رهبر طالبان و برنامه ی جایگزینی او و مرحله ی دوم طالبان در آخرین تحلیل سراغاز یک بازی جدید نهفته باشد.

پایان

منابع: 

با استفاده از منابع انترنیتی