هسته های کارگری وسوسیالیستی در روند تاریخ
اول می روز همبستگی تما م کارگران جهان به همه خلقهای
جهان مبارک وارمانهای این روزخجسته پیروز جاویدان باد.
در روند رشد وتکامل جامعه بشری گروها وطبقه های شکل گرفته اندکه با هم از لحاظ موقف اجتماعی واقتصادی فرق داشته و تا امروز ادامه دارد. یکی تولید کننده ودیگری اختیار دارتولید . طوریکه مارکس درمانفیست حزب کمونیست گفته است :” چنان که دیدیم، کلیه جوامعی که تاکنون وجودداشته اند، بربنیاد طبقات ستمگر وستم کش استوار بوده اند.” این امر راماتریالیسم تاریحی در واقعیت زندگی تمام انسانها درروند مناسبات شیوه تولید اجتماعی که مستقل ازانها صورت میگیرد، به مراحل مختلفی اقتصادی واجتماعی تقسیم کرده است : کمون اولیه یا جمع گرایی مشترک دراین مرحله انسانها زندگی خورا ازطریق شکار وغیره مشترک تهیه کرده میان هم مساویانه توزیع و تقسیم میکردند. همچنان جامعه برده داروبرده همه قدرت به دست بردار است، فیودال و دهقان صاحبان زمین وبی زمین وتهی دستان ،سرمایداران وکار گران وسوسیالیزم یا جامعه جمعی مشترک که وسایل تولید به اختیار اجتماع مردم قرار میکیرد. درآن اختلافهای طبقاتی وگروهی وجود نه داشته وحقوق هرکس به قدری کارو نیازش است. انسانها دراغاز زندگی دراین فکر بودند رابطه افراد بشر باید چگونه باشد! حاکم ومحکوم دولت ورعیت چیست چگونه باهم تعامل داشته باشندو چگونه باهم زیست جمعی واجتماعی را برقرار کرد. طوریکه انسان ذات وار حیوان اجتماعی است که انفرادی خلق نه شده ومیل دارند به صورت گروهی واجتماعی زندگی نمایند. زیرا زندگی مادی اجتماعی وقبل ازهمه تولید نعم مادی تعیین کننده است تا باهم درزمینه سهم مشترک داشته باشند. برعلاوه نشانه های دیگری زندگی کردن اجتماعی عبارت از ترس از مرگ است . انسانها نمیتوانند خودرادرمقابل نیروهای طبیعی وغیر طبیعی به تنهایی از خطر نجات بدهند. بنابراین در روند تاریخی انسانها مجبورهستند به نفع هم درفعالیتهای اجتماعی سهم بگیرند . نظریه زند گی اجتماعی وجمعی(کمونیسم) ازماقبل افلاتون درذهن انسانها وجود داشته که انرا که در کتاب جمهوریت خود مورد بحث قرار داده است. رواقیون اولیه که در قرن سه قبل ازمیلاد می زیستند”: خواستار یک جامعه جهانی بودند که همه مردم رابرادر همدیگر دانسته ودرحقوق مساوی میشمردند”.
سولون شهر داراتن در پیش از میلاد میگفت : ” هدف قوانین موضوعه من انست که تعادلی درمیان غنی وفقیر ایجاد نماید.” یوریپدید مساوات را: حقوق طبیعی انسان میدانست.
افلاتون عقیده داشت که : باید تملک اموال را کاملآ ملغآ کرد . عدالت رامیگفت : رشته ئیست که جامعه به یکدیگر می پیوندد . ازوحدت افراد به منظور هم اهنگی ودراین وحدت هرفرد کار و وظیفه دوره زندگی خودرا بروفق لیاقت طبیعی وتربیتش دریافت خواهد کرد.”
افلاتون خواستار الغای مالکیت بود ومنع تملک اموال شخصی اعم از خانه یا زمین یا پول نقد برای کلیه زمامداران دولت میخواست . فرق ان باتیوری اجتماعی جمعی معاصراینست او این تجویزهارا برای یک طبقه خاص میدانست نه مانند کمونیسم معاصر شامل حال عموم از افراد جامعه میگردد.
در دین اسلام ومسیحت اموال :” مایه شروفساد شمرده شده و ثروت مورد نفرت بوده است (ان اموالکم واولادکم فتنه).
اپیکور فیلسوف انسان دوستی بود ، اوطرفدار بهبودی موقعیت زنان وغلامان وحامی تربیت عمومی ونهضت انسان دوستی بود.
سنکا رهبر رواقیون یکی از کادرهای برجسته امپراتور مارکوس اورلیوس قیصر روم در121 الی180 بعدازمیلادمیگوید:” درحالت اولیه طبیعت ، اموال خصوصی وجود نداشته .”
سپس این ایده حالت طبیعی را همسان یک نوع کمونیسم یا جمع گرایی خواندند که دران زور ونیرو مورد احتیاج نیست.”
درقرن سوم قبل از میلاد امپراتور موریا هند دروصف یک” سلطان اجتماعی” اقتصاد نوع سوسیالیست دولتی را مطرح میکرد.
مزدک هم در ایران باستان درقرن 848 و878 قبل از میلاد برضد ساسانیان زیر پرجم ایده های سوسیالیستی اشتراکی قیام کرد.
درضمن برعلاوه ارایه نظریه ها ی مثبتی علما ودانشمندا ن باستان شورشهای عدالتخواهانه براساس ظلم وستم که بر مردم تحمیل می شد،صورت میگرفت که چالشهای بزرگ را دراداره ورهبری حکمروایی حکومتها خلق میکرد.ازجمله این حوادث که مردم را علیه ستمگاران بازرگانی به قیام وادار ساخت درشهرمگارا دریونان ، درقرن ششم وهفتم قبل از میلاد است .زمانیکه تئاگنس حکمران مگارا به قدرت رسید، بینوایان را ستود وثروتمندان را سرزنش کرد شورشیانی را که قبل ازوی علیه حکمران سابق شورش کرده بودند حقوق شانرا پرداخت . دراین انقلاب املاک اشراف بزرگ مصادره وخانه های ثروتمندان تصرف شد . وامهای مردم لغو، وفرمان داده شده تا بهره های را که ثروتمندان قبلآ از بدهکاران خود دریافت کرده اند دوبار مسترد نماید.
جالب ترین رویدادی که دردنیای باستان تجربه شده عبارت از حکومت سوسیالیستی خاندان بطالسه درقرن سوم میلادی درمصر میباشد . طوریکه درمصر باستان پادشاهان بر اراضی براساس رسم مقدس تملک داشتند . هم پادشاه بودند وهم فرعون ،برده اختیاراستفاده اززمین را نه داشت. مدتها معمول بوده کسی حق نه داشت که حقو ق کامل ازمحصول زمینش سودبیشتری بدست اورد . نمی توانست بدون اجازه دولت زمین را ترک کند. مالکان زمین محبور بودند که قسمت بیشتر محصول زمین را به دولت بپردازد. زمنیها ی را که خاندانهای اشراف به ارث برده بودند، مربوط دولت کرد. هیچ کسی حق نه داشت که خلاف قانون دولت سوسیالیستی زمینها را برای مقاصد خود استفاده نماید. دستگاه اداری دولت برتمام قلمر و دولت حکمروایی واز امور های اقتصادی و نظامی وارسی میکردند. زمینها مطابق پلان دولت کشت میشد زمین به کسانی اجاره داده میشد که انرا به مقصد کشت زیتون ومیوه اختصاص میداد. این دولت وحدت وهمکاری بیشتر میان مردم بوجود اورده بود.
انقلاب درسپارت درقرن سوم میلادی که ثروتمندان یونان درهمه جا اختلاف طبقاتی را دامن میزدند بوجود امد .انقلاب اختلاف ارضی را ازبین برد. البته این تغیرات و اصلاحات موقتی رخ میداد اما نیروی محرکه انها اکثرآ زحمتکشان دهقانان وکارگران و برده ها بودند که د رمقطع های تاریخی برای مدتی نفس ارام میکشیدند اما اختلافهای طبقاتی واجتماعی ازبنیاد تغیر نمی کرد. چنانچه انقلابها زیاد قراراتی درطول تاریخ رخ داده :درقرن 12 میلادی یک دسته از نهضت ضد کلیسا ” همه چیز اشتراکی باشد” تبلیغ میکردند.
انقلاب کشاروزی درسال 1106 درفلورانس صورت گرفت. این انقلا ب وحدتی را میان اصناف شهر بوجود اورد که باعث تشکیل انجمنهای مذهبی خیرات ومیراث وانجمنهای برضد دولت وپادشاه شد. همه از دادن باجها به فئودالان ابا ورزیده ومتحد شدند.
سوسیالیزم دیوکلتیاس قیصر: دیوکلتیاس بعداز جنگها باایرانیان وبین النهرین درزمان صلح برای احیای دوباره اقتصاد دولت روم به یک سلسه ریفورم های سیوسیالیتسی دست یا زد ، برای غلبه برکسادی وجلوگیری ازرکود اقتصادی ، وی اقتصاد پلان شده را به عوض قانون عرضه وتقاضا کرد. پول سالمی به جریان گذاشت ، مواد غذایی را میان بینوایان، به طوری رایگان ویا به بهای معادل نصف قیمت بازار غذا توزیع کرد. علیه بیکاری مبارزه کرد وبه کارهای وسیع عمده برای رفاه عامه دست زد. بسیاری ازرشته های صنعت را زیر نظارت دولت قرارداد..وو
در روم باستان انجمنهای از صنعتگران، بازرگانان مقاطعه کاران، باشگاهای سیاسی ، فرقه های سرای اخوت ومحافل برادران دینی وامثال ان وجود داشت. انجمن صابون پزان، نانوایان، استادان سنگتراشی ، انجمنهای کارگران ، ماهیگران، صنعتگران ونیزی، باغبانان وسایط نقلیه وغیره درقرن هفتم ودهم میلادی فعال بودند.
درقرون وسطی کمونهای بوجود امدند که باعث انقلاب اقتصادی قرون دوازدهم وسیزدهم وسبب بروز انقلابی درجامعه شد . طبقات جدیدی صاحب قدرت واقتصادی سیاسی شدند؛ به شهرهای قرون وسطایی جنگجویان بوجود امدند که نتیجه آن پیدایش رنسانس دراروپا شد. ازجمله انقلاب کشاوری در قرن 12 درفلورانس است که باعث توسعه صنعت وبازرگانی وگسترش انقلابهای کارگری درقرن سیزده در انگلستان وفرانسه شد. این انقلابها درفرانسه باعث ازبین رفتن اتحادیه کارگری و زندانی شدن سایراعضای انجمنهای دیگری شد .انقلاب دهقانان شهر دوفن فرانسه درقرن 14. انقلاب بوهم (چکوسلواکیا) با قتل “هوس” یکی از نخستین پیشکسوتان اصلاح دینی که برضد پاپ وکلیسا بو د و توسط دستگاهی تفتش عقاید به قتل رسید، زمینه ساز انقلاب ملی شد . سایر انقلابهای دیگر یکجا با جنبشهای دهقانی و جنبش اصلاح دینی درقرن پانزده بوقوع پیوست که همه جنبه های فرقه گرایی دینی داشتند که منجر به پیدایش مذهب پروتستان وکاتولیک گردید که باهم سی سال جنگیدند. رهبران شان مارتین لوتر درالمان ،سویتگلی درسویس و کالون درفرانسه بودند.
بلاخره در قرن هفده هیوم فیلسوف تجربه گرا ایده کمونیستی را مطرح کرد ،اومیگفت:” طبیعت انچنان درحق انسان سخاوتمند است که هرگاه همه مواهب ان را به یاری صنعت وهنر قابل استفاده سازیم ویکسان درمیان مردم تقسیم کنیم هرکسی از ضروریات وحتی بیشتر آسایشهای زندگی برخوردار خواهد شد.”
درقرن هجده نهضت سوسیالیستی وگروهای مشخصی مانند”مساواتیان”درانگلستان درزمان کرامول بوجودامد یا یسوعیان کمونیست درقرون وسطی . افرادی مستقل مانند بابوف بودکه نطریه های سوسیالیستی داشت. زان ملیه روحانی شکاک درسال 1733 خواستار جامعه کمونیستی بود. روسو درسال 1755 دردومین گفتارخود از “مالکیت خصوصی به مثابه منبع کلیه زشتهای تمدن حمله کرد”. کاملترین عرصه ارمان کمونیستی قانون طبیعت مورلی در 1755 بود . مورلی مانند روسو مالکیبت خصوصی رافاسد میدانیست.او ازمسیحت نسبت تمایل به کمونیسم تحسین میکرد. شارل فوریه نیز ازوی متاثر بود واجتماعت تعاونی را پی ریزی کرد. درسال 1763 مورلی سن سیمون هنری لنگه را که حقوق دان بودند به خود جلب و همراه ساخت.
اولین انقلاب درجریان زایش( رنسانس) دوباره علم دانش یونان باستان دراروپا صورت گرفت که اغازگر تمدن نوجهانی شد و ازلحاط ماهئیت خود انقلاب سرمایداری و برضد فیودالی بود،با سلطنت اشرافی فرانسه بعداز ششم اکتوبر 1789 میلادی سرنگون شد و ژاکوبنها امور پاریس را به دست گرفتند و شعار ازادی، مساوات وامنیت را اعلام دا شتند.
با پیروزی انقلاب فرانسه ،انقلاب صنعتی وگسترش سرمایداری، طبقه جدیدی کارگر درجهان پای درعرصه میارزه طبقاتی گذاشت. هزارهاتن مردان وزنان کارگر درروز 14 جون 1789 برای نان وازادی به قصرمشهور ورسای یورش بردند.
بعدازپیروزی انقلاب فرانسه ،جهان داخل تمدن جدید شد و دولتهای سرمایداری تشکیل و رشد کرد.دولتهای ملی در اروپا بوجودا مد وسرمایداری سیر صعودی خودرا می پیمود. جنبشهای کارگری وهسته های جنبش سوسیالیستی و کمونیستی متاثر از ایده های جمع گرایی واجتماعی مانند مبلغ سوسیالیست لودیگ گال درشهر تریرالمان، سین سیمون ،دیدرو بوناروتی وبابوف درفرانسه وغیره شکل می گرفت. بارشد جنبشهای کارگری وطبقاتی واجتماعی وضع سیاسی به نفع کارگران تغییر کرد. کارگران تحت رهبری انها برضد قوانین ومقررات استثماری سرمایداری اعتراضها وتنفر خویشراعلیه نطام سرمایداری بلند می کردند. باظهور رهبران جنبش کارگری وسوسیالیستی وکمونیستی از جمله کارل مارکس وانگلس و چارتیستها انگلیس نهضتهای کارگری اهسته اهسته درانگلیس وفرانسه هسته گذاری شد. نخستین بار اتحادیه کارگری درسال 1725ترسایی به طورمخفی درلندن ایجادشد. سپس درسال 1824 قانون ممنوعیت لغو واتحادیه علنی شد ودرسال 1830 نخستین اتحادیه ملی کارگران سراسری لندن ایجادشد. با برپایی اولین کنگره اتحادیه کارگری در 1864میلادی درالمان سازمان بین المللی کارگران بنیان گذاری شد. درجهان صف کارگران بیشتر شد و باهم منسجم میشدند از این طریق ارزوهای مدنی خودرا ابراز میکردند.مارکسیسم زمانی شکل گرفت که اروپا دوران رشد تکامل خودرا طی میکرد. درسال 1840 میلادی مارکس وانگلس با درک موقف سیاسی واجتماعی طبقه کارگربه مثابه پیشرفته ترین طبقه کارگر جهان تصمیم گرفتند تا حزبی را تشکیل دهد که اندیشه کمونیستی توجهه گر به عنوان یک اندیشه مترقی برای جنبش طبقاتی باشد. با درک این اصل به نتیجه رسیدند تابرای مبارزه سازمان یافته ومتشکل اگاه درسال 1837 جنبش ” چارتیستها” انگلستان را به موافقه سازمان بین ا لمللی نیروهای دموکراتیک طبقه کارگر پایه گذاری نمایند . درسال 1841هزاران تن کارگر اعم اززن ومرد کارگر صنایع نساجی درمبارزه طبقاتی سهم گرفتند که زیر رهبری جنبش” چارتیسم” سازماندهی شده بود. سپس درسال 1857 نخستین سازمان کارگری درنیویارک اعتصاب برزگی را به نمایش گذاشتند که خواستار بلند رفتن مزدکار وپایین اوردن ساعات کار بودند.
به تعقیب ان در روز 8مارچ 1875 کارگران نساجی شهر نیویارک بازهم برای 10 ساعت کار دست به اعتصاب ورهپیمایی خیابانی زدند.مبارزه کارگران امریکا از 1865 تا 1915 وسال 1832 و1870 نسبت اشتغال اطفال ده ساله تا پانزده ساله درکارخانجات اعتراضهای خودرا به روشها ی مختلفی ابراز میکردند. کارگران امریکااز دهه 1790 به بعد شروع به ایجاد اتحادیه ملی کرده بودند. این اتحادیه کارگری درماه اکتوبر 1884 تصمیم گرفت که برای هشت ساعت کار روزانه مبارزه سراسری را راه اندازی نمایند.
مارکس انگلس درسال 1845داخل “اتحادیه کمونیستی ” شده که مرکزش درلندن بودو فعالیتهای خودراپیش می بردند. از سوی دیگردر فرانسه کمونیستها ها باسوسیال دموکراتهای فرانسه والمانیها به حزب دموکرات المان پیوسته بودند. مارکس وانگلس دردوهمین کنگره این اتحادیه وظیفه گرفتند تا مانفیست(برنامه) حزب کمونیست را بنویسند . مارکس به کمک انگلس مانفیست را درسال 1847 تحریر کرده و به نشرسپرد.
با نشر مانفیست انقلابهای 1849 و1848میلادی درفرانسه والمان شروع شد ومارکس درفرانسه المان وکهلن رفت. مبارزات طبقه کارگر با شعار مانفیست ” پرولتاریای جهان متحد شوید” منسجم تر شده و علیه نظام سرمایداری نیرومند شدند سپس مارکس کتاب ” ایدیالوژِی المانی ” را نوشت. اثری دیگر گران سنگ مارکس کتاب “کاپیتال” یاسرمایه است که درسال 1863 و1864 اماده شده بودو چاپ شد. این اثار گران مایه تاثیر بزرگی دررشد وتکامل واحیای احزاب چپ ودموکرات درجهان داشته است. هنوزهم به مثابه بزرگترین اثر تاریخی دردانشگاهی جهان تدریس می شود. رویداد دیگری که در18 مارچ 1871 شروع وتا 28 می ادامه یافت ودر پایان جنگ المان وفرانسه درزمان ناپلیون رخ داد و اولین دولت مستقل کارگری بودکه به کمون پاریس مشهور است. اما نسبت عدم رهبری حزب سیاسی بعدازمدتی ازبین رفته وهزاران کموناروسربازن کمون بشمول رهبری کارگران ازبین رفتند. عمر کوتاهی چند ماهه داشت .
رویداد تاریخی که درحافظه تا جنبش کارگری درجهان ثبت است عبارت از اعتصاب بزرگی چهار روزه کارگران شهر شیگاگوی درچهارم ماه می 1886 میلادی میباشد . کارگران دراین روز خواستارتعدیل شرایط کاروگاهش ساعتهای روزانه کاراز ده ساعت به 8ساعت بودند. این اعتصاب توسط پولیس به خشونت کشیده شد که ده ها تن کارگر کشته ودستگیر وزندانی شدند وشورش سرکوب کردید. بنابراین درسال 1889 میلادی کنگره بین المللی کارگران درپاریس نظر به پیشنهاد نماینده کارگران امریکا اول ماه می را به عنوان روزجهانی کارگر برگزید. سپس این روز همه ساله ازطرف جنبشهای کارگری صلح – سوسیالیزم- ازادی ودموکراتیک چپ به حیث روز “همبستگی بین المللی طبقه کارگر”تجلیل به عمل میآید.
بعدازانقلابها ی 1848 دراروپا پایه های جنبش کارگری درجهان مطابق شعار مانفیست کمونیتسی واانترناسیونالیزم اول ودوم کارگری درجهان تقویه ورشد نمود. کارگران هرچه فشرده ترومنسجم تر برای اعاده حقوق وازادیهای شان مبارزه میکردند. درنتیجه مبارزه خستگی ناپذیر طبقه کارگر درجهان بو دکه انقلابهای سوسیالیستی درجهان پیروزشد.پیروزی انقلاب اکتوبر1917 در روسیه تزاری وانقلاب 1949 درچین بعداز جنگ دوم جهانی و سایر کشورهای اروپایی ،اسیایی ،افریقایی وامریکایی لاتین درقرون نزده وبیست باتشکیل دولتهای سوسیالیستی وکمونیستی تحت رهبر حزب کمونیست کارگری چهره جهان دگرگون وتغییر کردید. پشتبانی از جنبشهای ازدیخواه وصلح – سوسیالیزم – کارگری وملی ودموکراتیک استقلال طلب از تسلط امپریالیزم جهانی وظیفه نخستین انها بود و الی سقوط دولت اتحادشوروی به مثابه دژ استوار علیه استعمار واپارتاید وصیانت صلح وامنیت جهانی ازجایگای ارزشمندی برخورداربودند. امروز نه بود آن درجها ن نسبت سیاست های تجاوزگرانه امپریالیزم جهانی درراس امریکا احساس می شود که نه صلح است نه رفاه عامه نه برابری جهان . بلکه جهان به سوی یک قطبی شدن رفته که فقیر فقیر تر وپولدار پولدارتر واشغال کشورها زیرنامها ی مختلفی ادامه دارد و جهان درورطهء جنگ هستوی قرار گرفته است. هران لحظه خطر جنگ هستوی جهانرا تهدید میکند.
عدم همکاری بشردوستانه باکشورهای غقب مانده وغریب در روند شیوع ویروس کوید 19 کرونا یک باردیگر خصلت طبقاتی وضد انسانی خودرا کشورهای سرمایداری نشان دادند.نه توانستند به موقع به سایر کشورها خدمات لازم را عرضه نمایند. کشورهای که سیستم بهداشتی ان زیر نظر دولت بود به آسانی توانستد موافق به جلوگیری گسترش ویروس در کشور خود شوند. دراین عرصه چین و کوبا پیش قدم میباشند. این ویروس یکبار دیگر نابرابری های روزافزون در رفاه اجتماعی اقتصادی اقتدارگرایی سیاسی را برملا ساخت و تفکر جمعیی اجتماعی را تداعی کرد که انسانها بدون کمک وهمکاری اجتماعی نمی تواند که ازچالشهای بزرگ رویدادهای طبیعی به تنهایی موافق بدر آیند. دانشمندان علمی موافقیت خود را درساختن واکسین ضد ویروس کوید 19 نشان دادند تابا فرصت کمی انر را کشف نمایند وبه اختیار بشر قراردهند .جهان رااز فاجعه بزرگ مرگ انسانی نجات دهند. هنوزهم دراین عرصه ازجانب دانشمندا ن علمی پژوهشهای غرض مهار ساختن این ویروس وجود دارد .تا به کامیابهای بیشتری نایل آیند
علی رستمی اپریل 2021کشورالمان
رویکردها:
تاریخ تمدن جهان اثری ویل دورانت
تاریخ بین الملل اول ، جی .امواستکوف ، ترجمه امین قضایی
مارکس وسیاست مدرن، اثری بابک احمدی
تاریخ فلسفه سیاسی ، اثری داکتر بهاوالدین پازارگاد