نشست های مسکو و ترکیه و چشم انداز نافرجام صلح
نویسنده: مهرالدین مشید
نشست مسکو در حالی دایر شد که گفت و گو های دوحه به بن بست رسید و جوبایدن رئیس جمهور امریکا توافقنامۀ دوحه را مورد بازنگری قرار داد. هرچند مقام های امریکایی تا هنوز نتایج بررسی های شان را در مورد این توافقنامه اعلان نکرده اند واما از لحن مقام های امریکایی فهمیده می شود که شاید خروج نیرو های امریکایی از افغانستان اندکی به تعویق افتد. هرچند از نشست مسکو بحیث بدیل دوحه ذکر نشده است و اما این نشست از نشستهای مهم منطقهیی دربارۀ افغانستان بوده است. نشست مسکو در واقع چهارچوب گفت و گو ها در ترکیه را فراهم می سازد و نتیجۀ نشست مسکو تاثیر مستقیم بر نشست ترکیه دارد. مردم افغانستان که خسته از جنگ اند و به گونۀ بی صبران منتظر نتایج نشست های مسکو و ترکیه هستند. این دو نشست دراصل جادۀ ناهموار نشست جهانی در مورد افغانستان را کلید می زنند و از این رو نقش سرنوشت ساز را دارا اند. وزارت خارجه افغانستان در یک خبرنامه از تلاشها و حمایت “صادقانۀ” کشورهای همسایه و منطقه در راستای تأمین صلح در افغانستان، استقبال کرد و بر اهمیت ادامۀ این تلاش ها و همکاری ها، تأکید نمود.
نشست مسکو با میزبانی روسیه و با سخنرانی، سرگی لاوروف، وزیر خارجۀ این کشورآغاز شد. لاوروف، از نتایج مذاکرات صلح در دوحه ناخشنودی کرد و آن را بدون نتیجه خواند. وی با تاکید به این که در توافق صلح افغانستان باید منافع تمامی طرفها گنجانیده شود و از سوی خود افغانان رهبری شود. وی هرگونه مداخلۀ خارجی در امور افغانستان را رد کرد. وی گفت که اوضاع امنیتی در افغانستان در حال بدترشدن است و ابراز نگرانی کرد که شاید بهگونۀ سنتی در فصلهای بهار و تابستان درگیریها شدت گیرند. وی ابراز نگرانی کرد که در کنار این، عناصری چون داعش برای تقویت مواضع شان از اوضاع کنونی استفاده میکنند. وی تلاش های دیپلوماتیک را یگانه راه برای پایان جنگ افغانستان خواند و تاکید کرد که کشور هایی مانند روسیه در همکاری با نیروهای درون افغانستان شرایط برای مذاکره و رفتن به پیش را فراهم سازند.
در نشست مسکو هیئت ۱۲ نفری جمهوری اسلامی افغانستان چون؛ میررحمان رحمانی، رییس مجلس نمایندهگان، حامد کرزی، رییسجمهور پیشین، مارشال عبدالرشید دوستم، گلبدین حکمتیار، محمدکریم خلیلی، سیدسعادت منصور نادری، وزیر دولت در امور صلح، محمدمعصوم استانکزی، رییس و متین بیگ، ، احمدنادر نادری، حبیبه سرابی، اعضای هیئت مذاکرهکنندۀ جمهوری اسلامی و محمدعلم ایزدیار، معاون مجلس سنا به ریاست داکتر عبدالله عبدالله، رییس شورای عالی مصالحۀ ملی اشتراک کردند. داکتر عبدالله در نشست مسکو به برقراری آتش بس فوری تاکید کرد و خواهان تسریع روند صلح شد تا خشونت ها در افغانستان پایان یابند. وی گفت پیش از نشست گفته بود که آنان به دنبال یک تبادل نظر موفق با هیئت طالبان و روسیه اند، زیرا به گفتۀ او نشست مسکو دربارۀ راههای تقویت گفتگوهای میان افغانان در دوحه، کاهش خشونت و پایان دادن به درگیریها در افغانستان، برگذار میشود.
ملاعبدالغنی برادر، در نشست مسکو گفت، امارت اسلامی ویژهگیهایی دارد که جلو تجزیه افغانستان را میگیرد، امنیت را تأمین میکند و برای مبارزه با فساد و مواد مخدر مبارزه میکند. گلبدین حکمتیار که جدا از هیئت جمهوری اسلامی افغانستان به مسکو رفته است در حاشیه نشست مسکو با ملا عبدالغنی برادر دیدار داشت. این نشست برای یک روز در نظر گرفته شده بود واما یک روزدیگر تمدید یافت. در نشست روز دوم طرف های درگیر جنگ افغانستان باهم صحبت کردند تا راهی برای عبور از بن بست کنونی پیدا شود. در این نشست نمایندهگان کشورهای امریکا، پاکستان و روسیه نیز شرکت داشتند. زلمی خلیلزاد، فرستادۀ ویژۀ این کشور برای صلح افغانستان در نشست مسکو شرکت کرد. وی هدف از اشتراک خود درنشست مسکو را بخشی از تلاش های مداوم برای تشویق روند مهم صلح افغانستان عنوان کرد. وی افزود که این نشست تمام تلاشهای بینالمللی دیگر را برای حمایت از روند صلح افغانستان، تکمیل میکند.
آنچه مایۀ شگفتی است، این که هند و ایران در نشست مسکو حضور نداشتند. حضور این دو کشور در همچو کنفرانس ها بخاطر اهمیت نقش آنها در حوادث افغانستان لازمی است. از این رو عدم حضور آنها پرسش برانگیز است و تبعات آن را در داخل افغانستان می توان درک کرد. سقوط دادن هلیکوپتر بوسیلۀ افراد علی پور و اعتراف او مبنی بر قبول مسؤولیت سقطوط آن نشاندهندۀ دست شبکه های خارجی بویژه ایران در پشت این حادثه است.
گفتنی است که همزمان با نشست مسکو، نشست دیگری زیر نام نشست ترویکای توسعه یافته با میزبانی مسکو روز پنج شنبه ۲۸ حوت در پایتخت روسیه برگزار شد. در این نشست، نمایندهگان امریکا، روسیه، چین و پاکستان به عنوان عضو گروه ترویکای توسعهیافته و نمایندهگان قطر، ترکیه، دولت افغانستان و گروه طالبان به عنوان مهمانان ویژه و افتخاری حضور داشتند. این نشست طی اعلامیه ای از تمام طرفها خواست که گفتوگوها را به هدف رسیدن به توافق پایدار و عادلانه و استقرار صلح و جلوگیری از ادامه و تشدید خشونتها سرعت ببخشند. در این اعلامیه تاکید شده است که تروکای توسعهیافته مخالف بازگشت «امارت اسلامی» در افغانستان است. شرکتکنندهگان نشست همچنان از روند مذاکرات دوحه حمایت و از تلاشهای سازمان ملل متحد استقبال کردند؛ اما طالبان بر امارت اسلامی تاکید کرده و اعلامیۀ ترویکا را خلاف اصول خوانده و خواستار تحقق توافقنامۀ دوحه شدند. طالبان مدعی شدند که تمام مردم افغانستان حکومت اسلامی می خواهند؛ اما نگفت که چگونه حکومتی، اگر حکومتی را که آنان در مدت زمامروایی خود بر مردم افغانستان تحمیل کردند، آن را حکومت اسلامی می خوانند، بهتر است که از آن به عنوان یک حکومت، بلکه به عنوان یک زندان برای مردم مسلمان افغانستان تفسیر کرد. رئیس ارتش پاکستان نیز خواهان عملی شدن توافقنامۀ دوحه شد. این سخنان رئیس ارتش پاکستان نمایانگر بازی دوگانۀ پاکستان است که از یک طرف نمایندۀ پاکستان در نشست ترویکا امارت اسلامی را رد می کند و از سویی هم رئیس ارتش آن خواهان توافقنامۀ دوحه شده است. دلیلش آشکار است؛ زیرا توافقنامۀ دوحه تحت مدیریت نظامیان پاکستان انجام شده و منافع این کشور درآن در نظرگرفته شده است.
منابع آگاه از پشت صحنه نشست مسکو، گفتند که گروه طالبان با طرح امریکا برای صلح افغانستان مخالفت کرده است. این گروه خواستار کنار گذاشتن حکومت برای گفتوگو بر سر آینده افغانستان شده است. طالبان پیشنهاد کرده اند که گفتوگوها باید بین طرفهای اصلی جنگ و سران اقوام افغانستان برگزار شود و این گروه به نمایندهگی از جامعه پشتون در این نوع گفتوگو شرکت میکند. نمایندهگان طالبان گفتهاند که اشرف غنی نمیتواند از جامعه پشتون نمایندهگی کند. از سویی هم این گروه گفته است تا زمانی که دولت جدید روی کار نیاید، تن به آتشبس نمیدهد. چنانکه ملابرادر این موضوع را در سخنرانی خود یادآور شد.
اعضای نشست ترویکای توسعهیافته بر افزایش نقش سازمان ملل در گفتوگوهای صلح افغانستان تاکید کردند و خواستند تا مدیریت نشست ترکیه درباره صلح افغانستان را سازمان ملل برعهده بگیرد. این در حالی است که منشی عمومی سازمان ملل به تازهگی جان آرنو را نماینده شخصی خود در امور صلح افغانستان تعیین کرده است. او که سالهای طولانی در افغانستان کار کرده است، قرار است طرح پیاده کردن نیروهای حافظ صلح در افغانستان را پس از ماه می آماده کند. این موضوع در نشست نمایندهگان امریکا، روسیه، چین و پاکستان با جدیت مطرح شده است. نماینده پاکستان در نشست مسکو با طرح برگزاری انتخابات زودهنگام مخالفت کرده است. نماینده این کشور گفته است که به جای انتخابات زودهنگام، باید لویه جرگه اضطراری برگزار شود. رییس دولت موقت هم با رای اعضای این جرگه برگزیده شود. هرچند گروه طالبان درباره این پیشنهاد پاکستان چیزی نگفته است؛ اما معلوم است که پاکستان حرف نخست را می گوید وطالبان را به دنبال آن می کشاند، زیرا پاکستان جنگ و صلح طالبان را مدیریت می کند.
نماینده پاکستان وعده سپرد که در صورت توافق روی این طرح در نشست ترکیه، کشورش آماده اعزام نیرو در نقش صلح به افغانستان است. آلمان نیز قصد افزایش نیرو در افغانستان دارد که هدف آن مشارکت در عملیات حفظ صلح عنوان شده است. ترکیه هم از طرفداران پیاده کردن نیروهای حافظ صلح در افغانستان با شرط موافقت طرفها در نشست پیش رو است. در همین حال شبکۀ ام بی سی از به تعویق افتادن خروج نیرو های امریکایی از افغانستان تا شش ماۀ دیگرخبر داد و در این گزارش خروج پیش از توافق صلح خطرناک خوانده شده است. از این رو بایدن از سوی همکاران خود ترغیب شده تا خروج نیرو ها را به تعویق افگند؛ اما هنوز هم گزینۀ خروج بر سر میز بایدن قرار دارد. این در حالی است که حضور بیست سالۀ امریکا در افغانستان خونین و بدون نتیجه خوانده شده است. در صورتی که امریکا سیاست های ضد هراس افگنی خود را در پیوند به پاکستان تغییر ندهد و مراکز تروریستی در این کشور از بین نرود. در این صورت حضور امریکا در افغانستان خونین تر از گذشته خواهد بود. امریکا پس از یازدهم سپتمبر در ۸۰ کشور جهان جنگ ضد هراس افگنی را به راه افگنده که در این عملیات ها بیش از ۸۰۰ تن کشته شده اند. با تاسف که تروریزم در این مدت فربه تر شد و گروه های تروریستی بیش از هر زمانی نیرومند شدند. گروه های تروریستی در جهان چنان نیرومند شده اند که مبارزۀ امریکا با تروریزم به شدت زیر پرسش رفته است و حتا اتهاماتی بر امریکا وارد است که این حالت را برخاسته از سیاست های دو پهلوی این کشور در پیوند به گروه های تروریستی و حامیان آنان تلقی کرده اند.
بحران جنگ و صلح افغانستان به دشوارترین نقطه خود رسیده است. با توجه به نتایج و چشمانداز نشستهای مسکو و انقره، امریکا تلاش دارد تا با گزینش راه حل سیاسی مبنی بر تشکیل «دولت انتقالی صلح» و یا دولت ایتلافی طالبان را یکجا با حکومت و احزاب مخالف این گروه در قدرت سهیم سازد. آیا طرح جدید میتواند بر جنگ چهلساله به ویژه بحران دو دهه پسین نقطه پایان بگذارد؟ اما از انعطاف ناپذیری های طالبان و تاکید آنان بر حکومت اسلامی و از سویی هم موجودیت اختلاف در صفوف جمهوریت نشان می دهد که طرح جدید هم به نتیجه نخواهد رسید و با این حالت نشست های استانبول که یک مقام ترکیه نشست استانبول را فراتر از توافقنامۀ دوحه خوانده است و نشست جهانی پیرامون صلح افغانستان به نتیجۀ مطلوبی نخواهد رسید.
از سویی هم واقعیت دو دهه جنگ در افغانستان نشان میدهد که ایالات متحده امریکا هر زمانی که تکیه بر جنگ و نظامیگری کرده است، خشونتها در افغانستان افزایش یافته و تلفات سربازان امریکایی در این کشور همچنان بیشتر شده است. در چنین وضعیت، بدون شک هزینۀ نظامی این کشور در افغانستان چند برابر شده است. از این رو امریکا تصمیم گرفته که به جای گرم نگهداشتن میدانهای جنگ، دیپلماسی و راه حل سیاسی برای امریکا کمهزینه و مؤثر به نظر میرسد. دولت ترامپ شاید روابط گروۀ طالبان را به لحاظ ایدیولوژیک با گروههایی همچون القاعده نسبت به سال های پیش از ۲۰۰۱ آنچنان خطرناک تلقی نکرده بود. از همین رو با این نتیجهگیری به عنوان راه حل سیاسی با طالبان به توافق رسید. این در حالی است که روابط طالبان و القاعده هنوز هم تنگاتنگ است. غیر از این یک گزینه باقی میماند که آن گزینه شکست است؛ اینکه امریکا پس از دو دهه جنگ سرانجام با سرسختترین دشمنش توافقنامه صلح را امضا کرد و با این استراتژی از جنگ با تروریسم پا عقب کشید. نشانههای زیادی وجود دارد که ایالات متحده امریکا با کشانیدن پای سازمان ملل متحد به میدان جنگ افغانستان، میکوشد از جنگ مستقیم در برابر تروریسمی که قبلاً آن را تهدید جهانی میپنداشت پا عقب بکشد. از این رو امریکا با برگزیدن تفاهم و راه حل سیاسی، تلاش دارد به جای شکست نظامی با قهرمانی دیپلماسی این جنگ را مهار کند؛ جنگی که در صورت تفاهم با طالبان و سهیم شدن آنها در قدرت سیاسی آینده افغانستان، پایان خشونت ها را در این کشور می توان محتمل شمرد.
هرگاه طالبان بر موضع کنونی شان در پیوند به مخالفت با طرح امریکا و از سویی هم تشکیل حکومت جدید و گفت و گو با سران اقوام افغانستان و نفی رئیس جمهور غنی در این گفت و گو ها و تاکید آنان بر امارت اسلامی تغییر ندهند و به افکار عامۀ مردم افغانستان و فشار جهانی تن ندهند. در این صورت نه تنها نشست های مسکو و استانبول و حتا نشست جهانی پیرامون حل معضل موجود افغانستان به نتیجۀ مطلوب نخواهد رسید. در این صورت صلح افغانستان در هاله از ابهام قرار خواهد داشت و بن بست کنونی برطرف نخواهد شد. دیده شود که جهان خسته از جنگ افغانستان چه گزینه هایی برای مهار کردن طالبان در دست خواهند داشت. آیا قدرت و نفوذ آن را دارند که از طریق کشور های حامی طالبان فشار برآنان را افزایش بدهند و تا آنان وادار به انعطاف پذیری و نرمش شوند. این در حال است که کلید صلح افغانستان در دست نظامیان پاکستان است و جهان برای مبارزۀ صادقانه با پاکستان آماده گی بگیرد. در این شکی نیست که طالبان را کشور های دیگری مانند ایران و روسیه و کشور های خلیج کمک می کنند و اما مراکز و پایگاه های آنان در ایران و پاکستان است تا زمانی این دو کشور از تجهیز و تمویل و صدور تروریزم به افغانستان صرف نظر نکنند، بدون تردید جنگ نیابتی آنان در افغانستان شدت پیدا می کند. هنوز آشکار نیست که جهان در صورت شکست تلاش های کنونی چه گزینه ای برای حل افغانستان دارند. یا این که دست امریکا و سایر کشور های جهان کوتاه است و کاری کرده نمی توانند. در آن صورت نیاز مبارزۀ جهانی بر ضد پاکستان و ایران و سایر کشور های حامی تروریزم است تا آنان را وادارنمایند که از تروریزم وپروری و صدور تروریزم خودداری کنند. یا این که جهان خسته از جنگ افغانستان پس از برگزاری نشست های بدون نتیجۀ مسکو و استانبول و نشست جهانی پیرامون صلح افغانستان، بر خود اتمام حجت کرده و افغانستان را به حال خود رها خواهند کرد. تنها انعطاف ناپذیری و لجاجت ها و تمامیت خواهی های طالبان نیست که حوصلۀ کشور های جهان را نسبت به افغانستان به سر رسانده است؛ بلکه بدتر از آن اختلاف در میان جبهۀ جمهوریت و موجودیت فساد در قلدری و غارت در داخل کشور بدتر از آن جهان را نسبت به مردم افغانستان مایوس گردانیده است.
در حالی که در این فضای مغشوش و مبهم و پیچیدۀ حاکم در داخل لازم است تا زمامداران و سیاستگران کشور به جای تقابل و ایجاد تفرقه، به تقویت اتحاد و اجماع ملی متوسل شوند تا جبهۀ جمهوریت در برابر افزون خواهی های طالبان بیش از این ضعیف نشود؛ زیرا رویکرد های احساساتی زمامداران کشور از چشم مردم و متحدان بینالمللی افغانستان پوشیده نخواهد ماند و بدون تردید این رفتارها را هم سیاسیون داخلی و هم متحدان بینالمللی افغانستان به عنوان محکی برای آینده سیاسی زمامداران در صورت به دست آمدن یک توافق سیاسی با طالبان، در نظر خواهند داشت. چنانکه، چندی پیش وزیر خارجه امریکا در نامه ای به رییس جمهور کشور تاکید کرده بود که در شرایط حساس کنونی باید تمام اقدامات در مشورت با شرکای داخلی حکومت و چهره های تاثیرگذار سیاسی افغانستان انجام شود. آشکارا است که با توجه به رویکرد های ناعاقبت اندیشانه در داخل و در ضمن شک و نگرانی و دل واپسی ها و بی میلی های کشور های خارجی برای مبارزه با تروریزم و به افغانستان و به جنگ آن، چه انتظاری از نشست های استانبول و نشست بزرگ جهانی پس از نشست مسکوبرای صلح افغانستان می توان داشت.