نامه سرگشاده
نهم دلو سال (1394 خ)- (29-01-2016ع)
جرمنی – شهر کسل
نامه سرگشاده به احزاب ، سازمانها و حلقات جدا ساخته شده از بدنهء حزب وطن
ودرگام نخست حزب ملی ترقی مردم افغانستان
رفقا همرزمان عزیز !
جناب عبدالحی مالک ، جناب پوهاند داکتر داوود راوش !
اعضای هیت رهبری ،کادر ها وفعالین حزب ملی ترقی مردم افغانستان!
بدینوسیله از نام «کمیسیون اروپایی تدارک وتدویر مجمع عمومی و فوق العاده حزب وطن» پروسه وحدت و ادغام تشکیلاتی را به شما و تمامی اعضای رزمنده این حزب که در حقیقت بخشی از بدنه آن حزب بزرک، حزب وطن ، سابق (ح.د.خ.ا ) را در ساختار تشکیلاتی «حزب ملی ترقی مردم افغانستان » منسجم نموده اید ، صمیمانه تبریک وشاد باش گفته موفقیت های مزید شما رفقا را خواهانم .
رفقا ! مبرهن است که افغانستان در شرایط جنگ سرد بمرکز تقابل قدرت ها ی زور مند جهانی مبدل ومردم این کشور واز جمله حزب دموکراتیک خلق افغانستان متحمل قربانی های فراوان گردیدند و پس از یک دهه جنگ ،مخاصمت ، ترور ، آدمکشی و ویران سازی زمانیکه قوای مسلح دولت جمهوری افغنستان مستقلانه و با شهامت بی نظیر از وطن واحد مان با سربلندی دفاع مینمود و حزب وطن سیاست مدبرانه مصالحه ملی را در چوکات توافقات پنج فقره ای ملل متحد تحقق میبخشید باردیگر بنابر اختلاف منافع واهداف استراتیژیک قدرت های بزرگء دخیل در قضیه افغانستان وعوامل منطقوی وداخلی ،پلان پنج فقره ای سازمان ملل متحد ناکام ودولت جمهوری افغانستان قصدآ وعمدآ سقوط داده شد و افغانستان به شکل وحشیانه توسط باند های جهادی به میدان بزکشی مبدل گردید و متعاقب آن ساختار تشکیلاتی حزب وطن(ح.د.خ.ا ) این یگانه حزب سراسری مدافع منافع ملی مردم کشورنیز از هم فرو پاشید .واقعیت انکارناپذیرآنست که کادر ها و فعالین حزب در آستانه وضعیت دشوار که سبوتاژ برای سقوط دولت ج.ا از خارج سازماندهی میشد در مورد سرنوشت منافع وطن و حزب فکر نکردیم بلکه با هیجان وتشویش در فکر ، موقعیت ومنافع فرکسیونی و شخصی خود بودیم ودر نتیجه وحدت حزبی با انتقام گیری ، بی باوری و پراگنده گی برهم خورد و فاجعه تحمیل گردید و طوری که عملآ خود شاهد هستیم پس از حادثه سقوط وفروپاشی حزب ، اقدامات اساسی برای انسجام دوباره اعضای حزب و حضور مجدد در یک ساختار بزرگ وهمه گیر صورت نپذیرفت ، هر گاه اقداماتی هم که بنام حزب زیر تاثیر سرگیچی سیاسی ودلیل ودلایل حادثه سقوط انجام پذیرفت بسیار سلیقوی، فرکسیونی و در محدوده تنگ گروهی بوده نه اقدامات همه گیر و سراسری ؛ اما برعکس طی این مدت بنا بر عوامل متعدد وامراض سیاسی وبرخوردهای غیر رفیقانه ودر چانه زنی ها ومیزان نمودن اشتباهات یک دیگر زمان را و چانسهای را که برای حضور نیرومند و واحد ممکن بود ازدست دادیم این اشتباهات نه تنها انرژی وتوان ما را ضایع نمود بلکه ما را به پارچه های روز تا روز ضعیف تر ، مجزا از هم و نا امید تجزیه کرد.
رفقا ! کمیسیون تدارک اروپایی با درک از تجارب تلخ این دوره و از ایجاد کمیسیون (2011) تا کنون سعی بر آن داشت تا خود به حزب ، یا سازمان جداگانه مبدل نگردد و صرف مطابق منشور کمیسیون سهم ونقش خویش را برای تماس، تفاهم و توافق همه ساختار ها روی یک میکانیزم واحد در جهت حضور نیرو مند حزب وطن سابق (ح.د.خ.ا) ادا نماید وبدین منظور از طریق نشراعلامیه ها، فراخوانها ، طرح وپیشکش نمودن میکانیزم عملی وانجام مذاکرات مستقیم با کته گوری های مختلف ساختارهای حزبی در خارج ودر داخل کشور، چنانچه هیات اعزامی این کمیسیون با شما رفقا ومسؤلین سایر ساختار های حزبی همسو ورفیق در داخل کشور چندین بار روی این ضرورت حیاتی تبادل نظر و مذاکرات جداگانه بعمل آورده است واینک یکبار دیگر بتارخ( 24 ،01 ، 2016) با طرح جامع ( مراجعهءواپسین) باور ها واندیشه های کمیسیون در مورد ضرورت اقدام مشترک برای تدویر کنگره یا مجمع عمومی واحد را ، خدمت شما و سایر اعضای متشکل وغیر متشکل حزب از طریق ایمل آدرسها و امکانات انترنتی پیش کش نمودیم.، امید است ، بدون بدبینی وسوء تعبیر از پیشنهادات ونظرات رفیقانه ما که با حسن نیت همراه میباشد به عرایض ما توجه نمایید . ما با حرمت واحترام به زحمات شما رفقا که برای تحقق پروسه وحدت میان دو تشکل تلاش نموده اید ، معتقدیم که نزدیک شدن و کنار آمدن یک کار نیک ویک اقدام قابل حمایت میباشد اما با تجارب درس های گذشتهء قبل از حاکمیت ، دوره احراز قدرت سیاسی وپس از سقوط ، معلوم گردید که پروسه وحدت های قسمی سازمانی حل کننده همه مسایل عام سیاسی و مسایل درون حزبی نبوده وبرعکس ومتاسفانه در نتیجه خود خواهی ها و کجروی ها نتایج تلخ واندوه گین را نیز با خود داشته است . ما امید واریم که پروسه وحدت این حزب بربنیاد فکر سیاسی و منافع ملی وطن وجنبش پایدار ومستحکم بماند ورشد نماید.
– کمیسیون تدارک اروپایی معتقد است که برای رفع خلای بزرگ سیاسی مشهود وحضور نیرومند و یکپارچه و تاثیر گذار حزب پر افتخار مان در میدان سیاسی کشور که همین اکنون در بیش از(32) جزیره وبصورت مجزا فعالیت مینمایند، همچنان برای مشارکت بلفعل انبوه وسیع اعضای حزب که جرات و اعتماد نکرده اند ویا نمیکنند تا عضویت یکی از ساختار ها ی جداگانه موجود را انتخاب کنند ، یک راه اساسی وآدرس انکار نا پذیر و جود دارد، تا همه داد خواهان و تحول طلبان با تدویر کنگره واحد وهمه گیر،نه کنگره های جداگانه ،حزب بزرگ وپر افتخاری را با شیوه واصول قابل قبول ودرفضای واقعن دموکراتیک و با مقتضای زمان دو باره اساسگذاری نماییم وآدرس واحد و یگانهء حزب نیرومند و پرجاذبه نوین و مدرن را بوجود آوریم ، اجماع جدیدسیاسی تاسیس کنیم و در نظر بگیریم که احراز مقام درساختار های رهبری تشکیلاتی حزب براساس فیصدی هاو روابط قومی ، زبانی و شخصیتی نه بلکه این سترکتورسیاسی بر بنیاد فکر سیاسی و اصول تخصصی بودن کادر های رهبری استوار بوده و از طریق رای عمومی اعضای حزب و نماینده گان شان بوجود می آید، در این اجماع کسی و سازمانی به کسی ویا سازمانی تسلیم نمیشوند و هیچکدام بر پروسه تحکم نداشته همه اعضای حزب با هم برای یک فکر ویک آرمان تصمیم میگیرند، اینچنین حزبی نه تنها شکست ناپذیر است بل از حمایت بیدریغ اقشار مختلف هموطنان ما برخوردار خواهد بود.
— در رابط به بعضی از افکار پراگنده و مغشوش کننده ما همه باید به این امر متیقن باشیم که – در قدم نخست سقوط جمهوری افغانستان نه در نتیجه سیاست مصالحه ملی و نه حتی اختلافات درونی به فروپاشی دولت در افغانستان انجامید ؛ فروپاشی در نتیجه عوامل خارجی دخیل درقضیه افغانستان با شیوه کودتایی با لای حزب و دولت ج .ا تحمیل گردید .
— دو دگر اینکه در رویداد سقوط چند آدم شناخته شده مقتدر سیاسی – نظامی دست داشتند نه همه رهبران و کادر های حزبی ،ملکی و نظامی وهیچ کس حق ندارد تا گروه مشخص ازفعالین با شرف نظامی وملکی حزب را به این قضیه گره بزنند.
— سوم اینکه اولین رهبر حزب فقید نور محمد ترکی در نتیجه توطیه و دسیسه باند امین به شهادت رسید ، فقید ببرک کارمل دومین رهبر حزب حتی بدون داشتن سرپناهی در مریضی ناشی از درد جلای وطن ودرحالت بی سر پناهی جان داد، وشهید داکتر نجیب الله سومین رهبر حزب در نتیجه دسایس بزرگ دشمنان منافع ملی مردم افغانستان ودر پیشاپیش حزب قهرمان ما توسط وحشی ترین نیروها ی بنیاد گراه و مزدوربه شهادت رسانیده شد ،این دلیر مردان رهبران قانونی و مشروع حزب بودند که با درنظرداشت اصول اساسنامه حزب و مقتضای زمان برگزیده شدند و وظایف محوله را با استواری ومتانت انجام دادند روحشان شاد و خاطرات کار نامه هایشان جاودان باد ! هیچ شخص گروه ودستهء حق ندارد ازنام رهبران حزب برای نفوذ فرکسیونی خود سوء استفاده نماید واختلافات را دامن زند .متاسفانه هستند کسانی که با کوبیدن یکی از رهبران و تبلیغ برای رهبردیگر یا آگاهانه ودستوری ویا نا آگاهانه اختلاف و مخاصمت را دامن میزنند که آرزو برده میشود نباید به این اعمال تخریب کارانه ضد منافع حزب ووطن اجازه دهیم.
— چهارم اینکه حزب دموکراتیک خلق افغانستان در دومین کنگرهء آن حزب با درس از تجارب حاصله راه پیموده خویش را تحلیل وارزیابی علمی و انتقادی نمود وبا درنظر داشت مقتضای زمان و واقعیت های سرسخت وعینی جامعه ما و مطالبات مردم برنامه و اصول ساختاری خویش را تصویب و نام حزب (ح.د.خ.ا) را به «حزب وطن» مسمی ساخت. بنابر آن ما اعضای آن حزب پر افتخار حق نداریم درجای محکمهءبا صلاحیت و یا از موقف با اعتبار کنگره آن حزب در مورد تصامیم اساسی گذشته حزب که در فوق تذکار یافت حکم و فتوا صادر نماییم . ،برعکس ما بحیث حزبی های صادق به آرمانهای والای حزب خود که رهبران تبلور آن آرمانها بودند بدون خود محوری و خود کلان بینی باید بیک آدرس حقیقی حزبی که کنگره حزب وطن است مراجعه نماییم .
– در میان انبوه وسیع حزبی ها سوال مطرح است که کدام مسئله اساسی میان ما و جود دارد که نمیتوانیم با هم یکی شویم در حالیکه برنامه ها و اصول ساختاری همه ساختار های موجود گاپی شده و ناشی شده از اسناد مرامی دو مین کنگره (ح.د.خ.ا) حزب وطن میباشند و همهء ما در رابطه به وضعیت نا هنجار کنونی ونجات از فاجعه یکسان می اندیشیم و موضع داریم ،در گذشته در حال و در آِینده سر نوشت وهویت مشترک داشتیم ،داریم و خواهیم داشت پس چرا یکی نه شویم، مشکل در کجاست و موانع کدام ها اند ؟
رفقا ! اعضای حزب میخواهند تا دیوار های مجازی و خطوط قرمز غیر حقیقی ودروغین را که دیگران در میان ما کشیده اند وبا این خطوط ما را از هم جدا ساخته اند باید از مسیر مشترک خویش برطرف وراه را برای تدویر کنگره واحد باز کنیم ودر آن مقام است که میتوانیم روی مجموع مسایل مطرح بحث نماییم وتصمیم بگیریم وآدرس واحد ، نام واحد ورهبری یگانه را بوجور بیاوریم تا باشد با نیروی بزرگ و با اعتبارو در حمایت مردم درفش مبارزه وعدالت خواهی را به اهتزاز در آوریم ورسالت خویش رادر مقابل وطن ومردم با سر بلندی انجام دهیم. تا روح رفتگان مان شاد وخواست مردم مصیبت دیده افغانستان در وجود مدافعان واقعی شان بر آورده گردد .
ما به امید وفای توگذشتیم زجان – دوستان را مبر از یاد و فراموش مکن
ما با خلوص نیت دستان خود را برای کار مشترک سراسری وبسیج هزاران رفیق دور مانده از ساختارهای موجود بسوی شما ، سایر،احزاب ،حلقات وساختار های متشکل و اعضای غیر متشکل حزب وطن ، دراز مینمایم تا باشد مشترکآ رسالت ملی ، وطنی ،سیاسی و تاریخی خویش را در شرایطی که وطن ما به سوی آیندهء نا معلوم ونا مشکوف و در حالت خون چکان در حرکت است با سربلندی و افتخار بجا آورده. و حضور نیرومند ، تاثیر گذار ویکپارچه حزب مجبوب خویش را در میدان سیاسی کشور تامین نماییم .
با احترامات فایقه
جمشید پایمرد رئیس کمیسیون اروپایی تدارک وتدویرمجمع عمومی و فوق العاده حزب وطن