مشروعیت نظام و دولت چیست
نوشته کریم پوپل
مورخ۷ سنبله سال ۱۴۰۰
نوع حکومتی است که بر اساس قانون استواربوده و عملکرد آن بر مردم آشکار باشد. این چنین دولت تحت کنترول یک ملت شایسته بوده توسط همه ملت به رسمیت شناخته شود. از دیدگاه علوم اسلامی و دینی، مشروعیت داشتن، به معنای انتساب یک موضوع به دین و شرعی بودن آن است
ولی در جهان در علم سیاست مشروع معادل واژهی legitimacy یا قانونی میباشد. بنابرمعنا و مفهوم مشروعیت ، حاکمان حق دارند بر مردم حکمرانی کنند و مردم نیز باید از آنان اطاعت نمایند.
یک دولت زمانی مشروع میشود که ملت ویا نماینده های ملت آنرا پذیرفته قوانین سازند که تخطی از قوانین بین المللی ننموده ملت های جهان آن دولت را برسمیت شناخته به آن روابط دیپلوماتیک پیدا نمایند.
یک دولت مشروع می تواند قدرت، نفوذ و اقتدار داشته باشد. در این حالت، قدرت دولت بیشتر بر اساس باور، رضایت و تابعیت مردم استوار بوده زور و اجبار در آن وجود ندارد.
در علوم سیاسی ، مشروعیت حق و پذیرش توسط مرجع قانونی ، معمولاً یک قانون حاکم بردولت یا یک رژیم سیاسی است. اصطلاح مشروعیت نشان دهنده یک سیستم حکومتی است که دولت “حوزه نفوذ” خویش نشان می دهد. مرجعی که مشروع تلقی می شود ، اغلب از حق و توجیه اعمال قدرت برخوردار است. در جهان نوع دولت مشروع را دولت مدرن گویند . دولت مدرن مخالف حکومت مطلقه است.
مشروعیت سیاسی
مشروعیت یکی از شرط اساسی برای حکومت کردن اتلاق می شود که بدون آن یک دولت دچار بن بست (های) قانونی شده سقوط می کند. مشروعیت سیاسى را مىتوان به «باور جمعى اعضاى درون یک نظام و حاکمیت سیاسى به وجود و استمرار نظام یا حاکمیت» تعریف نمود.به این باور و اعتقاد موجب مىگردد که هر یک از تبعه افغان از قدرت اعمال شده پیروى از حاکمیت سیاسى را بر خود لازم تلقى کنند. بدین ترتیب اطاعت از قدرت و نهاد سیاسى به یک امر اخلاقى و منطقى مبدل مىشود و دیگر نیازى به اعمال زور و سلطه و فشارنیازى نخواهد بود. در واقع باید گفت مشروعیت سیاسى، پشرفت و ترقی است که در آن قدرت به اقتدار تبدیل مىشود و قدرت سیاسى، خصلتى عقلانى مىیابد؛ در نتیجه، رابطهاى اساسى میان سلطه مشروع و مشروعیت سیاسى بوجود می اید. دولتهای مشروع بر علاوه قانون کشوری یک تعداد قوانین بین المللی را پذیرفته و مطابق آن عمل نماید که بنام دولت مدرن یاد می شود. عملگرد یک دولت مدرن در چهار چوب نظام سیاسی کشور باید قوانین ذیل را مرعات کند.
۱. حق و حقوق تبعه یک افغان و آزاد زندگی کردن یک تبعه افغان در افغانستان که مقید به شرایط نباشد. مثلا دولت ملت نباید به ملت امر کند که ایجاب بپوش به زنها گوید بیرون نروبه مردان گوید ریش بگذار .اگر ریش نگذارد بندی میشود پس این وطنش نیست.
۲. آزادی بیان ، جراید ، اخبار ، رادیو و تلویزونها
۳.آزادی حقوق زنان
۴. آزادی کار
۵. آزادی اقتصادی بدون محدویتها و انحصار
۶. آزادی احزاب ، سازمانهای اجتماعی ، مدنی
۷. انتخابات و حق رای دهی مساویانه
۸. انحصار خشونت تنها توسط محافظان قانون
میگوید در دولت مدرن، تنها دولت است که میتواند اعمال زور کند و قدرت عریان داشــته باشــد. به عنوان مثال، دولت میتواند مجرمین را تعقیب کند، دولت میتواند کسی را مجازات کند، دولت میتواند نظم و پالیسی داشته باشد و نظم را برقرار کند. انحصار این کنترل در اختیار دولت است و هیچ نیروی دیگری در جامعه حق ندارد چنین قدرتی داشته باشد..
۹. دولت ملی
یک دولت توسط آن ملتی که در یک جفرافیای مشخص قرار داشته آن ملت برای استقرار نظام و امنیت سیاسی اقتصادی دست به قانون زنند که مورد قبول آن ملت قرار گیرد . این چنین دولت را دولت ملی گویند . بدین معنا ست که حاکمیت یا قدرت مرکزی حکومت، میتواند نسبت به ملت، اعمال اقتدار کند.
۱۰. حاکمیت
مفهوم حاکمیت حکمرانی دولت بر ملت است . دولت استوار با یک قدرت مرکزی، انحصاری است واین حاکمیت تحت عنوان حاکمیت ملی فعالیت دارد، بدین معنا که حاکمیت از آن ملت است و این مردم هستند که قدرت حکمرانی دارند..
۱۱. مشروطیت
این بدین معنا که همه مشــروط به نظام دارای حقوقی هستند و هیچکس نمیتواند ادعا کند که بالاتراز نظام حقوقی که دارد و بگوید که من مقید و تابع نظام نیستم. همه افراد جامعه باید حقوق و اختیارات خود را از نظام قانونی دریافت کنند. این به معنای مشروط و مقید بودن حکومت و مقامات حکومتی است. از یک طرف دولت دارای کنترل انحصاری خشونت است و در مقابل، ملت بر دولت دارای حقوق دارند که باید دولت آن را محفوظ نگه دارد ..
۱۲. قدرت و اقتدار.
در نظام مدرن اشخاص مطرح نبوده حاکمیت قانون شرط است بدین معنــا که قدرت بایــد از ماهیت اشخاص نباشد . حتی وقتی صحبت از وفاداری به دولت میشود به معنای وفاداری به یک شخص خاص نیست، قدرت غیرشخصی با مفهومی به نام حکومت قانــون، قرابت دارد. حکومت قانــون یعنی حکومت غیرشخصی، یعنی حکومتی که قاعدهها بر مردم حکم میرانند نه اشخاص و آنها نیز خود مقید به قوانین هستند. بناعا درین گونه دولت خود کامگی بکلی ممنوع باشد.
۱۳. پستهای دولتی
مفهــوم دیوانسالاری یا پستهای دولتی بدین معناست که شما با ساختارهای اداری دولتی مانند مقامات، پســتها است دارای شــرح وظایف مشخصی هستند و معیار ارتقا، انتصاب و جابه جایی افراد در این پســتها، بر اســاس شایستگی و لیاقت افراد باشد . نه بر اساس موارد دیگر.
۱۴.حقانیت
به معنای قدرت مشروع است که قانون به آن داده است . کسی بدون قانون چیزی نموده نمیتواند ..
۱۵.شهروندی
مفهوم دیگری که در رابطــه با دولت مدرن مطرح است، مفهوم شهروندی اســت. هر شهر وند دارای حق و حقوقی بوده بلمقابل دولت بالای شهروند مکلفیتهای دارد که هردو احترام کنند.
۱۶.مالیات
آخرین مفهوم و مشخصهی دولت مدرن که پیرامون بر آن تاکید میکند مفهوم مالیات است. سهم مالیات از مجموعه درآمد ملی است که نشان میدهد دولت تا چه حــد به ملت وابســته اســت، دولت هایــی که درآمدشــان از منابع طبیعی به دســت میآید، نیازی به ملت ندارند و به آنها پاسخگو نیستند فقط دولت هایی که درآمد خود را از مالیات مردم به دست میآورند خود را موظف به پاسخگویی به ملت میدانند.
اثرات و نتایج مشروعیت سیاسى را به صورت ذیل خلاصه کرد
۱. مشروعیت سیاسى، اطاعت شهروندان خویشرا میتواند به راحتى کسب مىکند و بدین طریق، از تکیه بر قدرت فیزیکى و زور و سرکوبی ممانعت صورت می گیرد.
۲. مشروعیت یک نظام سیاسى، چیزى جز فراهم آوردن زمینههاى بدست آورن جواز اعمال بر قدرت دریک نظام سیاسی میباشد.
۳. در نظامهاى مشروع، قدرت و حاکمیت سیاسى در مقایسه با نظامهایى که با بحران مشروعیت روبهرو هستند، راحتتر اعمال مىگردد و بدین ترتیب، نظام سیاسى نیز ثبات و پایدارى بیشترى دارد.
حکومت مشروع
عقیده به حاکمیت دولت ، موظف بودن به اطاعت و حق داشتن دولت در اعمال سلطه وظیفه مردم در قبول سلطه آن است . بنا براین تعبیر، حاکمیت چه در پیدایش و چه در مرحله بقا مورد توجه مردم قرار داشته باور به آن شرط است یا به عباره دیگر.حکومت ارگانى رسمى است که بر رفتارهاىاجتماعى نظارت داشته و به انها جهت میبخشد. اگر مردم از طریقمسالمتآمیز، جهتدهى را پذیرا نشوند، حکومتبا توسل به قوه قهراهدافش را دنبال مىکند، اگر کسانى از مقررات وضع شده براى نیل به هدفقانون، تخلف کنند با کمک دستگاههاى مانند نظم عامه مجبور به پذیرفتن مقررات مىشوند.
مشروعیت به لحاظ منابع آن احتمالاً از سه صورت برخوردار است:
۱. مشروعیت قانونى: در این نوع مشروعیت، تمام تصمیمات، بهخصوص چگونگى رابطه بین افراد و قدرت سیاسى، بر اساس قانون صورت مىگیرد.
۲. مشروعیت سنتى: در این نوع اطاعت محصول قانون نیست و اساساً ناشى از سنتهایى است که در حکومت کنندگان متجلى شده است. در واقع مشروعیت کرکتر و عمل سنتى افراد بنا کننده است؛
۳.مشروعیت کاریزماتیک: این مشروعیت بر کرکتر و اعمال عاطفى و احساسى افراد و خصوصیات فوقلعاده رهبری است.
منابع
۱. مشروعیت سیاسی نوشته غلام رضا خسروی مورخ ۱۳۸۰ شماره ۲۴ جامع علوم انسانی
۲. مروعیت ویکی پیدیا فارسی
۳. مشروعیت (علوم سیاسی) در ویکی فقه
۴.legitimacy یا مشروع در ویکی پیدیا انگلیسی
۵. کدام است دولت مشروع در ویبساید تاپر
۶ . مشروعیت یا حقانیت حکومت در ویبساید بی بی سی نوشته مریم رستگار مورخ ۲۷ جولای سال ۲۰۰۹