نو کانتی ها،- مخالف سوسیالیسم و ماتریالیسم دیالکتیکی

neukantism.نو افلاتونی آرام بختیاری نو کانتی ها؛ نیم قرن میان مارکسیسم و…

غم دوشینه و سرنوشت نافرجام و دردناک مردم افغانستان

نویسنده: مهرالدین مشید کشتی شکستگانیم ای بادشرطه برخیز  باشد که باز بینیم …

برگردان شعرهایی از ژنرال پاییز

زنده‌یاد “محمدعمر عثمان” ملقب به “ژنرال پاییز” در سال ۱۹۵۷…

خلق در دانه لری - مرواریت های ناب

قۉشیق ( دو بیتی )   داکتر فیض الله ایماق باید گفت که،…

آشتی کردن طالبان با مردم افغانستان، راهی برای پایان جنگ…

نویسنده: مهرالدین مشید زهر پاشی های قومی و زبانی و توطیۀ…

 ترجمه‌ی شعرهایی از سردار قادر 

استاد "سردار قادر" (به کُردی: سه‌ردار قادر)، شاعر کُرد زبان،…

خموشی

 نوشته نذیر ظفر شــــــــد مــــدتی که ورد زبانم ترانه نیست آوای مــــن…

چشم براه وحدت

            چشمم براه  وحدت  پیوند وهمد لی جانم فدای وحدت وصد ق…

دوحه سر دوحه، پروسه های پیچیده و آرمانهای خشکیده 

نوشته از بصیر دهزاد  سومین کنفرانس در دوحه  درست سه هفته…

کور و نابینایان خرد

تقدیم به زن ستیز های بدوی و ملا های اجیر، آن…

فضیلت سیاسی و افغانستان

در نخست بدانیم٬ ماکیاولی در شهریار و گفتارها٬ در واقع…

بهای سنگین این خاموشی پیش از توفان را طالبان خواهند…

نویسنده: مهرالدین مشید طالبان بیش از این صبر مردم افغانستان را…

گلایه و سخن چندی با خالق یکتا

خداوندا ببخشایم که از دل با تومیخواهم سخن رانم هراسانم که…

(ملات گاندی در مورد امام حسین

باسم تعالى در نخست ورود ماه محرم و عاشوراء حسينى را…

جهان بی روح پدیداری دولت مستبد

دولت محصولی از روابط مشترك المنافع اعضاء جامعه می باشد٬ که…

ضانوردان ناسا یک سال شبیه‌سازی زندگی در مریخ را به…

چهار فضانورد داوطلب ناسا پس از یک سال تحقیق برای…

پاسخی به نیاز های جدید یا پاسخی به مخالفان

نویسنده: مهرالدین مشید آغاز بحث بر سر اینکه قرآن حادث است و…

طالبان، پناهگاه امن تروریسم اسلامی

سیامک بهاری شورای امنیت سازمان ملل: ”افغانستان به پناهگاه امن القاعده و…

  نور خرد

 ازآن آقای دنیا بر سر ما سنگ باریده عدوی جان ما…

عرفان با 3 حوزه شناخت/ ذهن، منطق، غیب

دکتر بیژن باران با سلطه علم در سده 21،…

«
»

مبارزه علیه دولت اسلامی یا پردۀ دود استتار ؟

بسیج ایالات متحده علیه سوریه و ایران

 

نوشتۀ مهدی داریوش ناظم رعایا

Mahdi Darius Nazemroaya

مرکز مطالعات جهانی سازی، 01 اکتبر 2014

ترجمه توسط حمید محوی

تهدیدی به نام امارات اسلامی در عراق و شامات (یا دولت اسلامی)، مانند خاک در چشمان ماست. نیروی امارات اسلامی در عراق و شامات را عمداً باد کرده اند که افکار عمومی از پنتاگون پشتیبانی کنند و  بر این اساس بمباران غیر قانونی سوریه توجیه پذیر گردد. این ترفند تبلیغاتی در عین حال برای توجیه بسیجی به کار برده می شود که بیش از پیش به گسترش و استقرار وسیع نیروهای نظامی به رهبری ایالات متحده در خاورمیانه شباهت دارد. قدرت آتش و تجهیزات نظامی بسیج شده در این لشکر کشی از حد و حدود مبارزه علیه اسکادران های مرگ امارات اسلامی در عراق و شامات فراتر است.

گر چه ایالات متحده شهروندان آمریکائی و تمام جهان را مطمئن ساخته است که هیچ سربازی به میدان نبرد نخواهد فرستاد، ولی چنین امری نامحتمل بنظر می رسد. احتمال کمی وجود دارد، ابتدا به این علت که در میدان نبرد برای شناسائی هدف به سرباز نیازمند است. علاوه بر این، واشنگتن بر این باور است که اردوگاه نظامی برای مبارزه علیه امارات اسلامی در عراق و شامات چندین سال بطول خواهد انجامید. در نتیجه می بینیم که گفتار ایالات متحده به شکل مضاعف مطرح شده است. در واقع، موضوع به شکل استقرار نیروهای نظامی به شکل دائمی بوده و در مورد عراق البته بیشتر به شکل استقرار مجدد نیروها قابل بررسی می باشد. این نیرو می تواند متعاقباً به یک نیروی عظیم تهاجمی تبدیل شود و سوریه و ایران و لبنان را مورد حمله قرار دهد.

گفتگو دربارۀ امنیت بین ایالات متحده و سوریه

و گفتگو بین ایالات متحده و ایران ؟

پیش از آغاز بمباران در سوریه توسط آمریکائی ها، اطلاعات تأیید نشده ای در گردش بود که واشنگتن با میانجیگری رابط های عراقی و روسی گفتگوهائی را برای همآهنگ سازی نظامی و اردوگاه پنتاگون برای بمباران با دمشق آغاز کرده است. در این گزارشات موضوع شگفت آوری وجود داشت. گوئی عناصر مختل کننده ای در کار بود تا بمباران جمهوری عرب سوریه را توجیه سازد.

در واقع گزارشات مرتبط به همکاری بین ایالات متحده و سوریه با میانجیگری رابط های عراقی و روسی به جعبۀ ابزار تحریف اطلاعاتی و سری مقالاتی مربوط می شد که به هدف مسموم سازی فضای خبری منتشر شده بود. تأیید همکاری ایالات متحده با سوریه پس از تأیید مشابهی در مورد همکاری بین ایالات متحده و ایران در عراق منتشر شده بود.

چند هفتۀ پیش، واشنگتن و رسانه های آمریکائی گزارشی دربارۀ توافقات نظامی واشنگتن و تهران در زمینۀ مبارزه مشترک علیه امارات اسلامی در عراق و شامات در درون مرزهای عراق منتشر کردند. این گزارش تحریف شده بود زیرا صراحتاً توسط چندین مقام سیاسی و نظامی عالی رتبۀ ایرانی مردود اعلام شد.

پس از اینکه ایرانی ها صراحتاً دعاوی واشنکتن را به عنوان تخیلات هالیوودی تلقی کردند، ایالات متحده اعلام کرد که پیوستن ایران به اتحادیۀ علیه امارات اسلامی در عراق و شامات ضروری نیست. ایران تمام این دعاوی را رد کرد. واشنگتن حسن نیّت ندارد و واقعیات را تغییر شکل می دهد. مقامات آمریکائی چنین بار از تهران خواسته بودند که به اتحادیۀ ضد داعشی بپیوندد.

آیت الله علی خامنه ای پیش از آن که پس از عمل جراحی پروستات از بیمارستان مرخص شود، با توجه به مقام بالائی که در جمهوری اسلامی در ایران دارد، روز 9 سپتامبر 2014 از طریق تلویزیون ایرانی اعلام کرده بود ایالات متحدهتا کنون سه بار درخواست کرده است که تهران و واشنگتن در عراق همکاری کنند. او توضیح داد که سفیر ایالات متحده در عراق پیغامی برای سفیر ایران در عراق فرستاده بود و در این پیغام درخواست کرده بود که ایران به ایالات متحده بپیوندد — در حالی که جان کری در مقابل تمام جهانیان اعلام کرده بود که نمی خواهد ایران با آنها همکاری کند — از آقای ظریف [وزیر امور خارجۀ ایران] خواسته بود که ایران با آنها در مورد این مسئله همکاری کند، ولی اقای ظریف این درخواست را نپذیرفته بود. سومین درخواست توسط معاون وزیر آمریکائی وندی شرمن Wendy Sherman از وزیر امور خارجه پیشین ایران عباس عراقچی صورت گرفته بود.

علاوه بر این خامنه ای قاطعانه هر گونه همکاری با واشنگتن را منتفی دانست« روی این مسئله، ما با آمریکا همکاری نخواهیم کرد، به ویژه از این جهت که دست هایشان کثیف است» و خامنه ای رسماً اعلام کرد که نیّت واشنگتن فاسد است و قصد آزار مردم عراق و سوریه را دارد.

ایران مثل روسیه از سوریه و عراق در مقابل امارات اسلامی در عراق و شامات پشتیبانی می کند. تهران نیز مانند روسیه علیه امارات اسلامی در عراق و شامات مبارزه می کند، ولی هیچ یک به اتحادیۀ واشنگتن علیه امارات اسلامی نمی پیوندند.

تهاجمات جدید و طرح تغییر رژیم در شرف تکوین است ؟

همان گونه که 20 ژوئن 2014 آشکار شد، برای واشنگتن دولت فدرال نوری الملکی در بغداد باید بر کنار می شد زیرا او با آمریکا در مورد محاصرۀ سوریه همکاری نکرد، و در کنار ایران موضع گرفت، و علاوه بر این به چینی ها نفت فروخته بود و از روس ها نیز جنگ افزار خریداری کرده بود. علاوه بر این، تصمیم عراق برای شرکت در ساخت لوله های انتقال گاز ایران-عراق- سوریه با طرح های ایالات متحده و برای تسلط بر جریان انرژی در خاورمیانه تناسبی نداشت و بلعیدن اوراسیا را برای آمریکا مشکل می ساخت (1).

دولت مالکی در بغداد از دیدگاه واشنگتن مرتکب دو گناه نا بخشودنی شد. البته این کستاخی ها را ابتدا باید در زیست گاه جغرافیای سیاسی آن مورد بررسی قرار دهیم.

شعار دولت بوش دوّم را پس از 11 سپتامبر 2001 به یاد بیاورید، یعنی در آغاز سری جنگ هائی که باید به پا می کرد. شعار او چنین بود : « هر کسی می تواند به بغداد برود، ولی مردان واقعی به تهران خواهند رفت !». نکته ای را که ای شعار جنگ طلبانه مطرح می کرد این بود که از دیدگاه پنتاگون راه تهران از بغداد و دمشق می گذرد(2).

گناه کبیرۀ دولت مالکی مانند سوریه به این علت بود که راه تهران را بسته بود. در گام نخست، دولت عراق پنتاگون را در پایان سال 2011 از عراق اخراج کرده بود، موضوعی که ایالات متحد هرا مجبور کرد که بساط نیروهای آمریکائی که مستقیماً در مرز غربی ایران مستقر شده بودند را برچیند. در گام دوم، دولت فدرال عراق در پی راه حلی بود که مبارزان مجاهد خلق ایران که در اردوگاه اشرف مستقر بودند را اخراج کند، یعنی گروهی که می توانست در وضعیت جنگی یا عملیات تغییر رژیم در ایران علیه ایران مورد استفاده قرار گیرد.

اردوگاه اشرف پایگاه نظامی سازمان مجاهدین خلق ایران بود. سازمان مجاهدین خلق ایران سازمانی است که ضد دولت ایران بوده و هدفش تغییر رژیم تهران است. این سازمان به شکل آشکار در حملات سازماندهی شده توسط ایالات متحده علیه ایران و سوریه شرکت داشته است.

گرچه دولت آمریکا سازمان مجاهدین خلق ایران را در فهرست سازمان های تروریستی به ثبت رسانده است،وقتی ایالات متحده و بریتانیا به عنوان متحد خدشه ناپذیر آن عراق را تسخیر کردند، واشنگتن با این سازمان مناسبات منسجم تری برقرار ساخت. به شکل متناقضی، ایالات متحده و بریتانیا موذیانه پشتیبانی صدام حسین از مجاهدین خلق ایران را به ابزار سیاسی تبدیل کرد تا با اتهام پشتیبانی از تروریسم، تهاجم انگلیس و آمریکا علیه عراق را توجیه کند. ولی بعد از تهاجم به عراق همین سازمان تروریستی، یعنی سازمان مجاهدین خلق ایران را از حمایت خود برخوردار ساخت.

از سال 2003، ایالات متحده سازمان مجاهدین خلق ایران را تأمین مالی می کند. واشنگتن از سازمان مجاهدین خلق ایران حمایت می کند، زیرا از یک سو به این وسیله می تواند روی تهران فشار بیاورد، و از سوی دیگر این امکان را برای خود حفظ می کند تا در چهارچوب تغییر رژیم علیه ایران علیه ایران آنها را بر سریر قدرت بنشاند. سازمان مجاهدین خلق ایران کاملاً به جعبۀ ابزار پنتاگون و سیا علیه تهران تعلق دارد. حتی پس از این که ایالات متحده کنترل اردوگاه اشرف را به بغداد منتقل کرد، پنتاگون گروه هائی را در درون اردوگاه سازمان مجاهدین خلق ایران حفظ کرد.

سال 2012، نیروهای سازمان مجاهدین خلق ایران به پایگاه نظامی قدیمی در اردوگاه لیبرتی منتقل شدند، که در حال حاضر با نام جدید عرب آن را می نامند : اردوگاه حوریه.

رئیس دفتر استانبول کریستین ساینس مانیتور  Christian Science Monitor، اسکات پترسون Scott Peterson توضیح می هد که مقامات آمریکائی  عملاً از آغاز بهار عرب در سال 2011 پشتیبانی خودشان را از مجاهدین خلق را آغاز کردند. این پشتیبانی در پیوند با رؤیای واشنگتن برای تغییر رژیم در ایران است. اسکات پترسون نوشته است که مقامات آمریکائی « به ندرت از گذشتۀ خشونت بار ضد آمریکائی سازمان مجاهدین خلق ایران حرف می زنند و این گروه را نه به عنوان تروریست بلکه به عنوان مبارزان ازادی با ارزش هائی مشابه به ارزش های دموکراتیک ما تلقی می کنند و آنها در انتظار نگهداشته اند تا روزی به عنوان پیشگام تغییر رژیم در ایران به خدمت بگیرند. » (3)

واشنگتن رؤیای تغییر رژیم تهران را رها نکرده است 

واشنگتن رؤیای تغییر رژیم در تهران را رها نکرده است. آیا این اتفاقی بوده که پشتیبانی ایالات متحده و اتحادیۀ اروپا از سازمان مجاهدین خلق ایران وقتی صورت گرفته که افزایش تهدیدات امارات اسلامی در عراق و شامات بیشترین توجهات را بخود جلب کرده است ؟

در 27 ژوئن 2014، 600 پارلمانی و مرد سیاسی، که اغلب آنها از کشورهای ناتو آمده بودند در این گردهمآئی سازمان مجاهدین خلق ایران در ویلپنت Villepinte در حومۀ شمال شرقی پاریس شرکت داشتند. فراخواست اصلی این گردهمآئی تغییر رژیم در ایران بود. جنگ افروزان و شخصیت های بی شرمی چون سنار پیشین ایالات متحده جوزف لیبرمن Joseph Lieberman، سخن- گو  و مداح اسرائیل آلن درشویتس Alan Dershowhitz، نمایندۀ قدیمی دولت بوش دوم و مفسر فوکس نیوز Fox News جان بولتون John Bolton، شهردار پیشین نیویورک رودی جیولیانی Rudy Giuliani و وزیر یشین فرانسه و  رئیس قدیمی مأموریت های نمایندگی سازمان ملل متحد در کوزووو برنارد کوشنر Bernard Kouchner در این گردهمآئی سازمان مجاهدین خلق ایران برای ارتقاء جنگ افروزی و تغییر رژیم شرکت داشتند. به گفتۀ سازمان مجاهدین خلق ایران بیش از 80000 نفر در این گردهمآئی برای تغییر رژیم شرکت داشتند. طرفداران شورشیان در عراق و در سوریه نیز در این گردهمآئی در ویلپنت شرکت داشتند و برای تغییر رژیم در عراق و در سوریه و در ایران فراخوان دادند.

موضوع خنده دار اینجاست که این رویداد احتمالاً توسط خود دولت آمریکا تأمین مالی شده بود. هم پیمانان ایالات متحده نیز احتمالاً جزء سرمایه گذاران این گردهمآئی بوده اند. این کمک مالی برای فعالیت لابی سازی سازمان مجاهدین خلق ایران نزد کنگرۀ امریکا و وزارت امور خارجۀ آمریکا نیز به خدمت گرفته شده است که در حال حاضر به جمع آوری پول اشتغال دارند. افرادی مانند رودی جیولیانی — احتمالاً یکی از نامحبوب ترین (نفرت انگیز ترین) شهردارهای شهر نیویورک تا واقعۀ تراژیک 11 سپتامبر است — که حالا به لابی مجاهدین خلق ایران پیوسته. به گفتۀ کریستین ساینس مانیتور، «تعداد خیلی زیادی از مقامات عالی رتبۀ آمریکائی — برای سخنرانی به نفع مجاهدین خلق ده ها هزار دلار دریافت کرده اند.» (4)

رودی جیولیانی در گردهمآئی های سازمان مجاهدین خلق ایران دست کم از سال 2010 شرکت می کند. سال 2011، او رسماً برای تغییر رژیم در تهران و در دمشق طی گردهمآئی سازمان مجاهدین خلق ایران سخنرانی کرده است.

او چنین خواند بر زبانش : « چه خواهید گفت اگر ما بهار عرب را با تابستان ایرانی ادامه دهیم ؟ »(5) ولی جملۀ بعدی جیولیانی به روشنی نشان می دهد که پشتیبانی از سازمان مجاهدین خلق ایران محصول سیاست خارجی ایالات متحده است : « ما نیازمند تغییر رژیم در ایران هستیم، بیش از آنچه در مصر یا در لیبی، و یا به همان اندازه که در سوریه به چنین تغییری نیاز داریم ». (6)

سناتور جان مک کین، طرفدار جنگ و دوست جوزف لیبرمن نتوانسته بود بیاید، ولی یک پیغام ویدئوئی برای تغییر رژیم به حومۀ پاریس در سن سندونی فرستاده بود. نماینده ادوارد رویس Edward Royce، ردیس کمیسیون امور خارجۀ مجلس نمایندگان نیز یک پیغام ویدئوئی برای پشتیبانی از تغییر رژیم در ایران فرستاده بود، و به همین گونه کارل لوین Carl Levin و سناتور رابرت منندز Robert Menendez.

نمایندگان مهم ایالات متحده، فرانسه، اسپانیا، کانادا و آلبانی حضور داشتند. علاوه بر افراد نام برده، بین شرکت کنندگان امریکائی در گردهمآئی 27 ژوئن 2014 افراد زیر نیز حضور داشتند : (در زیر تنها بخشی از فهرست را به فارسی ترجمه خواهم کرد)

1. Newt Gingrich, ancien président de la chambre basse (Chambre des représentants) du Congrès bicaméral des États-Unis;

2. جان دونیس هاسترت  John Dennis Hastertیکی دیگر از رؤسای قدیمی مجلس نمایندگان

 

3.جرج ویلیام کاسی George William Casey فرماندۀ نیروی چند ملیتی در عراق که به عراق حمله کرد و این کشور را اشغال نمود.

4. Hugh Shelton هوگ شلتون، کادر در صنایع برنامه ریزی کامپیوتر و فرماندۀ قدیمی ستاد فرماندهی ارتش ایالات متحده

5.جیمز کنوی James Conway، فرماندۀ قدیمی ارتش نیروی دریائی ایالات متحده.
6. Louis Freeh, ancien directeur du Federal Bureau of Investigation (FBI);
7. Lloyd Poe, le représentant des États-Unis qui est (1) membre de la Sous-commission sur l’Europe, l’Eurasie et les nouvelles menaces, et (2) Président de la Sous-commission sur le terrorisme, la non-prolifération et le commerce de la Chambre des représentants;
8. Daniel Davis, membre de la Chambre des représentants des États-Unis (Illinois);
9. Loretta Sánchez, membre de la Chambre des représentants des États-Unis(Californie);
10. Michael B. Mukasey, ancien procureur général des États-Unis;
11. Howard Dean, ancien gouverneur du Vermont;
12. William Richardson, ancien secrétaire américain de l’énergie ;
13. Robert Torricelli, ancien membre de la Chambre des représentants des États-Unis et ancien sénateur du Sénat des États-Unis; il est actuellement le représentant légal de l’OMPI en Irak;
14. Frances Townsend, ancienne conseillère de George W. Bush Jr. pour la sécurité intérieure;

15.لیندا چاوز Linda Chavez مدیر پیشین روابط عمومی کاخ سفید
16. Robert Joseph, ancien sous-secrétaire d’État qui a dirigé 1) le Bureau de contrôle des armements, (2) le Bureau de la sécurité internationale et de la non-prolifération et (3) le Bureau des affaires politico-militaires;
17. Philip Crowley, ancien assistant-secrétaire d’État chargé des affaires publiques;
18. David Phillips, ancien chef de la police militaire américaine qui a réorganisé la police irakienne et était responsable de la protection du camp d’Achraf et de la détention de Saddam Hussein;
19. Marc Ginsberg, premier vice-président de la firme de relations publiques APCO Worldwide, ancien ambassadeur des États-Unis et ancien conseiller de la Maison Blanche pour la politique au Moyen-Orient.

 

مثل حضور آمریکا، حضور فرانسه از شخصیت های سیاسی و نمایندگان تشکیل شده بود. علاوه بر برنارد کوشنر، بین فرانسویان شخصت های زیر را می توانیم نام ببریم :

1. Michèle Alliot-Marie میشل الیو ماری، زن سیاسی فرانسوی که صندوق وزارت دفاع، وزارت کشور، دادگستری و امور خارجه  را اداره می کرده است

2. Rama Yadeراما یاد، معاون حزب رادیکال، یک حزب محافظه کار فرانسوی. او مأموریت هائی برای وزارت امور خارجۀ فرانسه داشته و امور مرتبط به حقوق بشر در سال های 2007 تا 2009.

3. Gilbert Mitterrand ژیلبر میتران، رئیس بنیاد «فرانس لیبرته» یک سازمان حقوق بشری که روی مسئلۀ گروه های قومی تمرکز دارد مانند کردها، چچن ها و تبتی ها.

4. Martine Valleton مارتین ولتون شهردار ویلپنت

(گاهنامۀ هنر و مبارزه : گوشه ای از چهرۀ کاروان پشتیبانی از تروریسم بین المللی در فرانسه که این بار ایران را نیز هدف گرفته است، ولی همیشه با پرچم دفاع از آزادی و حقوق بشر و دموکراسی و تمدن سازی. اینها احتمالاً در عین حال همان دار و دسته ای هستند که در اطراف بلوای مخملی سبز، دختر جوان فرانسوی کلوتید رایس را که از مأموران مخفی درجۀ یک سرویس های اطلاعاتی فرانسه بود، در چهار چوب مناسبات میان فرهنگی ولی به هدف جاسوسی به ایران فرستادند. و با این حساب، رسماً امکان و اعتبار مناسبات سالم فرهنگی و دانشگاهی برای دراز مدت بین ایران و فرانسه از بین رفت. )

D’Espagne, parmi les personnes notables présentes, il y avait:

1. Pedro Agramunt Font de Mora, président du groupe parlementaire du Parti populaire européen (PPE) à l’Assemblée parlementaire du Conseil de l’Europe;
2. Jordi Xucla, président du groupe parlementaire Alliance des démocrates et des libéraux pour l’Europe au Conseil de l’Europe;
3. Alejo Vidal-Quadras, un homme politique espagnol et ancien vice-président du Parlement européen de l’Union européenne;
4. José Luis Rodriguez Zapatero, ancien premier ministre d’Espagne (qui était accompagné de son épouse, Sonsoles Espinosa Díaz).

Parmi les autres participants de pays euro-atlantiques, il y avait:

1. Pandli Majko, ancien premier ministre de l’Albanie;
2. Kim Campbell, ancienne première ministre du Canada;
3. Geir Haarde, ancien premier ministre d’Islande;
4. Ingrid Betancourt, ancienne sénatrice de la Colombie;
5. Alexander Carile, membre de la Chambre des Lords britannique, la chambre haute du Parlement britannique;
6. Giulio Maria Terzi, ancien ministre des Affaires étrangères de l’Italie;
7. Adrianus Melkert, ancien dirigeant du Parti travailliste hollandais et ancien représentant spécial du secrétaire général de l’ONU, Ban Ki-moon, en Irak.

نه تنها دربارۀ تغییر رژیم مور بحث و گفتگو قرار گرفت، ولی بحران مرزی عراق و سوریه موضوع اصلی این گردهمآئی بود. فوکس نیوز جلد ویژه ای را به این گردهمآئی اختصاص داد. گرچه کادر رهبری سازمان مجاهدین خلق ایران در ماه ژوئیه پشتیبانی ایران از دولت فدرال عراق را در مبارزه علیه امارات اسلامی در عراق و شامات (یا داعش) محکوم کرده بود، از وقتی که ایالات متحده مبارزه علیه امارات اسلامی در عراق و شامات را آغاز کرد، این سازمان سکوت را ترجیح داده است.

پیش از این گردهمآئی در بارۀ تغییر رژیم، رهبر سازمان مجاهدین خلق ایران (مریم رجوی) که سازمان مجاهدین خلق ایران او را از سال 1993 به عنوان رئیس جمهور آیندۀ ایران برگزیده است، روز 23 ماه مه 2014 با رئیس شورای ملی سوریه دست نشانده، احمد جربی در پاریس ملاقات داشت، این دو برای همکاری های آینده گفتگو داشتند.

تغییر رژیم در دمشق از طریق « انحراف در مأموریت » علیه سوریه 

اردوگاه بمباران ایالات متحده برای حمله به سوریه (مترجم : به بهانۀ مبارزه علیه تروریسم- داعش) غیر قانونی بوده و منشور سازمان ملل متحد را نقض می کند. به همین علت (که نقض قانون جلوه نکند) پنتاگون با دقت نظر در این مورد اعلام کرد که این اردوگاه بمباران برای ایالات متحده به انگیزۀ وجود تهدیداتی که به زودی مرزهای ایالات متحده را هدف قرار خواهد داد راه اندازی شده است.

در واقع، چنین تعبیری به هدف ایجاد پوشش قانونی برای بمباران سرزمین سوریه مطرح شده و ریشه در تحریف مادۀ 51 منشور سازمان ملل متحد دارد که کشور عضو سازمان ملل متحد را مجاز می داند که به کشور دیگری  که در حال تدارک حمله علیه کشور عضو سازمان ملل متحد می باشد حمله کند .

بارک اوباما و دولت آمریکا تمام تلاش خود را برای کاشتن تخم ابهام و هرج و مرج به کار بستند تا حقیقت را با یک سری موازین برای قانونی جلوه دادن نقض حقوق بین الملل مخدوش سازند، یعنی اقدام به بمباران سوریه بی آن که نیازی به توافق دمشق داشته باشند. گرچه سفیر ایالات متحده در سازمان ملل متحد، خانم سامانتا پاور نمایندۀ دائمی سوریه در سازمان ملل متحد (دکتر بشار الجعفری) را مطلع ساخته بود که ایالات متحده حملۀ خود را روی دولت رقه تمرکز داده است…ولی مطلع ساختن بشار الجعفری به شکل پیغام یک جانبه نمی تواند به عنوان کسب توافق قانونی سوریه تلقی شود.

حملات به فرماندهی ایالات متحده علیه سوریه حتی ضمانت شورای امنیت در سازمان ملل متحد را نیز کسب نکرده بوده است. با این وجود، دولت آمریکا گردهمآئی شورای امنیت در تاریخ 19 سپتامبر 2014 که جان کری ریاست آن را به عهده داشت را به عنوان کسب توافق و پشتیبانی شورای امنیت در سازمان ملل متحد و جامعۀ بین الملل از اردوگاه بمباران جلوه داد.

اتفاقی نیز نیست که وقتی که ایالات متحده برای مبارزه علیه امارات اسلامی در عراق و شامات و خلیفه اش به تشکیل اتحادیۀ چند ملیتی اقدام کرد، جان کری به سادگی اعلام کرد که سوریه منشور منع گسترش جنگ افزارهای شیمیائی را نقض کرده است. جان کری با وجود این که اعتراف کرده است که سوریه از چنین تحهیزاتی که توسط منشور بین المللی منع جنگ افزارهای شیمیائی ممنوع اعلام شده استفاده نکرده است، روز 18 سپتامبر 2014 به پارلمان آمریکا اظهار داشته که دمشق از مسئولیت هایش در رابطه با منشور بین المللی منع جنگ افزارهای شیمیائی کوتاهی کرده است.

به عبارت دیگر، واشنگتن قصد دارد به هدف تغییر رژیم به سوریه حمله کند. اگر چنین موردی برای شناسائی نیّت واشنگتن کافی نباشد، موردی دیگری هست که می تواند این واقعیت را به اثبات رساند، و آن هم این است که ایالات متحده می خواهد از عربستان سعودی برای به میدان آوردن نیروهای جدید ضد دولتی استفاده کند (7).

استراتژی تحریک توسط ایالات متحده برای قانونی جلوه دادن اردوگاه بمباران علیه سوریه، با بهانه سازی های متنوع، هدفش گسترش ضربات هوائی بوده و بی گمان غیر قانونی است. این بمباران ها به فرماندهی ایالات متحده از روز 22 سپتامبر 2014 آغاز شده است.

آنچه را که ایالات متحده در دراز مدت پیشبینی کرده است، گسترش این بمباران ها به لبنان و ایران است.

به گفتۀ علی خامنه ای، ایالات متحده می خواهد با استفاده از بهانۀ امارات اسلامی در عراق و شامات به عنوان پردۀ دود استتار و با بکار بستن الگوی مدلی که برای پاکستان به کار برد، عراق و سوریه را بمباران کند. بطور مشخص، وضعیت باید به شکل [افپاک] (افغانستان و پاکستان به عنوان میدان نبرد واحد) نامیده شود.

ایالات متحده تأثیرات بی ثباتی افغانستان و گسترش طالبانی های به پاکستان را به عنوان بهانه برای بمباران این کشور مورد استفاده قرار دادند. عراق و سوریه را نیز در هم ذوب کردند تا به میدان جنگ یک پارچه  تبدیل شود.

هدف گسترده تر : مختل ساختن تشکل اورآسیا

 

در حالی که ایالات متحده در نقش مبارز ضد تروریست علیه تروریست هائی که مستقیماً از کارگاه های پنتاگون بیرون آمده در میدان ظاهر شده، چینی ها و هم پیمانانشان در حال تشکیل اورآسیا هستند. راه اندازی « جنگ علیه تروریسم » توسط آمریکا مستقیماً همراه است با راه اندازی جادۀ ابریشم. این تاریخ واقعی و انگیزه برای درک پافشاری واشنگتن در مبارزه «علیه تروریسم» و استقرار نیروهایش در خاور میانه است. به همین دلیل نیز هست که ایالات متحده اوکرائین را به برخورد با روسیه واداشت و اتحادیۀ اروپا را نیز به تحریم فدراسیون روسیه تشویق نمود.

آمریکا می خواهد باززائی جادۀ ابریشم  و توسعۀ شبکۀ بازرگانی آن را مختل سازد. در حالی که جان کری با ابزار سازی امارات اسلامی درعراق و شامات و نمایش جنایات آنها در پی ایجاد وحشت در افکار عمومی می باشد، چینی ها تلاش می کنند بازرهای آسیا و اقیانوس هند را اشغال کنند. و چنین حرکتی یعنی حرکت اژدهای چینی به سوی غرب.

به موازات سفرهای جان کری، رئیس جمهور چین شی جین پینگ Xi Jinping از سریلانکا و مالدیو بازدید کرد. سریلانکا از هم اکنون به جادۀ ابریشم دریائی برای چین تبدیل شده است.

مالدیوی ها تازه ترین شرکت کنندگان در توافقات جادۀ ابریشم هستند وچین زیربناهایش در جزائر مالدیو برای بازرگانی دریائی بین آسیای شرقی، خاور میانه، آفریقا و اروپا مستقر می سازد. اتفاقی نیست که دو رزم ناو چینی در بندر عباس در ساحل ایران در خلیج فارس پهلو گرفتند تا در رزم آیش های مشترک با نیروی دریائی ایران در خلیج فارس شرکت کنند.

به موازات بازرگانی شرق-غرب یک شبکۀ مبادلات و حمل و نقل شمال-جنوب در دست اجرا می باشد. رئیس جمهور ایران حسن روحانی اخیراً به قزاقستان رفت و در گفتگو با همکار خود رئیس جمهور قزاقستان نور سلطان نظربایوف روی گسترش مبادلات بازرگانی تأکید داشته و تأیید کردند. پایان ساخت راه آهن قزاقستان – ترکمنستان-ایران مبادلات شمال و جنوب را ممکن خواهد ساخت که مدتها در انتظار آن بودند. همکاری بین تهران و اورآسیا در عین حال جزء گتفگوهای بین دو رئیس جمهور بود. در ساحل غربی دریای مازندران یک دالان شمال و جنوب موازی از روسیه به ایران از طریق آذربایجان در دست احداث می باشد.

تحریم های اعلام شده علیه روسیه موجب نگرانی در بطن خود اتحادیۀ اروپا شده است. بازندگان واقعی در مجازت های اعلام شده علیه روسیه خود کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا هستند. روسیه نشان داده که دارای گزینش هائی می باشد. مسکو احداث لولۀ انتقال گاز طبیعی یوکوتی – خاباروسک – ولادیوستوک Yakoutie – Khabarovsk – Vladivostok (که لولۀ انتقال گازن یروی سیبری نیز نامیده شده) را برای انتقال گاز به چین آغاز کرده است. علاوه بر این عضو دیگر بریکس، آفریقای جنوبی توافق تاریخی برای انرژی هسته ای با روزاتوم Rosatom به امضا رسانده است. نفوذ روسیه در صحنۀ بین المللی بسیار روشن است. نفوذ  روسیه در خاورمیانه و آمریکای لاتین در حال افزایش است. نفوذ روسیه حتی در افغانستان کشوری به اشغال نیروی های ناتو درآمده در حال افزایش است. دولت روسیه اخیراً فهرستی از ده ها طرح  قدیمی مرتبط به دوران شوروی را بیرون کشیده و مایل به فعال ساختن آنها می باشد.

برای روسیه امکان جایگزین سازی در رویاروئی با تحریم های ایالات متحده و اتحادیۀ اروپا در اورآسیا در شرف تکوین است. علاوه بر توافقات بازرگانی در زمینۀ نفت بین تهران ومسکو، وزیر انرژی روسیه اعلام کرد که ایران و روسیه چندین قرارداد جدید به حجم 70000000000 یورو به امضا رسانده اند. به زودی تحریم های اعلام شده علیه روسیه ایالات متحده و اروپا را منزوی خواهد ساخت. ایرانی ها نیز اعلام کرده اند که با همکاران چینی و روسی خود برای مقابله با تحریم های اعلام شده از سوی ایالات متحده و اتحادیۀ اروپا کار می کنند.

آمریکا در حال منزوی شدن است . این وضعیت در آسیای-اقیانوس آرام تا وقتی که اختلافات مربوط به روسیه، ایران، سوریه در خاورمیانه و در اروپای شرقی حل نشود تغییر نخواهد کرد. به همین علت واشنگتن تا جائی که از عهده اش ساخته است سعی می کند اخلال ایجاد کند، اختلاف بیاندازد، معامله کند…مبارزه با امارات اسلامی در عراق و شامات که تنها برای منافع خود آمریکا در خاورمیانه فعال شده بود اهمیتی ندارد. نگرانی اصلی آمریکا حفظ امپراتوری و جلوگیری از فروپاشی آن و جلوگیری از تشکل اورآسیا است.

Mahdi Darius Nazemroaya

 

Article original en anglais :

 

The March to War: Fighting ISIL is a Smokescreen for US Mobilization against Syria, Iran publié le 26 septembre 2014.

Publié initialement sur le site de Strategic Culture, 26 septembre 2014.

Traduit de l’anglais par cpcml.ca

Source de l’illustration : http://rightwayssuccess.blogspot.ca/2014/06/us-may-repeat-same-inept-blunders-that.html

Notes 

1. Mahdi Darius Nazemroaya, « America pursuing regime change in Iraq again », RT, 20 juin 2014.
2. Mahdi Darius Nazemroaya, « The Syria Endgame: Strategic Stage in the Pentagon’s Covert War on Iran », Global Research, 7 janvier 2013.
3. Scott Peterson, « Iranian group’s big-money push to get off U.S. terrorist list », Christian Science Monitor, 8 août 2011
4. Ibid.
5. Ibid.
6. Ibid.
7. Matt Spetalnick, Jeff Mason et Julia Edwards, « Saudi Arabia agrees to host training of moderate Syria rebels », Caren Bohan, Grant McCool et Eric Walsh éditeurs. Reuters, 10 septembre 2014.

 

مهدی داریوش ناظم رعایاMahdi Darius Nazemroaya

جامعه شناس، نویسندهو تحلیل گر مسائل جغرافیای سیاسی. او یکی از همکاران مرکز مطالعات جهانی سازی است. متن اصلی به زبان انگلیسی و ترجمۀ فرانسۀ آن توسط حزب مارکسیست لنینیست کانادا به فرانسه ترجمه شده که در اینجا از روی ترجمۀ فرانسه به فارسی ترجمه شده است.

منبع :

http://www.mondialisation.ca/la-lutte-contre-lei-un-ecran-de-fumee-pour-masquer-la-mobilisation-us-contre-la-syrie-et-liran/5405581