فقراندیشه ذلت آور و افتادن در عمق یک چاه است
نوشته ی : فروغی
ــ وقتی تهی از اندیشه و تهی از آرزوهای انسانی شوی ، به دشمن مکاری پناه میبری که بخاطر منافع آزمندانه اش ، خلق تو و خلقهای بسیاری را درجهان به خاک سیاه نشانده است .
ــ وقتی تهی ازاندیشه و آرزوهای انسانی شوی ، تاسطح دسته و گروه کوچکی تنزل می یابی که زنده گی اَنگل وار خود را فقط در سایه ی فساد ، دروغ و ترفند به پیش میبرند .
ــ و بازهم وقتی به فقراندیشه و آرزوهای انسانی دچارشوی ، در قعرچاه سیاهِ خود بزرگ بینی ، گروه پرستی و قوم پرستی فرو می افتی ــ چاه سیاهی که دیگران را نمی بینی . فکرمیکنی خودت ، ایدیالوژی و دین ات ، تبار و گروه و طایفه ات ، بهترین است و دیگران به پشیزی نمی ارزند .
درمیان تعداد زیادی از دسته ها وگروههای طرفدار یا مخالف دسته های انتخاباتی قدرت طلب ، بسیاری چپ اندیشان اپورچونیست دیروزهم که لافِ جهانی اندیشی کارگری ( انترناسیونالیزم پرولتری ) ومبارزه در برابرامپریالیزم ، بیعدالتی و ظلم برزبان داشتند ، اکنون به فقر اندیشه دچارآمده اند .
طرفداری ازدسته های راست افراطی ” ثبات و همگرایی ” یا همسویی با ” دولت سازان ” ـ این تیم مافیایی دیسانت شده از امریکا ، هیچ تعبیرومعنایی به جز فقراندیشه ندارد …
به باورمن ، در وضعیت بسیار بحرانی موجود که حتا وحدت و حاکمیت ملی ما به خطر مواجه شده است ، نیروها ونهادهای ملی بشمول نیروهای چپ ودیموکرات ، یا باید متحد و یکپارچه شوند ویا باید با حفظ بیطرفی و نلغزیدن به پله ی این یا آن گروه مزدورقدرت طلب ، ازشعله ورترشدن این تنش های انزجارآور که بیشتر به سود طالبان است ـ ، جلوگیری نمایند .
مگرآنان دیگر چه کسانی غیرازرهبران و طرفداران قدرتمند همین دوتیم جاه طلب را مسوول ترویج اینهمه فسادگسترده و پاسخگوی ادامه ی اینهمه کشتار و بی ثباتی درکشور می پندارند ؟