از: زلمی رزمی
آهای مردم!
و تو ای کودک برهنه و فقیر
مادران گرسنه و اسیر
جوانان عاصی
پیران خسته دل
و شما ای محکومان مرگ تدریجی!
دیگر بس کنید!
آری، بس کنید!
ناله ها را در گلو خفه کنید!!!
اینجا دیار نفرین شده است
وقت سفر فرا رسیده
مگرنمی بینید شیخان ریا و تزویر
با دعای گوله و باروت
سالهاست ازگلدسته های مساجد شهر
بانگ سفر مردمانش را
به بهشت و رسیدن به حوران بهشی
به طنین درآورده اند؟؟؟
شیر و عسل مبارکت باد!
کامت شیرین