دولت اسلامی، محصول سیاست واشنگتن، بغداد و دمشق

(به گزارش حقوق بشر)
اشغال عراق توسط آمریکا، تأمین مالی افراط گرایان توسط کشورهای خلیج (خلیج فارس) و بی اعتنائی جامعۀ بین الملل نسبت به سوء استفاده از قدرت توسط مقامات عراقی و سوری موجب بروز عارضه ای شد به نام دولت اسلامی.
گزارش جهانی 2015 که روز پنجشنبه توسط دیدبانی حقوق بشر منتشر شد، پیدایش گروه جهاد طلب دولت یا امارات اسلامی را به همان اندازه محصول کارکرد سیاست ایالات متحده، سوریه و عراق می داند که بی اعتنائی جامعۀ بین الملل.
« هیچ یک از تحریکات تاریخ گذشته تا این اندازه که در مورد دولت اسلامی می بینیم اسفناک نبوده است، گروه افراطی در عین حال زیر عنوان «امارات اسلامی در عراق و شام» (دولت اسلامی در شامات) نیز نامیده شده است. پروندۀ حقوق بشری یادآور می شود که « با این وجود این گروه ناگهان از جهانی نیستی به هستی نپیوسته است».
به گفتۀ دیدبان حقوق بشر، دولت اسلامی از خاکستر اشغال عراق توسط آمریکا و بد رفتاری با زندانیان در زندان ابوغریب و دیگر اسارت گاه های امریکا برخاسته است».
« تأمین مالی گروه های افراط گرا توسط کشورهای خلیج (خلیج فارس) نیز نقش مهمی در پیدایش آنها داشته است. سیاست های قوم گرای دولت های عراق و سوریه، و به همین گونه بی اعتنائی جامعۀ بین الملل نسبت به نقض فوق العادۀ حقوق بشر توسط این دولت ها در پیدایش این گروه نقش انکار ناپذیری داشته است.»
با توان 30000 مبارز به گفتۀ سازمان سیا، گروه دولت اسلامی در سزمین هائی که در عراق و سوریه تحت کنترل خود درآورده بود خلافت اسلامی ا ش را اعلام کرد.
ترجمه توسط حمید محوی
منبع در اسپوتنیک :
http://fr.sputniknews.com/international/20150129/1014180956.html#ixzz3SAZhcfiD
http://fr.sputniknews.com/international/20150129/1014180956.html#ixzz3SAYyxNrX
پی نوشت
باید توجه داشته باشیم که اسپوتنیک در اینجا دیدگاه سازمان حقوق بشر را مطرح کرده است. روشن است که از دیدگاه ما این سازمان نیز به سهم خود یکی از سازمان های تروریستی بسیار خطرناک می باشد که تمام ناتو را می تواند علیه مردم جهان بسیج کند و فجیع ترین جنایات ضد بشری را به عنوان «بشر دوستانه» توجیه کند. با این وجود آنچه پروندۀ دیدبان حقوق بشر در مورد قبیله گرائی دولت های عراق و سوریه به عنوان یکی از عوامل پیدایش این گروه تروریستی مطرح کرده، حقیقتی انکار ناپذیر نهفته است.
به عبارت دیگر نکته ای را که باید با دقت مد نظر قرار دهیم — دقتی که هرگز به اندازۀ کافی نداشته ایم — و آن هم این است که استعمار همیشه از شکاف های اجتماعی و ضعف ها برای نفوذ سوء استفاده می کند. در زمینۀ زندگی روزمره و در مناسبات میان فردی نیز، افراد منحرف از دیدگاه روانی (نارسیس های منحرف عصبی و غیره) همیشه با تشخیص ضعف روانی افرادی که هدف قرار می دهند و با نمک پاشیدن روی چنین جراحت ها و شکاف هائی است که به آزار و اذیت آنها می پردازند.
به عنوان مثال در مورد ایران خودمان، یکی از ضعف های بنیادی در خط مقدم کمتر به از دور خارج بودن نیروی هوائی کشورمان مرتبط می باشد تا به فقدان دموکراسی و تقسیم عادلانۀ ثروت آزادی بیان و اندیشه و آزادی در انتخاب دین و یا خروج از دین اسلام است. به عبارت دیگر، و فرمولی کوتاه : خرد گریزی.