خار جگر
درد خلیده از جگر خار میکشیم
اندوه زهر از دهن مار میکشیم
گر دست آزمون سفر گردد آشنا
ما روشنایی از شب این تار میکشیم
بر گل نشسته گان تکاپو ، سپاه عشق
از این کویر تف زده ی ، نار میکشیم
آنیکه حلقه گشته به پای گذار ما
از مسند معامله، بر دار میکشیم
تا بال آرزو ننشیند به شاخ ما
کی دست از مبارزه و کار میکشیم
امین آریبل
هالند