جولیان آسانژ و دستور کار امپریالیسم آمریکا برای جنگ جهانی
جیمز پتراس/ آمادور نویدی
از نظر واشنگتن، جولیان آسانژ دشمن است، بدیندلیل که او نه خریده میشود و نه میترسد… ویکیلیکس و جولیان آسانژ اسنادی را منتشر کردند و ثابت نمودند که چگونه آمریکا جهت « نجات مردم»، با بمباران آنها، جنگهای بشردوستانه را طراحی، انجام، و جعل کرد!… واشنگتن، بویژه در صدد است که جولیان آسانژ را به دلیل افشاگریهایش دستگیر کند تا تأثیر عمیق و خاصی بر دیگر نقدگران سیاسی، عمومی، رسانه های جایگزین و گروههای حقوق بشری آمریکا(و جهان) داشته باشد، که علیه جنگهای آمریکا در خاورمیانه، آسیای جنوبی، آفریقا و آمریکای لاتین مبارزه میکنند… محاکمه نزدیک جولیان آسانژ، فراتر از (محاکمه) آزادی بیان است. این محاکمه درباره توانایی واشنگتن جهت پیگیری جنگهای جهانی، اعمال تحریمهای غیرقانونی علیه کشورهای مستقل و برای استخدام دولتهای دست نشانده و فاقد اپوزیسیون است. واشنگتن، بدون اطلاع عمومی، قادر به راه اندازی جنگهای تجاری خواهد شد، و با معافیت از مجازات به رقبا تهمت خواهد زد. زمانیکه (صدای) افشاگران خاموش گردد و یا آنها زندانی شوند، هرچیزی میتواند اتفاق بیفتد…جنایات جنگی که واشنگتن مرتکب شده است، دارای آنچنان ابعادی است که صفات و شخصیت انسانی خدمتگزاران دولتی گوش بفرمان و منفعل خود را از بین برده است؛ دولتی که اعتماد بخود را از دست داده باشد، به تهدیدات، اخراج (تبعید)ها و محاکمه های جنایی متکی میشود… کاخ سفید میخواهد کشور را به اتاق پژواک دروغ برای جنگهای «بشردوستانه» و کودتاهای «دمکراتیک» تبدیل کند. امروزه، دولت آمریکا بدنبال (ایجاد) جنگ علیه ونزوئلا است. وزارت خزانه داری، منابع و ثروت ونزوئلا را مصادره کرده است، و دولت به نام «ارزشهای دمکراتیک»، رئیس جمهور خود را برای ونزوئلا منصوب میسازد. رژیم ترامپ بنام مأموریت بشردوستانه به مردم ونزوئلا گرسنگی میدهد که مطیع شوند، اقدامی که تنها توسط چند روزنامه نگار مستقل در رسانه های جایگزین به چالش کشیده شده است. واشنگتن جولیان آسانژ را به زندان می اندازد تا اطمینان حاصل کند که جنایات علیه ونزوئلا بدون مجازات ادامه یابد.
جولیان آسانژ و دستور کار امپریالیسم آمریکا برای جنگ جهانی
نوشته: جیمز پتراس
برگردان: آمادور نویدی
جولیان آسانژ و دستور کار آمریکا برای جنگ جهانی
مقدمه:
واشنگتن به مدت تقریباً یک دهه، بدنبال این بوده است که با ساکت و زندانی کردن جولیان آسانژ، برجسته ترین گزارشگر محقق جهان و تیم همکارانش را در ویکیلیکس نابود سازد.
رسانه های جمعی هرگز تاکنون، اینچنین با اسناد رسمی روبرو و بیاعتبار نشده اند، که مستقیماً در تضاد با تبلیغات مقامات دولتی بوده، از دهان رهبران سیاسی بیرون آمده باشد، که توسط گزارشگران «خودفروخته»، طوطی وار نقل شود.
واشنگتن، بویژه در صدد است که جولیان آسانژ را به دلیل افشاگریهایش دستگیر کند تا تأثیر عمیق و خاصی بر دیگر نقدگران سیاسی، عمومی، رسانه های جایگزین و گروههای حقوق بشری آمریکا (و جهان) داشته باشد، که علیه جنگهای آمریکا در خاورمیانه، آسیای جنوبی، آفریقا و آمریکای لاتین مبارزه میکنند.
در این مقاله، ما ابتدا، درباره کارهایی بحث میکنیم که جولیان آسانژ و ویکیلیکس انجام داده اند، مهمترین پیشرفتهاییکه حاصل کرده اند، و اینکه چرا گزارش های آنها دولت (و کورپورات های جنگطلب) را پریشان کرده است.
سپس، درباره جنگهای «ادامه دار» و شکست کاخ سفید برای یک پیروزی قاطع، به عنوان عواملی بحث میکنیم که منجر به تشدید کوششهای واشنگتن شده است، که دستگیری جولیان آسانژ «درس عبرتی» برای دیگر خبرنگاران (مستقل) باشد – و آنها باید «یاد بگیرند که خودشان را اصلاح کنند»، و یا باید منتظر عواقب اعمال خود، از جمله زندان باشند.
زمینه برای افشاگری
در پایان یک دهه از جنگهای امپریالیستی، مخالفت با دخالت آمریکا در عراق و افغانستان به بخشهای تأسیسات نظامی و غیرنظامی گسترش یافت. اسناد(جنگی) به بیرون درز پیدا کردند و منتقدان و کارشناسان تشویق شدند تا گزارشهایی را (بدست مردم ) برسانند که جنایات جنگی و تلفات جانی را برملا میکرد. ویکیلیکس تحت مدیریت آسانژ، دریافت کننده صدهاهزار سند بود، که از طرف تحلیلگران نظامی، پیمانکاران و مقامات اداری غیرنظامی ارائه میشدند، فقط بدین دلیلکه آنها از دروغهای مقامات و رسانه های جمعی (تحت کنترل دولت و کورپوراتهای جنگطلب) که مرتکب جنایات جنگی شده و پنهان میکردند، متنفر بودند.
در حالیکه جنگها (در عراق و افغانستان) ادامه داشتند، جنگهای جدیدی در لیبی و سوریه براه انداخته شدند، و اعضای نالایق کنگره تمایلی به افشای دروغهای رژیم اوباما- کلینتون و جعلیاتی نداشتند که منجر به قتل رئیس جمهور لیبی- معمر قذافی شده بود، اما ویکیلیکس و جولیان آسانژ اسنادی را منتشر کردند و ثابت نمودند که چگونه آمریکا جهت « نجات مردم»، با بمباران آنها، جنگهای بشردوستانه را طراحی، انجام، و جعل کرد!
شبکه های بزرگ و مطبوعات معتبر(بخوان: تحت کنترل دولت و کورپورات های جنگطلب)، از خط رسمی مقامات پیروی میکردند، اما اسناد ویکیلیکس آنها را بی اعتبار ساخت.
افشای جنایات و فعالیت های پنهانی پنتاگون، سازمان اطلاعاتی آمریکا(، سی آی ای – سیا)، ریاست جمهوری و حامیان کنگره ای آنها توسط آسانژ و ویکیلیکس، مقامات ریز و درشت آمریکا را وحشت زده کرد. آنها هم از روی ناامیدی به چندین دسیسه متوسل شدند، که همه آنها جهت نابودی آزادی بیان هدف گیری شده بودند. آنها روزنامه نگاران محقق و مستقل را متهم به «جاسوسی» کردند، که برای روسیه یا تروریستهای اسلامی کار میکنند و یا به سادگی «خائنانی هستند که برای پول نقد جاسوسی میکنند».
درحالیکه پیام ویکیلیکس مشروعیت کسب نمود، واشنگتن با مقامات قضایی به دنبال جستجوی تصمیمات واحکامی بود که صدای منتقدان خود را خفه کند. آزادی بیان جرم شناخته شد، اما ویکیلیکس (به افشاگری های خود) ادامه داد. افشاءگران جدید و بیشتری در صحنه ظاهر شدند؛ از جمله، چلسی مانینگ، ادوارد اسنودن، ویلیام باینی و دیگران که در ارتباط با مرگ غیرنظامیان، شواهد ویران کننده ای از تحریفات و جعلیات شرم آور واشنگتن را ارائه دادند.
از نظر واشنگتن، جولیان آسانژ دشمن است، بدیندلیل که او نه خریده میشود و نه میترسد. ویکیلیکس با موفقیت، عدماعتماد مردم را به رسانه های جمعی و اخبار رسمی جنگی (که تحت کنترل دولت و کورپورات های جنگطلب بوده و هستند) تحریک کرد.
پنتاگون، کاخ سفید و دستگاه های اطلاعاتی به جاسوسان «داخلی» متوسل شدند که اسناد (جعلی) را به ویکیلیکس برسانند. جولیان آسانژ جهت دستگیری هدف قرار گرفت، با این امید که «با قطع سر» رهبری (ویکیلیکس)، دیگر روزنامه نگاران متحقق و مستقل مرعوب شوند. جولیان آسانژ برای نجات جان خود فرار کرد، و در سفارت اکوادور در انگلیس تقاضای پناهندگی سیاسی نمود، که موفق به دریافت آن شد.
بالاخره، پس از هفت سال فشار، آمریکا موفق شد که رئیس جمهور اکوادور – لنین مورینو- قانون اساسی کشورش را زیرپا بگذارد و به پلیس بریتانیا اجازه ورود به سفارت اکوادور را صادر کند، تا جولیان آسانژ را دستگیر و زندانی نماید، و او را برای استرداد به واشنگتن، جایی آماده سازند که رژیم (آمریکا) با پیداکردن زمینه قضایی مناسب، او را به زندان ابد و یا بدتر از آن محکوم سازد.
نتیجه گیری
جنایات جنگی که واشنگتن مرتکب شده است، دارای آنچنان ابعادی است که صفات و شخصیت انسانی خدمتگزاران دولتی گوش بفرمان و منفعل خود را از بین برده است؛ دولتی که اعتماد بخود را از دست داده باشد، به تهدیدات، اخراج (تبعید)ها و محاکمه های جنایی متکی میشود.
روزنامه نگاران محقق و مستقل از سوی گروه فاحشه های مطبوعاتی تحت فشارند و با محاکمه های جنایی مواجه هستند.
امروزه، آزادی بیان به معنای «آزادی» پیروی از دولت است.
محاکمه نزدیک جولیان آسانژ، فراتر از (محاکمه) آزادی بیان است. این محاکمه درباره توانایی واشنگتن جهت پیگیری جنگهای جهانی، اعمال تحریمهای غیرقانونی علیه کشورهای مستقل و برای استخدام دولتهای دست نشانده و فاقد اپوزیسیون است. واشنگتن، بدون اطلاع عمومی، قادر به راه اندازی جنگهای تجاری خواهد شد، و با معافیت از مجازات به رقبا تهمت خواهد زد. زمانیکه (صدای) افشاگران خاموش گردد و یا آنها زندانی شوند، هرچیزی میتواند اتفاق بیفتد.
امروزه، بسیاری از روزنامه نگاران جرئت گفتن حقیقت را ندارند، و نویسندگان جوانی که بدنبال روزنه و الگویی هستند، با تهدید سانسور روبرو میشوند، که با مجازاتهای شدید همراه است. کاخ سفید میخواهد کشور را به اتاق پژواک دروغ برای جنگهای «بشردوستانه» و کودتاهای «دمکراتیک» تبدیل کند.
امروزه، دولت آمریکا بدنبال (ایجاد) جنگ علیه ونزوئلا است. وزارت خزانه داری، منابع و ثروت ونزوئلا را مصادره کرده است، و دولت به نام «ارزشهای دمکراتیک»، رئیس جمهور خود را برای ونزوئلا منصوب میسازد. رژیم ترامپ بنام مأموریت بشردوستانه به مردم ونزوئلا گرسنگی میدهد که مطیع شوند، اقدامی که تنها توسط چند روزنامه نگار مستقل در رسانه های جایگزین به چالش کشیده شده است.
واشنگتن جولیان آسانژ را به زندان می اندازد تا اطمینان حاصل کند که جنایات علیه ونزوئلا بدون مجازات ادامه یابد.
درباره نویسنده:
جیمز پتراس، استاد بارتل (بازنشسته) جامعه شناسی در دانشگاه بینگهامتون، نیویورک است.
آدرس اینترنتی سایت جیمز پتراس:
برگردانده شده از:
Julian Assange and the Agenda for Global War, By: James Petras
https://petras.lahaine.org/julian-assange-and-the-agenda-for/
https://petras.lahaine.org/b2-img/PetrasJulianAssange.pdf