ترازو ( تله )
لیکونکۍ : دکتور طاوس وردګ لندن اپریل ۲۰۱۴
هموطنان عزیز وګرامی هر روز نویسنده ها در مضامین ومقالات شان در اخبار وجرایید کشور وهم چنان در مطبوعات تصویری ( تلویزیونها ) راجع به این ویا ان شخص ، راجع به این ویا ان کشور ، راجع به این ویا ان تروریست وجنایت کار وراجع به این ویا ان ریس جمهور ویا راجع به این ویا ان کاندید ریاست جمهوری مضامین ومقالات به زعم خود شان به اساس سمپاتي و یا انتی پاتي به نام هر کسې که طرفدار شان است می نویسند ولې یک بار نه انها را ، نه اعمال انها را ونه وزن خودرا تول وترازو کردن ، اولتر از همه باید نویسنده – مبصر – منقد – خبرنګار – ژورنالست باید خودرا در ترازو وزن کند ( قد و وزن خودش – عقل وتصورات خودش – اندیشه ومفکوره خودش – باوجدان بودن وبی وجدان بودن خودرا – طرفداری وبیطرفی خودرا – اندیشه و طرزدیدخودرا – حس وطنپرستی و استقلال پرستی خودرا – مسلمان بودن وبیدینی خودرا ارتجاعی بودن و مترقی بودن خودرا – خود شناسي وناشناسی خودرا – دشمن شناسي و نه شناسی خودرا – یک دیګر پذیری خودرا – ایمان داری به وحدت ملی خودرا – وبسا چیزهای دیګر خودرا باید در قدم اول تول وترازو نمایند وبعدا راجع به تول وترازوی دیګران بپردازند ، زمان که یک ادم یک مسلمان ( درنده خوی – فاسد – خودخواه – قاتل – دزد – هرزه – بدګو – غیبت ګو – تهمت ګو – توطیه ګر – دغل باز – رشوت خور – تفرقه انداز – بیسیواد – محروم از سیواد سیاسی باشد – مشکوک ونوکر بیګانه باشد – وهمیشه به زبان خود مردم را زهرپاشی بکند وبه دستان خود مردم را به خاک وخون غوطه ور بسازند ) چطور می تواند دیګران را وزن وترازو کند واز دیګران انتقاد نماید ؟
۳۵ سال در افغانستان مردم خون خوردند – ۳۵ سال مردم از ازادی نسبی محروم بودند – ۳۵ سال مردم در شک وتردید زیر فشارهای اغیار وبیګانه ګان پست فطرت زندګی کردند – ۳۵ سال بیګانه ها هموطنان ما را علیه یکدیګر مانند ګرګان ګرسنه وتشنه بالای نعش مرده های هموطنان شان مصروف نګهداشتند – ۳۵ سال هموطنان ما اګاهانه ونا اګاهانه به دستور غرب به زعامت روحانیت وملاهای فاسد بین خود جنګیدند – ۳۵ سال هموطنان ما را از نام اسلام که در افغانستان در معرض خطر است علیه یکدیګر به خون غوطه ور ساختند ودر مدت همین ۳۵ سال یک روز یک هموطن هم خودرا وزن نه کرد ؟ تا دیګران را وزن کرده بتواند ، دلیل اساسی وزن نه کردن خود ودیګران امروز منجر به این شد که هموطنان ما نه فهمیدن که سنګینی ویا وزن یک انسان در چې نهفته است ؟؟؟
از من بشنوید وزن انسان مسلمان در اسلام وی نهفته است و اسلام دو نوع است ، یکي ان مسلمان است که توسط زبان ودستانش دیګر مسلمانان وانسانها را می ګزند – می کشند – اذیت می نمایند – ازار می دهند – تهدیدمی نمایند – ترور می نمایند – زیرفشار قرار می دهند – به بیراه می کشاند – زهر زبان بدتر از زهر ( سودیم سیانایت است ) (مي بخور ، مصحف بسوز، اتش اندر کعبه زن – ولې مردم ازاری مکن ) ؟، ودیګرش مسلمان که نه به مردم ازار میرساند ونه اذیت می نمایند ونه تهدید می نمایند پس وزن انسان در قدم اول در خود شناسی – خدا شناسی- مردم شناسی- محیط وماحول شناسی – دشمن شناسی – خوب را از بد تفکیک کردن – احترام به انسان وکرامت انسانی – احترام به زن وحقوق مساوی زنها – و همیشه صادقانه در حدمت مردم ووطن باشند و انسانهای عامل – اهل کار – پاک ووطن پرست – انهای که دستانش به خون مردم الوده نه باشند فرق کرده بتوانید ، و از ان عده کسان که ، همیشه به تفرقه افګنی – سمت پرستی – قوم پرستی – ضد وحدت ملی – ویک دیګر پذیری قایل نیستند و نمی باشند باید خوب وزن بکنید وکرده باشین تا در اینده برای شان رای اعتماد نه دهید ،هم وطنان فراموش نه کنید که ؟؟؟ مردم که عقل دارند ، مردم که وطن خودرا دوست دارند ، مردم که دشمنان داخلی وخارجی خودرا شناختند اعمال وکردار ونظر تان را زون می کند نه شود که خدای نا خواسته برای کسې که دستانش تا حلقوم به خون مردم الوده است و در چپاول و اضمحلال قووای مسلح وتخریب شهر کابل دست داشتند رای بدهید و خودرا سبک نشان بدهید ووزن تان کم شود ؟؟؟