با افغانستان چه رفته است؟
ارژنگ
امریکا در اکتبر(مهرماه) 2001 به دنبال حمله به برج های دوقلو و مقر پنتاگون در 11 سپتامبر همان سال، که به القاعده نسبت داده شد، و با بهانه قرار دادن اختفای اعضای القاعده در پناه طالبان در افغانستان، با همدستی اعضا پیمان ناتو، بدون کسب مجوز از سازمان ملل، به این کشوریورش برد و با ایجاد طوفانی از آتش و باروت، کشتار و ویرانی به حکومت طالبان پایان داد. ریگان هدف حمله را “نابودی تروریسم القاعده، ایجاد ملت –دولت افغانی ودموکراسی “اعلام کرد. ازآن زمان چیزی حدود یک ماه کمتر از بیست سال گذشته است. و اما طالبان “ظفرمندانه” بازگشته است و تمام ادعاهای امریکا و همراهانش مانند بریتانیا، المان، استرالیاو… نقش برآب شده است…
هدف ما در این مقال تفسیر سیاسی این رخ داد نکبت بار برای مردم مظلوم افغانستان وجهان نیست. برانیم تا موضوع را از زاویه دیگری مورد کنکاش قرار دهیم.
هر روز، بخصوص پس از غلبه طالبان بر افغانستان و فتح بی مقاومت کابل ، آمارهای مختلفی از هزینههای انجام گرفته در افغانستان منتشر میشود. مثلا گفته میشود که مبلغ 2.26 تریلیون دلار(هر تریلیون را با عدد یک که دربرابرش 12 صفر قرار دارد نشان میدهند، یعنی 2.26ضرب در1000.000.000.000.) درطی بیست سال در افغانستان هزینه شده است. جزئیات آن به این شرح است:( بودجه عملیات اتفاقی ماورا بحار وزارت دفاع 933 میلیارد دلار، بودجه عملیات اتفاقی ماورابحاروزارت خارجه 59 میلیارددلار، بودجه افزایش یافته پایگاه های وزارت دفاع در رابطه با جنگ 443 میلیارد دلار، هزینه مراقبت پیشکسوتان (کهنه سربازان) جنگ در عراق 296میلیارد دلار، برآورد سود استقراض برای جنگ در افغانستان 530 میلیارد دلار، که جمع کل آن میشود 2.261تریلیون دلار)
در واقع امریکا به تنهایی این مبلغ را در جنگ افغانستان متحمل شده است. به این مبلغ هزینههای صرف شده از سوی متحدان امریکا در ناتو راهم باید افزود، که اکنون کاری به آن نداریم. میخواهیم این اعداد بزرگ را کمی خردتر کنیم تا در حد درک ریاضی مغزمان بفهمیم چه کرده اند. اگر متوسط جمعیت افغانستان را در این بیست سال 30 میلیون نفر در نظر بگیریم، یعنی سهم سرانه هر افغانی از این پول حدود 75000 دلار بوده است. بیش از 80 درصد این پول صرف خرید بمب و موشک واسلحه و تجهیزات نظامی شده است، که بر سر مردم و خاک افغانستان ریخته اند. یعنی در عرض بیست سال بر سرهر افغانی 60000دلاراسلحه و تجهیزات نظامی ریخته شده است. یعنی هرسال 3000دلار!، یعنی هر روزتقریبا 8.22 دلار! جنگ پرهزینه ای بوده است، نیست؟ این عدد را بادرآمد سالانه مقایسه کنیم. منوسط درآمد سرانه مردم افغانستان بین سال های 2002تا 2017مبلغ 1131 دلار امریکا بوده است. یعنی درآمدسرانه هر افغانی در طی 16 سال در روز تقریبا مبلغ سه دلار بوده است. حال آن که مبلغ 8.22 دلار بمب و موشک و تجهیزات و ادوات نظامی برای او خریده وبرسر او وخاک او ریخته اند.
خوب این پرسش مطرح میشود که این پولها به جیب چه کسانی رفته است؟ همان طور که میبینیم بخش اعظم این پول صرف خرید تجهیزات و سلاح های کشتار از مجتمع های عظیم تولید اسلحه شده است. بخش مهم دیگری از آن نصیب مقاطعه کاران سیستم جنگی شده است که با عقد قرار داد وظیفه رسمی دولتها را در تامین نیازهای جنگ به عهده میگیرند. از همین رو مثلا کشته شدگان ارتش امریکا دو هزار و پانصد(2500) سرباز وکشته شدگان پیمانکاران غیرنظامی امریکایی نزدیک به چهار هزار(4000) نفر بوده است. والبته طبیعی است که بیشترین آسیب را مردم افغانستان دیده اند به آمار زیر دقت کنیم:
نظامیان کشته شده امریکایی تا آوریل 2021تعداد 2448 نفر
تعداد کشته شدگان مقاطعه کاران امریکایی 3846 نفر
کشته شدگان اعضا کشورهای عضو ناتو 1144 نفر
کشته شدگان ارتش و پلیس افغانستان 66.000 نفر
تعدادکشته شدگان افراد غیر نظامی افغانستان 47.245 نفر
کشته شدگان طالبان و دیگر رزمنده گان مخالف 51.191 نفر
کشته شدگان از کارگران کمک رسانی 444 نفر
روزنامه نگاران کشته شده 72 نفر
جمع این جان های از دست رفته به رقم حیرت اور172290 نفر می رسد که با افزودن سایر تلفات از جمله القاعده، داعش، ائتلاف شمال و… به رقم 220000نفر بالغ می شود. یعنی سالانه 11000نفر وروزانه 30نفر. البته به این رقم باید تعداد چندین برابره زخمی ها و معلولین جنگی طرفین را هم افزود، که سهم امریکا و ناتو حدود 22000 نفر و سهم ملت افغانستان متاسفانه رقم دقیقی ندارد. اما همه می دانند که مشکل نداشتن پا و معلولیت های این چنینی یکی از معظلات اساسی در بین مردم افغانستان است که سلامت جسمیشان را در بمباران ها، حملات انتحاری، عبور از مراکز مین گذاری شده و… از دست داده و به باری بر روش ناتوان و زخمی خانواده های ستم دیده تبدیل شده اند. به این مسائل باید مهاجرت، از هم پاشیدگی خانواده ها، آوارگی، تحقیر در سراسر جهان را هم افزود…
همه این واقعیت ها نشان می دهد که جنگ صنعت پولساز و سودآوری است که در عهد رکود و بحران اقتصادی سرمایه داری یه کمک دولت ها می آید تا با چرخیدن چرخ کمپلکس های نظامی جانی به جسم بی رمق و وامانده نظام سرمایه داری تزریق نماید و بقای ننگین و ضد مردمی آن را مهیا کند.
درباره افغانستان و تهاجم امریکا بسیار سخنها میتوان گفت. اما به همین مقدار بسنده میکنیم و یادآور میشویم که امپریالیسم یک کشور نیست. سیستم بسیار پیچیده ای متشکل از نهادها، سازمانها و روابطی است که جهان کنونی ما را در چنبره قدرت خود به آستانه فلج کامل کشانده است. بدون درک این پیچیدگی و سازوکار عمل و اجرای آن قادر به درک مبارزه با امپریالیسم نخواهیم بود و مبارزان راستین ضد امپریالیسم را هم به درستی نخواهیم شناخت.