افتتاح بند سلما فرصتی جدید برای رقابت های سالم اقتصادی یا تشدید جنگ های نیابتی
نویسنده : مهرالدین مشید
قرار است که بند سلما پس از چهل سال انتظار بی صبرانهء مردم افغانستان و بویژه هراتیان به زودی بوسیلهء رییس جمهور کشور و نرندرامودی نخست وزیر هند افتتاح شود. نخست وزیر هند برای اشتراک در محفل گشایش این بند وارد کابل و پس از آن برای اشتراک در این مراسم با ربیس جمهور عازم هرات خواهد شد و این بند را افتتاح خواهند کرد؛ اما استخبارات پاکستان در واکنش به سفر مودی و اشتراک او در افتتاح این بند فاجعهء گروگانگیری را بوجود آورد و حمله های خونین در شماری از ولایت ها و بویژه هلمند، کندز، فاریاب و بغلان افزایش داده اند. آی اس آی با راه اندازی این جنایت خواست جنگ نیابتی اش در افغانسنان را در برابر هند به نمابش بگذارد و به جهانیان نشان بدهد که هر از گاهی با برنامه های روشنایی آور هند در افغانستان مخالف اند و با فرستادن هراس افگنان و لشکر تاریکی پاسخ نور را ب ظلمت می دهند. پاسخی که از نیم قرن بدین سو مردم افغانسنان را بیرحمانه به گروگان گرفته است. . بند سلما شامل ماستر پلان ۲۵ سالهء محمد داوود بود که باعملی شدن آن افغانستان قدرت تولید ۲۲۰۰ اومیگا برق آبی را در داخل کشور دارا می شد. گفتنی است که مقدار بارندگی درسال ۱۶۳بیلون مترمکعب تخمین شده است ؛ که از جمله ۵۷ بیلون متر مکعب آن را آبهای رودها، ۱۸ بیلون متر مکعب را آبهای زیر زمینی متباقی به گونۀ قسمی تبدیل به بخار و یا به نحوی جذب در خاک و مقداری در وجود اجسام زنده وسایر موجودات طبیعی ذخیره میشود؛ که شامل احصایه شده نمیتواند.
باید یادآور شد که بند شاه عروس شکردره کجکی، سروبی، ماهیپر، درونته، نقلو، سردی غزنی از جمله بند های آبی کشور اند که در گذشته ساخته شدند و به بهره برداری سپرده شده اند. اما پروژه انکشافی علیادریای آمو اعمار بالای دریای آمو در مرز مشترک افغانستان و تاجکستان با ظرفیت 1000 اومیگا وات و ظرفیت آبیاری 500 هزار هکتار زمین، پروژه برق آبی باغدره اعمار بالای دریای پنجشیر در گلبهار با ظرفیت 280 اومیگا و ات، پروژه ذخیره آبی بند کمال خان اعمار بالای دریای هلمند در نیمروز با ظرفیت 9 اومیگاوات، بند سلطان در 22 کیلومتری شهر غزنی برای آبیاری، پروژه سلما در ولایت هرات با ظرفیت 42 اومیگا وات برق و ظرفیت آبیاری 70 هزار هکتار زمین (در زمان داود خان آغار تا ۲۰۰۵ متوقف بود درسال ۲۰۰۵ دولت هند مصارف ادامه کار این پروژه را بدوش گرفت و حالا پایان یافته است)، پروژه کانال مروارید در ننگرهار برای زراعت ( به کمک ده میلیون دالر جاچان آمادۀ بهره برداری شده است)، پروژه ذخیره آب و تولید برق بخش آباد در فراه اعمار بالای دریای فرارود با ظرفیت 20 اومیگا وات و ظرفیت آبیاری 26000 هکتار زمین( قرار داد آن با رئیس کمپنی خدمات مشورتی هندوستان در ۲۴ اگست سال ۱۳۸۵امضا رسیده و اما هنوز ناتمام است .)، پروژه سد آب و تولید برق کامه در قسمت آخر دریای کنر دارای ظرفیت 45 اومیگا وات برق و ظرفیت آبیاری 12000 هکتار زمین و بند برق آبی مچلغوی پکتیا، از جمله پروژه های زیربنایی تولید برق آبی در کشور به شمار می روند که شمار زیادی از آن شامل پلان 25 سالۀ محمد داوود بودند.
در این شکی نیست که محمد داوود آرزوی پیشزفت و ترقی افغانستان را داشت و در همین راستا بود که برای اولین بار ماستر پلان ۲۵ ساله را ترتیب کرد که این پلان شامل زیر ساخت های کلان اقتصادی بود و در بر گیرندهء توسعهء عمودی و افقی شهر ها و ایجاد شهرک ها، ساختمان بند های برق آبی ، اخداث شاهراه ها، میدان های هوایی، ماستر پلان تمدید لاین های شهری، ماستر پلان شهر ی سراسر کشور را در بر داشت؛ اما با تاسف که این برنامه های بزرگ اقتصادی داوود قربانی برنامه های بلند مرزی و سیاسی او شد که به شهادت رساندن میوند وال رهبر حزب سوسیال دموکرات افغانستان و انجنیر حبیب الرحمان رهبر نهضت جوانان افغانستان با اشارهء حزب دموکراتیک خلق و دامن زدن موضوع پشتونستان با ترغیب شوروری پیشین از جمله بزرگترین اشتباهات داوود بود که تا کنون مردم افغانستان برای آن قربانی می دهند. وی از یک سو موضوع خط دیورند را مطرح کرد و از سوی دیگر با به شهادت رساندن انجنیر حبیب الرحمان زمینهء مهاجرت اجباری ده ها عضو نهضت اسلامی را به پاکستان فراهم کرد که بوتو در آن زمان توانست در تبانی با ساواک ایران، از آنان بحیث حربه بر ضد داوود کار بگیرد. چنانکه قیام نابهنگام و شتاب زده و بدون برنامهء درست سال ۱۳۵۴ نهضت جوانان در برابر داوود پیامد ناگوار آن بود. در حالی که داوود برای عملی کردن برنامه های زیر ساختاری خود نیاز به تامین ثبات در داخل کشور و جلوگیری از بهانه جویی ها و مداخله های همسایه های آزمند و نامسلمان افغانستان بویژه پاکستان و ایران داشت؛ زیرا آب های افغانستان بنا بر ساختار جیولوزیکی و موقعیت جغرافیایی آن بیشتر به طرف شمال، شرق و غرب سرازیر می شوند که بیشتر آب های افغانستان به کشور های همسایه سرازیر می شوند که این از لحاظ اقتصادی برای افغانستان زیانبار است. این سبب ادعای حق آب کشور های همسایه را نظر به قوانین بین المللی از افغانستان مطرح کرده است؛ اما با تاسف که کشور های همسایه بویژه پاکستان و ایران به چیزی کمتراز تباهی و بربادی افغانستان راضی نیستند. پیهم تلاش کزده اند تا افغانستان هرگز فرصت توسعه و پبشرفت داخلی را پیدا نکند و برنامه های راهبردی اش را در عرصه های گونه گون و بویژه در بخش ایجاد بند های بزرگ برق آبی عملی نشود. از همین رو بود که آی اس آی پاکستان و ساواک ایران طرح براندازی داوود را از طریق جوانان نهضت اسلامی راه اندازی کردند. هردو کشور توانستند تا از احساسات دینی آنان استفادهء بد کنند. در حالی که هدف هر دو کشور دامن زدن بی ثباتی در کشور و پیشگیری از عملی شدن برنامه های کلان زیرساختاری و اقتصادی داوود بویژه در بخش پلان های اعمار بند های برق آبی بود تا افغانستان نتواند مطابق ماستر پلان ۲۵ سالهء خود بند های برق آبی را بویژه روی دریا های کنر، پنجشیر، هلمند هریرود و کابل اعمار کند. از آن به بعد هردو کشور توانسته اند تا جنگ اقتصادی شان در افغانستان را زیر پوشش جنگ ایده ئولوژیک به نام اسلام، زمانی تحت نام اسلام سیاسی و امروز به نام اسلام افراطی خیلی قشنگ و زیرکانه پنهان کنند. هردو کشور تا کنون خیلی موفقانه عمل کرده اند. تحرکات پاکستان و ایران برضد افغانستان سبب شد تا شوروی ها برضد داوود در این کشور دست به کودتا بزنند. پس از آن قیام مردم افغانستان در برابر تجاوز شوروی آغاز شد که دستاورد های جهاد را غارت کردند و افغانستان را به ویرانه مبدل کردند و بالاخره ثمرهء جهاد را با خون یکسان کردند و بازی هنوز هم زیر نام جنگ طالبانی ادامه دارد. بند سلما که چندین سال بدین سو با مزاحمت های شدید ایران آغاز شد که تا کنون چندین بار روند بازسازی آن بوسیلۀ ایران و پاکستان متوقف شده است.
بند سلما دارای سه در سه کیلومتر مساحت و ظرفیت ۶۴۰ میلیون متر مکعب آب را دارد که آبگیری آن نه ماه را در بر می گیرد. این بند دارای سه توربین است که هر توربین ظرفیت تولید چهارده اومیگا وات برق را دارد. این برق در در کنار صد و ۲۹ اومیگاوات برق صادراتی ایران و ترکمنستان وارد شبکۀ عمومی برق هرات می شود و هشناد هکتار زمین از چمله ۱۰۵ هزار هکتار زمین قابل زراعت را آبیاری می کند. عاید سالانۀ برق آن ۳۶ میلیون دالر پیش بینی شده است. کار این بند جهل سال پیش در زمان محمد داوود آغاز شد و اما کار آن پس از ۲۵ درصد پیشرفت چهل سال به تعویق افتاد.
هند با ساختن بند سلما در هرات نفخ سرور و شادی را در روح افسردهء هراتیان وزید و بر دل های خسته و افسرده از جنگ هراتیان امید ها برای زنده گی و آیندهء خوب را شگوفان کرد وبالاخره انتظار دیرپای هراتیان را با به پایان رساند و کار یکی از بنیادی ترین پروژه های حیاتی را، پس از چهل سال بسر رساند. از همین رو نام اش را بند دوستی افغان و هند گذاشته اند. هرچند شماری ها با توجه به اصالت نام سلما با نام گذاری جدید آن مخالف اند. هند با اعمار این بند در واقع روشنایی و نور امیدواری را برای مردم افغانستان به ارمغان آورد؛ اما پاکستان و ایران بحیث دو کشور مسلمان و همسایهء دارای اشتراک های تاریخی و فرهنگی هر روز با فرستادن ده ها هراس افگن انتحاری و انفجاری برای مردم افغانستان تاریکی می فرستد تا با به خاک و خون کشیدن مردم افغانستان بر سیاه روزی های شان بیافزایند، چراغ زنده گی آنان را خاموش کنند و روشنی حیات را از آنان بگیرند. ببین تفاوت را از کجاست تا بکجا.
حالا که کار این بند در موجی از حادثه آفرینی های آنها به پایهء اکمال رسیده است. پاکستان با شهروندان بیگناهء کشور خواست تا خوشی های مردم افغانستان و بویژه تخاری ها و بدخشانی ها را به اندوه و غم بدل کند. درست حادثهء گروگانگیری پس از آن آغاز شد که مردم افغانستان و بویژه هراتیان سرگرم برگزاری جشن افتتاح بند سلما بودند و آنان خواستند تا در موجی از جنگ افروزی های پاکستان به قول معروف از حوادث ”شیر و غلت” بزنند و از گشابش بند سلما جشن بگیرند و خوشی پایکوبی کنند و اما سیاه کاران آی اس آی به پیشواز آن حادثه آفریدند تا روشنی را به تاریکی و ظلمت را با نور پاسخ بدهند.
نام این بند برق، بند دوسنی هند و افغانستان نامگذاری شده است؛ یعنی بندی که قلب های دو ملت را به هم سخت گره زده است؛ زیرا این تنها رابطۀ دو دولت را بر نمی تابد؛ بلکه رابطۀ دو ملت را بازتاب می دهد که در آنها ملیت های گونه گونی زنده گی دارند که با وجود داشبن شهروندان دارای زبان، دین، نژاد و عنعه های متفاوت؛ اما دارای اشتراکات فرهنگی تاریخی عمیق و گسترده اند و ندای انسانیت و انسان دوستی از قلب های شان موج می زند؛ بویژه هند که از لحاظ تنوع و ترکیب قومی، زبانی، دینی و نژاذی یکی از پیچیده ترین کشور ها و در ضمن بزرگ ترین دموکراسی های جهان است. در واقع دموکراسی در هند معجژه آفریده است و توانسته تا در رسن استوار دموکراسی قلب های هزاران قوم و صدها زبان و دین را بهم پیوند بدهد و معنای شهروندی را در یکی از پیچیده ترین جامعه های دنیا تجسم عینی ببخشد. دموکراسی در هند به اثبات رساند که از ظرفیت های معجژه آسای فرافومی و فرادینی و فرازبانی برخوردار است. مردم هند با کمک های شان در سخت ترین شرایط افغانستان دوستی و صمیمیت های بی شایبۀ شان را به مردم افغانستان به اثبات رساندند. هند با این عمل خود نشان داد که در عمق و گسترۀ دود، باروت و آتش، به کمک افغان ها شتافته و آنان را از جا بلند کرده و بر دستان زخمی شان مرحم می گذارد. عمل انسانی یی که خشم نظامیان شکست خوردۀ پنجابی را برانگیخت و در آینۀ آن شکست و به اسارت درآمدن ۹۳ هزار نفری خود را در جنگ بنگال شرقی باردیگر به تماشا نشیتند که چگونه شرمبار به اسارت هند درآمدند و مزدرون شان را برای فاجعه آفرینی گروگانگیری در افغانستان ترغیب کردند تا شادی و خوشی مردم افغانستان را به غم بدل کنند؛ اما مزدوران پنجابی و نظامیان سیاه کار پنجابی ها بدانند که درخت دوستی میان هند و افغانستان هر روز بیشتر ریشه می گیرد، نیرومند می شود و با قوت شاخ و برگ تازه می آورد و به شگوفایی و به ثمر می نشیند که سنگ اندازی های کور دلان آی اس آی هرگز تنۀ نیرومند، باوقار و سر به فلک کشیدۀ آن را در کاجستان های شکوهمند دوستی ها، همدلی ها و همبیتگی ها حتا لحظه یی هم به لرزه نمی آورد و برای همیش خارچشم آی اس آی و آینۀ برتابندۀ سیاه کاری های آن خواهد بود و برعکس دوستی هند و افغانستان پایدار، خلل ناپذیر و جاودانه باقی خواهد ماند.
اما گفتنی است که هرچند جا دارد تا از گمک های انسان دوستانۀ هند ابراز سپاس و از مردم آن بخاطر ساختن ساختمان شورای ملی، سرمایه گزاری در چاه بهار و احداث سرک نیمروز بخاطر وصل هند به آسیای میانه و رقابت با چین پاکستان و بند سلما قدردانی کرد؛ اما نباید این را فراموش کرد که هند هم به دنبال منافع ملی و استراتیژیک خود در منطقه است. افغانستان می تواند از فرصت ها چالش های منطقه به نفع ملی خود سود جوید که ابن نبوغ سیاسی و درایت ملی رهبران سیاسی کشور را به آزمون گرفته است. هرچه باشد، این می تواند آغاز مهار سازی و مدیریت آب های افغانستان باشد و رقابت های سالم منطقه یی را به دنبال داشته باشد که این گونه رقابت ها در درازمدت می تواند، ضامن ثبات افغانستان و منطقه باشد. هرچند این بن در کوتاه مدت خشم پاکستان را شاید به دنبال داشته باشد که پیامد اش افزایش ناامنی ها دذ کشو است و اما مردم افغانستتان امیدوار اند که با رویکرد تازه رقابت نظامی و استخباراتی خود را به رقابت سالم اقتصادی بدل کند. یاهو