آسیای مرکزی؛ یک «بخت» با سه «شیفته»!
آسیای مرکزی یکی از مناطق مهم ژئوپلتیکی جهان است که در حال حاضر توجه 3 کشور چین، روسیه و آمریکا را همچنان به خود مشغول کرده است.
شرایط حاکم بر تحولات سیاسی-اقتصادی آسیای مرکزی در این روزها نشان میدهد، چین، روسیه و آمریکا بیش از هر زمان دیگری اکنون به آسیای مرکزی توجه دارند. جایی که درگیری و بحرانهای اخیر در سوریه و اوکراین نیز نتوانست توجه قدرتهای جهانی به آن را کاهش دهد.
ژئوپلتیک بودن منطقه، وجود منابع غنی نفت، گاز و اورانیوم و نزدیکی این کشورها به روسیه، چین، ایران، هند و بستر دریای خزر بر اهمیت این منطقه افزوده تا آنجایی که در چند سال اخیر کشورهای بسیاری به بهانهای مختلف قصد دارند تا حضور خود را در این کشورها افزایش دهند.
حضور 13 و 4 ساله آمریکا در ماناس قرقیزستان و خان آباد ازبکستان، فعالیت و حضور 7 هزار نظامی در خاک تاجیکستان، حضور نظامی مسکو در «کانت» قرقیزستان و امضا توافقنامه احداث چهار خط لوله انتقال انرژی آسیای مرکزی سمت چین، از جمله شواهدی برای مدعای مطرح شده است.
«الکسی میلوشنکو» یکی از تحلیلگران آسیای مرکزی در این خصوص معتقد است، در اوایل قرن گذشته، آسیای مرکزی برای روسیه شبیه واگنهای از هم گسسته یک قطار بود، ولی هم اکنون کرملین در تلاش است تا این واگنها را به قطار روسیه متصل کند. اما بعید به نظر میرسد که روسیه با وجود کشورهای قدرتمند منطقهای و جهانی به اهداف خود دست یابد.
این تحلیلگر مینویسد: مسکو در ابتدا بر روی حاکمان خودکامه آسیای مرکزی حساب ویژهای باز کرده بود و گمان داشت که آنها نیاز بیشتری به پشتیبانی کرملین دارند، اما در حال حاضر، سیاست رهبران این کشورها تغییر یافته و آنها در صحنه سیاسی با همه قدرتهای جهانی دیگر بازی میکنند تا از این طریق به منافع خود دست یابند.
اگر عمیقتر به رویدادهای اخیر نگاه کنیم، این موضوع آشکار میگردد که سیاست حاکمان خودکامه آسیای مرکزی نیست که در هر لحظه تغییر میکند؛ بلکه قدرت طلبی کشورهای بزرگ و احتیاج آنان برای رسیدن به مناطق ژئوپلتیک است که شرایط منطقه را تغییر میدهد.
بنابراین، واقعیت در حفظ منافع است، کشورهای ضعیف هم در تلاشاند از این راه به اهداف خود دست یابند. به طور مثال، آمریکا در مورد نقض حقوق بشر در تاجیکستان در برخی مواقع ایراداتی را بیان میکند، ولی چین تلاش میکند به رویدادهای سیاسی این کشورها بی توجه باشد، زیرا در تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان و حتی قزاقستان هر قدرت و یا حزبی که بر سر کار آید، منافع پکن را زیر پا نمیگذارد.
از میان این 3 قدرت تنها روسیه است که از شیوه تطمیع و همکاریهای منطقهای در برابر این کشورها استفاده میکند. به نظر میرسد چنین شیوهای تقریبا جوابگو بوده اما وجود قدرتهای غربی در منطقه تا حدودی برخی از احزاب و مقامات کشورها را در آسیای مرکزی بر علیه روسیه بسیج کردهاند.
نمونه این مورد در قرقیزستان بسیار مشهود است که احزاب غرب گرا هر روزه در این کشور افزایش مییابند و این یکی از مشکلات آینده روسیه در این کشورها میباشد.
در حال حاضر، چین نیز تلاش می کند با تقویت همکاریهای اقتصادی، اعطای وامهای دراز مدت، کمکهای مالی و سرمایه گذاری در زیر ساختارهای این کشورها منافع خود را حفظ کند. پکن در اوایل سال جاری برای توسعه فرودگاههای قرقیزستان نزدیک به 1 میلیارد دلار اختصاص داده است.
چین همچنین طرح های زیادی برای رشد صنایع، راه سازی، انرژی و نظامی تاجیکستان، قرقیزستان، ازبکستان و ترکمنستان برنامه ریزی و تاحدی این برنامهها را در برخی از این کشورها اجراء کرده است. پکن در حال حاضر با راه اندازی طرحهای ویژه خود، بازار گاز آسیای مرکزی را تصاحب و به نظر می رسد جایگزین روسیه در این بازارها شده است.
در همین حال،«گئورگی استانیسلاو» کارشناس مسائل آسیای مرکزی میگوید: آینده بسیار مبهمی در مورد همکاری با کشورهای صادرکننده گاز در آسیای مرکزی با «گازپروم» روسیه مشاهده میشود.
وی همچنین معتقد است: اروپا قصد داشت تا از طریق خط انتقال گاز آذربایجان بازار گاز آسیای مرکزی را به دست آورد، اما در حال حاضر این حجم گاز به چین منتقل میشود. روسیه نیز امید به مسیر جنوبی داشت، ولی آن هم با تحریمهای غرب رو به رو شده و میتوان گفت که چین تا حدی روسیه را از بازار گاز آسیای مرکزی بیرون کرده است.
اکنون واشنگتن سرگرم تبلیغ طرح مشهور «راه بزرگ ابریشم» است که بدون شک این مسیر تمام کشورهای آسیای مرکزی را فرا میگیرد.
در پشت پرده این پروژه، احتمال ایجاد پایگاه نظامی آمریکایی در یکی از کشورهای این منطقه مطرح میباشد. در تاجیکستان و قرقیزستان راه اندازی این طرح غیر ممکن است، چون این 2 کشور و حتی قزاقستان به همکاری نزدیک نظامی با روسیه بیشتر از آمریکا و دیگر کشورهای اروپایی تمایل دارند.