چگونه روسیه از قفقاز جنوبی بیرون رانده خواهد شد؟


نویسنده: توماس روپِر ــ
در قفقاز جنوبی، پس از جنگهای قرهباغ کوهستانی بین آذربایجان و ارمنستان، اختلاف بر سر کریدورهای لجستیکی بالا گرفته است. این اختلاف، اگرچه ظاهرا بر مسائل اقتصادی متمرکز است، اما در واقع بر سر منافع ژئوپلیتیکی بسیار پیچیده در منطقه است.
من اخیراً مرتباً در مورد قفقاز و آسیای مرکزی گزارش تهیه کردهام زیرا در حال حاضر یک مبارزهٔ قدرت ژئوپلیتیکی در منطقه در حال وقوع است. ظاهراً، این مبارزه در مورد تلاش ایالات متحده برای عقب راندن نفوذ روسیه در قفقاز و متحد کردن کشورهای آسیای مرکزی علیه روسیه و چین است.
اما این همهٔ ماجرا نیست. بازیگران منطقهای مانند ترکیه و ایران نیز تحت تأثیر قرار گرفتهاند و برای منافع خود میجنگند. منافع ایران تا حد زیادی با منافع روسیه منطبق است، اما اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، میخواهد نفوذ ترکیه را در قفقاز و آسیای مرکزی گسترش دهد، زیرا بسیاری از مردم آنجا ترکزبان هستند.
آنچه تعجبآور است این است که دو دشمن قسمخورده، ارمنستان و آذربایجان، در بسیاری از مسائل منافع همگرا دارند و بنابراین، علیرغم خصومت و مذاکرات متوقفشده در مورد توافق صلح، عملاً در بسیاری از مسائل علیه نفوذ روسیه همکاری میکنند.
این همچنین جالب است زیرا آذربایجان پیشتر دوست خوب روسیه محسوب میشد، اما اخیراً لحنی بهطور فزاینده ضد روسی اتخاذ کرده است و بهطور فعال در مورد تعدادی از مسائل با روسیه مخالفت میکند.
من یک مقالهٔ بسیار آموزنده در مورد این موضوع پیدا کردم که به روشنی آن را توضیح میدهد، بنابراین آن را ترجمه کردم. لینکها و تصویر را از نسخهٔ اصلی گرفتهام.
کریدور خیالی: زنگزور بهعنوان اهرمی علیه روسیه و ایران
نویسنده: هزال یالین ــ
نزدیکی روابط بین آذربایجان و ارمنستان، دستور کار عمیقتری را پنهان میکند: بیرون راندن روسیه از قفقاز و همسو کردن منطقه با منافع غرب. در مقابل، ایران خطوط قرمز سرزمینی روشنی را ترسیم میکند.
توافق سهجانبهٔ ۹ نوامبر ۲۰۲۰، که توسط الهام علی اف، رئیس جمهور آذربایجان، نیکول پاشینیان، نخست وزیر ارمنستان و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه امضا شد، به دومین جنگ بر سر قره باغ کوهستانی پایان داد. بند پایانی این توافق نامه به شرح زیر است:
تمام ارتباطات اقتصادی و حمل و نقل در منطقه رفع انسداد خواهد شد. جمهوری ارمنستان امنیت ارتباطات حمل و نقل بین مناطق غربی جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان را تضمین میکند تا تردد بدون مانع شهروندان، وسایل نقلیه و کالاها در هر دو جهت تضمین شود. کنترل ارتباطات حمل و نقل توسط سرویس مرزبانی سرویس امنیت فدرال روسیه اعمال خواهد شد.
این بند هیچ مسیر یا کریدور خاصی را به نام ذکر نمیکند. بر اساس موضع سنتی مسکو، مشخص بود که روسیه روی بازگشایی راهآهن قفقاز که از سال ۱۹۹۲ بسته شده بود، حساب میکند. خط نخجوان آن از ایروان و همچنین ارتباطات جادهای از طریق خاک ارمنستان عبور میکرد.
اما تحولات پس از جنگ نشان میدهد که نه ایروان و نه باکو از این رویکرد حمایت نکردند. در عوض، هر دو بیسروصدا شروع به حمایت از یک جایگزین کردند: کریدوری در امتداد مرز ایران، بهویژه کریدور زنگزور، منطقهای تقریباً ۴۰ کیلومتری که کنترل ارمنستان را دور میزند.
نقشهای که مسیر برنامهریزیشدهٔ کریدور زنگزور را نشان میدهد
سه گزینهٔ حمل و نقل، یک هدف سیاسی
برخلاف تصور رایج، زنگزور تنها مسیر اتصال سرزمین اصلی آذربایجان به نخجوان نیست. گزینهٔ دوم و منطقیتر، ایجاد ارتباطات جادهای مستقیم از طریق ایروان یا قرهباغ است.
اگر این مسیرها بهدرستی اجرا شوند میتوانند ادغام اقتصادی پایدار بین ارمنستان و آذربایجان را با تأثیری بهمراتب بیشتر از یک کریدور باریک جنوبی، که صرفاً از مرز ایران عبور کرده و نخجوان را منزوی میکند، ممکن سازند. با این حال، این جایگزین آشکارا در بحثهای عمومی غایب است.
یک راه حل سوم، و شاید کاربردیترین، از قبل وجود دارد: راه آهن متروکهٔ قفقاز. اگر همهٔ طرفها واقعاً برای یک کریدور منطقهای که به هر دو کشور خدمت کند و بهطور بالقوه آنها را در جریانهای تجاری بزرگتر شرق و غرب ادغام کند، تلاش کنند، فعالسازی مجدد آن منطقیترین گزینه خواهد بود. این سیستم از نظر فیزیکی وجود دارد، برای حمل و نقل بار پایدارتر است و در درازمدت قابلیت اتصال بیشتری دارد.
اما مشکل سیاسی اینجا است: راهآهن ارمنستان توسط شرکت راه آهن قفقاز جنوبی (YuKJD) اداره میشود؛ امتیازی ۳۰ ساله که در سال ۲۰۰۸ توسط راهآهن دولتی روسیه (RZD) اعطا شد. بازگشایی این خط، زیرساختها و نفوذ روسیه را تقویت میکند، دقیقاً همان چیزی که ایروان و اکنون باکو میخواهند از آن جلوگیری کنند.
کمپین حذف روسیه
تحولات سیاسی اخیر در ارمنستان و آذربایجان شکی در مورد هدف مشترک رهبران آنها باقی نمیگذارد. دولت علیاف عمداً سیاستی تحریکآمیز را دنبال میکند و تنشها با مسکو را به یک اختلاف دیپلماتیک دائمی بدل کرده است. هدف کلی علیاف روشن است: حذف کامل روسیه از معادلات منطقهای.
پاشینیان، که در سال ۲۰۱۸ از طریق یک « انقلاب رنگی» مورد حمایت غرب در ارمنستان به قدرت رسید، دیگر گرایش غربی خود را پنهان نمیکند. کل پروژهٔ دولت او با هدف به حاشیه راندن مسکو است. بیمیلی روسیه برای حمایت قاطع از ارمنستان در آخرین درگیری احتمالاً هر دو کشور منطقه را تضعیف، و در را برای نفوذ غرب باز کرده است.
پس از جنگ دوم قره باغ، دولت پاشینیان با سوءظن کودتا مواجه شد. این دولت ژنرالهای ارشد خود را برکنار کرد، روابط خود را با سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) قطع کرد و از اتحادیهٔ اروپا درخواست مداخله کرد ـــ و هیچ یک از این اقدامات تصادفی نبود. آنها بیانگر یک تغییر آشکار به سمت غرب بودند.
پاشینیان بهطور سیستماتیک تمام مخالفان داخلی را برکنار کرد. اخیراً، او کلیسای حواری ارمنی را هدف قرار داد . او خود را رهبر یک مأموریت الهی ملی اعلام کرد و روحانیون را به بدعت، خیانت و براندازی دولت متهم کرد. او سوگند یاد کرد که این نهاد را «شخصاً پاکسازی» کند و اسقف اعظم میکائیل آکاپانیان را متهم کرد که هیچ ارتباطی با عیسی مسیح و آموزههای او ندارد.
این پاکسازی سیاسی منجر به برچیده شدن یکی از بانفوذترین شبکههای سرمایهٔ طرفدار روسیه در ارمنستان ـــ گروه کاراپتیان ـــ شد. کنترل آنها بر شبکهٔ برق ملی، شبکههای برق ارمنستان، از بین رفت و به دست دولت منتقل شد. برای اولین بار، ملی شدن یک شرکت خصوصی بهطور صریح در خدمت مهار نفوذ روسیه بود.
کریدور بحثبرانگیز زنگزور را باید در این زمینه درک کرد. اگرچه بازگشایی راهآهن تحت مدیریت روسیه سادهترین راه حل خواهد بود، اما با جاهطلبیهای ژئوپلیتیکی غربگرایانهٔ هر دو دولت باکو و ایروان در تضاد است. برای این که زنگزور به واقعیت تبدیل شود، ارمنستان باید امتیاز YuKJD را لغو کند. این ممکن است خطرناک به نظر برسد، اما کاملاً با جهتگیری جدید این کشور مطابقت دارد. ایروان انتظار دارد چنین گسستی، سرمایه و حمایت سیاسی جدید غرب را به همراه داشته باشد.
محاسبهٔ ایران و جایگزین ارس
با این حال گزینهٔ دیگری نیز وجود دارد: گزینه کریدور ارس به طول ۱۰۷ کیلومتر که ۶۰ کیلومتر آن از خاک ایران عبور میکند. در سپتامبر ۲۰۲۳، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، علناً اظهار داشت که در صورت مسدود شدن زنگزور، کریدور ارس میتواند بهعنوان جایگزین عمل کند.
یک ماه بعد، آذربایجان ساخت پلی بر روی رودخانه آرا در نزدیکی منطقه آجبند را آغاز کرد. به گزارش خبرگزاری ایرانی تسنیم، تا ژانویهٔ ۲۰۲۴، ۱۵ درصد از کار ساخت جاده تکمیل شده بود و ساخت پل رو به اتمام بود. همچنین با رضایت صریح جمهوری اسلامی، اتصال راه آهن نیز در حال برنامه ریزی است.
موضع ایران روشن است: در اواسط سال ۲۰۲۳، تهران قاطعانه با هر کریدوری که حاکمیت ارمنستان را دور بزند، مخالفت کرد. منطق این امر در عمق استراتژیک نهفته است: اگر ارمنستان کنترل مرز جنوبی خود را از دست بدهد، ایران از همسایهٔ تاریخی و کشور حائل خود جدا خواهد شد. این یک پارانویا نیست، بلکه یک نگرانی ژئوپلیتیکی مشروع است.
حتی در جریان مذاکرات سهجانبه در سال ۲۰۲۰، قبل از علنی شدن طرح زنگزور، ایران نسبت به سیاست کریدور ابراز تردید کرد. تهران ممکن است نیات آذربایجان را پیشبینی کرده باشد که این طرح در نهایت ارمنستان و روسیه را دور خواهد زد. دیپلماتهای ایرانی ممکن است موضع روسیه را سادهلوحانه یا محکوم به شکست، و مطالبهٔ چیزی که هرگز محقق نخواهد شد، تلقی کرده باشند.
در تابستان ۲۰۲۴، تردید تهران به رویارویی آشکار بدل شد. علی خامنهای، رهبر ایران، در دیدار با پاشینیان در ۳۰ ژوئیه، بدون هیچ ابهامی اعلام کرد که کریدور زنگزور «به منافع ارمنستان خدمت نمیکند». در ماه سپتامبر، روزنامهٔ تهران تایمز گزارش داد که کمیتهٔ امنیت ملی مجلس، کریدور زنگزور را «خط قرمز» اعلام کرده و هشدار داده است که هرگونه تغییر در موازنههای ژئوپلیتیکی یا خطوط مرزی «پاسخی قوی و جدی» را در پی خواهد داشت.
در ۲۷ ژوئن، سفیر ایران در ایروان، مهدی سبحانی، مجدداً تأکید کرد: «به اصطلاح «کریدور زنگزور» نه به نفع ایران است و نه ارمنستان. برای ما، این یک خط قرمز است». علی اکبر ولایتی، مشاور امنیت ملی ایران، افزود: «ما ماهیت واقعی این طرح را خیلی زود تشخیص دادیم و جلوی اجرای آن را گرفتیم».
اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجهٔ ایران، در ۲۱ ژوئیه این موضوع را تکرار کرد:
ایجاد چنین گذرگاههایی نباید حاکمیت، تمامیت ارضی و مرزهای شناختهشدهٔ بینالمللی را تضعیف کند و همچنین نباید تغییراتی در ژئوپلیتیک منطقه ایجاد کند.
روسیه کنار زده شد، آمریکا پیشروی کرد
اگرچه مسکو همچنان به توافقات ۹ نوامبر و ۱۱ ژانویه اشاره میکند و اجرای آنها را تعهدی برای همهٔ طرفهای منطقهای میداند، اما واقعیت موجود تصویر متفاوتی را ترسیم میکند. از سال ۲۰۲۲، تمرکز استراتژیک روسیه به اوکراین تغییر یافته و نفوذ آن در قفقاز جنوبی بهطور قابل توجهی کاهش یافته است. بند کریدور در مادهٔ ۹ عملاً منسوخ شده است.
در خلأ قدرت حاصل، اکنون یک نظم منطقهای غربگرا بیسروصدا در حال گسترش است. نیروهای روس حافظ صلح از این کشور اخراج شدهاند و برنامههای بیشتر برای بازگشایی مسیرهای ترانزیتی از طریق ارمنستان نیز با شکست مواجه شده است. کسانی که امیدوار بودند علیاف مسیر غربی پاشینیان را مهار کند، ناامید شدهاند: دو کشور بهطوری فزاینده در حال تقویت برنامههای ضدروسی یکدیگر هستند.
با توجه به این پسزمینه، تصویر مربوط به ۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۵، که مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران، را در آغوش گرم علیاف در خانکندی آذربایجان نشان میدهد، گیجکنندهتر به نظر میرسد. چند روز بعد، علیاف و پاشینیان در امارات متحدهٔ عربی با هم ملاقات کردند و در آنجا دوباره در مورد یک توافق صلح دوجانبه ـــ که زیربنای آن برنامههای مشترک آنها برای مسألهٔ زنگزور بود ـــ گفتوگو کردند.
تهران آشکارا نگران است. نشانههای فزایندهای مبنی بر این که این پروژه میتواند به یک کنسرسیوم بینالمللی، یعنی ایالات متحده یا شرکای اروپایی آن، منتقل شود، وجود دارد. این امر دشمن ایران را مستقیماً به مرز شمالی آن میآورد، روسیه را کنار میزند و ایران را کاملاً دور میزند. تام باراک، سفیر ایالات متحده در آنکارا و نمایندهٔ ویژهٔ واشنگتن در قفقاز و شام، پیش از این وارد این دعوا شده و مستقیماً گفته است : «کریدور زنگزور را به مدت ۱۰۰ سال به ما اجاره دهید.»
زنگزور: تنها توهمی از نجات اقتصادی
پس چرا زنگزور به نقطهٔ کانونی همه بازیگران منطقهای و بینالمللی بدل شده است؟ چه چیزی تغییر کرده است؟
هر دو طرف ـــ ارمنستان و آذربایجان ـــ در سال ۲۰۲۰ توافق کرده بودند که «تمام ارتباطات حمل و نقل» را از سر بگیرند. اما در آوریل ۲۰۲۱، علیاف شروع به تغییر چارچوب این موضوع کرد و زنگزور را در اولویت اعلام کرد. او تهدید ادعایی انتقامجویی ارمنیها را بهعنوان توجیه این کار ذکر کرد. دلیل واقعی یک ماه بعد آشکار شد، زمانی که او گفت این کریدور ضروری است زیرا راهآهن ارمنستان تحت کنترل روسیه است.
این اعتراف، بازی واقعی را آشکار کرد: هر دو دولت روسیه را هدف قرار داده بودند ـــ و مواضع بهظاهر متضاد آنها در یک اتحاد ناگفته متحد شده بود. بیایید آن را همانطور که هست بنامیم: یک ائتلاف ضدروسی که در لباس دیپلماسی عملگرایانه پنهان شده است. علیاف فقط یک شریک در این ماجرا نیست؛ او مجری خواستههای پاشینیان است. اما آیا زنگزور واقعاً همان شاهرگ اقتصادی است که بهعنوان آن فروخته میشود؟
این پروژه اغلب بهعنوان بخش کلیدی از به اصطلاح «کریدور خاورمیانه» ارائه میشود که قرار است چین را از طریق آسیای مرکزی و ترکیه به اروپا متصل کند. روی کاغذ، این یک تجارت و ادغام روان به نظر میرسد. اما یک مشکل ساختاری وجود دارد: این کریدور باید از دریای خزر عبور کند، دریایی داخلی که با رضایت جمعی همهٔ کشورهای ساحلی آن، از جمله ایران و روسیه، اداره میشود، که هر دو بهطور سیستماتیک در روند سیاسی فعلی نادیده گرفته میشوند.
آنچه طرفداران این کریدور یا از آن غافلند یا عمداً نادیده میگیرند این است که هیچ مسیر ترانزیتی شرق به غرب از طریق این منطقه نمیتواند بدون مشارکت روسیه بهطور پایدار عمل کند. پروژهٔ زنگزور بههیچوجه یک طرح زیرساختی بیطرفانه نیست، بلکه تلاشی حسابشده برای به حاشیه راندن استراتژیک نقش روسیه در قفقاز است.
تا زمانی که باکو بهدنبال تقابل باشد و ایروان به اولویتهای غرب متعهد بماند، زنگزور همان چیزی که هست باقی خواهد ماند: یک کریدور خیالی؛ نه وسیلهای برای صلح یا رفاه، بلکه ابزاری ژئوپلیتیک برای از بین بردن عمق استراتژیک روسیه در منطقه و خط قرمز جغرافیایی ایران.
منبع: آنتی اشپیگل، ۲۹ ژوئیه ۲۰۲۵
Wie Russland aus dem Südkaukasus verdrängt werden soll – Anti ـ Spiegel