مسیر نور
مسیرنور میجویم
رهء دشوارمیپویم
که تا با خود کشم زآنجا بسی نوردرخشانرا
هزاران چهلچراغ روشن نو پای دورانرا
همه آرم به دنیایی که تاریک است
که این تاریکی ازما جان میگیرد
ز نسل نوهمه آرمان میگیرد
مسیر نورمیجویم
که با آن روشنی سرازمیان خون بردارم
قدم در جادهء هموار بگذارم
که من نسلی زهلمند وبدخشان و زغورو قلب تخارم
مسیر نور میجویم
که تا رزمم با آنانی که خواهند نیستم سازند
ز آن گلخانهء آبا و اجدادم
به خون آغشته جسم بی زفریادم
نهند اندردل خاک و نشانم نیز بزدایند
منم فرزند آنجا و ولی بیگانه ام دانند
مسیر نورمیجویم
همان نوریکه بنماید رهء امید و آزادی
ز نو پر پا کند هنگامهء شادی
و رزمم با همه آن اژدهای مرگ و ویرانی
با آن جمعی پلید و مرتد و جانی
مسیر نور میجویم
همان نورتوانمندی که دنیایم دگر سازد
دهد عزم متین وبا امیدم بارور سازد
که تا آرمانهای خفته بس بیجان میهن را
وآرمان همان گلهای پرپرگشتهء گلزار وگلشن را
که پاشیدند خفاشان ز ایشان آن سر و تن را
بر آرم ،آن همه عهدم بجا سازم
که تا بخشم بسی آرامش آن روح شهیدانرا
و اسباب ز بیداری
شوم بس خفته وجدانرا
مهرو ۲۸ اکتوبر ۲۰۲۰