واقعیت های پنهان در ماجراهای عیان در افغانستان
چپنگر راستگو
بخش چهارم
با در نظر داشت پلان به اصطلاح صلح نام نهاد امریکا با طالبان( پاکستان)، شوربختانه صورت رهایی عفو محبوسین طالبان را که قبلا فکر میکردم تعداد آنها محدود و کم باشد، بر خلاف گمانه زنی های این کمینه تعداد آنها قابل توجه بوده، معلوم و آشکار گردید که در مهمان خانه های کابل تحت رهبری و پوشش دولت و حکومت با ناز و نعمت از ایشان پذیرایی به عمل آورده و جای بهتر از خانه های خود که حکومت برای آنها مهیا نموده است می زییند و با جسارت تر شده، هیچگاه نادم و پشیمان هم به نظر نمیرسند. گزارش های مستندی در مورد وجود دارد که طی سالیان پیش با رهایی این جانیان، آن ها به جبهات بر گشته سنگر های طالبان را داغتر ساختند.
آخر اینها قاتلین ملت افغانستان اند. همین ها اند که روزانه اقلاً صد نفر را از جوانان این وطن را به قوماندهٔ بیگانگان، چه بحیث کارمند قوای امنیتی، چه افراد عامه بی دفاع و بیگناه را به قتل رسانیده، مادران و همسران با شرف این وطن را داغدار و سرنوشت اولاد های آنها را بدست روزگار نامعلوم می سپارند !؟
واقعاً مایهٔ تأسف است ، که دولت و حکومت افغانستان بدست دشمنان افغانستان و لشکر بی خرد و بی وجدان بیگانگان اداره میشود.
منظور من درین جا ازتطبیق قانون و حاکمیت قانون در مورد رهایی طالبان تروریست و سایر جنایتکاران است. آخر در تمام دولت و حکومت یک شخص حضور نداشت، تا قوانین و مقررات محابس را بالای آنها تطبیق و رعایت نمایند !؟
هرمحبس و هر کشور از خود مقررات و قوانین دارد. مقررات و قوانین محابس از موضوعات مهم کشوری میباشد.
چنین اشخاصی، که تحت حبس قرار داشتند، قاتلین ملت افغانستان اند و جرم آنها جنایت علیه بشریت است. از موهای ژولیده و دراز آنها که خلاف آداب انسانی و اسلامی معلوم میشود مسؤولین مقررات محابس را بالای آنها تطبیق نکرده؛ اولین چیزی که از سابق تا اکنون در محابس باید رعایت و تطبیق گردد، کوتاه نمودن موی سر مطابق نورم های انسانی بوده، که باید در محابس که تحت اداره افسران امنیتی قرار دارد تطبیق گردد.
پس از این معلوم گردید که افسران و سربازان محبس حیثیت خدمتگار این جاسوسان بیگانگان را داشته از اتوریته لازم در آنجا برخوردار نبوده از همین جاست، که از محبس ها، صد ها جنایت دیگر را در کشور سازماندهی و انجام میدهند.
بناً معلوم میشود که مدیران ارشد و آمرین این بخش در خدمت بیگانگان قرار داشته، توانایی تطبیق و مقررات محبس ها را همچو سال های قبل از «نزده نود و دو» بالای زندانیان ندارند.
پایان