استالین و افسانه «بلشویکهای قدیمی»
بلشویک فنلاندی – مارکسیست لنینیست تئوری/ آمادور نویدی
تروتسکی فقط در سال ۱۹۱۷ به حزب پیوست و در هر صورتی نمیتوان او را یک بلشویک قدیمی بحساب آورد. تروتسکی در ابتدا یک منشویک (سال ۱۹۰۳-۱۹۰۵) بود، سپس عضو اولترا اپورتونیست بلوک اوت (۱۹۰۷-۱۹۱۳) بود که لنین مسخره اش میکرد، و مخالف زیمروالد چپ بود که لنین حمایت میکرد(۱۹۱۴-۱۹۱۶) و درنهایت یک نیمه – منشویک مژرایونتسی بود که در سال ۱۹۱۷ دیگر وجود نداشت. اختلاف تروتسکی با لنین آنقدر زیاد هستند که نمیتوان همه آنها را ذکر کرد. تروتسکی دشمن دیرینه لنین بود تا جاییکه لنین را واداشت از تروتسکی به عنوان یک «یهودا»، «خوک»، « آدم پست»، «بوروکرات»، غلام بورژوازی لیبرال نام ببرد و تئوری انقلاب دائم او را هر دو، «چرند» و نیمه- منشویک بخواند… خود لنین خواست که زینوویف و کامنف به دلیل خیانت آنها در آستانه انقلاب اکتبر، کاملاً از حزب بلشویک اخراج شوند. زینوویف و کامنف مخالف انقلاب بودند و در یک روزنامه بورژوازی آنرا مورد انتقاد قرار دادند، و بدینوسیله طرح بلشویکها جهت سرنگونی دولت را برای دشمن طبقاتی فاش کردند.
استالین و افسانه «بلشویکهای قدیمی»
نوشته: بلشویک فنلاندی – مارکسیست لنینیست تئوری
برگردان: آمادور نویدی
مقدمه
اغلب از تروتسکیستها، آنارشیستها و مبلغان بورژوایی میشنویم که یوسف استالین را متهم به قتل تمام یا حداقل اکثر باصطلاح «بلشویکهای قدیمی» میکنند و بدین وسیله قادر میشوند که بقول معروف معنای واقعی نهفته در بلشویسم/ لنینیسم را تحریف نمایند. در اینجا نمیخواهم وارد این بحث شوم که هسته واقعی ایدئولوژی بلشویسم چیست و چه نیست، اما مایلم اتهامی را بررسی کنم که گفته میشود استالین «بلشویکهای قدیمی را کشت».
۱- این باصطلاح «بلشویکهای قدیمی» چه کسانی بودند؟
طبق گفته گروهای مذکور در بالا، یعنی باصطلاح، چپ ها – کمونیستها، تروتسکیستها، آنارشیستها و راستگرایان، واژه «بلشویک قدیمی» به افرادی مانند زینوویف، کامنف، بوخارین، رایکف و غیره اشاره دارد.
آنها ادعا میکنند که این افراد نماینده «بلشویسم واقعی» هستند و اینکه استالین آنها را بقتل رساند که «بلشویسم تحریفی استالینیستی» خود را جایگزین سازد.
اما چه چیزی این افراد را «بلشویک قدیمی» میسازد؟ مطمئناً برخی از آنها مانند زینوویف از اعضای قدیمی حزب بلشویکی بودند، اما آیا این همه آنچیزیست که ما درباره اش صحبت میکنیم؟ آیا میتوان زینوویف، کامنف و شرکاء را که اختلافات زیادی با لنین، بنیانگذار و رهبر بلشویسم داشتند، به هیچ وجه بلشویک واقعی خواند؟ ثانیاً، افراد زیادی بودند که همچنین از اعضای قدیمی حزب بلشویک بودند، اما همان شأن و مقام «بلشویکهای قدیمی» را نمیگیرند.
بنابراین، ما تنها میتوانیم نتیجه گیری کنیم که راستگرایان، تروتسکیستها و همنوعان آنها «بلشویکهای قدیمی» را صرفاً برای افرادی محدود میکنند که توسط استالین کشته شده اند. این تنها توصیف آنهاست.
۲- بلشویکهای قدیمی واقعی
جالب است که بنظر نمیرسد منتقدان راست و «چپ» استالین، گروهی را که در زیر می آید از افراد بلشویکهای قدیمی بحساب بیاورند، علیرغم این واقعیت که آنها آشکارا بلشویک بودند – یا حداقل وقتیکه ادعا میکنند که «استالین بلشویکهای قدیمی را کشت»، آنها را نادیده میگیرند.
توجه: فراکسیون بلشویکی حزب کارگران سوسیال دمکرات روسیه (بلشویک) در سالهای ۱۹۰۳-۱۹۰۷.
خود حزب کارگر سوسیال دمکرات روسیه در سال ۱۸۹۸ تأسیس شد.
استالین (در سال ۱۸۹۹ به حزب کارگران سوسیال دمکرات روسیه پیوست. از اوایل ۱۹۰۳ بلشویک بود)
کالینین (در سال ۱۸۹۸ به حزب پیوست. حداقل از اوایل سال ۱۹۰۵ بلشویک بود)
وروشیلوف (در سال ۱۹۰۳ به حزب کارگران سوسیال دمکرات روسیه – بلشویک پیوست)
اورژونیکیدزه (در سال ۱۹۰۳ به حزب کارگران سوسیال دمکرات روسیه- بلشویک پیوست)
سویردولف (در سال ۱۹۰۲ به حزب کارگران سوسیال دمکرات روسیه پیوست. از اوایل سال ۱۹۰۳ بلشویک بود)
مولوتف (در سال ۱۹۰۶ به حزب کارگران سوسیال دمکرات روسیه – بلشویک پیوست)
کاگانویچ (در سال ۱۹۱۱ به حزب کارگران سوسیال دمکرات روسیه- بلشویک پیوست)
این افراد نه تنها توسط استالین بقتل نرسیدند، بلکه در واقع آنها متحدان او بودند و من استدلال میکنم که بلشویکهای بهتری از زینوویف و شرکاء بودند. بهرحال به دلایلی آنها را بعنوان بلشویکهای قدیمی بشمار نمی آورند.
Lenin, Voroshilov, Sverdlov, Stalin, Kalinin
۳- آیا زینوویف، کامنف و بوخارین واقعاً بلشویکهای خوبی بودند؟
من فکر میکنم که میتوان براحتی نشان داد که زینوویف، کامنف، بوخارین، تروتسکی و شرکاء منحصراً بلشویکهای خوبی نبودند و به همین دلیل نمیتوان آنها را «بلشویکهای قدیمی» خواند (و این که استالین آنها را «بقتل رساند» تا بلشویسم را تحریف کند)، بنظر مشکوک می آید.
زینوویف و کامنف:
خود لنین خواست که زینوویف و کامنف به دلیل خیانت آنها در آستانه انقلاب اکتبر، کاملاً از حزب بلشویک اخراج شوند. زینوویف و کامنف مخالف انقلاب بودند و در یک روزنامه بورژوازی آنرا مورد انتقاد قرار دادند، و بدینوسیله طرح بلشویکها جهت سرنگونی دولت را برای دشمن طبقاتی فاش کردند.
«زمانیکه متن کامل بیانیه کامنف و زینوویف در روزنامه غیرحزبی نووایا ژیزن از طریق تلفن به من منتقل شد، باور نکردم… من دیگر هیچ یک از آنها را رفیق درنظر نگرفتم و با تمام توانم ، در هر دو، کمیته مرکزی و کنگره مبارزه خواهم کرد، تا اخراج هر دو آنها از حزب تضمین گردد… بگذار آقایان زینویف و کامنف حزب خودشان را تأسیس کنند.» – لنین، «نامه به اعضای حزب بلشویک» (۱۸ اکتبر ۱۹۱۷).
بوخارین:
بوخارین علیرغم اینکه به علت دیدگاهای خود در سیاست اقتصادی به عنوان یک راستگرا شناخته شده بود، اما بوخارینیستها به عنوان یک جناح چپ- کمونیست در حزب بنظر می آمدند. در اصل این به خاطر ماجراجویی و مخالفت آنها نسبت به پیمان صلح برست – لیتوفسک بود.
لنین اعمال بوخارین و «چپ» – کمونیست ها را در «جنگ یا صلح؟» بشدت رد کرد.
«… کسیکه علیه صلح فوری، حتی اگر بسیار طاقت فرسای باشد، قدرت شوروی را به خطر می اندازد».
لنین همچنین در جبهه اقتصادی سال ۱۹۲۱ در اثر خود «یکبار دیگر درباره اتحادیه های کارگری: درباره اشتباهات بوخارین و تروتسکی» به بوخارین حمله کرد.
تروتسکی:
اشاره به تروتسکی در این زمینه شاید ضروری نباشد، اما بخاطر داشتن آگاهی کامل از موضوع، من اینکار را میکنم. تروتسکی فقط در سال ۱۹۱۷ به حزب پیوست و در هر صورتی نمیتوان او را یک بلشویک قدیمی بحساب آورد. تروتسکی در ابتدا یک منشویک (سال ۱۹۰۳-۱۹۰۵) بود، سپس عضو اولترا اپورتونیست بلوک اوت (۱۹۰۷-۱۹۱۳) بود که لنین مسخره اش میکرد، و مخالف زیمروالد چپ بود که لنین حمایت میکرد(۱۹۱۴-۱۹۱۶) و درنهایت یک نیمه – منشویک مژرایونتسی(۱) بود که در سال ۱۹۱۷ دیگر وجود نداشت. اختلاف تروتسکی با لنین آنقدر زیاد هستند که نمیتوان همه آنها را ذکر کرد.
تروتسکی دشمن دیرینه لنین بود تا جاییکه لنین را واداشت از تروتسکی به عنوان یک «یهودا»، «خوک»، « آدم پست»، «بوروکرات»، غلام بورژوازی لیبرال نام ببرد و تئوری انقلاب دائم او را هر دو، «چرند» و نیمه- منشویک بخواند. جهت ادعاها، ارائه منبع نقل قول ها در پایان می آید، در غیراینصورت این بخش بیش از حد طولانی میشود.
لنین همچنین به تروتسکی برای برخورد نامعقولش- پریدن از شاخه ای به شاخه دیگر- تغییر موضع ناگهانی به معاهده صلح برست و سیاست اقتصادی مضحک و ضعف او در اداره اتحادیه های کارگری بهمراه بوخارین پرخاش کرد.
۴. بلوک راستگرایان و تروتسکیستها
در سال ۱۹۲۱ لنین در دهمین کنگره حزب کمونیست روسیه، جهت ممنوعیت فراکسیون گروهی در حزب بلشویک گفتگو و استدلال کرد. این قانون پذیرفته شد و فراکسیون ها یا اخراج و یا تسلیم شدند. بهرحال پس از مرگ لنین، گروههای مختلف جناحی بطور ناگهانی رشد کردند. در سال ۱۹۲۷ تروتسکی، زینوویف و کامنف به جهت فراکسیونیسم و پس از سازماندهی نمایش ضد-حزبی از حزب اخراج شدند، اگرچه زینوویف و کامنف بعداً به استالین پیوستند.
تروتسکی از اتحاد جماهیر شوروی تبعید شد، در حالیکه زینوویف و کامنف به حاشیه رانده شدند. بوخارینیستها نیز مناظره علیه استالین و اکثریت را باختند. تا سال ۱۹۳۲ تروتسکی، زینوویف، کامنف و بوخارین تمام قدرت سیاسی قانونی خود را از دست دادند. تروتسکی یک گروه ضد- شوروی توطئه گر مخفی ایجاد کرد که زینوویف، کامنف و بعداً بوخارینیستهای مختلف به آن پیوستند. این گروه در رسانه های شوروی به عنوان «بلوک راستگرایان و تروتسکیستها» معروف شد.
اینست آن دلیل واقعی که چرا این افراد بعدها دستگیر و اعدام شدند. آنها خواهان بی ثبات سازی علیه حکومت شوروی بودند که پیش از آن نگران حمله های فاشیستی خارجی بود. این عناصر همه توطئه های ضد- شوروی خود را انکار کرده بود، اما کشف نامه های مختلف از تروتسکی و شرکایش این را بدون شک و تردید ثابت کرده است.
«… پیشنهاد برای یک بلوک بنظرم کاملاً قابل قبول است.» – تروتسکی به سدوف
«بلوک سازماندهی شده است، آن شامل زینوویفیستها، گروه استن- لومینادزه و تروتسکیستهاست…» – سدوف به تروتسکی
«کسی بطور گمنام و با توطئه با سرکوب میجنگد…» – تروتسکی به سدوف
« تا آنجاییکه به تشکیلات غیرقانونی بلشویک – لنینیستها در اتحاد جماهیر شوروی برمیگردد، تنها اولین گام ها جهت سازماندهی مجدد آن برداشته شده است.» – تروتسکی (۱۶ دسامبر ۱۹۳۲)
منبع: کتابخانه کالج/دانشکده هاروارد ۱۳۹۰۵ز، ۱۰۱۰، ۴۷۸۲ ذکرشده در پی یر بروت «بلوک» اپوزیسیون علیه استالین.
اینکه شما اقدامات تروتسکی و شرکاء را قبول بکنید یا نه باید توجیه شود که این عادلانه نیست ادعا شود که آنها باصطلاح به علت بلشویک بودنشان، برایشان پاپوش درست کرده بودند یا ظالمانه کشته شدند. آنها علیه حکومت شوروی جنگیدند و شکست خوردند.
۵. نتیجه گیری: آیا ممکنست که خواهشاً بلشویکهای قدیمی واقعی سرپا بایستند؟
درواقع استالین بلشویکهای قدیمی را بقتل نرساند، بلکه او ضد-شوروی های مرتدی را کشت که در بهترین حالت اعتبار بلشویکی آنها زیر سئوال بود. بلشویکهای قدیمی واقعی افرادی مانند کالینین و وروشیلوف، کسانی بودند که از ابتدا لنین را در دشواری و سهولت حمایت کردند، نه فرصتطلبانی مانند زینوویف که از شاخه ای به شاخه دیگر می پرید و هر زمان که موقعیت باصرفه بود از پشت به لنین جنجر میزد.
نقل قولهای لنین درباره تروتسکی:
«…تروتسکی (این آدم پست… این کلاهبردار… برای حزب چاپلوسی میکند، اما از هر فراکسیون دیگری بدتر رفتار میکند.»- لنین مجموعه آثار ۳۴، ص. ۴۰۰(۱۹۰۹)
«در جلسه پلنوم تروتسکی یهودا نمایش بزرگی ساخت از مبارزه جهت انحلالطلبی …» – لنین « تروتسکی یهودای شرمنده» (۱۹۱۱)
تروتسکی… «تئوری انقلاب مداوم» چپ چرند خود را جار میزند.- لنین، «تخریب وحدت تحت لوای فریاد برای وحدت» (۱۹۱۴)
«تروتسکی … از منشویکها … تئوری قرض گرفته است…» – لنین، «درباره دو خط در انقلاب» (۱۹۱۵)
«بلشویکها آگاهانه به پرولتاریا کمک کردند که از خط اول پیروی کنند… بورژوازی لیبرال از خط دوم پیروی کرد… تروتسکی در واقع به سیاستمداران لیبرال – لیبور در روسیه کمک کرد…» – لنین، همانجا.
«این تروتسکی چه خوکی است – بکار بردن اصطلاحات چپ و بلوکی با راستگرایان…» – لنین، «نامه به الکساندارا کولونتای» (۱۹۱۷)
«این تروتسکی است که در ًآشفته فکری ایدئولوژیک ً است… شما در اینجا نمونه ای از رویکرد بوروکراتیک واقعی دارید: «تزهای تروتسکی از نظر سیاسی ضرر میرسانند »… – لنین، «اتحادیه های کارگری، موقعیت فعلی و اشتباهات تروتسکی» (۱۹۲۰)
تروتسکی ضرورتاً در تمام نقطه نطرات جدید خود اشتباه میکند… تروتسکی و بوخارین یک آش شله قلمکار از اشتباهات سیاسی تولید کرده اند.» – لنین، «یکبار دیگر درباره اتحادیه های کارگری: موقعیت فعلی و اشتباهات تروتسکی و بوخارین» (۱۹۲۱)
منبع:
(۱)- Mezhraiontsy
https://www.revolvy.com/page/Mezhraiontsy?
برگردانده شده از:
Stalin & the myth of the ”Old Bolsheviks”
20 DEC 2016 / THEFINNISHBOLSHEVIK
https://mltheory.wordpress.com/2016/12/20/stalin-the-myth-of-the-old-bolsheviks/